چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
سینمای ما بی هویت تر شده است
تحلیل شما از فضای سیاسی سال ۷۶ و تاثیر دوم خرداد برجامعه چیست، آیا فکر نمیکنید حداقل در آن دوره ما شاهد رشد و شکوفایی جامعه در عرصههای سیاسی و بخصوص فرهنگی شدیم؟
من فکر میکنم در سال ۷۶ و بعد از دوم خرداد که به آن اشاره کردید تا حدود یک سالی فضای سیاسی و فرهنگی کشور مسیر روبهرشدی پیدا کرد و بخصوص در زمینه روزنامه نگاری (باتوجه به اینکه من آشنایی چندانی با تاریخ روزنامهنگاری در ایران ندارم) فکر میکنم هیچوقت به اندازه سال ۷۶ و ۷۷ آزادی عمل و ابتکار وجود نداشت و تفکر انتقادی و روشنفکری اینقدر جان نگرفته بود.
در واقع شرایط این دوران کوتاه و گذرا را میتوان با سالهای اولیه بعد از انقلاب ۵۷، ۵۸ مقایسه کرد. ولی دوباره بسرعت همه چیز تغییر کرد و آن شکوفایی و سرزندگی بسرعت جای خودش را به رخوت و تکرار داد. بخصوص در عرصه سینما که ما انتظار داشتیم بعد از آمدن خاتمی صددرصد از این ذلت و نکبت و فرسودگی و فقر و فلاکت نجات پیدا کند ولی هیچ اتفاقی نیفتاد. البته در دوران مدیریت سیفالله داد اتفاقات مثبتی رخ داد از لحاظ اینکه مضامین تازه از یک طرف وارد سینما شد و تجربههای تازه شکل گرفت و مهمتر از آن خود محیط سینما و تشکیلات و فعالیتهای صنفی یک شکل تازهیی پیدا کرد و اصناف قدرت اثرگذاری بیشتری پیدا کردند ولی آن هم باز بسرعت جمعوجور شد و به نظرم ما دوباره تقریبا برگشتیم به یک دورانی که بیشباهت به قبل از انقلاب نیست. یعنی حتی بازگشتی به قبل از ۷۶ یا زمان جنگ هم نداشتیم و یک سیر نزولی وحشتناک پیدا کردیم.
این سیر نزولی در چه مواردی به وجود آمد؟
تا آنجایی که به سینما مربوط میشود سینما همیشه از دو چیز صدمه خورده و ما هم از دو چیز از طریق سینما صدمه خوردهایم و رنج کشیدهایم و آن دو مورد را من بارها هم گفتهام و شاید شما هم شنیده باشید که یکی از آنها سانسور است و دومی ورود فیلمهای خارجی است. چون سانسور نمیگذارد که سینما شکل دور و برش باشد و هجوم گسترده و بیرویه فیلم خارجی هم طبیعتا دعوت میکند سینمای ما را به تشابه جویی از خودش و همین میشود که سینما میرود به سمت کپیبرداری و تقلید. در واقع آنچه که ما از آن به عنوان سطحینگری، ابتذال و پاسخ دادن به تمنیات سطحی تماشاگر میگوییم اینها مستقیما محصول سانسور و تاثیرات ورود فیلمهای خارجی است. شاید اگر فیلم خارجی باشد و سانسور نباشد یک اتفاق بهتری بیفتد یا حتی وقتی که فضا از لحاظ ممیزی غلیظ است ولی راه ورود فیلم خارجی باز نباشد باز هم یک وضعیت دیگری داشته باشیم. مثلا در زمان بعد از انقلاب مساله فیلم خارجی حل شد ولی مساله سانسور همچنان به قوت خود باقی بود و حل نشد و سینماگرها آزاد نبودند که هر کاری دلشان میخواهد بکنند و آنچه را که دوست دارند بسازند ولی همین قدر که فضا از فیلم خارجی خالی شد و آن مدیریت سینما به هر حال صاحب قریحه و ذوق بود و توجه به زبان سینما و تجربه در دستور زبان سینما گرایش به مضامین تازه را تشویق میکرد.
اگرچه در صورت خیلی کلی گویانه و انسانگرایانه و فارغ از مختصات زمانه بود ولی ما تجربههای خیلی خوبی در سینما پیدا کردیم و بهترین فیلمسازان ما بهترین فیلمهایشان را در این دوره ساختند. یعنی با این حال که مساله ممیزی و سانسور حل نشده بود ولی فضا از فیلم خارجی خالی شده بود و مدیریتی سینما را اداره میکرد که به سینما علاقهمند بود و صاحب ذوق و قریحه بود ما صاحب آثار خیلی خوبی شدیم ولی وقتی هم مساله سانسور وجود داشته باشد و هم مدیریتی که علاقهمند به سینما نباشد ونیز حساسیتی نسبت به غلبه محصولات وارداتی به محصولات داخلی نداشته باشد، این شرایطی است که سینمای ما را میبرد به سمت کپیبرداری و تقلید. خود این شرایط و شکلگیری این شرایط به نظرم همین فیلم «هشتپا» است. یعنی شکلگیری دوباره این شرایط در واقع منجر به بروز نوعی از مناسبات و روابط در بخشی از جامعه شد که به نظرم فیلم «هشتپا» دقیقا آن را نشان میدهد. میتوانم ادعا کنم که اگر پنجاه یا صد سال بعد بخواهیم برگردیم و دوران این روزگار معاصر را بررسی و تحقیق کنیم اگر چند تا فیلم در این زمینه بتوانند به ما کمک کنند که فهم دقیقتری از شرایط تاریخی و اجتماعی امروز پیدا کنیم یکی از آنها بطور حتم «هشتپا» خواهد بود.
به نظرم «هشتپا» فیلم همین روزگار و محصول همین شرایط است. شرایطی که بخش زیادی از آن را ما نمیتوانیم ببینیم. مثلا هیچ یک از شما در دخمهها حضور نداشتید و مثلا آیا هیچ یک از شما در برجهای آنچنانی زندگی میکنید؟یا سوار ماشینهای بالای دویست میلیون تومانی میشوید؟ یا این پنتهاوسهای چند میلیارد تومانی که در بالاترین طبقه برجها قرار گرفته است را دیدهاید...؟
البته که نه، (میخندیم) میخواهید ما خودکشی کنیم!
همه اینها وجود دارند. ویلاهای چند هزار متری با ارقام نجومی که بابت آنها معامله میشود و حتی تصور آن هم برای ما مشکل است. ولی ما الان در چنین جامعهیی با این همه تفاوت طبقاتی زندگی میکنیم و این شکل و وضعیت از زندگی اجتماعی خود به خود که به وجود نیامده و یک جریانهایی پشت آن قرار دارد و این جریانها همیشه هم پنهان است و دیده نمیشود. من یک روزی با فیلمهایم به سطح زندگی روزمرهیی که همه می دیدیم میپرداختم، الان دارم یک مقدار به جنبههای پنهان و بکراند این روزمرگی میپردازم. مثلاص یک موقع دوربین در یک وضعیت آدمها را میبیند و یک موقع نفوذ میکند به پشت سر و بک راند شخصیتها و جامعهاش.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران معلمان رهبر انقلاب روز معلم نیکا شاکرمی دولت مجلس شورای اسلامی مجلس بابک زنجانی خلیج فارس دولت سیزدهم حجاب
تهران شهرداری تهران هواشناسی معلم سیل پلیس آموزش و پرورش قوه قضاییه بارش باران سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو دلار ایران خودرو حقوق بازنشستگان سایپا قیمت طلا بانک مرکزی بازار خودرو کارگران تورم
فضای مجازی تلویزیون رادیو سریال سینما دفاع مقدس سینمای ایران موسیقی فیلم تئاتر نون خ رسانه ملی
دانش بنیان
رژیم صهیونیستی اسرائیل آمریکا غزه فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان نتانیاهو یمن
استقلال فوتبال پرسپولیس رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا تراکتور سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران لیگ برتر بازی
وزیر ارتباطات تبلیغات اپل پهپاد ناسا نخبگان گوگل آیفون
کبد چرب خواب دیابت کاهش وزن بیماری قلبی ویتامین مسمومیت داروخانه قهوه طول عمر بیماری