چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

شکار ریگی, بی بی سی را ضربه فنی کرد


شکار ریگی, بی بی سی را ضربه فنی کرد

موج ناامیدی و یاس و سرخوردگی که بعد از راهپیمایی ۹ دی و مخصوصا ۲۲ بهمن جریان فتنه را فراگرفته, آنقدر زیاد است که سران فتنه و رسانه های حامی آنها این روزها به هر اقدامی دست می زنند تا خودشان را کمی جمع و جور کنند

موج ناامیدی و یاس و سرخوردگی که بعد از راهپیمایی ۹ دی و مخصوصا ۲۲ بهمن جریان فتنه را فراگرفته، آنقدر زیاد است که سران فتنه و رسانه های حامی آنها این روزها به هر اقدامی دست می زنند تا خودشان را کمی جمع و جور کنند. این جریان که بر اثر تحلیل های غلط، امیدهای زیادی به راهپیمایی ۲۲ بهمن داشتند، عملا در این روز توسط مردم ایران ضربه فنی شدند و از گردونه محاسبات خارج شدند.

البته این حرف به این معنا نیست که جریان فتنه به توطئه های خود علیه نظام و مردم ادامه نمی دهد، اتفاقا آنها هنوز هم منتظر فرصتی هستند تا دوباره خودشان و عناصرشان را بازسازی کنند و پاتک هایی را علیه پیروزی قاطع مردم در ۲۲ بهمن اجرا کنند. اما ضربات ناشی از راهپیمایی ۲۲ بهمن، آنچنان سنگین و کاری بود، که حالا حالاها باید منتظر بمانند تا وقت مناسبی گیرشان بیاید! (فعلا که از سرنگونی نظام، به ترقه بازی و قاشق زدن در چهارشنبه سوری رضایت داده اند!)

اما برای گرم کردن و شارژ دوباره عناصر شکست خورده، شبکه بی بی سی فارسی در تازه ترین اقدام خود، فیلمی را پخش کرده است درباره ماجرای کوی دانشگاه. مجری این شبکه قبل از پخش این فیلم کوتاه، سعی می کند با کلمات و عباراتی، حساسیت و دلهره آور بودن آن را به بیننده القا کند. این خانم مجری چنان به برخی بینندگان خود توصیه می کند که این فیلم را نبینند که من خودم را برای دیدن صحنه های قتل و آدم کشی و سربریدن دانشجویان آماده کرده بودم! در طول پخش این فیلم، گزارشگر هم وظیفه دارد بطور مرتب فجیع بودن این حرکت را یادآوری کند اما حقیقتاً این فیلم آن چیزی نیست که بی بی سی ادعایش را دارد و می خواهد القا کند.

من قصد دفاع از اقدامات غیرقانونی و یا حمله به دانشجویان و تهاجم به کوی دانشگاه را ندارم، اما یک طرفه نباید قضاوت کرد. نباید تصور کنیم که دانشجویان می توانند به هر اقدامی که دلشان خواست دست بزنند و کسی هم حق نداشته باشد به آنها بگوید بالای چشمتان ابروست. اگر دانشگاه محل مقدسی است و کسی حق ندارد حریم آنرا زیر پا بگذارد، قطعا جای فحاشی و اهانت به مسئولان نظام هم نیست.

آنچه در این فیلم کوتاه دیده می شود، حکایت از اغتشاش و سنگ پرانی عده ای از دانشجویان و برهم زدن نظم و امنیت توسط آنها دارد. در ادامه با حضور پلیس در کوی دانشگاه، عده ای از دانشجویان خاطی دستگیر می شوند. در این میان ممکن است عده ای هم کتک بخورند، اما صداهای شنیده شده و تصاویر این فیلم، کاملا اثبات می کند که غالب نیروهای حاضر در کوی، به شدت مراقب هستند تا کسی کتک نزند و کسی هم کتک نخورد! (برخلاف فیلم هایی که شبکه های غربی و آمریکایی از نیروهای پلیسشان به ما نشان می دهند و آنها به طور دسته جمعی بر سر و صورت متهم و مجرم می زنند!»

پس معلوم می شود که علت حضور پلیس در کوی دانشگاه، برخورد با عناصر اغتشاشگر و هتاکی است که با سوءاستفاده از محیط دانشگاه، به نظام و انقلاب و رهبری و میلیون ها ایرانی حاضر در انتخابات توهین می کرده اند. چون اگر نیروی انتظامی از ابتدا قصد تار و مار کردن دانشجویان را داشت، دیگر نیازی نبود که عده ای داد بزنند «کسی را نزنید» بلکه از همان ابتدا همه دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار می دادند و دلشان هم به حال هیچ کس نمی سوخت!

اما مهمتر از این حرف ها و اینکه آیا اصلا کسی کتک خورده یا نخورده، این مسئله قابل تامل است که چرا این فیلم درست در چنین شرایطی و در چنین زمانی پخش می شود. به نظر من انتشار این فیلم توسط بی بی سی آن هم بعد از گذشت ۸ ماه، کاملاً حساب شده است. درست در زمانی که جریان فتنه دچار شکست و سرخوردگی شدید شده و روحیه اش را کاملا باخته و دیگر هیچ انگیزه و بهانه ای برای ادامه اغتشاشات ندارد، قطعا باید فکری برای تقویت مجدد روحیه پیاده نظام جریان فتنه کرد.

این جریان که در ماه های گذشته به هر اقدامی برای رسیدن به خواسته های غیرقانونی خود و اثبات دیکتاتوری سبز خود دست زده و با هوشیاری مردم به مراد خود نرسیده است، قطعا نیاز به انگیزه جدیدی دارد تا بتواند همچنان در صحنه باقی بماند. این وظیفه را بی بی سی فارسی به عهده دارد و نیز آن دست های پنهانی که فیلم ها را به دست رسانه اصلی خود در انگلیس می رسانند. جالب اینکه چند ساعت قبل از پخش این فیلم در بی بی سی، عده ای از دوستان سبز اینترنتی ما، خبرش را در محیط مجازی منعکس کرده بودند امروز هم لینک بخش های پخش نشده آن را در اینترنت قرار داده اند که این خود نشان می دهد چه کسانی نقش پشتیبانی این ماجرا را برعهده دارند!

اما درست یک روز بعد از انتشار این فیلم، خبر دیگری در ایران منتشر می شود که همه این ماجراها را به حاشیه می برد. خبر دستگیری عبدالمالک ریگی، جنایتکار شروری که چند سالی است ضمن ایجاد ناامنی در شرق کشور، تعداد زیادی از فرزندان این آب و خاک را به خاک و خون کشانده بود. از همان ابتدا خبر دستگیری ریگی به بمب خبری ایران، منطقه و جهان تبدیل شد.

و درست در زمانی که بی بی سی فارسی می خواست با انتشار این فیلم و با بزرگنمایی و دروغ و تحریف، حامیانش را از این رخوت و بی حالی که گریبان شان را گرفته نجات دهد و بحث تازه ای را در محافل خبری و رسانه ای و دنیای مجازی براه اندازد، خبر دستگیری ریگی مثل پتکی بر سر آنها فرود آمد تا همه رویاهاشان نقش بر آب شود. طبعاً این روزها ریگی و ماجرای دستگیری او حرف اول محافل خبری و خانواده های ایرانی و مخصوصا خانواده شهدایی است که قربانی جنایات ریگی و حامیان غربی اش شده بودند.

امید حسینی