دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پیامبر اسلام یا رسول الله


پیامبر اسلام یا رسول الله

سالهاست در مقالات و کتابهای داخلی و خارجی تعبیر پیامبر اسلام در باره حضرت محمد ص به کارمی رود تعبیر پیامبر اسلام برساخته مستشرقین است که درباره اسلام و ابعاد آن سخن گفته اند و نشان دهنده پیشفرض خاص آنهاست

فلاسفه زبانی بحثی دارند دراین موضوع که پیشفرض ها و مبانی فکری در نحوه کاربست زبانی آدمیان موثرند. آنچه میگوییم متاثر از پیش فرضهایی است که ممکن است خود ندانیم ولی صد البته جای تنقیح و تصحیح دارد. به کابردن کلمات و جملات هریک هم می تواند بارمعنایی داشته باشد و حکایت گر معنایی خاص و هم می تواند بارعاطفی داشته باشد و حکایت گر عاطفه ای خاص.

سالهاست در مقالات و کتابهای داخلی و خارجی تعبیر پیامبر اسلام در باره حضرت محمد(ص) به کارمی رود. تعبیر پیامبر اسلام برساخته مستشرقین است که درباره اسلام و ابعاد آن سخن گفته اند و نشان دهنده پیشفرض خاص آنهاست. مستشرقان غربی درباره رسول الله چهارموضع مختلف داشته اند که یکی اش موضع منفی است و دراین موضع تعبیر پیامبر اسلام را به کار برده اند یعنی پیامبری که دین اسلام را آورده است و تلویحا منشاء ماورایی آن رد شده یا حداقل مسکوت مانده است. نمونه اش اشپرنگر است ( الویری، محسن، مطالعات اسلامی درغرب، سمت، ۱۳۹۰، ص ۱۲۰ و نیز امیری فیروزکوهی، عبدالکریم، چرا پیغمبراسلام می گوییم و می نویسیم؟ نشریه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد، شماره۱۴ ، ص ۲۱۵/۲۱۸)

قران کریم رسول الله را با تعبیر محمد (۲ محمد – آل عمران ۱۴۴ – احزاب ۴۰ و فتح ۲۹) احمد (۶ صف) رسول (نمونه اش ۷ حجرات – ۱۲۲ احزاب و ۱۵۸ اعراف) و نبی (نمونه اش ۱ احزاب – ۷۰ انفال و ۷۴ توبه) خطاب کرده است که هریک مفید معنایی است و پیش فرضهایی متفاوت دارد.

محمد و احمد ، نام رسول الله است. اشپرنگر گفته است نام محمد در چهارسوره قران کریم امده ، این چهار سوره مدنی اند ، قبل از هجرت به این نام شناخته نبوده است و تحت تاثیر انجیل ها نام محمد را برای خویش برگزیده است ( الویری ، ص۱۲۲) سخن وی قابل نقد است به این دلایل :

اولا منابع نخستین سیره نبوی گفته اند که نام محمد را آمنه مادر رسول الله هنگام تولد ایشان انتخاب کرده است ( جعفری، یعقوب، تاریخ اسلام از منظر قرآن، نشرمعارف ،۱۳۹۰،ص۵۴)

ثانیا نام ایشان در انجیل حضرت عیسی ذکر شده بود. کلمه فارقلیط که درانجیل مسیحی آمده ، به معنی ستوده شده (احمد) است ولی درترجمه های فارسی به تسلی دهنده برگردانده اند؛ شاهد آنکه (۱) کتاب نبوئت هیلّد که رویای کودک ترجمه شده و جزو کتب یهودی بوده ، نام "محمدیم " ، محمد بزرگ را صراحتا عنوان کرده است (موسوی مطلق، علی، کتاب مخفی یهود، نبوئت هیلّد، نشرهنارس، ۱۳۸۵، ص ۳۹ و نیز دکتر صادقی تهرانی، محمد، بشارات عهدین، نشرشکرانه،۱۳۹۰، ص۴۴) . (۲) نام محمد در کتابهای عهد عتیق فعلی من جمله کتاب حجی نبی (فصل ۲ ایه ۷) ، کتاب مزامیرداوود (مزمور۱۴۹ ایه ۵ تا ۹ و مزمور۴۵ ایات ۲تا ۵ و ۱۷) کتاب حبقوق نبی ( فصل ۳ آیه ۳ و ۶) ، کتاب سرود سلیمان ( ایه ۱ تا ۱۶) ، کتاب اشعیا ( ایه ۲۰ تا ۴۲) وجود دارد. (۳) چنانچه دایره المعارف بزرگ فرانسه نوشته است لفظ فارقلیط دراصل یونانی آن پریکلوتوس( ستوده شده) بوده که به پاراکلتوس( تسلی دهنده) تصحیف شده است (Grande francoise encyclopedie paris ۱۳th vol ۲۳ edition mohammed)

(برای بحث بیشتر درباره چند و چون واژه فارقلیط رجوع کنید به کتاب محمد پیامبرموعود، کریم پور، سعید، نشر بین المللی هدی، ۱۳۸۸ صص ۲۷۹ و ۳۲۰) اخیرا انجیلی در کشور ترکیه یافت شده که بشارت نبوت رسول الله درآن وجود دارد.

ثالثا ادعای متاثربودن رسول الله از سخنان راهبان مسیحی و انجیل دانی ایشان دلیل منطقی ندارد. پیش فرضهای تجربه گرایانه و رویکرد تاریخی – جامعه شناختی باعث شده پیش فرضهای هستی شناسانه و کلامی دراین باره نفی بشود. نقد دیدگاه یادشده مجالی بیشتر می طلبد که انشاالله عنوان خواهم کرد.

رسول و نبی دو لقب رسول الله اند که به واسطه رسالتی که داشته اند به ایشان اطلاق شده است. ضمن اینکه قران کریم رسول الله را خاتم النبیین (۴۰ احزاب) می نامد. دفتر پیامبری با بعثت رسول الله بسته شده است.

نتیجه ای که می خواهم بگیرم اینست که به کاربردن تعابیر مختلف درباره رسول الله وابسته به پیش فرضهای آنهاست که جادارد تصحیح بشود. ما مسلمان ها بنا به دعوتی که قرآن کریم برای تکریم و احترام گذاری رسول الله کرده (۵۶ احزاب و ۲ حجرات) و نیز بنا به پیش فرضهای فلسفی کلامی که دراین باب داریم ، شایسته است تکریم و احترام گذاری خویش را در به کاربردن نام و لقب قرآنی ایشان نشان بدهیم. او رسول الهی است که هدفش دعوت به خداپرستی و اجتناب از طاغوت است. بی تردید انگیزه و رسالت معنوی او در تعبیراتی که قران کریم درباره اش به کاربرده هویداست.

میثم امانی