دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
تجربه ام از حسن نجفی
![تجربه ام از حسن نجفی](/web/imgs/16/96/6kc881.jpeg)
برخی فیلمهای سینمایی آغاز خوبی دارند و برخی پایان خوب. داستانی که فقط آغاز خوبی دارد، تماشاگر را وادار میکند که در برابر فیلم توقف کند و نه چیز دیگر. ولی پایان بد آن بیننده را افسرده میکند. و داستانی که پایان خوب و مناسب دارد معنای آن را بیشتر میکند. آغاز نامناسب داستان بیننده را میرماند ولی در صورتی که پایداری کند، پایان مناسب آن به او خواهد فهماند که چیزی بیش از انتظارش به دست آورده است. از این رو، من ترجیح میدهم به پایان خوب برسم تا آغاز خوب. ولی اگر به منطق مدیریت آگاه باشیم، آغاز خوب پایان خوب خواهد داشت که به دلیل بیتجربگی و شتابزدگی در کارهای فرهنگی همواره یکی از این دو را از دست میدهیم، و گاهی هر دو را (هم چون ادارهی ارشاد).
روزی که به حوزهی هنری تبریز رفتم برای گرفتن عکسهای نمایشگاه جهت نقد، نجفی نامام را پرسید و سپس دستام را گرفته و به معرفی کارهایشان پرداخت. این شور و شوق او برایم تازگی داشت. کسی از مدیران فرهنگی را ندیده بودم که چنین در اشتیاق نشان دادن کارهایشان باشد. او به همهی کارمنداناش گفت که با من همکاری کنند. و خودش از کار کردن خسته نمیشد. او پیش از آمدن من به حوزه گروههای گوناگونی از هنرمندان را گرد آورده بود که باز در تبریز تازگی داشت. امید خوبی به کار او داشتم. جوانانی که جایی برای کار کردنشان یافته بودند. کسی که با آنان رودرو مینشست و سخن میگفت و برنامهریزی میکردند. اتاق فکر عکاسی که با مدیریت کریم متقی تشکیل یافت، هم زمان شده بود با تغییر و تحولات انجمن عکاسی در ادارهی ارشاد. نیروی ذخیرهی زیادی در عکاسان، شاعران جوان، گرافیستها و نقاشان گرد آمده بود. تنی چند از عکاسان در جشنوارهها فعالانه شرکت کرده و رتبهی خوبی به دست میآوردند. کارهایی که از انیمیشن سازهای جوان دیدم مرا به شگفتی واداشت. هر یک از این آثار را به راحتی میتوانستم در محل حوزه به تماشا بنشینم و به راحتی نقدشان کنم.
پس از مدتی و به دلایلی که قابل بحث گسترده است، به پایان داستان رسیدیم: پایان خیلی بد و دردناک. این نتیجهی نامناسب هرگونه امید را در دل هنرمندان برای سالها میخشکاند. گروههای متلاشی شده در سردگمی خود به هر چیز فرهنگی بدبین میشوند انگار که پایان آن نیز چنین خواهد بود. پایان بد داستان بیهوده بودن کل بن مایه و فلسفهی آن تعبیر میشود. این پایان نوستالژیک نتیجهاش بیزاری از کارهای هنری و گوشهگیری میشود: ای کاش هرگز آغازش نمیکردم.
http://khalil-golami.blogfa.com/
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
ویدیوهای آموزشی هفتم
مسعود پزشکیان ایران دولت چهاردهم مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم رهبر انقلاب پزشکیان دولت محمدجواد ظریف رئیس جمهور مجلس انتخابات
تهران اهواز شهرداری تهران شورای شهر تهران هواشناسی اربعین تب دنگی پشه آئدس سازمان هواشناسی وزارت بهداشت قتل پلیس
واردات خودرو خودرو قیمت خودرو بازار خودرو قیمت دلار ایران خودرو حقوق بازنشستگان مالیات قیمت طلا برق بازنشستگان سایپا
بازی مهران مدیری حسین انتظامی سعید راد تلویزیون سینمای ایران فضای مجازی عاشورا کربلا محرم دفاع مقدس رسانه ملی
هوش مصنوعی دانش بنیان فناوری حوزه علمیه دانشگاه آزاد اسلامی اختلال جهانی باتری
جو بایدن دونالد ترامپ آمریکا رژیم صهیونیستی یمن اسرائیل فلسطین غزه روسیه چین جنگ غزه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال نقل و انتقالات لیگ برتر باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران نقل و انتقالات لیگ برتر باشگاه استقلال المپیک 2024 پاریس المپیک تراکتور
اینترنت ایلان ماسک تبلیغات سرعت اینترنت همستر کامبت فیلترینگ گوگل ویندوز ناسا سامسونگ تلگرام
خواب دیابت فشار خون مغز افسردگی ویتامین چای قند بیماری تب دنگی