یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

جدایی کودک از مادر ارمغان دنیای امروز


جدایی کودک از مادر ارمغان دنیای امروز

زنان دارای نقش سازنده ای در عرصه های مختلف زندگی هستند و البته مسئولیت زنانی که علاوه بر وظایف خانه داری, دارای مشاغل اجتماعی نیز می باشند بیشتر است

زنان دارای نقش سازنده ای در عرصه های مختلف زندگی هستند و البته مسئولیت زنانی که علاوه بر وظایف خانه داری، دارای‌ مشاغل اجتماعی نیز می باشند بیشتر است. علاوه بر این مهمترین وظیفه یک مادر شاغل، همسرداری و تربیت فرزندانی سالم و صالح است. کودکان سرمایه های فردای جامعه هستند و حساس ترین و آسیب پذیرترین گروه اجتماع را تشکیل می‌دهند از این رو حضور مادر کنار فرزند بخصوص در ماه‌های نخست تولد، هم از لحاظ تامین نیازهای عاطفی و جسمانی و هم ایجاد احساس اعتماد و امنیت در کودک، لازم و ضروری می باشد.‏

بنابر آموزه های اسلامی، کودک تا ۷ سالگی را باید فارغ از هرگونه آموزش رسمی، به بازی و خلاقیت بپردازد و وظیفه پرورش خلاقیت و آموزش آرام او برعهده خانواده و بویژه مادر است. اما در جوامع امروزی به علت تغییر سبک زندگی وظیفه نگهداری و آموزش کودک عملاً به نهادهایی غیر خانواده سپرده شده است.‏

این در حالی است که ۸۰ درصد از فرزندان مادران شاغل که به مهدکودک فرستاده می‌شوند، دچار کاستی‌‌های عاطفی می‌شوند.اگر فرزندان مادران شاغل در نزد پرستار نگهداری شوند یا به مهدهای کودک فرستاده شوند، در آینده دچار خلأ عاطفی می‌شوند.مادران شاغلی که دارای فرزندانی در سنین دبیرستان یا راهنمایی هستند و فرزندانشان در زمان بازگشت از مدرسه در خانه تنها هستند، علاوه بر مشکلات ایمنی و تغذیه، با مشکلات عاطفی نیز روبه‌رو می‌شوند.مشکل عاطفی کودکانی که پدر و مادرشان شاغل هستند و نزد مادربزرگ و پدر بزرگ رشد می‌یابند ابعاد مضاعفی دارد؛ فرزندان خانواده‌‌های شاغل بویژه آن گروه از خانواده‌های که هردو والدین مشغول به کار هستند علاوه بر مواجه شدن با مشکلات سلامتی، تغدیه، ایمنی، حفاظتی و خلأ عاطفی، دچار افت تحصیلی نیز می‌شوند.اغلب فرزندان مادران شاغل در مدرسه دچار بیش‌فعالی و افت تحصیلی بوده و در رفتار خود با بچه‌های دیگر با مشکل مواجه هستند.

● رواج پدیده مهدهای کودک

یکی از پدیده های وابسته به غرب گرایی در جامعه ایرانی، رواج اخلاق فرد محوری است که باعث شده خانواده کارکردهای خودش را به نهادها و سازمان‌های دیگر واگذار کند.خانواده از گذشته مسئول نگهداری و اجتماعی‌کردن کودک بوده است ولی امروزه حضور نهادهایی مانند مهد کودک این کارکرد را از خانواده گرفته است یا به زبان بهتر خانواده برای فرار از مسئولیت، کارکردهایش را به این نهادها واگذار کرده است.بهره‌گیری از مهدهای کودک باتوجه به شرایط حاکم بر جامعه امروز امری ضروری است ولی نه به این شکل افراطی که در جامعه ما رواج پیدا کرده است.این واگذاری کارکردها آنقدر افراطی شده که ساعات طولانی صبح تا عصر را کودک در مهد می‌گذراند و ساعت‌های پس از آن را نیز پای تلویزیون و بازی‌های یارانه ای تلف می‌کند.شاغل بودن خانم‌ها در این موضوع تأثیر بسیاری دارد.رفتار زنان شاغل در مواجهه با این پدیده _مهدهای کودک_ قابل پیش‌بینی بود اما آنچه امروزه جامعه ما به آن مبتلا شده است، استقبال زیاد مادران خانه‌دار از این موضوع است.ساعت کار مهدهای کودک به گونه‌ای‌است که انگار کودک نیز شغلی دارد و موظف است به اجبار از خانواده جدا شود. در مقابل خانواده نیز به گونه‌ای رفتار می‌کند که انگار کودک باید خود را با اهداف والدین سازگار کند نه والدین با شرایط کودک.

● مزایا و زیان ها ی مهد های کودک

این پدیده نیز مانند هر پدیده دیگر هم ابعاد مثبت و هم ابعاد منفی دارد.کودک با وارد شدن به یک شبکه اجتماعی جدید مهارت‌هایی را یاد می‌گیرد که در پرورش استعدادها، خلاقیت و هوش اجتماعی او مؤثر است اما این تأثیر تنها در شرایطی رخ می‌دهد که به خاطر زمان طولانی جدایی کودک از والدین، دچار مشکلات روحی نشود.فرستادن کودک به مهد زمانی می‌تواند مفید باشد که اولاً اجباری در کار نباشد و ثانیاً خانواده با دقت و استفاده از مشاوره زمان مناسب برای این کار را که معمولاً از سن ۵ سالگی به بعد است، انتخاب کند.مهدها تنها جایی برای مراقبت از کودک نباشد.ساعت کاری مهد هم برای کودک خسته کننده است و هم از تأثیر خانواده بر جامعه پذیری کودک می‌کاهد.همین امر زمینه‌ای‌ا‌ست برای کم شدن دلبستگی‌ها و روابط عاطفی در خانواده که بعدها جایگاه خانواده را نزد کودک نزول خواهد داد.‏

سمانه دولت آبادی