جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
مجله ویستا

صور نوین تروریسم


صور نوین تروریسم

تاکید و توجه بر روی مقوله تروریسم به عنوان مطالبه ای از برای سیاست امنیتی پس از پایان جنگ سرد در میان کشورهای آمریکایی و غربی افزایش یافته است

تاکید و توجه بر روی مقوله تروریسم به عنوان مطالبه‏ای از برای سیاست امنیتی پس از پایان جنگ سرد در میان کشورهای آمریکایی و غربی افزایش یافته است . برخی از کشورهای عضو پیمان ناتو و بیش از همه آمریکا تاکید بس جدی‏تری نسبت‏به تهدیدها و خطرات ناشی از تروریسم دارند، در نظرگاه کلی، ناتو و آمریکا شائق بر این می‏باشند که مقابله با تروریسم باید به عنوان تکلیف و وظیفه نوین این پیمان در دستور کار قرار گیرد . علت این مساله تنها این نیست که حذف تحریکات استراتژیک از سوی شرق منجر به بروز آگاهی و جهتگیری نوین بر علیه آن چیزی که قبلا تهدیدهای فرعی نامیده می‏شد، شده است . بلکه به تعبیر نویسنده در مقاله پیوست ویژگی‏ها و گرایشات رو به رشدی وجود دارد که بر اساس آن مقابله با تروریسم در برخی موقعیت‏ها می‏تواند از صبغه استراتژیک و ملی برخوردار باشد . این موضوع در وهله اول مربوط به خطر فزاینده از سوی تروریسمی است که مسلح به تسلیحات مخرب و ویرانگر است و دارای پتانسیل بالایی برای انجام عملیات گسترده در زیرساخت‏ها و تاسیسات حساس در جامعه می‏باشد . لازم به ذکر است که این نوع تروریسم مهم‏ترین دلیل برای پیمان ناتو بوده که آن را به عنوان یک مطالبه اصلی در دستور کار قرار داده است . (نگاه کنید به (Todd Sandler ۱۹۹۷:۳۲۶

مقاله پیوست در پی شرح و توصیف ویژگی‏ها و خاصه‏های تروریسم نوین با تاکید بر تهدیدهای تروریستی یا خرابکارانه بر علیه تاسیسات و مراکز زیربنایی غیرنظامی در غرب می‏باشد . این موضوع مدتهاست که در دستور کار برنامه‏های مربوط به سیاست امنیتی در سطح بین‏الملل واقع شده است . این مقاله علاوه بر این، نگرش کلی خود را درباره تحقیقات مربوط به تروریسم ارائه و به توصیف گرایشهای گوناگون در این نوع قلمرو می‏پردازد . در این باب نویسنده و محقق تاکید بر این دارد که تا چه حد و میزانی تاسیسات و ساختارهای غیرنظامی می‏تواند جز اهداف محوری از سوی گروههای تروریست‏خرابکار در دوران صلح قلمداد شود .

این مقاله بر این جمعبندی است که اقدامات تروریستی گسترده علیه شالوده‏های غیرنظامی در دوران صلح قابل رویت نیست . اما بالعکس در روابط بین‏الملل گرایش بالنسبه روشنی در خصوص تروریسم کشتار جمعی وجود دارد و این تروریسمی است که عملیات آن منجر به قربانی شدن تعداد زیادی از مردم می‏شود . نویسنده مقاله بر این باور است که روند جهانی شدن و افزایش تعاملات بین‏المللی زمینه‏ای ایجاد نموده که این نوع تروریسم بیش از گذشته قابل رویت‏باشد .

علیرغم همه اینها باید اذعان نمود که شناخت نظری در باب تروریسم بین‏الملل از محدودیت ویژه‏ای برخوردار است و تمامی تلاشها و هشدارها از برای شناسایی گرایشات این روند در آینده از ابهام برخوردار است . فقدان مبانی نظری در خصوص تروریسم بدین معناست که ابهامات در باب توصیفات مربوط به گرایشات تروریستی بس زیاد می‏باشد . از منظرگاه پژوهشی وجود پیچیدگیها در این قلمرو در اصل مربوط به فقدان تعاریف پذیرفته شده جمعی و نیز مربوط به فقدان منابع اطلاعاتی گسترده و استاندارد در رابطه با عملکردهای تروریستی می‏باشد . آقای الکس اشمید،

Alex Schmid ، که از محققان برجسته موضوع تروریسم است قریب به ۱۰۹ تعریف از برای تروریسم تدوین و صورتبندی نموده است . همچنین آقای تد رابرت گور

Ted Robert Gurr بر این نظر است که تحقیقات انجام شده راجع به تروریسم توانایی پاسخگویی به مسائل و اطلاعات قابل دسترسی توسط محققان را ندارد .

آنچه که در جامعه رسانه‏ای غرب و منابع بین‏المللی راجع به تروریسم آمده تاکید بر این دارد که امروزه تصاویر تهدیدآمیز بیش از پیش سیال‏تر و نیز از ابهام بیشتری برخوردارند .

برخی از تحقیقات جدید تاکید بر این دارد که ویژگی‏های تروریسم بین‏الملل در طی سالهای اخیر دگرگون شده است . در این باب نظر بر این است که تروریسم ویژه‏ای رشد یافته که عمدتا از خاصه‏ها و انگیزه‏های دینی برخوردار است . علاوه بر این منابع آماری و اطلاعاتی در خصوص انواع تروریسم تاکید بر: تروریسم نوین، سوپر تروریسم، تروریسم ویرانگر یا مخرب و تروریسم کشتار جمعی دارند (نگاه کنید به:

ـ International Institute for strategic studies (۱۹۹۷)

محقق مقاله همچنین اشاره دارد که انقلاب در قلمرو تکنولوژی اطلاعاتی (IT) موجب شده که شناخت و توجه نسبت‏به تاسیسات و ساختارهای زیربنایی حساس در جامعه بمثابه اهداف تروریستی افزون شود . در این باب نظر بر اینست که سیستم‏های اطلاع‏رسانی می‏توانند هدفی از برای گروههای خرابکار قلمداد شود . وی می‏نویسد که گروههای خرابکار دارای منابع اطلاعاتی گوناگونی بوده و توانایی استفاده از اسلحه‏های الکترومغناطیس را دارند . علاوه بر اینها نویسنده اشاره به نوعی تروریسم دارد که وی آنرا Spillover - effektar avTerrorisme می‏نامد . در این نوع تروریسم علت‏یا علل خشونت در منطقه‏ای خاص قرار دارد در حالیکه تهاجمات در منطقه دیگری از جهان انجام می‏شود .

نکته قابل تذکر در خصوص مطلب فوق اینکه این نوع تروریسم در جامعه رسانه‏ای غرب بس مورد توجه است و در این باب تاکید این نوع رسانه‏ها بر روی گروههای مبارز فلسطینی و نیز گروههای اسلامی در آسیای مرکزی است . یعنی اشاره به این است که وقوع اتفاقات و حوادث در مناطق خاورمیانه و یا آسیای مرکزی علتی است‏بر بروز اقدامات تلافی‏جویانه در کشورهای اروپایی و آمریکایی .

- مقاله پیوست توسط پژوهشگری بنام برنیجار لی‏آ، Brnyjar Lia ، تهیه شده که در سپتامبر سال ۲۰۰۰ در فصلنامه مرکز مطالعات سیاست‏خارجی نروژ (NUPI) به چاپ رسیده است . عنوان اصلی مقاله "صور نوین و خطرناکتر تروریسم" نام دارد که به بررسی ویژگی‏ها و خصیصه‏های مترتب بر تروریسم و تحولات ناشی از آن پرداخته است . علیرغم اینکه محقق مباحثی را در خصوص گونه‏شناسی تروریسم ذکر کرده اما هدف اصلی خود را محوریت موضوع اقدامات تروریستی بر علیه تاسیسات زیربنایی غیرنظامی ذکر نموده است . آنچه که خواننده باید در هنگام مطالعه مقاله عنایت نماید اینکه نویسنده و محقق تلاش نموده که در ارائه تعاریف و برشمردن ویژگی‏ها و خاصه‏های انواع تروریسم موضع بیطرفی علمی خود را حفظ نماید . از این نظر ماحصل کار وی قابل ملاحظه و التفات است . با وجود این منکر نمی‏توان شد که گرایشات آشکار محقق، هم به عنوان یک فرد غربی و هم عضویت کشورش (نروژ) در پیمان ناتو و نیز حساسیت موضوع تروریسم موجب شده که وی در برخی از مطالب و برخی از مصادیق تروریسم از صراط مستقیم منحرف شود . در این باب ذکر نکات زیر را لازم می‏دانیم:

۱) نویسنده و پژوهشگر مقاله پس از تعریف تروریسم به تفاوت این موضوع با جنگ چریکی اشاره می‏نماید و می‏نویسد: "تروریسم از جنگ چریکی از اینطریق جدا می‏شود که گروه تروریستی در پی به کنترل درآوردن منطقه خاصی نمی‏باشد . " و یا اینکه "گروه تروریستی بیش از گروه چریکی به اهداف غیرنظامی نظر دارد . " بر اساس دیدگاه و تعریف فوق می‏توان استنتاج نمود سازمانها و گروههایی که کشور و سرزمین آنها مورد تجاوز و اشغال قرار گرفته و در پی بازپس گرفتن سرزمین و یا منطقه خود می‏باشند عضو جنبشهای چریکی و آزادیبخش قلمداد می‏شوند و نه تروریست . بر این مبنا حزب‏الله لبنان و گروههای مجاهد فلسطینی که از سرزمین خویش دفاع می‏نمایند از مصادیق جنبشهای چریکی و رهایی‏بخش قلمداد می‏شوند و نه تروریست، آنگونه که در جامعه رسانه‏ای غرب و آمریکا تبلیغ می‏شود .

همچنین می‏توان گفت‏حضور بیگانگان در یک کشور و یا در یک منطقه فاقد مشروعیت‏بوده و لذا قیام مسلحانه علیه آنها را نمی‏توان جز اقدامات تروریستی قلمداد نمود .

۲) نویسنده اشاره دارد که مفهوم تروریسم مفهومی بیطرف نمی‏باشد و لذا موجب برانگیختگی منفی آرا و افکار می‏گردد و بخاطر همین در خطابه‏های سیاسی توسط سیاستمداران مورد استفاده قرار می‏گیرد .

گفتار فوق، گفتاری صحیح است و فی‏الواقع هم بعلت‏سیال بودن تعریف تروریسم و نیز وابسته بودن ویژگی‏های آن به قدرتهای جهانی مانند پیمان ناتو و اتحادیه اروپا هر گروه و یا کشوری که مخالف سیاستهای صاحبان قدرت باشند برچسب تروریسم خواهند خورد . اشاره نویسنده نیز در این خصوص اشاره درستی است که معیار و ملاکها در این خصوص از ابهام برخوردارند .

۳) علیرغم اینکه نویسنده خود اذعان می‏دارد که تعاریف ارائه شده از ابهام و سیالیت‏برخوردار است اما به نظر می‏رسد که در موضوع تروریسم دینی، حساسیت‏خود را از دست می‏دهد و در این سیر نگرش تفکیکی خویش را میان عملیات تروریستی و غیرتروریستی در محاق قرار داده است .

۴) بنظر می‏رسد مصادیق ارائه شده توسط پژوهشگر در خصوص انواع تروریسم بر اساس زمینه‏ایست که در آن صرفا منافع کشورهای عضو پیمان ناتو و یا اتحادیه اروپا مدنظر قرار گرفته و در روند گزارش بگونه‏ای زمینه مذکور را فربه نموده که گویی منافع امنیتی این کشورها منافع امنیتی کل جهان محسوب می‏شود . بلاتردید وجود یک چنین دیدگاهی در سیر تحولاتی خود شکننده خواهد بود و قادر نخواهد بود که مشارکت کلیه سازمانها و نهادها و کشورهای جهان را در حل معضلات بین‏الملل و ایجاد ثبات امنیتی به سوی خود جذب نماید . همچنین در چنین زمینه یکسویه‏ای تنها متونی از نظر صاحبان قدرت قابل خواندن خواهند بود که منافع آنها را تامین و تضمین نماید . و بر این اساس هر ندای معترضی یا بعنوان تروریست و یا بعنوان حامیان تروریست معرفی خواهند شد . بدین لحاظ می‏توان اشاره نمود تا زمانی که مفاهمه‏ای بین‏المللی و چند جانبه‏نگر و یا چند سویه (نه مونولوگ) در خصوص ثبات و امنیت جهانی و منافع جملگی کشورها صورت نپذیرد، هرگونه دیدگاه، طرح و برنامه‏ای در این روند فاقد مشروعیت‏بین‏المللی خواهد بود .

علاوه بر اینها لازم به تذکر می‏دانم آنچه که امروزه در جامعه رسانه‏ای آمریکا و غرب از برانگیختگی دینی در سرزمین‏های اسلامی ارائه می‏شود انعکاس تصویری وارونه و دگرگونه از حقایق موجود در خصوص جنبشهای گوناگون آزادیبخش می‏باشد . چگونه است که پس از آغاز جنبش انتفاضه جدید در فلسطین و حضور ایثارگرانه ملت‏برای نجات و رهایی کشور و سرزمین خویش از یوغ صهیونیستها تروریسم خوانده می‏شود اما اقدامات ددمنشانه اشغالگران صرفا نقض ملایم حقوق بشر اعلام می‏گردد! چگونه است که جملگی مقاومتهای اسلامی در سراسر جهان با انگ بنیادگرایی اسلامی و تروریستی خوانده می‏شوند اما قتل و غارت و تجاوز به سرزمین‏های مسلمین مسکوت می‏ماند .

واقعیت قضیه اینست که بنا برگفته سید انقلاب (اعلی الله مقامه) شرق و غرب از رویارویی با جهان اسلام عاجز مانده‏اند و لذا راه ترور و از میان بردن شخصیت‏های دینی و سیاسی را پیش گرفته‏اند (نگاه کنید به صحیفه نور، جلد ۲۱، ص ۸)

فی‏الواقع امپریالیستها، که امروزه خود را در پیمان نوین ناتو و اتحادیه اروپا تجدید آرایش نموده‏اند بر اساس سیاستهای توسعه‏طلبانه خود شروع به بازتعریف و یا بازبینی مجدد جنبشهای رهایی‏بخش در جهان بالاخص در خاورمیانه و آسیای مرکزی نموده‏اند . در این سیر جملگی حرکتهای اسلامی و یا کشورهایی که با منافع آنها سازگاری نداشته باشند در لیست گروه‏ها و یا کشورهای تروریست و یا حامی تروریست قرار می‏گیرند و مورد تحریم و فشار قرار می‏گیرند و حتی تهدید به حملات نظامی می‏شوند . در این باب همانطور که اشاره کردیم تا زمانی که گفتگویی دوسویه میان جملگی کشورها و جنبشهای آزادیبخش محقق نشود، هرگونه طرح و اقدام سیاسی و یا نظامی اثربخش نخواهد بود و جنبه‏ای گذرا خواهد داشت .

- آنچه که نویسنده در این مقاله بدنبال آن است‏بحثی عام و گسترده در خصوص تروریسم و سنخ‏شناسی آن نمی‏باشد بلکه حساسیت محقق صرفا در خصوص بروز اقدامات تروریستی بر علیه تاسیسات زیربنایی غیرنظامی متمرکز شده است .

● تعریف تروریسم

تعریفی عام و پذیرفته شده درخصوص تروریسم وجود ندارد . در این باب می‏توان تروریسم اروپایی را به صورت زیر تعریف نمود:

ـ اقدامی حساب شده و هراس‏آمیز برای ایجاد آسیب یا کشتار که توسط گروهی خاص صورت می‏پذیرد . (Engene ۱۹۹۴:۲۹)

تروریسم را می‏توان به صورتی دقیق‏تر و از طریق سلبی تعریف نمود . تروریسم از جنگ چریکی - از این طریق که گروه تروریستی در پی به کنترل درآوردن منطقه خاصی نمی‏باشند - جدا می‏شود . همچنین گروه تروریستی بیش از جنبشهای چریکی به اهداف غیرنظامی نظر دارد . تفاوتها در این خصوص بس سیال است و انتخاب میان مبارزه چریکی و تروریسم غالبا مبتنی بر موارد تاکتیکی، جغرافیایی و منطقه‏ای می‏باشد . علاوه بر این تروریسم از امور جنایی سازمان یافته - از این طریق که تروریسم دست‏به اقداماتی می‏زند که در وهله اول دولت، رژیم و صاحبان قدرت را هدف گرفته و در برنامه‏های خود بدنبال و در پی کسب منافع یا اهداف اقتصادی نمی‏باشد - جدا می‏گردد .

تروریسم به چند دلیل مقوله‏ای بغرنج در قلمرو تحقیقات علوم اجتماعی محسوب می‏شود . تروریسم مفهومی بیطرف نیست چرا که این مقوله موجب برانگیختگی افکار و آرای بشدت منفی می‏گردد و لذا بس در خطابه‏های سیاسی مورد استفاده واقع می‏شود . در این راستا نتایج‏بررسیهای تحقیقاتی که مربوط به مقوله تروریسم است از حساسیت‏های سیاسی برخوردارند . بدین لحاظ برخی بعلت تاثیرپذیری، گرایش قوی بدین سمت دارند که اقدامات و عملیات گروههای خاصی را تحت تعریف تروریسم قرار دهند . یک منبع و ابزار مهم در سیاست ضدتروریستی آمریکا عبارتست از گزارشهای سالانه Patterns of Global Terrorism که از جمله اشاره به حکومتهایی دارد که از تروریسم بین‏الملل حمایت می‏نمایند، حکومتهایی که بخاطر اتخاذ چنین موضعی مشمول سیاستهای تحریم می‏باشند . این کشورها امروزه شامل کوبا، کره شمالی، ایران، عراق، سوریه، لیبی و سودان می‏باشند، همزمان افغانستان و تا حدودی پاکستان در معرض این ریسک قرار دارند که در لیست‏سالانه منبع فوق قرار گیرند .

ـ (۱۹۹۹ - Overview of state -SponsoredTerrorism)

البته باید توجه داشت معیارها و ملاکها در این باب و اینکه چه کشورهایی جز این لیست قرار می‏گیرند و یا حذف می‏شوند، حدودا از ابهام برخوردارند . فی‏الواقع در این خصوص دیدگاهی گسترده و شمول و نیز معیاری عینی برای این مقوله در قلمرو روابط سیاسی وجود ندارد . در طول جنگ سرد منتقدین غالبا آمریکا را مورد انتقاد قرار می‏دادند که از تروریسم بین‏الملل حمایت می‏نماید . آمریکا در این خصوص به گروههای ضدانقلاب و جنبشهای ضدکمونیستی و به کنتراسها در آمریکای لاتین از طریق کمکهای مادی، ارسال اسلحه و تمرینات نظامی کمک می‏نموده است

ـ (Chomsky ۱۹۸۷, Herman ۱۹۸۷)

بسیاری از منابع و م‏آخذ مربوط به تروریسم از نظرگاه تحقیقاتی از اعتبار برخوردار نمی‏باشند . علت این است که این نوع منابع از ویژگی توصیفی و سرزنشی و دستوری یا تجویزی برخوردارند و فاقد تحلیلهای نظری می‏باشند

ـ (Schmid ۱۹۹۳ / ۱۹۹۸)

فی‏المثل کوششها و تلاشهایی که یک فرد برای آزادی و رهایی خویش می‏نماید می‏تواند از برای فرد دیگری عملیاتی تروریستی نامیده شود . به عبارت دیگر تعیین اقدام و یا عملکردی بعنوان اقدامی تروریستی و یا غیرتروریستی غالبا آمیخته و عجین شده با نظرگاههای ایدئولوژیک می‏باشد . اکثر تعاریف ارائه شده در این باب متضمن عناصر زیر است:

الف) تروریسم نوعی استراتژی سیاسی - نظامی است که تعلق به افراد و عاملان متشکل و سازمان یافته غیرحکومتی دارد . ۱

ب) تروریسم بطور منتظم و سیستماتیک دست‏به اقدامات و اعمال خشونت‏آمیز بر علیه جمعی وسیع‏تر می‏زند . در این راستا هدف و قربانی با هم انطباقی ندارند .

ج) تروریسم اقدامی است که بدان وسیله فرد یا افراد خاصی می‏خواهند به هدف یا اهدافی سیاسی نائل آیند .

د) تروریسم اقداماتی است طراحی و برنامه‏ریزی شده تا بعنوان کنشی غیرعادی و فوق‏العاده مدنظر قرار گیرد . به عبارت دیگر تروریسم "ارتباط سیاسی" (Politisk Kommunikasjon) است و حادثه یا اتفاق تروریستی همچون یک "تئاتر" می‏باشد . هدف اینست که از موقعیت‏شوک‏آور و لحظات غیرمنتظره بخوبی استفاده شود، و این چیزی است که می‏توان آن را "کروگرافی تروریسم"، terrorismens Koreografi ، نامید

ـ (Brosius ۱۹۸۸:۴۹۹-۵۰۰) و .(Weimann

از سوی دیگر می‏توان تروریسم را به چند مقوله تقسیم‏بندی نمود . البته لازم به تذکر است که مرزهای میان این نوع تقسیم‏بندی از ابهام برخوردار است:

الف) تروریسم قومی - ملی

ب) تروریسم ایدئولوژیک، که شامل چپ رادیکال و راست رادیکال است

ج) تروریسم دینی

د) تروریسم از برای یک مساله خاص، این نوع تروریسم مخالفت‏با مسائلی مانند سقط جنین، آلودگی هوا، مساله زیست محیطی، و یا جانبدار و یا حمایت از حیوانات می‏نماید .

ه) تروریسم فردی یا تروریسم آماتور و این تروریسمی است که عملیات توسط فردی صورت می‏گیرد که تعلق سازمانی با تشکیلاتی به گروههای تروریستی ندارد .

تقسیم‏بندی دیگر حکایت از تروریسم بین‏الملل و تروریسم غیربین‏الملل (تروریسم در داخل کشور) دارد . در عملیات تروریستی بین‏المللی افراد شرکت‏کننده تعلق به چند کشور دارند . اگرچه تعداد عملیات تروریستی بین‏الملل در اروپا کمتر از تروریسم غیربین‏الملل می‏باشد اما حساسیت‏ها نسبت‏به تروریسم بین‏الملل بیشتر است . رشد تروریسم عمدتا به حدود سالهای ۱۹۷۰ بازمی‏گردد و مهمترین منابع و سرچشمه‏های تروریسم بین‏الملل از نظر سنتی تعلق به منازعات خاورمیانه دارد .

● ویژگی‏های شاخص تروریسم نوین

- تروریسم بین‏الملل و صور مرگ‏آفرین آن و تفاسیر ارائه شده از منابع و ماخذ اطلاعاتی و آماری در خصوص تروریسم بین‏الملل نشانگر آن است که اقدامات تروریستی در طی سالهای اخیر از ویژگی مرگ‏آفرینی بیشتری برخوردار شده، بدین معنا که در هر عملیات چندین کشته و قربانی وجود داشته است . ۲

البته باید توجه داشت که این مساله در وهله اول تعلق به تروریسم بین‏الملل دارد . اگرچه سه اقدام از پنج عملیات تروریستی شدید خشونت‏بار در اروپا پس از پایان جنگ بین‏الملل دوم پس از سال ۱۹۸۰ اتفاق افتاده است، اما گرایش واضحی نسبت‏به افزایش کشتار در رابطه با تروریسم داخلی (تروریسم غیربین‏المللی) در اروپا دیده نمی‏شود .

بخش عمده تهاجمات تروریستی در اروپا منجر به مرگ انسانها نشده است، و آن تهاجماتی که مرگ‏آفرین بوده منجر به نابودی تعداد نسبتا کمی از انسانها شده است . ۳

کمیت تروریسم بین‏الملل در اروپا بخش ناچیزی از تروریسم داخلی بوده و این روند در طول سه دهه اخیر از وضع نسبتا باثباتی برخوردار بوده است . علیرغم این تروریسم بین‏الملل حدودا از مرگ و میر بالایی برخوردار بوده است . این مقایسه حاکی از آنست که در اروپا تروریسم بین‏الملل کمتر از تروریسم داخلی صورت می‏پذیرد اما ویژگی مرگ‏آفرینی آن بیشتر است .

در پایان دهه ۱۹۷۰، یعنی زمانی که اقدامات تروریستی در اروپا مبتنی بر ایدئولوژی چپ رادیکال بود، تقریبا جملگی گروههای فعال تروریستی بین‏المللی از اهداف و گرایشات سکولار برخوردار بوده و اکثر آنها به نحوی از انحا به ایدئولوژی مارکسیسم مربوط می‏شدند . در حالیکه امروزه و در آغاز هزاره سوم این تصویر بکلی دگرگون شده و حداقل یک سوم از گروههای تروریستی بین‏المللی از گرایشات و صبغه دینی برخوردارند، و اکثر آنها دارای گرایشات اسلامی می‏باشند .(Wilkinson ۱۹۹۹:۸)

شدیدترین برنامه‏های بالقوه تروریستی در دهه ۱۹۹۰ توسط فرق دینی و گروههای ستیزه‏جو اسلامی بوده است . ۴ اما هم فرهنگ دینی، یعنی رادیکال‏ترین جنبشهای اسلام‏گرا، و هم گروههای راستگرای نژادپرست، که دارای گرایشات دینی نوین می‏باشند، بنظر می‏رسند که گرایش کمتری نسبت‏به اعمال خشونت‏آمیز شدید در مقایسه با تروریسم سکولار سنتی از خود نشان می‏دهند .

برخی از توضیحات راجع به رشد صور تروریسم که بیشتر مرگ‏آفرین است می‏تواند این باشد که اهداف تروریستی سنتی - مانند مراکز دولتی، سفارتخانه‏ها، هواپیماها، فرودگاهها و ... - تبدیل به اهداف قابل دسترسی و ساده‏تری مانند مراکز توریستی، ایستگاههای مترو، مراکز خرید و ... شده است . در این راستا گرایش بیشتر بدین سو است که بجای ربودن هواپیما در آن بمب‏گذاری نمایند و یا اینکه بیشتر از اتومبیل‏های حاوی بمب استفاده شود . برخی بر این نظرند که توجه و تمرکز رسانه‏ها بر اینگونه عملیات خود می‏تواند زمینه‏ساز تحریکات تروریستی باشد . تی‏موتی مک‏وی

( (Timothy Mcveigh که عامل بمب‏گذاری در ساختمان فدرال اوکلاهماسیتی در سال ۱۹۹۵ بود در دادگاه خود اظهار داشت‏بمبی را که وی در آن ساختمان کار گذاشته آنقدر بزرگ بوده که بتواند تعداد بسیار زیادی خواننده را بسوی رسانه‏ها جلب نماید .

● تسلیحات مخرب و تروریسم

گرایش بسوی صدر هرچه بیشتر مرگ‏آفرین در نزد برخی گروههای تروریستی انطباق با تمایلات آنها بسوی استفاده از تسلیحات مخرب و ویرانگر دارد . در این قلمرو به نظر می‏رسد که برخی گروههای تروریستی با انگیزه‏های دینی تلاش نموده‏اند که این نوع تسلیحات را تهیه و مورد استفاده قرار دهند . از جمله می‏توان از شبکه اسامه بن لادن نام برد .(Leade ۱۹۹۸) و همچنین برخی از گروههای راستگرای افراطی و نئومذهبی قابل ذکرند۵ بر طبق پژوهشی که اخیرا در نورد یک در خصوص احتمال بروز تروریسم اتمی صورت گرفته، اینکه خطر تروریسم مسلح به تسلیحات مخرب و ویرانگر را افزایش یافته و اینکه موانع قبلی علیه استفاده از این نوع تسلیحات در حال تضعیف شدن است .

.(Moerli ۱۹۹۹) علت این تحول این نیست که فقط تروریسم بین‏المللی در حال دگرگونی و تغییر است‏بلکه به خاطر اینست که دسترسی به مواد و منابع و دانش فنی برای ساختن این نوع تسلیحات افزایش یافته است . ۶ البته تاکنون شرایط حاد و مخاطره‏آمیزی در ارتباط با این نوع تروریسم پدید نیامده است، بلکه این مساله بیشتر مربوط به تهدیدها و هراسهای ناشی از این روند است . و همچنین نمونه‏هایی مربوط به استفاده از مواد رادیواکتیویته و سرایت آنها در رابطه با انرژی اتمی دیده شده است . بر طبق مطالعات مرکز RAND Corporation - st. Andrew|s chronology of International Terrorism. در آمریکا هنوز تعداد بسیار کمی - در حدود ۶۰ مورد از تعداد ۸۰۰۰ اقدام تروریستی ثبت‏شده از سال ۱۹۶۸ به بعد - در عملیات خود از اسلحه‏های شیمیایی، بیولوژیکی و یا شبیه به آنها استفاده نموده‏اند . علیرغم این، گزارش فوق نشان می‏دهد که این روند، روندی نگران‏کننده در رابطه با تسلیحات ویرانگر و تاثیرات مخرب آن بر انسانهاست .

برخی از پژوهشگران نسبت‏به تاکیدهای اغراق‏آمیز در خصوص تروریسم مسلح به تسلیحات مخرب هشدار می‏دهند و در عوض بر این نظرند که استفاده بدعت‏آمیز از تسلیحات نسبتا ساده غیرهسته‏ای می‏تواند علتی بر تروریسم ویرانگر باشد، یعنی آنگونه که ما شاهد تهاجم ناموفق علیه سازمان تجارت جهانی در نیویورک در سال ۱۹۹۳ بودیم . اگر این نوع تهاجم تروریستی می‏توانست موفق شود منجر به از بین رفتن جان چندین هزار انسان می‏گردید که بی‏تردید انقلابی در مفهوم سنتی تروریسم و اقدامات خرابکارانه بوجود می‏آورد .

برنیجار لی‏آ / ترجمه حمید غفاری

پی‏نوشتها:

۱ . درخصوص اینکه ترور حکومتی از انواع تروریسم می‏باشد، نقطه‏نظر مشترکی وجود ندارد . برخی بر این نظرند که مفهوم تروریسم را باید صرفا در مورد عاملان غیرحکومتی بکار برد . برخی دیگر بر این نظرند که ترور حکومتی بدلایل چندی بایستی در ردیف سایر تروریسم‏ها قرار گیرد . و نیز گفته می‏شود که توانمندی یک حکومت‏برای ترور جمعیت‏بیش از عاملان غیردولتی است . گروههای تروریستی که حامی و پشتیبان آنها حکومتها می‏باشند از قدرت عمل بیشتری برخوردارند . و حداقل اینکه عملیات تروریستی که از سوی گروههای غیرحکومتی انجام می‏شود عمدتا پاسخی است‏به ظلم‏ها و خفقانها و ترورهای حکومتی .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.