جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نقد لوازم و ادله


نقد لوازم و ادله

در نقد لوازم باید به تامل در هر دو قسم آن پرداخت اگر نظریه p منطقا مستلزم گزاره Q باشد و Q نیز باطل باشد به عنوان مثال متناقض باشد با توسل به قاعده رفع تالی می توان بطلان P را نشان داد البته صدق Q به معنای صدق P نیست

۱) نقد لوازم:

جهت گیری دیگر در نقد یک نظریه سنجش لوازم آن است. هر گزاره‌ای به فرض صدق مستلزم برخی گزاره‌های دیگر است. متهمی که توبه نامه می‌نویسد در واقع به تقصیر خویش اعتراف می‌کند. یک نظریه چندگونه لازمه دارد:

▪ لوازم بین و آشکار،

▪ لوازم خفی و پنهان،

▪ لوازم مباشر

▪ لوازم غیرمباشر.

در نقد لوازم باید به تامل در هر دو قسم آن پرداخت. اگر نظریه p منطقا مستلزم گزاره Q باشد و Q نیز باطل باشد (به عنوان مثال متناقض باشد) با توسل به قاعده رفع تالی می‌توان بطلان P را نشان داد البته صدق Q به معنای صدق P نیست. اگر گزاره R عکس نقیض P باشد، بطلان آن نیز از وجود رخنه‌ای در نظریه P‌خبر می‌دهد. طریق منطق دانان در نقد نظریه بر حسب لوازم آن، استفاده از قیاس ذووجهین سالب یا دایلمای مخرب است. صورتهای بسیار پیچیده‌ این روش در شفای بوعلی به وفور به‌کار رفته است. شبهه معروف براهمه در نقد ضرورت نیاز به نبی بر همین روش صورتبندی شده است. “آنچه نبی می‌آورده یا عقل پذیر است یا مخالف آن، در صورت اول زائد و در صورت دوم باطل است.” قیاس ذووجهین منطقا شرایطی دارد که اهمال در آنها موجب مغالطه می‌شود. شبهه‌ای که نقل شده به همین دلیل مغالطه است.چنین قیاس‌هایی را می‌توان از دو طریق نقد کرد:

الف) نقد یا:

‌مراد از “یا” در چنین قیاس‌هایی منع خلو است. به عنوان مثال در قیاس یاد شده “آنچه نبی می‌آورد یا موافق عقل است یا مخالف آن”، منطقا منع خلو نیست؛ زیرا می‌توان شق سومی را ملاحظه کرد: آنچه نبی می‌آورد نه موافق عقل و نه مخالف آن است. چنین خطایی را بن بست موهوم “یا” می‌نامیم.

ب) نقد اگر آنگاه:

گزاره‌ای که استلزام بطلان را نشان می‌دهد باید به نحو لزوم صادق باشد. به عنوان مثال اینکه گفته می‌شود “اگر آنچه نبی می‌آورد موافق عقل باشد پس زائد است”، صادق نیست؛ زیرا در صورت موافقت عقل می‌توان گفت آنچه نبی می‌آورد موید عقل است. بنابراین قضیه شرطیه متصله به نحو لزومی صادق نیست.

۲) نقد ادله:

هر نظریه‌ای اگر بدیهی نباشد حاصل استدلالی است. استدلال استقرایی در مطالعات تجربی و یا استدلال قیاسی در مطالعات تحلیلی. صدق نظریه محتاج درستی استدلال است و استدلال درست دو شرط عمده دارد: اعتبار صوری قیاس و صدق مقدمات آن. بنابراین سنجش هر دو شرط رهیافتی در نقد نظریه است. در باب مقدمات پیشتر در نقد مبانی سخن گفتیم.اعتبار صوری قیاس را باید از حیث ضوابط منطقی سنجید. منطق دانان در مقام نقد ادله به خطای دلیل پنداری توجه می‌کردند و مغالطه مهمی را به نام “اخذ مالیس بعله عله” صورتبندی کرده‌اند. شناخت اینکه در چه مواضعی (و نه مواردی) چنین خطایی رخ می‌دهد، شرط مهارت نقد ادله است. نگارنده آن را در آثار منطقی خود به نام “مواضع دلیل پنداری آنچه دلیل نیست” مورد توضیح قرارداده است. مثلا در روش شناسی مطالعات دینی (ص ۱۸۴-۱۷۸) دوازده موضع رابر شمرده‌ایم. نقد دلیل علاوه بر سنجش اعتبار صوری قیاس نقد کفایت دلیل و جستجوی ادله رقیب (مثل قیاس معارضت) نیز است. در به کار بردن فن نقد دلیل باید به این نکته مهم توجه کرد که نقد دلیل صرفا نشانگر رخنه یا عدم اعتبار دلیل است و آن را نمی‌توان به معنای ابطال مدعا به کار برد. ادعای بطان مدعا براساس نشان دادن نقصان و فساد دلیل خود از مواضع دلیل پنداری است.

۳) نقد پذیری، الزام اخلاقی:‌

تا کنون در باب هنر نقادی سخن گفتیم. جاده دوطرفه است. محقق از طریق محتاج و ملزم به نقادی فرضیه‌های رقیب و نظریه مختلف است و از طرف دیگر به عنوان کسی که فرضیه و نظریه‌ای را به میان می‌آورد و ادعایی را مطرح می‌کند، ملزم به شنیدن موثر نقدهاست. الزام نخست روش‌شناختی است اما الزام دوم در درجه اول اخلاقی است البته هنر نقدپذیری ارزش روش‌شناختی نیز دارد. محقق با ارائه گزارش تحقیق خویش عده‌ای را مورد خطاب قرار می‌دهد. این خطاب به صورت طبیعی و نه قراردادی، حقوقی را ایجاد می‌کند. مهمترین حق مخاطب نقادی سخنان محقق است. بنابراین محقق باید خود را نسبت به شنیدن نقد موظف بداند.

واکنش‌های پرخاشگرانه ناشی از فقدان هوش هیجانی لازم غیراخلاقی است. منتقد را به انواع تبکیت‌های بیرونی و غیرمعرفتی نواختن و او را به غرض‌ورزی و نادانی که پای از گلیم خود فراتر نهاده متهم کردن و امثال آن از علایم مواجهه غیراخلاقی با نقد است. کسانی که به لحاظ شخصیت از هوش هیجانی لازم برخوردار نیستند و یا خودکامه و مستبد می‌اندیشند، تحمل نقد شدن را ندارند. آنها ممکن است ناهوشیارانه افراد را به نقد دعوت کنند اما چنین دعوتی صرفا سازوکار دفاعی وارونه سازی است.

دکتر احد فرامرز قراملکی



همچنین مشاهده کنید