یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

آیین ضدتراست


آیین ضدتراست

چندین سال قبل وقتی که من در موسسه وکالت درس می خواندم, صحبت یک دانشجوی همکلاسی را درباره قانون ضدتراست شنیده بودم

چندین سال قبل وقتی که من در موسسه وکالت درس می‌‌‌‌‌‌‌خواندم، صحبت یک دانشجوی همکلاسی را درباره قانون ضدتراست شنیده بودم. او درست در ابتدای ارائه خود با جدیت بیان کرد که قانون ضدتراست منشور آزادی است. من احتمالا تنها فردی بودم که در آن اتاق در خود فرو رفتم. خط مشی منشور آزادی مطابق با عقیده اکثریت مردم (و تقریبا تمام وکلا) است و طبق آن قوانین ضد تراست، شرکت‌‌‌ها و بنابراین مشتریان را از طرح‌‌‌‌های انحصارطلبانه غول‌‌‌‌های تجاری حریص حفظ می‌‌‌‌‌‌‌کند.

علت ناراحتی من در آن زمان این بود که می‌‌‌‌‌‌‌دانستم این رویه‌‌‌‌‌‌‌ها غیر واقعی است. هنگامی‌‌‌‌که فارغ‌‌‌‌‌‌‌التحصیل شدم، کتاب‌‌‌‌های نوآورانه دمینیک را مطالعه کرده بودم و قوانین ضد تراست برایم یک موضوع موهومی‌‌‌‌و خیالی بود و تا آن موقع آن را به عنوان چیزی ضد آزادی تلقی می‌‌‌‌‌‌‌کردم و آن را موضوعی بر علیه آزادی می‌‌‌‌‌‌‌انگاشتم. آرمنتانو بر پایه تحلیل‌‌‌‌های تحقیرآمیز و عقاید کورکورانه قانون ضدتراست را از الزامات حفظ بازار‌‌‌‌های آزاد می‌‌‌‌‌‌‌دانست. همکلاسی‌‌‌‌‌‌‌ام آن کتاب را خوانده بود و می‌‌‌‌‌‌‌دانست که چقدر اظهاراتش مضحک بود.

پس از شروع کار تاثیرگذار آرمنتانو، انتقادات دانشگاهی دیگری نیز بر قوانین ضدتراست وارد ‌‌‌‌‌‌‌شد. ادوین راکفلر از پیروان آیین ضدتراست بود. او نظام نام‌‌‌‌های کامل را در قالب یک کتاب تدوین کرد. او حقوقدانی است که برای کارکنان کمیسیون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تجاری فدرال یا روسای انجمن‌‌‌‌های وکلای مدافع آمریکا در بخش ضدتراست کار می‌‌‌‌‌‌‌کند و دانش‌آموخته مدرسه وکالت Georgetown می‌‌‌‌‌‌‌باشد. راکفلر به ما هوشیاری و اطلاعاتی می‌‌‌‌‌‌‌دهد که در کتاب‌‌‌‌های هیچ‌‌‌‌‌‌‌کس دیگری نمی‌‌‌‌‌‌‌توان به آسانی یافت. او برای پوشاندن دکترین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نادرست ضدتراستی تلاش نمی‌‌‌‌‌‌‌کند، بلکه فرضیه‌اش را مبنی بر اینکه ضدتراست با آرزو‌‌‌‌های ما سازگاتر نیست، اثبات می‌‌‌‌‌‌‌کند. به راستی چرا اینگونه است؟ راکفلر توضیح می‌‌‌‌‌‌‌دهد: اعمال قانون ضدتراست یک قانون سیاسی استبدادی بر فعالیت‌‌‌‌های بازرگانی است و نه اجباری برای وضع قوانین منسجم.

بنابراین، قوانین ضدتراست قواعدی بین انسان‌ها است و نه یک قانون طبیعی.

با نگاهی به عنوان کتاب، راکفلر استدلال می‌‌‌‌‌‌‌کند که ضدتراست تمام ظواهر یک مکتب را داراست و به عنوان یک عقیده و باور پذیرفته شده است و اسطوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بیشماری را در پیرامون خود ایجاد کرده است.

اسطوره اصلی به طرز کورکورانه‌ای توسط اکثر آمریکایی‌‌‌‌های تحصیل‌‌‌‌‌‌‌ کرده مورد قبول قرار گرفته است. آنها شنیده‌‌‌‌‌‌‌اند که شرکت نفتی استاندارد اویل یک انحصار مجازی در تجارت نفت دارد که باعث شده دولت تصمیم بگیرد این انحصار خطرناک و غول‌‌‌‌‌‌‌آسا را بشکند.

ما نیاز به مراجع رسمی‌‌‌‌دولتی داریم تا دائما بر فعالیت‌‌‌ها و کسب‌و‌کارها نظارت کرده و تهدید‌‌‌‌های همیشگی انحصارطلبی را متوقف کنند. راکفلر نشان می‌‌‌‌‌‌‌دهد که افسانه پذیرفته شده شرکت نفتی استاندارد اویل به بی‌اساسی داستان وحشتناک هالووین است. در طول مدت تسلط فرضی شرکت نفتی استاندارد اویل در بازار، قیمت محصولات نفتی تصفیه شده به طور دائم کاهش یافت و اندک رقبای باقیمانده نیز رفته رفته ضعیف‌تر شدند.

آیین ضدتراست بر مبنای تاریخچه‌‌ای غلط پیش می‌‌‌‌رود و افکار گیج وگنگ را مورد تشویق و تاکید قرار می‌‌‌‌دهد. معتقدان واقعی ضدتراست، برای جلوگیری از انواع آسیب‌‌‌‌های اجتناب ناپذیر رقابتی تحت نظام سرمایه‌‌‌‌‌‌‌داری این نام را برگزیدند. باور به ضدتراست در نوشته‌‌‌‌های راکفلر بر مبنای نوعی رقابت است که در آن نهایتا شخصی برنده می‌‌‌‌‌‌‌شود، اما هیچ‌‌‌‌‌‌‌کس نمی‌‌‌‌‌‌‌بازد.

اما چرا نویسندگان در مجادلات خود معتقدند که ضدتراست حقیقتا یک قانون نیست؟ زیرا قانون واقعی باید برای اکثریت قابلیت شناخت داشته باشد به نحوی که مردم بتوانند رفتارشان را برای اجتناب از مشکلات قانونی تنظیم نمایند. ضدتراست آنقدر گنگ است که مردم هرگز نمی‌‌‌‌‌‌‌توانند مطمئن باشند که بتوانند انحصارطلبی را تحت پیگرد قرار دهند و با آن به طور قاطع مبارزه کنند. نقش سردمداران ضدتراست شبیه دیکتاتور‌‌‌‌های متزلزل است.

راکفلر کاملا صحیح می‌‌‌‌‌‌‌گوید که ضدتراست با تامین قانونی سازگار نیست. این اولین نمونه‌‌‌‌‌‌‌ از قانون آمریکاییان بود که چنان مبهم تدوین شده بود که مردم منظور آن را نمی‌‌‌‌‌‌‌فهمیدند. متاسفانه از آن به بعد این موضوع توسط برخی سیاستمداران ادامه یافت و آنها قوانینی را تصویب کردند که دیوانسالاری و قضاوت‌‌‌‌های مختلفی را دربرداشته باشد. راکفلر معتقد است: هیچ امیدی برای فرار از سلطه‌‌‌‌‌‌‌ پیامد‌‌‌‌های ضدتراست وجود ندارد. این آیین عمیقا تثبیت شده است و سران‌اش آن را جزئی از عدالت اجتماعی می‌‌‌‌‌‌‌دانند و حتی اگر ما به طریقی قانون ضدتراست را منسوخ کنیم، شرایطی همراه با قانون ژرمن شروع می‌‌‌‌‌‌‌شود که ممکن است به‌خاطر وجود کمیسیون تجاری فدرال باعث بدترشدن اوضاع گردد، که بر روی قدرت‌‌‌‌های گسترده و نامحدود برای تنظیم کسب و کار در جهت منافع عمومی ‌‌‌‌سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری کرده است. این موقعیت به قدری مبهم است که باعث می‌‌‌‌‌‌‌شود تلاش برای انحصارطلبی غیرقانونی شود . نتیجتا تنها راه برای نابودی مکتب ضدتراست این است که به مردم بیاموزیم که به نظام سرمایه‌‌‌‌‌‌‌داری اعتماد کنند.

ادوین راکفلر

مترجمان: مریم کاظمی‌‌‌‌- علی لطفی