پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
درباره ناهمواری
![درباره ناهمواری](/web/imgs/16/151/6yami1.jpeg)
● چالههای خیابان را پر نکنید،لطفا
▪ یکی از رایج ترین اعتراضات در عرصهء عمومی شهرهای بزرگ ایران، اعتراض نسبت به ناهمواری آسفالت خیابانها یا همان معضل "چاله- چولههای شهری" است.
گاهی اوقات اینگونه بنظرمی رسدکه همه،ودرهمه اوقات نسبت به ناهمواری خیابانها وکوچه ها شاکی ومعترض اند.
این مساله تا میزانی زبان انتقادی در حوزهء عمومی را به خود مشغول ساخته است که حل آن، تبدیل به یک "ژست مدیریتی" و تبحر اجرایی شده است. کاندیداهای شهرداری، شورای شهر، مجلس، ریاست جمهوری و حتی وزرای مربوطه در کنار پرداختن به مسایل مختلف مملکتی، از این معضل هم صحبت میکنند. بیشک این توجه ناشی از نارضایتی بدنه اجتماعی نسبت به این معضل شهری است.
می توان به جرات گفت که "چاله"بخش مهمی ازگفتمان رایج شهری درایران امروز است.
اما فارغ از درستی یاجعلی بودن اعتراض نسبت به چاله چوله های خیابانی، نارضایتی از ناهمواری آسفالت خیابان در شهرهای بزرگ از جانب صاحبان اتومبیل، گویای نوعی مراقبت آنها از سلامت خودروی خویش و سالم نگه داشتن بدن - یابدنه- ماشینهاست. اتومبیلهایی که امروزه نوعی وضعیت "اینهمان"با انسان یافتهاند، بیشک دارای بدنهایی میشوند که مورد اهمیت واقع اند و حتی تقدیس و تکریم می شوند.
انسان جدید با برقراری یک رابطهء مادی و عاطفی با اتومبیل خود و نشاندن آن در مقام یک دوست، شیء بودگی او را فراموش کرده و تا جایی پیش میرود که با وی به وضعیت "اینهمان" میرسد. رابطه مادی ما بااتومبیل باز می گرددبه نقش غیرقابل انکاراین وسیله دربرانگیختن احساسات "فن دوستانه" ما.اتومبیل راشایدبتوان بارزترین تجسد عینی پیشرفت مادی بشردریک قرن اخیردانست.
رابطه عاطفی مابااتومبیل نیزبازمی گرددبه ارتباط اتومبیل باامیال جنسی.اتومبیل هم بدن مردانه باقدرت نرینگی است که راه خود رابافشارمی گشایدوهم بدن زنانه بابدنه ای شیک وخوش رنگ است که آدمی در آن لم می دهد. این رابطه مادی وعاطفی بااتومبیل،این وسیله را از وضعیت شی بودگی صرف خارج کرده وآن رادر جایگاه استعلایی یکی شدن - اینهمانی- با انسان مدرن قرار می دهد. دراین شرایط فرد می تواند به راحتی اتومبیلش را در مقام معشوق یامعشوقه اش تصورکند.
حس اینهمانی، "مراقبت پرستشگونه" از اتومبیل رابه همراه می آورد. فردآن گونه ازاتومبیلش مراقبت می کندگویی عضوی ازخانواده اش است. به دردهای ماشین می اندیشدآنهنگام که درچاله ای می افتدواحساس غم وتنفر به او دست می دهد؛ تنفری که با ناسزا واعتراض نسبت به چاله های خیابان وشهردار خودرابه روشنی نشان می دهد.
این احساس- تعلق خاطر - نسبت به اتومبیل، منجر به اهمیت یافتن مسالهای همچون ناهمواری آسفالت خیابان در عرصه عمومی می شود.
جادههای مالرو، خاکی و یا حتی سنگی و موزاییکی سدههای گذشته در شهرهای بزرگ قدیمی و نیزروستاهای امروزی، هیچگاه موجبات اعتراض نسبت به ناهموار بودن آنها را منجر نمیشد و نمیشود، زیرا که اساسا وسیلهء نقلیه همچنین جایگاهی نداشته وندارد. وسیله نقلیه ای همچون اتومبیل شخصی در شرایط جدید،ازجایگاهی برخوردار گشته که برای صاحبش چاله چوله ها را غیرقابل تحمل ساخته است.
این نکته به معنای غفلت از دلایل اقتصادی اعتراض نسبت به ناهمواری خیابان ها وهزینه های سنگین تعمیر اتومبیل ها نیست،بلکه می خواهد به اهمیت مسایل غیراقتصادی هم توجه دهد.
▪ "نوربرت الیاس" یکی از جامعهشناسان برجسته آلمانی در تئوری که از آن به عنوان "متمدن شدن" نام میبرد، میگوید که یکی از ویژگیهای دنیای جدید یا متمدن، توانایی "کنترل بر خویشتن" توسط انسانها است.
افرادهرجامعهای تا میزانی که بتوانند بر امیال و خواستههای خویش کنترل داشته باشند، متمدن ترمیشوند. این تحول از دید الیاس در یک فرآیند تاریخی صورت میگیرد.
الیاس با این چارچوب نظری در مقالهای سعی کرد به این سؤال پاسخ دهد که چرا تصادفات رانندگی در کشورهای جهان سوم از آمار بالایی نسبت به کشورهای مدرن برخوردار است؟
وی در این نوشته نشان داد که کیفیت اتومبیلها یا نوع جادهها و... در تفاوت میزان تصادفات رانندگی در این دو دسته کشورها، از میزان تاثیرگذاری بالایی برخوردار نیست بلکه آن چیزی که منجر به تفاوت میان کشورهای مدرن و جهان سوم در میزان تصادفات رانندگی شده، مساله تمدن و فرآیند متمدن شدن است.
ازنظر او رانندگان در کشورهای مدرن دارای "کنترل بر خویشتن" بیشتری نسبت به رانندگان در جهان سوم هستند و با رعایت خودآگاهانه سرعت مجاز و قوانین رانندگی از تصادف جلوگیری به عمل میآورند.
تمایلات مخرب انسان همچون (میل جنسی بیشکل، سرعت زیاد و...) یا به وسیله فرآیند متمدن شدن (کنترل بر خویشتن) مهار میشوند یا به وسیله دولت در مقام "سوژه سرکوب" و با ابزار پلیس .در جوامعی که فرآیند متمدن شدن در آن ضعیف عمل میکند (فقدان کنترل بر خویشتن)، دولت و ابزار سرکوبی آن ، اهمیت پیدا میکنند، مورداستقبال قرارمی گیرند و مهم میشوند. به عبارتی دیگر "کنترل بیرونی" جای "کنترل درونی" را میگیرد و پلیس همواره تقویت میشود.
اگر میل به سرعت زیاد توسط "کنترل بر خویشتن" مهار نشود باید توسط عوامل دیگر مهار شود، مثل پلیس یا حتی چالههای خیابان.
ناهمواری آسفالت خیابان های تهران- که در طول زمان قابل توجهی بخشی از تصور ما نسبت به شهر- شده است، در شرایط فقدان تمدن، از میلما برای سرعت زیاد جلوگیری میکند.
به عبارت دیگر فرض وجود ناهمواری در ذهن راننده ایرانی، باعث کاهش سرعت او جهت آسیب ندیدن بدن معشوق یا همان ماشینش - شده ودر نتیجه به کاهش تصادفات میانجامد، یعنی به درد میخورد.
این ایده که هر لحظه ممکن است بدن مقدس اتومبیلم در درون یک چاله بیفتد و تا حدی تخریب شود، به صورت پراتیک منجر به کاهش سرعت در ذهنیت شهرنشینان تهرانی میشود و جان تعداد بیشتری محفوظ میماند.چالههای خیابان را پر نکنید،لطفا.
امین بزرگیان
http://aminbozorgian.blogfa.com/
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست