چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

تحلیلی بر چرایی نزول عبدی در سینمای ایران


تحلیلی بر چرایی نزول عبدی در سینمای ایران

اکبر عبدی که روزگاری به دلیل همکاری با کارگردانان برجسته و انتخاب هوشمندانه نقش های سینمایی و تلویزیونی, در قامت یک ستاره معتبر و دارای شان والا ی هنری عرض اندام می کرد, این روزها در شرایطی به تاراج اعتبار هنری خود اقدام کرده که دیگر از آن شور و حال و تسلط بر نقش و زوایای اجرای آن در تیپ کاراکترهای خلق شده توسط وی خبری نیست

اکبر عبدی که روزگاری به دلیل همکاری با کارگردانان برجسته و انتخاب هوشمندانه نقش های سینمایی و تلویزیونی، در قامت یک ستاره معتبر و دارای شان والا ی هنری عرض اندام می کرد، این روزها در شرایطی به تاراج اعتبار هنری خود اقدام کرده که دیگر از آن شور و حال و تسلط بر نقش و زوایای اجرای آن در تیپ کاراکترهای خلق شده توسط وی خبری نیست و از بد روزگار کمدین برجسته سینما و تلویزیون بدون توجه به جایگاه هنری خود در سینمای پس از انقلا ب اسلا می و صرفا برای گذران زندگی به پیشنهادهای وسوسه کننده تهیه کنندگان فیلم های تجاری جواب مثبت می دهد و کاش این قبول نقش برای فیلم هایی صورت می گرفت که ارزش هنری داشتند اما بازیگر فیلم سینمایی «مادر» چنان در سراشیبی هنری قرار دارد که گویی باید باور کرد نقش های ماندگار وی در فیلم هایی چون «اجاره نشین ها»، «مادر»، «هنرپیشه»، «آرزوی بزرگ» و «آدم برفی» برآیندی از تسلط مدیریتی کارگردان های این آثار بر شخصیت هنری عبدی بوده است.

البته بر این موضوع که عبدی بازیگری توانمند و باهوش است، همگان تاکید می کنند اما زمانی که به مسیر کاریش نظر می افکنیم یک مولفه نقشی تعیین کننده در سقوط و نزول وی داشته است; از این بعد عدم درایت در امر سیاست گذاری فرهنگی و ناتوانی در کنترل موج های هنری به عنوان شاخص اصلی در ارزیابی وضعیت کنونی سینما، وقتی با شرایط بحرانی اقتصادی و واقعیت های موجود در روابط پشت پرده سینماگران همراه می شود، بازیگران مطرح و موفق گذشته را به تکاپو می اندازد تا برای حفظ جایگاه خود دست به کار شوند و در این راه برای پایدارماندن در سینما تمامی تلا ش خود را به کار می گیرند تا از ذهن جامعه بیرون نروند اما وقتی این دیده شدن و به قولی درزاویه دید مخاطب قرار داشتن به بهای حضور در کارهای نازل به وجود آید دیگر نه از حرمت و اعتبار آن بازیگر در خانواده سینما اثری باقی می ماند و نه جامعه به نقش آفرینی هایش با توجه وعلا قه می نگرند; معضلی که عبدی دچار آن شده و هرچند دراین میان حضورهای خوبی را در برخی از فیلم های قابل قبول و جریان ساز داشته اما این معدود درخشش ها وقتی در پشت کوهی از کمدی های نازل قرار می گیرد، گویی اتفاق هنری خاصی برای عبدی نیفتاده و مخاطب نیز مساله ای که همواره در سالیان اخیر از سوی سینمایی نویسان به عبدی نسبت داده شده یعنی تکرار خود رامی پذیرد، تداوم تکرار در اجرا شاید تا حدودی به انتخاب های بازیگر مرتبط باشد اما وقتی در سطحی کلا ن این موضوع را مورد سنجش تحلیلی قرار دهیم به این نتیجه می رسیم که فرد بیمار حاصل یک مدیریت درمانی ناکارآمد است و از این زاویه فروکاهش اعتبار هنری عبدی برآیندی از سیاست گذاریهای بدون افق دید و بابار جواب دهی کوتاه است و وقتی ژانرها تنها اسامی و مفاهیمی دهان پرکن و ویترینی برای پوشاندن کاستی ها باشند و با دیدی تحلیلی به وجوه کارکردی و کاربردی آنها ازجنبه راهبردی نگریسته نشود، بازیگران شاخص سینما نیز در این بستر نامساعد، روزبه روز نحیف تر و پریشان تر می شوند و نابغه هایی چون عبدی که نمونه ای مثالی در ژانرکمدی به شمار می رود، در پرتوهمین نگاه سطحی تجارت مابانه و سود محورانه تنها در بعد لهجه و یکسری از قواعد کلیشه ای آشنا محدود می شوند و دیگر شاهد در اوج رفتنشان نخواهیم بود; سینمای بدون افق بازیگران را در روزمرگی ناشی از معضلا ت فرو می برد و چنین است که کمدین مطرح سینما و تلویزیون جذاب و برجسته نیست و حضورهای سینمایی و تلویزیونی اش حتی در نمونه های موفق نیز استقبال کمی را به دنبال دارد. عبدی را از زاویه انتقادی نگریستیم اما حقیقت این است که اکبرعبدی هنوز هم مرد هزار چهره سینمای ایران به شمار می رود و گرچه در سالیان اخیر در فیلمی هم سطح با توان فنی و اعتبار هنری خود حاضر نشده است اما نقبی برگذشته نشان می دهد که وی با هنرنمایی در مجموعه های ماندگار «محله بهداشت»،«محله بروبیا»، «درخانه»، «مثل آباد» و«بازم مدرسم دیر شد» به خاطره بزرگ نسل کودک پس از انقلاب اسلا می تبدیل شد و به تبع نقش آفرینی های متعدد در تیپ کاراکترهای گوناگون و رسیدن به اجرای درست منطبق بر مولفه های حسی و تکنیکی در نمونه های ماندگاری همچون «سفرجادویی»، «دزد عروسکها»، «مادر»،«ای ایران»،«دلشدگان»،«روز فرشته»،«آدم برفی»، «هنرپیشه»، «آرزوی بزرگ»، «اجاره نشین ها»، «مردآفتابی»، «جنگجوی پیروز»، «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰»، «قاعده بازی»، «تسویه حساب» و«اخراجی ها ۱و۲» و همچنین نقشآفرینی درخشان درمجموعه «در چشم باد» به مرد هزار چهره سینمای ایران شهرت یافت و گریم پذیری صورت و هوش بالا ، وی را در ردیف بهترین بازیگران سینمای پس از انقلاب اسلا می قرار داده است.

نویسنده : نیما بهدادی مهر