پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مخالفت با سیاسی شدن نیروهای مسلح یا تلاش برای کودتا


مخالفت با سیاسی شدن نیروهای مسلح یا تلاش برای کودتا

نکته ای که موجب اثبات رویکرد کاملاً انتخاباتی و حزبی این عناصر شده است و تصریح آنان در اعتراض به ستادکل نیروهای مسلح در حمایت از رئیس جمهور است, فریب و حیله ی به کار رفته در جملات آنان که تا پیش از این, از چیزی که آن را دخالت نظامیان در سیاست بر خلاف دیدگاههای امام راحل ره معرفی می کردند, شکایت داشتند, با درج جمله ی حمایت مجدد رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از احمدی نژاد در روزنامه اعتمادملی مورخ پنج شنبه ۴ بهمن ۸۷ به طور کامل بی اثر شد

چند روز پس از آنکه رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، سرلشکر بسیجی دکتر سید حسن فیروزآبادی در جمع تعدادی از یاران و دوست‌داران انقلاب اسلامی با تحلیل تاریخ ۳ دهه انقلاب اسلامی، مسیر تحولات رخ داده در صحنه کشور را تحلیل و به ماجراهای سیاسی مکرر حادث در عرصه سیاسی اشاره کرده و در آن، تحلیل‌های انحرافی دشمنان انقلاب در مقاطع مختلف خصوصاً در انتخابات نهم ریاست جمهوری را برشمردند، برخی از جریانات سیاسی گیج و گنگ، دست به‌کار شده و با تلاش برای پنهان کردن نیات سیاسی و حزبی خود، مجدداً مثل همیشه، فریاد به خطر افتادن خط امام را سرداده و مدعی دخالت نظامیان در سیاست شدند. اما این حیله، چندان دوام نیاورد و این جریانات، با بی دقتی هرچه تمام‌تر، سرنخ افشای نیات حزبی خود را به دست جریانات انقلابی دادند.

نکته‌ای که موجب اثبات رویکرد کاملاً انتخاباتی و حزبی این عناصر شده است و تصریح آنان در اعتراض به ستادکل نیروهای مسلح در حمایت از رئیس جمهور است، فریب و حیله‌ی به‌کار رفته در جملات آنان که تا پیش از این، از چیزی که آن را دخالت نظامیان در سیاست بر خلاف دیدگاههای امام راحل(ره) معرفی می‌کردند، شکایت داشتند، با درج جمله‌ی "حمایت مجدد رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از احمدی‌نژاد" در روزنامه اعتمادملی مورخ پنج‌شنبه ۴ بهمن ۸۷ به‌طور کامل بی اثر شد.

در اینجا ذکر چند نکته برای روشن کردن این مسئله وجود دارد:

فرق بین ادعای "دخالت نظامیان در سیاست"، و طرح موضوع "حمایت نظامیان از رئیس‌جمهور" چیست؟

بین این‌دو، تفاوت آشکاری وجود دارد، تفاوت این‌دو موضوع به‌حدی است که آن را به یک افشاگری علیه این عناصر بدل کرده و با خرج شدن این خطای بزرگ، دیگر راه‌حل جبران و مخفی‌کاری باقی مانده است. زیرا طرح موضوع حمایت از رئیس‌جمهور توسط نیروهای مسلح، نمی‌تواند ذیل عنوان ادعای دخالت نظامیان در سیاست قرار بگیرد، خصوصاً با توجه به نکات ذیل:

الف) دولت جمهوری اسلامی پس از انتخاب توسط مردم، حکم مسئولیت خود را از مقام معظم رهبری اخذ می‌کند که در عین حال، مسئولیت فرماندهی کل قوا را نیز بر عهده دارد و به‌روشنی، حمایت از رئیس‌جمهور منتخب مردم که با حکم انتصاب رهبری، به مسئولیت مشغول شده، وظیفه نیروهای مسلح در پیگیری سیاست‌ها و رویکردهای فرمانده کل قوا محسوب می‌شود.

ب) دولت‌ها در تمامی دوران، تا لحظه‌ی آخر مسئولیت قانونی خود، مورد حمایت عمومی رهبری معظم انقلاب اسلامی و در نتیجه، کلیه نیروهای قانونی کشور هستند. اما گاه، انطباق سیاست‌های مسئولان دولتی با سیاست‌های نظام اسلامی به حدی است که ارکان قوای کشوری همگی در کنار دولت به احساس هم‌جهتی برای حرکت در مسیر تحقق اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی رسیده و با تقویت امکانات و نیروهای یکدیگر، در مسیر تحقق اهداف نظام با قدرت پیش می‌روند و گاه، عدم همراهی مسئولان سیاسی واجرایی با جزئیات و گاه حتی کلیات اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی موجب می‌شود تا همگی نهادها و ارکان نظام، به یک همکاری قانونی با چارچوب محدود و حداقلی با دولت بسنده کنند. اما در تاریخ سیاسی کشور حتی در زمان بنی‌صدر نیز سابقه ندارد که حمایت‌ها و همکاری‌های قانونی مورد نیاز دولت، در هیچ شرایطی از سوی هیچ یک از نهادهای کشوری و ارکان نظام، قطع گردد. نمونه بارز این امر نیز، رویکرد و سیاست‌های مقام معظم رهبری است که فرماندهی کل قوای مسلح کشور را نیر بر عهده دارند.

ج) امام راحل(ره) به عنوان بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران همیشه نگران تأثیر جریانات سیاسی حزبی بر نیروهای مسلح و جدا شدن آنان از خط و جهت انقلاب اسلامی بودند و به این دلیل روشن، اصلی کاملاً عقلی را در کل نیروهای مسلح پایه گذاردند و آن، جلوگیری از حضور و دخالت نیروهای مسلح در دسته‌بندی‌های سیاسی است. اما این بدان معنا نیست که نیروهای مسلح باید از شعور و آگاهی‌های سیاسی تهی گردند.

حضور بخش‌های سیاسی و عقیدتی در تمامی اجزای نیروهای مسلح که از زمان شکل‌گیری انقلاب اسلامی و در دوران حیات امام راحل(ره) -که ایشان نیز قبل و پس از بنی‌صدر، خود عهده‌دار مسئولیت فرماندهی کل قوا بودند- آغاز شد که تاکنون نیز با قوت ادامه دارد و تمامی نیروهای مسلح، آموزش‌های عقیدتی و سیاسی برای درک تحولات سیاسی و شناخت جریانات سیاسی همسو با آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب اسلامی و سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی و جریانات ناهمسو و معارض را فراگرفته و فراخواهند گرفت و این امر، همیشه ضامن عدم تأثیرپذیری نیروهای نظامی از جریانات سیاسی و ایجاد کننده درک و بصیرت سیاسی برای آنان است.

د) مقام معظم رهبری که پس از امام(ره) عهده‌دار مسئولیت رهبری انقلاب شکوهمند اسلامی بوده و در رأس هرم تصمیم گیری و تنظیم سیاست‌های کلان نظام اسلامی قرار دارند نیز در حال حاضر مطابق با خط و جهت امام(ره)، نیروهای مسلح را ضمن تشویق به تقویت بنیه فکری و آگاهی‌های سیاسی و اعتقادی، موظف به پرهیز از ورود به دسته‌بندی‌های سیاسی کرده‌اند. ایشان با ارائه تصویری دقیق از مفهوم کلمه سیاست و ارتباط آن با بایدها و نبایدهای نیروهای مسلح، در یکی از سخنان خود روشن کردند که منظور از عدم دخالت نظامیان در سیاست، به معنای عدم درک سیاسی و عدم آمادگی برای مقابله با تحرکات سیاسی دشمن علیه انقلاب اسلامی نیست. ایشان در سخنانی، به این نکته اشاره کردند که برای نمونه، هنگام تعیین و تصویب اساسنامه کلی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پیشنهادی از سوی فردی مبنی بر شکل‌گیری ساختار سپاه به شکل ۳۰ درصد سیاسی و ۷۰ درصد نظامی مطرح می‌شود که ایشان، ضمن مخالفت با آن، فرمول ۱۰۰ درصد سیاسی و ۱۰۰ درصد نظامی را مطرح می‌کنند و در ادامه می فرمایند که "ارتش هم همینطور."

بر این اساس، این "۱۰۰ درصد سیاسی بودن" به معنای تبدیل شدن سپاه به نهادی حزبی که به رقابت با رقبای انتخاباتی پرداخته و کاندیدایی متعلق به خود برای تقویت رویکردهای خود از درون خود را به میدان انتخابات بفرستد، نبوده و نیست. بلکه منظور، شناخت فضا و عرصه تحولات و بازیگران صحنه سیاسی کشور و انجام تدابیر لازم برای حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب اسلامی در همه عرصه‌ها از جمله عرصه سیاست است. امری که به صراحت در شرح وظایف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قانون اساسی نیز مندرج بوده و به وضوح، عدم محدودیت اساسی سپاه پاسداران در توجه به موضوعات مخالف دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه‌های مختلف اعم از اقتصادی، علمی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی، انتظامی و نظامی را نشان می‌دهد و بنا بر تدبیر فرماندهی کل قوا، این امر در خصوص تمامی نیروهای مسلح، هرچند با تفاوت‌هایی متناسب با امکانات و شرایط و شکل مأموریت‌ها، صدق می‌کند.

ه) در حالی که به‌دلیل انطباق حداکثری عملکرد و سیاست‌های دولت فعلی با معیارهای نظام و انقلاب اسلامی و سیاست‌ها و منویات امام(ره)، این دولت از حمایت کامل مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا برخوردار است، رویکرد احزاب و گروه‌هایی که کارنامه عمل آنان، تهی از مؤلفه‌های مؤید پیروی آنان از راه امام(ره) و سیاست‌ها و خط مشی‌های انقلاب اسلامی است، در اعتراض به رویکرد نیروهای مسلح در حمایت از دولت، امری غیرموجه است. زیرا نه تنها از یکسو، مشخص شده است که منظور این عناصر از "دخالت نظامیان در سیاست"، حمایت نیروهای مسلح -به تبعیت از فرماندهی کل قوا- از دولت قانونی مستقر در کشور دارای حکم تنفید رهبر معظم انقلاب است، به‌نظر می‌رسد این عناصر در حقیقت بر خلاف ظاهر اعتراض خود، دقیقاً به‌دنبال وارد کردن نیروهای مسلح به عرصه جنجال‌های سیاسی سطحی علیه دولت و قطع کردن بازوی حمایت نیروهای مسلح از قوه مجریه کشور و ایجاد فضایی شبه کودتایی در کشور هستند. این امر در حالی صورت می‌گیرد که از یکسو، هم جهتی با سیاست‌های فرمانده کل قوا و حرکت مطابق مشی و منوی ایشان، مأموریت نیروهای مسلح بوده و همراهی با دولت قانونی مستقر در کشور نیز وظیفه نیروهای مسلح است و نیروهای مسلح بنا بر ماهیت و ویژگی‌های پس از انقلاب خود موظف به تقویت مؤلفه‌های تقویت‌کننده دولت اسلامی در پیشبرد اهداف نظام و انقلاب اسلامی هستند.

و) گروهک‌هایی همچون منافقین خلق، حزب توده، پیکار، خلق عرب، خلق کرد، خلق بلوچ و... نیز از آغاز پیدایش تا افول و در هم شکستن به‌دست نهادها، نیروهای مسلح و مردم، که اتفاقاً بر اساس نقطه قوت نیروهای مسلح انقلاب اسلامی در شناخت صحیح جریانات سیاسی و پیدا نمودن راه کار مناسب و متناسب برای مقابله با تهدیدات آنان علیه انقلاب اسلامی صورت گرفت نیز، از ابتدا خود را جریاناتی "سیاسی" و بیان‌کننده یک "فکر" و اندیشه معرفی می‌کردند و اگر نبود هوشمندی به‌موقع و متناسب با نیاز نیروهای مسلح همچون سپاه و بسیج و ارتش و کمیته‌ها در شناخت صحیح این جریانات و مقابله مؤثر با آنان مطابق با خط و جریان فکری و سیاسی ولایت مطلقه فقیه، امروزه دیگر چیزی از این نظام اسلامی باقی نمانده بود تا به‌دست امام(ره) به خلف صالحش حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپرده شود و به‌صراحت مشخص است که برخی نه به‌دنبال جلوگیری از حذف خط امام و دخالت نیروهای نظامی در سیاست و انتخابات، که در فکر خنثی‌سازی توان فکری و طراحی نیروهای مسلح برای مقابله با تهدیدات علیه انقلاب اسلامی از سوی گروهک‌ها و جریانات ضد انقلاب مدعی نقد و اصلاح‌طلبی در جامعه هستند و نه تنها مطلقاً کوچکترین دغدغه‌ای برای حفظ انقلاب و دستاوردها و خط امام در فکر و مشی سیاسی آنان وجود ندارد، بلکه هرزمان فرصت یافتند، تمام تلاش خود را برای امام‌زدایی و محو انقلاب از ایران اسلامی صرف کرده و می‌کنند.

بر این اساس، ضمن آنکه روشن است حمایت نیروهای مسلح از قوه مجریه و دولت نه تنها وظیفه و مأموریت آنان است و نیروهای مسلح نمی‌توانند نسبت به قوه مجریه بی‌تفاوت بوده و رفتار خود را متناسب با سیاست‌های آن تنظیم نکنند، و این امر نیز ارتباطی با ادعای دخالت نظامیان در سیاست ندارد، مشخص شد که نه تنها به‌نظر نمی رسد مشکل احزاب غیرهمسو با منافع نظام و انقلاب، حرکت نظامیان بر خلاف سیاستهای نظام اسلامی باشد، بلکه دقیقاً آنان درصدد یارگیری از درون نیروهای مسلح و کشاندن فضای جامعه و نیروهای مسلح به‌سمت فضای کودتایی و مخالف و حرکت دادن آنها به‌سمت عدم همراهی با رویکردهای رهبری به‌عنوان فرمانده خود در وهله‌ی اول و سپس دولت، به‌عنوان همکار و رکن رکین اجرای سیاست‌های نظام، در وهله ثانی هستند.

حال جای این سؤال باقی است که اولاً این امر، چه چیزهایی را افشا می‌کند و ثانیاً چه چیزهایی، این امر را بیشتر واضح می‌نماید؟

الف) این امر، بیانگر آن است که اصولاٌ ادعاهای تکراری، پرحجم و متمرکز این احزاب سیاسی علیه دولت با موضوعاتی همچون سرزدن اقدامات غیر علمی، غیر قانونی، خلاف مصلحت و نیاز جامعه و نظام، نه تنها صحت ندارد، بلکه نگاه این افراد به دولت، از نگاه به عنوان "قوه مجریه" به عنوان یک "رقیب سیاسی" -و نه مسئول اجرای سیاست‌های نظام در اداره کشور- از اولین لحظات تقبل مسئولیت توسط احمدی‌نژاد، تنزل کرده و این‌گونه می‌توان از رفتارهای کارشکنانه و تلاش دائمی آنان برای توقف تلاش‌های مثبت دولت، رمزگشایی کرد. این امر مسبب آن است که همراهی و همگامی نیروهای مسلح مطابق با سیاست‌های علنی و اعلام شده و در حال پیگیری رهبری در تقویت و همراهی دولت خدمتگزار و پاک نهم، از نظر آنان، یک همراهی سیاسی دیده شود و با این حساب باید گفت، همان‌طور که بر بسیاری از آگاهان پوشیده نیست، این افراد، به‌صراحت مقام معظم رهبری و معتقدان به نظام ولایت مطلقه فقیه را نیز رقیبب سیاسی خود پنداشته و طعنه آنان به نیروهای مسلح و دولت، در حقیقت طعنه به مرکزیت نظام است که با رنگ و بوی دفاع از نظام و سیاست‌های آن، آراسته شده است تا طعم زهرناک طرح خائنانه تلاش برای به بن‌بست کشاندن حرکت پرشتاب نظام در مسیر تحقق اهداف انقلاب اسلامی، در لوای آن مخفی شود.

ب) حمایت تمام جهت و کامل عناصر اپوزیسیون داخلی و خارجی، در کنار حمایت کامل رسانه‌های بیگانه و کشورهای متخاصم از این جهت‌گیری سیاسی که در حقیقت با خوراک‌دهی تبلیغاتی این عناصر در داخل کشور امکان بروز و ظهور پیدا کرد و همچنین توجه به تشکیل کادر اجرایی و سیاست‌گذار و مجری این رسانه‌ها و احزاب و گروه‌های ضدانقلابی از میان دوستان همیشگی این احزاب ناهمسو با اهداف انقلاب، سند دیگری، بیانگر ضدانقلابی و ضد نظام بودن ماهیت و هدف این جریان سازی و تبلیغات رسانه‌ای است.

برای مثال، می‌توان به ماهی‌گیری رسانه‌ای بی‌آبرو همچون روزآنلاین -که رسماً از محل بودجه‌های سری و آشکار بیگانه علیه ملت ایران ارتزاق می‌کند-، از فعالیت‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای احزاب ناهمسوی داخلی از این موضوع اشاره کرد. این امر، ناخواسته و در نهایت، به سندی دیگر، برای اثبات تلاش این احزاب و افراد برای کشانیدن کشور به صحنه کودتای نظامی و تلاش برای یارگیری از درون عناصر نظامی کشور بدل شده است که شاید هنگام انجام هماهنگی‌های نوشته و نانوشته، چنین احتمالی از نتایج اجرای آن، به ذهن طراحان آن نمی‌رسید!

روزآنلاین به‌حدی، روی سطحی بودن شعور سیاسی مخاطبان اختصاصی خود حساب باز کرده و محتوای آن به‌حدی، متکی به سطحی بودن اطلاعات و آگاهی‌های سیاسی و عدم درک ساختار سیاسی نظام اسلامی است که موضوع تشکیل کارگروه‌های امنیتی در ستادکل نیروهای مسلح برای مطالعه تهدیدات مختلف دشمن علیه نظام اسلامی، به مسئولیت دبیر شورای‌عالی امنیت ملی را به این بحث به‌شکلی کاریکاتوری متصل کرده است.

این درحالی است که در همین مطلب که به قلم شروین امیدوار در ابن رسانه ضعیف درج شده است، از این امر به‌عنوان دور زدن شورای‌عالی امنیت ملی -که به مسئول قوه مجریه (رئیس‌جمهور) ریاست آن را برعهده دارد- یاد شده! و بدین شکل، دقیقاً در مسیر خلاف تیتر خود که سعی در القاء هماهنگی میان دولت و نیروهای مسلح در یارگیری سیاسی داشت، گام بر می‌دارد.

تأمل برانگیزتر آنکه نویسنده توجه نکرده است که خود در صدر این مطلب اعلام کرده، ریاست کارگروه مذکور در ستاد کل نیروهای مسلح، بر اساس اعلام معاون طرح و برنامه ستاد کل نیروهای مسلح، با دکتر سعید جلیلی دبیر شورای‌عالی امنیت ملی (منصوب دکتر احمدی‌نژاد) است. روزآنلاین توضیح نداده است چگونه مدعی است در کارگروهی که به ادعای این سایت زرد، برای هماهنگی مخفی بین دولت و نیروهای مسلح شکل گرفته و بنا بر نقل قول روزآنلاین از سردار سعید مجردی معاون طرح و برنامه ستاد کل نیروهای مسلح، مسئول آن، دبیر شورایعالی امنیت ملی (که ریاست آن را دولت نهم برعهده دارد) است، چگونه حتی تیتر دوم که مدعی دور زدن این شورا توسط این کارگروه می باشد، انتخاب شده؟

در پایان به مسئولان سایت روزآنلاین و عقبه خارجی آن پیشنهاد می‌کنم این سایت را تعطیل کنند. زیرا با رویکردهای این سایت، فقط طیفی کاملاً سطحی از مخاطبان، با سیاست‌های این سایت همراه شده و با سردرگمی هرچه پیچیده‌تر، به سطح جامعه وارد شده، موجب ایجاد مشکلات منطقی استدلالی برای جریان مورد علاقه خود می شوند! جالب آن که این سایت شنبه ۲۷ بهمن ۸۷، در مصاحبه با زیدآبادی مدعی شده بود با آمدن احمدی‌نژاد، جریان به‌اصطلاح "راست" (اصطلاح ضد انقلاب برای جریان حزب اللهی!) شکست خواهد خورد و -لابد از فرط علاقه به پیشرفت و موفقیت نیروهای مذهبی و ارادت خاص به آنان!-، به آنان التماس می‌کند که برای حفظ خود، احمدی‌نژاد را کاندیدای خود نکنند!

همچنین باید به تمامی نیروهای ارزشی و انقلابی معتقد به چارچوبه انقلاب اسلامی و نظام ولایت فقیه گوشزد کرد که این تحرکات سیاسی، ماهیتی بسیار خطرناک داشته و بوی توطئه‌ای بس عظیم و خائنانه از آن به مشام می رسد. بر همه یاران و علاقمندان به انقلاب اسلامی و خط امام راحل و ولایت فقیه واجب است تا با تلاش‌های روشنگرانه خود، این طرح‌های ضدانقلابی را در نطفه خفه کنند.

ابوذر منتظرالقائم