پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

دریاچه نگون بخت گشته ارومیه


دریاچه نگون بخت گشته ارومیه

همانطور که در جراید و رسانه های کشور مطرح شده است دریاچه ارومیه بعنوان یکی از ذخیرگاههای زیستکره در حال خشک شدن است

همانطور که در جراید و رسانه های کشور مطرح شده است دریاچه ارومیه بعنوان یکی از ذخیرگاههای زیستکره در حال خشک شدن است . سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت نیرو ، وزارت جهاد کشاورزی ، وزارت کشور و استانداریهای آذربایجان غربی و شرقی و کردستان در حال تهیه یک موافقتنامه برای نجات آن هستند. آیا این موافقتنامه می­تواند نجات­بخش این واپسین نفس­های شورترین دریاچه جهان باشد و یانه؟ موضوعی است که در زیر می­خوانید.

مهمترین مشکل فعلی دریاچه ارومیه کمبود آب است که حاصل برآیند شرایط و فعالیتها در کل حوضه آبریز است و رفع آنها نیازمند یک برنامه جامع­نگر در استانهای واقع در سطح حوضه است. مهمترین عوامل بروز این مشکل را باید در احداث سازه­های آبی ، تغییر کاربری زمین (گسترش اراضی کشاورزی و تخریب مراتع)، پایین بودن راندمان آبیاری در اراضی کشاورزی، دو نیم شدن دریاچه توسط بزرگراه کلانتری و افزایش جمعیت و افزایش مصرف آب شرب دانست. پس راه حلها نیز در گرو حل این مشکلات است ولی در تمامی موارد موانعی وجود دارد که آنرا امکانپذیر نمی­سازد، این موانع عبارتند از:

۱) احداث سازه­های آبی: متاسفانه بر روی بیشتر رودخانه­ها، آبراهه­های دائمی و حتی آبراهه­های فصلی و خشکه­رودهای منتهی به دریاچه ارومیه سازه­های آبی احداث و یا درحال احداث می باشد. هنوز هم زمزمه­هایی برای احداث سدها و بندهای کوتاه و حتی حوضچه­های تغذیه مصنوعی به گوش میرسد. این خود گواه آنست که نه تنها ارده­ای برای حل مشکل وجود ندارد بلکه سیاست دو گانه­ای در این زمینه در حال اجراست. نگاهی به آمار پروژه­های سدها ، بندهای خاکی و حوضچه­های تغذیه مصنوعی در دست مطالعه در این حوضه نمایانگر این سیاست بیراه است.

حتی در بهترین حالات مطمئن نیستیم که جریان آب پایه که بایستی توسط سدها بعنوان حق­آبه دریاچه رها شوند عملی شده باشد زیرا آمار و ارقام نظارتی در اینمورد وجود ندارد. وانگهی مهمتر آنکه امکان سهم خواهی حقابه دریاچه در رقابت با کشاورزی و شرب در خشکسالیها وجود ندارد و همیشه در تعامل انسان و طبیعت ؛ طبیعت یعنی حق آبه دریاچه مقهور است. بهمین خاطر است که فرآیند ارزیابی پیامدها را بایستی در بدبینانه­ترین حالات بست.

۲) تغییر کاربری زمین: تغییر کاربریهای با مصرف بیش از حد آب در سطح حوضه تا حدودی با سیاستگذاریهایی قابل انجام است. چنانچه وزارت جهاد کشاورزی در حوضه­های منتهی به دریاچه ارومیه تسهیلاتی را برای کشت محصولات کم آب بر فراهم آورد و همچنین راندمان آبیاری را افزایش دهد بشرط عدم توسعه زمینهای کشاورزی مازاد اب بیشتری به دریاچه خواهد رسید بطور مثال مقایسه آب مورد نیاز یک هکتار گندم در مقایسه با یک هکتار کلزا این ارقام را نمایان خواهد ساخت. ولی تغیییر کاربری اراضی در کوتاه مدت ممکن نیست. شاید توجه به ارایه راهکارهای اصلاح مراتع و جنگلها برای جذب آب بیشتر و تبخیر کمتر نیز می­تواند موثر واقع شود.

۳) احداث بزرگراه شهید کلانتری: دو تکه شدن دریاچه ارومیه به بهانه نزدیک شدن راه مواصلاتی بزرگترین ضربه بر پیکر دریاچه را وارد کرد. متاسفانه علیرغم وجود فناوری احداث جاده بر بالای سطح آب ، جاده با خاکریزی قسمت بزرگ آن ساخته شد و دو دریاچه کوچکتر با جریانات آبی محدودتر بوجود آمد. دوتکه شدن دریاچه مفهوم خشکی هیدرولوژیکی دریاچه را بهمراه داشت.

۴) انتقال آب بین حوضه­ای از منابع آبی دیگر: راهکار دیگر مد نظر کارشناسان انتقال آب از حوضه های دیگر بخصوص از حوضه های مرطوبتر همانند سواحل گیلان و یا ارس و یا دریای خزر است.

گزینه اول یعنی انتقال آب از حوضه های ساحلی گیلان بهیچ وجه عملی و پایدار نیست زیرا متاسفانه باید گفت در اینگونه موارد تنها سهم قابل استفاده، ُآب اکوسیستم­های پایین دست خزری است و بخش کشاورزی بهیچ وجه حاضر به ازدست دادن حقابه خود نیست (سهم خواهی کشاورزان گیلانی در جریان خشکسالی دهه گذشته را به یاد دارید که حتی آب ذخیره شده در پشت سد را که برای فعالیتهای ضروری نگهداری شده بود را به زور سهم خواهی کردند.) در اینصورت جنگلهای پست ساحلی که تنها قسمتی از آنها در مصب سفید رود باقیمانده است و در حال تنزل کیفیت هستند سریعتر رو به زوال می­روند.

گزینه بعدی انتقال آب دریای خزر به دریاچه ارومیه است. گرچه میتوان گفت در یک دوره زمین ساختی این دو دریاچه زمانی به یکدیگر وصل بوده­اند سپس با پسروی دریاها و خشکی زایی دو دریاچه جداگانه شده­اند ولی سیر تحول اکوسیستمی کاملا متفاوت داشته اند . بنابراین انتقال آب دریای خزر با ساختار میکرو و ماکروارگانیسمی متفاوت می تواند پیامدهای متفاوتی را داشته باشد. این درحالیست که یکی از نگرانیهای کنونی دریاچه ارومیه کم شدن آرتیمیا تنها موجود زنده شناور است. به نظر میرسد شاید راهی پر اشتباه را در رو داریم.

http://hamidabbasi.blogfa.com