پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

گسترش اسلام در آمریكا


اسلام و مسلمانان از روز نخست در آمریكا چالش شده اند و در هر مرحله و هر زمانی مجبور بوده اند تا حضور خود را به نوعی در این جامعه تازه به رسمیت رسانند و از هویتی كه به صورت مداوم تحت تاثیر فشارهای ارادی و غیرارادی جامعه این كشور قرار می گیرد, دفاع كنند ظهور و پیدایش اسلام در آمریكا, سرگذشتی غریب دارد

اسلام و مسلمانان از روز نخست در آمریكا چالش شده‏اند و در هر مرحله و هر زمانی مجبور بوده‏اند تا حضور خود را به نوعی در این جامعه تازه به رسمیت رسانند و از هویتی كه به صورت مداوم‏تحت تاثیر فشارهای ارادی و غیرارادی جامعه این كشور قرار می‏گیرد، دفاع كنند. ظهور و پیدایش اسلام در آمریكا، سرگذشتی غریب دارد. برخلاف بسیاری از نقاط جهان، اسلام نه به عنوان اندیشه‏ای كه در بستر مناسبات اقتصادی به گوشه‏ای از جهان رفت و نه به عنوان مذهبی كه در پی جنگها و منازعات بر قوم مغلوب فرمانروایی كرد، بلكه در پی حوادثی كه شاید بتوان صفت ناخواسته را بر آن تحمیل نمود به ایالات متحده آمریكا راه یافت. ابتدا گروهی از مسلمانان افریقا به عنوان برده به آمریكا آورده شدند. آن هم در عصر و زمانی‏كه كلمه اسلام برای قوم برده‏دار معنا و مفهومی نداشت و سیاه نژادِ پست و فرمانبر قلمداد می‏شد. برای نزدیك به دویست سال، قوم غالب و برده‏دار، نطفه اولیه مسلمانان را در درون خود حفظ كرد و پرورش داد. فارغ از آن‏كه بخشی از برده‏های وارداتی، طلایه‏دار اندیشه‏ای خواهند شد كه در ذات خود با بهره‏كشی و نژادپرستی در تعارض است. در مرحله دوم و در شرایطی‏كه قوانین مهاجرت آمریكا، شرایط را برای پذیرش مهاجران سراسر دنیاسهل می‏گرفت، گروه دیگری از مسلمانان به خاك آمریكا راه یافتند و این بار نیز دولت از پدیده وارداتی جدید (اسلام) بی‏خبر بود. در هر دو مرحله، اسلام در سایه یك رویداد اجتماعی در سكوت و آرامش به درون جامعه‏ای راه یافته است كه در ابتدا تحت سیطره مردمانی بوده كه در بهترین حالت خود به مسیحیت وفادار مانده‏اند و در بدترین وضعیت خود به بی‏دینی‏گرائیده‏اند. رمز و راز این، سرگذشت زمانی افزون می‏شود كه توجه كنیم این جامعه در درون خود به یك گروه اقلیت، ولی متنفذ نیز (یهودیان) فرصت نشو و نمای بنیادین داده است. تفاوت گروه اقلیت اول (اسلام) با گروه اقلیت دوم (یهودیان) در آن است كه یهودیان بیش از آن‏كه تحت قضا و قدر روزگار به این سرزمین‏راه یافته باشند، تحت حساب‏گری و دوراندیشی به آن‏جا آمده‏اند و نه در هیبت رعیت كه با صورت پادشاه در آمریكا زیسته‏اند. بنابراین اسلام و مسلمانان از روز نخست در آمریكا چالش شده‏اند و در هر مرحله و هر زمانی مجبور بوده‏اند تا حضور خود را به نوعی در این جامعه تازه به رسمیت رسانند و از هویتی كه به صورت مداوم‏تحت تاثیر فشارهای ارادی و غیرارادی جامعه این كشور قرار می‏گیرد، دفاع كنند. در طول این دوره دویست ساله، رویدادهایی در جامعه آمریكا اتفاق افتاده است كه باید اندیشه‏ای با مشخصات اسلام را در تنگنا و محاصره بیش‏تری قرار دهد، ولی به دلایلی كه ظاهرا چندان آشكار نیست اما در بطن جامعه آمریكا پرورانده می‏شود، حضور اسلام در ایالات متحده پر رنگتر و قوی‏تر شده است. در طول دویست سال گذشته، جامعه جوان آمریكا كه در مقایسه با جغرافیایی كهن تمدن جهان، نوپا می‏نمود، قوام یافت و رفته رفته به قدرت بلامنازع دنیا تبدیل شد. در مقابل به ویژه در بیست سال اخیر، مسلمانان با نهضتهای بیدارگرانه سر برآوردند و به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به یك جریان مبارز ضدآمریكایی در جهان تبدیل شدند. بخش مهمی از توجهی كه محققان، دانش‏گاهیان و نهادهای اندیشه سیاسی‏آمریكا به ظهور و حیات‏مجدد اسلام در جهان معاصر مبذول می‏دارند، ناشی از ظرفیتی است كه در بقا و پویایی اسلام و وفاداری و ایمان مسلمانان می‏بینند. مسلمانان درست در لحظه‏هایی اظهار وجود می‏كنند كه گمان رفته است، خاموش شده‏اند. در ایالات متحده آمریكا، اسلام به دلیل شرایط ویژه‏ای كه در اقلیت بودن كسب كرده است، قبل از آن كه رنگ و بوی سیاسی گرفته باشد یك مذهب سازگار است كه با امتیازهای جامعه میزبان خو می‏گیرد و با مفاسدش به مقابله برمی‏خیزد. از حیات جامعه مسلمانان در آمریكا اخباری منتشر می‏شود كه برای همه مسلمانان جهان خوشایند و عبرت‏آموز است.... بسیاری از زندانیان سیاه‏پوست در داخل زندان‏های آمریكا به اسلام دعوت می‏شوند و درست از آنجایی كه مذاهب، مشرب‏ها و تئوری‏هایِ كاربردی اظهار عجز می‏كنند، نفوذ و قدرت خود را در احیای انسان و اعطای فرصت دوباره به آدم‏هایی كه از بین رفته‏اند، نشان می‏دهد. جوان‏های مسلمان سیاه‏پوست در محله‏هایی كه ناامنی و جنایت در آن فزونی می‏گیرد، مورد اعتماد واقع می‏شوند و با تشكیل گروه‏های گشت و تأمین امنیت، حفاظت جان و مال اهالی مناطقی‏را به عهده می‏گیرند كه پلیس فدرال نیز از اجرای آن درمانده است. در میان مسلمانان، آمار طلاق پایین است، مفاسد اجتماعی تقریبا وجود ندارد، هیچ كس به خاطرهرزگی و بدمستی دست‏گیر نمی‏شود، قتل و جنایت به ندرت اتفاق می‏افتد و دزدی نمی‏شود. مسلمانان آمریكا مردمی سخت‏كوش و بازپرورده شده‏اند كه در تمام مناسبت‏های جدی و رسمی جامعه خود حضور دارند و می‏توانند عصای دست سازمان‏ها و نهادهای‏خیریه نیز باشند. و نیز مسلمانان آمریكا به دلیل آن‏چه كه از ذات اسلام دریافت كرده‏اند، بر شرف و اعتبار خود ایستادگی می‏كنند و تن به شرایطی نمی‏دهند كه بر شخصیت انسانی آنان قلم می‏كشد و همه این‏ها ظرایفی است كه در بطن گسترش اسلام در ایالات متحده آمریكا به تصویر درخواهد آمد.

سابقه تاریخی

برخی از محققان معتقدند گروهی از سیاه‏پوستان آفریقای غربی كه در قرون هفدهم و هجدهم به‏عنوان برده به شمال آمریكا آورده شدند، مسلمان بوده‏اند. با این وجود ایشان تا سال‏های ابتدایی قرن بیستم مذهب خود را به ورطه فراموشی سپرده بودند. گروه كوچكی از مسلمانان آمریكا نیز از خاورمیانه ـ اغلب از منطقه‏ای كه امروز لبنان خوانده می‏شود ـ از قرن نوزدهم در این كشور زندگی كرده‏اند. سپس در دهه شصت دو حادثه هم زمان رخ داد كه در توسعه اسلام در آمریكا نقش اساسی را ایفا كرد. اول، نهضتی كه به وسیله بنیان‏گذار حزب ملت اسلام، عالیجاه محمد به وجود آمد و گروه كثیری از سیاه‏پوستان را به سوی اسلام گرایش داد. آن‏ها در اسلام چیزهایی یافتند كه در زمان آغاز برده‏داری از دست داده بودند. دوم، قوانین جدید مهاجرت كه اجازه داد گروه كثیری از مسلمانان از كشورهای گوناگون وارد آمریكا شوند.گروه‏های مختلف مسلمانان در مناطق و ایالت‏های نیویورك، شیكاگو، دیترویت، لوس آنجلس و سانفرانسیسكو جمع شده‏اند و گاه به دلیل فرصت‏های شغلی ویژه نواحی كوچك‏تر یا كالج‏های دورافتاده گرایش پیدا كرده‏اند.

اسلام در میان سیاهان آمریكا

در دهه شصت درست در زمانی كه سیاه‏پوستان آمریكا در یك جامعه نژادپرست برای دست‏یابی به عدالت و رفاه اجتماعی می‏كوشیدند، اسلام به عنوان یك جای‏گزین جذاب و مذهبی كه می‏توان به آن اتكاء كرد، درخشید. یكی از اعضاء حزب به نام Amatullah Okakpu در این باره می‏گوید: «گوش دادن به‏عدالت و مساواتی كه اسلام از آن سخن می‏گفت، با تمام چیزهایی كه من تا پیش از آن شنیده بودم متفاوت بود.» برای یك دوره ۲۰ ساله، مذهب اسلام با تاكید بر برابری و مساوات حقوق زنان و مردان و احترام به ذات پاك بانوان به عضوگیری از جامعه آمریكاییان پرداخت. در جامعه آمریكا و به ویژه بافت سیاه آن، كه رشد خشونت و جنایت و استفاده از مواد مخدر و انهدام خانواده وحشت‏بار به نظر می‏رسید، اسلام به سوی انسجام و یك زندگی هدفمند رهنمون می‏شد. تأكید اسلام بر میانه‏روی و متانت و نظم، به ویژه در جامعه‏ای جلب توجه می‏كرد كه آمار طلاق، بارداری نوجوانان و كشتار كودكان در خیابان‏های شهر در آن فزونی می‏گرفت. رقم دقیق مسلمانان سیاه‏پوست آمریكا روشن نیست و تخمین‏ها از پانصد هزار تا ۵/۱ میلیون نفر را اعلام می‏كنند. ویژگی اینان در گسترش آن‏ها، در سراسر آمریكا است: یكی در نیویورك افسر پلیس است. دیگری در آلمان سرباز پیمان ناتو، آن یكی در شیكاگو استاد دانشگاه و آن دیگری در هوستون ستاره بسكتبال حرفه‏ای. مسلمانان سیاه‏پوست آمریكا در سرتاسر خاك آمریكا مساجدی برپا كرده‏اند كه در میان آن ها، از ساختمان‏های مرتفع و مدرن تا خانه‏های كوچك (تبدیل شده به مسجد) به چشم می‏خورد. در كنار این مساجد معمولاً مدارسی تأسیس شده‏اند كه علوم اسلامی را در كنار تاریخ آمریكا و جبر تدریس می‏كنند.ویژگی دیگر مسلمانان سیاه‏پوست آمریكا در این است كه علی‏رغم كم بودن تعدادشان در مقایسه با جامعه سی میلیون نفری سیاه‏پوستان آمریكا، تاثیر و نفوذ آنان بر غیر مسلمانان قابل لمس و واقعی است. در بسیاری از محله‏های شهرهای مسلمان‏نشین آمریكا، كلمه «سلام علیكم» هم‏ردیفGood M۰rning به‏گوش می‏رسد و در معابر طنین‏انداز می‏شود. برای غیرمسلمانان، كلاه كوفی مسلمانان، بخشی از نمادفرهنگ پوشاكی ایشان به شمار می‏آید. مسلمانان سیاه‏پوست آمریكا ویژگی و درخشش خاص دیگری نیز از خود بروز داده‏اند. آن‏ها در داخل زندان افراد مجرم و گنه‏كار را به اسلام دعوت و مقدمه آزادی و بازگشت آنها به زندگی عادی را فراهم می‏كنند. در بیرون از زندان نیز با تشكیل گروه‏های گشت و مراقبت، مسئولیت حفظ امنیت كوچه‏های ناامن را به عهده می‏گیرند.مالكولم ایكس و مایك تایسون دو تن از سیاه‏پوستان معروفی هستند كه در درون زندان با اسلام آشنا شدند. اسلام به سیاه‏پوستان آمریكا تحمیل نشده است. رهبران و گروه‏های مسلمان آمریكا به سیاهان راه دیگری نشان داده‏اند و آن‏ها راه جدیدی را برگزیده‏اند. دلایل گرایش سیاه‏پوستان آمریكا به اسلام متفاوت است. برخی به دلیل ملاحظه فرهنگی و گروهی به دلیل پیوندهای معنوی با افریقا ـ كه اسلام از سرزمین‏های عربی به آنجا رسوخ كرد ـ به اسلام تمایل پیدا كرده‏اند. نژادپرستی سفیدپوستان، یكی دیگر از دلایلی بوده كه سیاهان آمریكا را به سوی اسلام سوق داده‏است. اسلام به سیاهان آمریكا جسارت و اعتماد به نفس بخشیده است. جوانان سیاه‏پوست، به همان‏اندازه كه مسیحیت را مذهبی منفعل و ایستا می‏بینند، اسلام را دین مبارزه می‏خوانند. مسلمانان سیاه‏پوست آمریكا مانند همه مسلمانان دیگر سراسر جهان، با سقط جنین مخالفند و به قواعد و چارچوب‏های دینی احترام قایلند و با سكس قبل از ازدواج، لباس‏های كوتاه، تربیت فرزندان فاسد، قمار، خوردن گوشت خوك و نوشیدن الكل مخالفند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.