جنگ در جبهه غرب

برای پی بردن به وضعیت بحرانی و میزان حملات و آتش پرحجم دشمن یک نمونه از گزارش روزنامه های بیستم مهر ماه سال ۵۹ ذکر می شود براساس این گزارش در هر دقیقه ۱۵ گلوله توپ دشمن بر شهر سرپل ذهاب و حومه فرود می آید یعنی در هر ساعت ۹۰۰ گلوله به سوی محله های مختلف شهر و اطراف آن شلیک شده است

برای پی بردن به وضعیت بحرانی و میزان حملات و آتش پرحجم دشمن یک نمونه از گزارش روزنامه های بیستم مهر ماه سال ۵۹ ذکر می شود. براساس این گزارش در هر دقیقه ۱۵ گلوله توپ دشمن بر شهر سرپل ذهاب و حومه فرود می آید یعنی در هر ساعت ۹۰۰ گلوله به سوی محله های مختلف شهر و اطراف آن شلیک شده است. آنانی که در معرکه های آتش و خون حضور داشته اند نیک می دانند که انفجار نهصد توپ در یک ساعت یعنی چه و چه غوغا و آتشی بر پا می کند. واقعا دل شیر و مرد میدان می خواهد تا در اینگونه آوردگاه ها که تیرو ترکش و دود و آتش زمین و آسمان را پوشانیده; محکم و استوار پایداری کرد و فرزندان این مرز و بوم با تکیه بر سلا ح ایمان و شهادت حتی توپ ها و تانک های دشمن را نیز خسته و ناکار آمد نمودند. فشار نظامی و حملا ت توپخانه ای و بمباران های هوائی چنان شدت یافت که به هیچ وجه صلا ح بر ماندن غیرنظامیان در شهر سرپل نبود و مردم خانه و کاشانه خود را رها کردند واموال آنان چه در منازل و چه مغازه ها بلا صاحب رها گردید و بسیاری از آنها طعمه حریق و انهدام ناشی از فرود توپ ها و بمب ها گردید به نحوی که رزمندگان مستقر در سرپل ذهاب شاهد انهدام و از بین رفتن اموال و اجناس مردم در منازل و مغازه ها بودند.

بچه های فداکار سرپل ذهاب و سایر رزمندگانی که از اقصی نقاط کشور اعزام شده و در منطقه مستقر گردیده بودند به هنگام دفاع در روزهای آغازین جنگ و ماه ها و سال های بعد کاملا در دشت باز قرار داشتند و دشمن در ارتفاعات موضع گرفته و مستقر بود و در چنین موقعیتی دفاع نمودن و در برابر دشمن ایستادگی و خط نگهداشتن کاری بزرگ و مثال زدنی است که مدافعان سلحشور سرپل ذهاب(رزمندگان سپاه، تیپ ۳ زرهی ابوذر، نیروهای رزمنده مردمی، بچه های ژاندارمری)آن را به بهترین و جه ممکن انجام دادند و هرگز اجازه نفوذ دشمن به دژ دفاعی خویش را ندادند.

آری سی و یک سال پیش در چنین ایامی، غبارغم و اندوه آسمان منطقه و از قبل آن هزاران قلب را فرا گرفته بود اما کاری که مدافعان غرب کشور در حال انجام آن بودند بسان مرحمی بود بر زخم هائی که بر دل رهروان خمینی عزیز و سربازان جانباز وطن و پاسداران ارزش های دینی و ملی و میهنی گذاشته می شد.

آنچه در رابطه با زجر و مرارت غیر نظامیان قصر شیرین در سطور بالا ی این مقاله ذکر گردید به نوعی فرا روی غیر نظامیان شهرستان سرپل ذهاب و گیلا ن غرب نیز قرار گرفت.

همزمان با فداکاری بچه های سرپل ذهاب، در محور دیگر درگیری ها در غرب کشور یعنی جبهه گیلا ن غرب خبرهای خوشحال کننده ای منتشر و دهان به دهان می گشت; اقدام قابل تحسین و هوشیارانه مردم غیور گیلا ن غرب در روزهای اول جنگ آن بود که مقابله با دشمن را به خارج از حوزه استحفاظی شهرستان بردند یعنی نزدیکی های سه راهی نفت شهر، قصرشیرین، گیلا ن غرب که ارتش عراق در روز چهارم مهر بر آن تسلط یافته بود. براساس بخشی از اطلا عیه شماره ۸۰ ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلا می ایران در روز پنجم مهر ماه مردم غیور و شرافتمند گیلا ن غرب در کنار سربازان ارتش جمهوری اسلا می و پاسداران انقلا ب اسلا می به تارو مار نیروهای متجاوز در نزدیکی های این سه راهی مبادرت نموده اند. در این خطه از میهن اسلا می دفاعی جانانه و تاریخی گزارش می شد; شیرمردان و شیرزنان کلهرنه تنها راه ترک تازی متجاوزان را بسته بودند بلکه آنان را زمین گیر و با درایت و تدبیر به دامشان انداخته بودند . آرزوی ورود به گیلا ن غرب بر دل ناپاک فرماندهان ارتش بعث برای همیشه باقی ماند زیرا در پرتو پایمردی مدافعان; هرگز اجازه و توان ورود به شهر را نیافتند، مدافعان سینه چاک گیلا ن غرب از یک طرف با باز نمودن بندهای آب کشاورزی بر روی دشت هموار گورسفید و از طرف دیگر با نبردی تن به تن اشغالگران را مجبور به عقب نشینی کردند. متجاوزان که هرگز چنین دفاع جانانه ای را به مخیله خویش راه نداده و پیش بینی نکرده بودند به هنگان فرار، تانک ها و خودروهای زرهی و کشته ها و زخمی های خود را رها نموده و در تنگ حاجیان موضع گرفتند. دراین منطقه نیز همانند محور سرپل ذهاب اشغالگران بعثی بر بسیاری از مناطق و دشت های شهرستان گیلا ن غرب و از جمله شهر دشت گورسفید، منطقه ویژه نان، دیره و... دید مستقیم داشت و گلوله باران چنین مناطقی به امری عادی و روزمره تبدیل شده بود. جالب است بدانیم که در چنین مناطقی در گیلا ن غرب همانند سرپل ذهاب بسیاری از مردم به کار کشاورزی و دامپروری مشغول بودند و در اکثر مواقع رزمندگان عزیز اسلا م را نیزپذیرائی می نمودند. رشادت شجاع مردان گیلا ن غربی دو روز پس از سقوط قصر شیرین رقم خورد، داستان این حماسه ماندگار چنین زیبا و پرافتخار بر صفحه اول روزنامه های هشتم مهر ماه سال ۵۹ نقش بست که مردم گیلا ن غرب در جنگ تن به تن ستون زرهی عراق را اسیر کردند. البته شرح ما وقع و نحوه درگیری ها نیز به صورت کامل بیان شده بود.

علا وه بر رشادت های بی نظیر مردم در نبرد گیلا ن غرب، واقعه عجیبی رخ داده بود و آن اسارت و کشته شدن افسر بعث عراق به دست زن دلا ور و قهرمان گیلا ن غربی بود موضوعی که نشان از شجاعت مردمان غرب کشور و عشق و علا قه آنان به اسلا م، نظام جمهوری اسلا می دفاع ازشان تاریخی ایران عزیز و مخالفت با هر نوع استیلا ی بیگانگان بر این سرزمین همواره دلا ور خیز دارد. بدینسان دشمن متجاور در همان ابتدائی ترین روزهای حمله سراسری اش در شهریور ماه سال ۵۹ در این محور هم مجبور به پذیرش شکست و در نهایت عقب نشینی گردید. مدافعان جان بر کف گیلا ن غربی نیز همانند برادرانشان در جبهه سرپل ذهاب در چند صدمتری دشمنی کاملا مجهز و آماده سنگر گرفتند و شب و روز شدیدترین آتش خمپاره و توپ و رگبار مسلسل ها را تحمل نمودند اما در راه مقابله و مبارزه با ارتش اشغالگر لحظه ای احساس خستگی نکرده و خم به ابرو نیاوردند.

البته دشمن جنایتکار و خون آشام بعثی انتقام عدم توفیق در اشغال شهر گیلا ن غرب را به نوعی دیگر گرفت و بالا ترین حد بمباران ها را درباره آن اجرا کرد. حملا ت هوائی بی وقفه و هر روزه هواپیماهای دشمن چنان گسترده بود که سرانجام کلیه اماکن شهر باخاک یکسان و ویران گردید، خفاشان شب پرست که در میدان رزم توان عبور از خطوط دفاعی محور گیلا ن غرب را نداشتند عمق کینه خود را با هدف قرار دادن مناطق مسکونی نسبت به ساکنان سرافراز این دیارنشان دادند و در جریان این حملا ت وحشیانه غوغایی به پا شد. صدها منزل و مغازه ویران آب و برق و تلفن قطع، اماکن دولتی منهدم، آوارهای ناشی از بمباران و مصالح خانه های مردم بسیاری از کوچه ها را مسدود و صدها نفر از شهروندان شهید و چندین برابر آن مجروح شدند.

آنچه در این مقال ذکر گردید قطره ای از دریای رشادت و پایمردی و فداکاری رزمندگان شجاع این خطه از میهن اسلا می می باشد. چه افتخاری بالا تر از این که دشمنی سراپا مسلح و مجهز و آماده قتل و غارت و توسعه طلبی که آمده بود تا ظرف سه روز به تهران برسد و نزدیکترین راه و مسیر رسیدن به این هدف نیز مرزهای استان کرمانشاه می باشد دو سال تمام پشت دروازه های گیلا ن غرب و سرپل ذهاب خیمه نامیمون زد و در این مدت بارها به این شهرها حمله کرد اما در پرتو ایثار و فداکاری و شهادت طلبی رزمندگان اسلا م و خصوصا فرزندان برومند همین شهرستان ها موفق به اشغال این شهرها نگردید. در بسیاری از ممالک جهان دیگران از کاه مقاومت هایشان کوه ها درست کرده و در منظر افکار عمومی قرار داده اند اما ما از کوه های استوار و سربلند و افتخار آمیز رشادت و پایمردی مرزداران سلحشور غرب کشور مخصوصا در آغازین روزهای جنگ تحمیلی حتی نتوانسته ایم به اندازه کاهی فعالیت نموده و به جامعه و نسل هائی که از جنگ و دفاع فقط نامی شنیده اند، منتقل کنیم; این ضعفی است که نمی توانیم آن را انکار کنیم و رفع آن نیز به عزمی عمومی در منطقه نیازمند است.

علا وه بر آن که حداقل شش ماه زودتر از ۳۱ شهریور ۵۹ منطقه غرب استان کرمانشاه درگیر جنگ و نبردی نابرابر شد، آنچه رزم مردان این خطه از میهن اسلا می را از سایر نقاط مملکت متمایز و ممتاز می نماید این است که برخلا ف عزیزانی که از سایر شهرها و روستاهای کشور به جبهه اعزام می شدند و خانواده هایشان مخصوصا در اولین روزهای جنگ تحمیلی در آسایش و امنیت قرار داشتند اما دلا وران گیلا ن غربی، سرپل ذهابی و قصر شیرینی در همان حالی که سینه سپر کرده و در میدان آتش و خون مشغول دفاعی سرسخت و پیکاری دلا ورانه بودند، پدران، مادران، همسران، فرزندان و اقوام آنان یا آواره کوه ها و دشت ها بودند و یا در زیر بمباران های وحشیانه دشمن سخت ترین ایام و روزهای زندگی را سپری می کردند. چه فراوان رزمندگانی که اعضای خانواده هایشان در حین حرکت به مناطق امن بر اثر اصابت تیر و ترکش به شهادت رسیدند و آرزوی دیدن همدیگر را به قبر بردند. هر گاه اخبار رادیو موضوع بمباران مناطق مسکونی را منتشر می نمود مدافعان غرب کشور خود را آماده شنیدن ناگوارترین خبرها می کردند. رزمندگان این شهرستانها تمامی دست رنج زندگی خود را در اثر حمله مغول وار دشمن نیز از دست داده بودند و خانواده های آنان تا مدت ها برای امرار معاش با مشکل مواجه گردیده و در محل زندگی خانواده هایشان از برق، آب، تلفن، نانوائی، امکانات بهداشتی و آموزشی، آسفالت معابر و کوچه ها و... خبری نبود و جگر گوشه هایشان با ده ها مشکل و معضل دست و پنجه نرم می کردند. این موارد که می توانست هر شخصی را زمین گیر و به خود مشغول نماید مانع از حضور غیور مردان گیلا ن غرب، قصر شیرین و سرپل ذهاب در عرصه پیکار با متجاوزان نشد. متاسفانه این وجه تمایز بسیار مهم توسط سخنرانان، نویسندگان و راویان اخبار هشت سال دفاع مقدس نادیده گرفته شده است.

نویسنده : کرم محمدی