سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجموعه های کشدار و آزارنده
● قصهای کاملاً در قاب مناسبت
«ملکوت» ساخته محمدرضا آهنج تنها مجموعه ماه رمضان امسال بود که ایده اولیهاش و قصهای که فراهم آورد، کاملاً در قاب یک مجموعه مناسبتی ماه تزکیه نفس جای میگرفت با این همه غیر از اجرای جلوههای ویژهاش [که حتی در مقایسه با امکانات سینما و تلویزیون ایران، شتابزده و فاقد قدرت قابل ملاحظه در «واقعنما»یی برای مخاطبان بود]، اعتراضاتی را هم در قبال رضایت گرفتن «حاجی» از «شریفه» به دنبال داشت. البته در بخشهای پایانی، شاهد تذکر «فرشته» به حاجی بودیم که با پرداخت پول نمیشود رضایت گرفت و باید «شاکی» زحمتی را هم که در یک روند زمانی طولانی متحمل شده، ببخشد. قصه این مجموعه، هرجا که از جلوههای ویژه جدا میشد و به روابط زمینی میپرداخت، قدرت بیشتری میگرفت. به هر حال به رغم اینکه کار، یک فیلمنامهنویس [احمدرضا معتمد] و یک بازنویس فیلمنامه [نادر وحید] داشت، همچنان در «روایت» قصهاش دچار دستانداز بود.
● روایت و اخلاق در مسیر زایندهرود به هم رسیدند
«در مسیر زایندهرود» ساخته حسن فتحی، به رغم اتصالات اندکش با «مناسبت»، بهترین قصه و روایت را میان چهار مجموعه ماه رمضان امسال، به خود اختصاص داد. علیرضا نادری هم در مقایسه با دیگر همتایان خود در مجموعههای پخش همزمان، هم سرراستی قصه را بهتر از «احمدرضا معتمدی» در «ملکوت» به سرانجام رساند، هم قدرت دیالوگ را بهتر از «سعید نعمتالله» در جراحت و هم تنوع و گاه تفنن در شخصیتپردازی را بهتر از «عباس نعمتی» در «نون و ریحون». همچنین «در مسیر زایندهرود» با رسیدن به این نکته که «روایت اخلاقی» از دو جزء «روایت» و «اخلاق» تشکیل شده، بدون رجحان دادن به یکی از این دو جزء، در نهایت بیشترین تعامل را با حضور نگره «نهی از منکر و امر به معروف» در یک مجموعه مناسبتی داشت، البته گاهی به نظر میرسد که برای رسیدن به زمان مشخص مجموعهای مناسبتی، تا حدی کش آمد، اما این کش آمدن بیشتر برای مخاطب خاص آزارنده بود نه مخاطب عام.
● تخصصاش در دیالوگنویسی است
دیالوگنویسی فیلمنامه جراحت یک امتیاز است، برای آن گرچه نمیتوان چنین امتیازی را برای شخصیتپردازی، گسترش ایده اولیه [اگر چنین ایدهای در فیلمنامه باشد] و پیشروی به سوی روایتی بیدستانداز قائل شد. سعید نعمتالله، فیلمنامهنویس خوبی است، این را میتوان در مجموعههای تلویزیونی دیگری که به روایت او شاهد بودهایم، دریافت اما در این مجموعه آنقدر عجله به چشم میخورد که حتی تکلیف بازیگرها هم با متن و قصه روشن نیست. نعمتالله با این متن ثابت میکند که قادر به تعامل با زمان کوتاه ساخت پروژههای پرسرعت نیست. واقعیت این است که این تخصصی جدا و ویژه است که فقط عده کمی در تلویزیون ایران از آن برخوردارند. اینکه چطور این قصه پردستانداز با روایتی پردستاندازتر از دیالوگهای جالب توجه برخوردار است، خود میتواند ایدهای برای یک پژوهش باشد با این همه تا همین جا را داشته باشید که تخصص ویژه نعمتالله در دیالوگنویسی است چه پرسرعت، چه کمسرعت!
ماه رمضان ۱۳۸۹ به پایان رسید و مجموعههای تلویزیونیاش هم. خوب و بد، تمام شدند. به خاطره پیوستند یا نپیوستند موضوع دیگری است که باید در ماه رمضان ۱۳۹۰ و پس از آن، به آن پرداخت اما آنچه اکنون میتواند یاریرسان منتقد و مخاطب و مسئولان تلویزیونی ایران و برنامهریزان مجموعههای مناسبتی باشد، پرداختن به زیر و بمهای این مجموعهها و بازنگری در آثاری است که شبهای طی شده را در قاب خود جای دادند: «جراحت» ساخته محمدمهدی عسگرپور که از شبکه سه سیما پخش میشد از لحاظ تقدم زمانی، نخستین مجموعه بود که پس از اذان و وقت افطار، شروع میشد. «ملکوت» ساخته محمدرضا آهنج، دومین مجموعه این فهرست مناسبتی بود که از شبکه دو و تقریباً ساعت ۴۵/۲۱ آغاز و پیش از اخبار ساعت ۳۰/۲۲ تمام میشد. «در مسیر زایندهرود» ساخته حسن فتحی، اغلب ۴۰/۲۲ در شبکه یک آغاز میشد؛ و «نون و ریحون» ساخته فرزاد مؤتمن با تلاقی غیرمنتظره با زمان پخش «در مسیر زایندهرود»، از شبکه تهران [و تقریباً هر شب، به شکل ناقص] دیده میشد. از لحاظ زمانبندی پخش این مجموعهها و نشانهشناسی حاصل از آن، باید به این نتیجه رسید که روزهدارانی که مخاطب این مجموعهها بودند ابتدا باید با «جراحت» به معنای «زخم» کنار میآمدند که امری هم عینی و هم ذهنی محسوب میشد و پس از آن به امری ماورایی میرسیدند که «ملکوت» بود و پس از آن دوباره به زمین برمیگشتند تا «در مسیر زایندهرود» به زشتیها و زیباییهای زندگی مادی برسند و پس از آن در «نون و ریحون» کاملاً از جدیت زندگی جدا میشدند و به امری میرسیدند که باید بیشترین امساک را در پرداختن به آن میداشتند یعنی «غذا». از جهاتی دیگر، اگر دو مجموعه «ملکوت» و «نون و ریحون» با اسامی پیشین خود به نمایش درمیآمدند [یعنی «زندگی در شیفت دوم» و «از پذیرفتن خانواده معذوریم»] این نشانهشناسی و تأثیری که به شکل آنی بر ذهن مخاطب میگذاشت، محتملاً تغییر میکرد.
همچنین باید به این نکته اشاره کرد که میان چهار مجموعه یاد شده، تنها یک مجموعه به طور مستقیم با «مناسبت» در تعامل بود. «ملکوت»؛ و باقی مجموعهها میتوانستند قصهشان را در شبهای دیگری غیر از شبهای رمضان هم تعریف کنند.
بین سه مجموعه باقی مانده، «نون و ریحون» بیارتباطترین مجموعه با «مناسبت» بود. قصه چند پاره آن که به مدد «شیوههای مل بروکسی» و قطعه قطعه کردن شوخیها، در جذب مخاطب میکوشید کوچکترین ارتباطی با ماه تزکیه نفس نداشت. اگر در «جراحت» و «در مسیر زایندهرود»، «منکر» ابتدا تصویر و تفسیر و پس از آن نهی میشد و امر به معروف میشد [حداقل اتصالی که یک مجموعه مناسبتی میتوانست با ماه رمضان داشته باشد] در «نون و ریحون»، تنها به یک معروف، امر میشد: ازدواج؛ خب، به نظر میرسد چنین ایدهای نمیتوانست شکلدهنده اثری مناسبتی، ولو در چارچوب کمدی باشد [نمیتوان از مقایسه دست شست چنان که مجموعههای کمیک خوبی را در ماه رمضانهای سالهای قبل در تلویزیون ایران شاهد بودیم که اتصالات جهان نگرانی و رواییشان با این ماه، کاملاً مشهود و مشخص بود و اصلاً در ماهی دیگر نمیتوانستند روایت شوند]؛ از مجموع این رویکردها میتوان به این نتیجه رسید که امسال، مجموعههای مناسبتی از کمترین رویکرد مناسبتی نسبت به سالهای قبل برخوردار بودهاند و آن هم در حالی که سالها از زمان ارائه «ایدههای غیرمرتبط» در چارچوب آثار مناسبتی[ که اکنون دیگر بدل به یک «ژانر بومی» شدهاند] میگذرد.
در روایت هم، دو مجموعه با دستانداز بسیار به کارشان ادامه دادند تا به سرانجام برسند: «جراحت» و «نون و ریحون»؛ مجموعه عسگرپور، آنقدر به این درو آندر زد تا آخرش با رسیدن به یک دعوای زن و شوهری و «مادر شوهر عروس»، در یکسوم پایانی خود، مخاطبان را تشویق به دیدار مستمرتر کند با این همه همین ایده را هم نتوانست با استحکام پیش ببرد و ایدههای پراکندهاش را با پراکندگی به پایان رساند.
مجموعه مؤتمن هم، از همان آغاز آنقدر راوی عوض کرد و راوی مخفی کرد و نقطه عطف تغییر داد که اگر از مخاطبی که از اواسط کار، پای تلویزیون نشسته بود، میپرسیدی که قصه چیست؟ واقعاً نمیدانست. «ملکوت» قصه خطی سر راستی داشت گرچه نمیشود در مورد روایت این قصه هم چنین گفت.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور سقوط بالگرد رئیسی سیدابراهیم رئیسی رئیسی شهادت ایران بالگرد حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی شهادت سید ابراهیم رئیسی
تهران هواشناسی شهرداری تهران هلال احمر پلیس سردار رادان سیل قوه قضاییه آموزش و پرورش مشهد سیل مشهد بارش باران
پیام تسلیت یارانه یارانه نقدی بورس قیمت خودرو قیمت دلار خودرو دلار بازار خودرو قیمت طلا حقوق بازنشستگان بازنشستگان
شهید رئیسی تلویزیون لیلا حاتمی سینما هنرمندان شعر سینمای ایران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سریال زری خوشکام نمایشگاه کتاب رسانه ملی
قرآن تجهیزات پزشکی
رژیم صهیونیستی امیرعبداللهیان ترکیه روسیه چین ولادیمیر پوتین غزه اسرائیل فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال منچسترسیتی تراکتور بازی بارسلونا
تبلیغات سامسونگ هوش مصنوعی اپل موبایل ناسا اینترنت نمایشگاه ایران هلث هواپیما
سرطان رژیم غذایی خواب آلزایمر زیبایی استرس کاهش وزن طبیعت