جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

راهی برای باز شدن گره های زندگی


راهی برای باز شدن گره های زندگی

در اینجا به مقایسه ای بسیار جالب و جذّاب بین انسان هایی که بخشیده هستند و پرهیزکار و به پاداش الهی ایمان دارند و آدم هایی که بخل ورزیده, خود را بی نیاز جلوه می دهند و به پاداش الهی باور ندارند می پردازیم و در ادامه, نتایج عملکرد هر یک از این دو گروه بیان می شود

در اینجا به مقایسه‌ای بسیار جالب و جذّاب بین انسان‌هایی که بخشیده هستند و پرهیزکار و به پاداش الهی ایمان دارند و آدم‌هایی که بخل ورزیده، خود را بی‌نیاز جلوه می‌دهند و به پاداش الهی باور ندارند می‌پردازیم و در ادامه، نتایج عملکرد هر یک از این دو گروه بیان می‌شود.

سوره لیل، آیات ۴- ۱۱

«إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّی

فَأَمَّا مَن أَعْطَی وَاتَّقَی

وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَی

فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَی

وَأَمَّا مَن بَخِلَ وَاسْتَغْنَی

وَکَذَّبَ بِالْحُسْنَی

فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَی

وَمَا یُغْنِی عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّی»

<همانا تلاش شما پراکنده است. امّا آن که [حقّ خدا را] داد و پروا داشت و [پاداش] نیکوتر را تصدیق کرد، به زودی راه آسانی پیش پای او خواهیم گذاشت و امّا آنکه بخل ورزید و خود را بی‌نیاز دید و [پاداش] نیکوتر را به دروغ گرفت به زودی راه دشواری به او خواهیم نمود و چون هلاک شد، [دیگر] مال او به کارش نمی‌آید. در خانه مردی ثروتمند درختی بود که کودکان همسایه هنگامی که میوه آن درخت به زمین می‌ریخت، آن را بر گرفته و می‌خوردند ولی صاحب درخت، میوه را از دهان اطفال می‌گرفت. پدر اطفال مساله را به پیامبر اکرم (صلّی الله علیه واله وسلم) گزارش داد. حضرت نزد صاحب خانه رفته و پیشنهاد کردند درخت را در برابر درختی در بهشت به من بفروش. آن مرد جواب رد به پیامبر داد و گفت: دنیای نقد را به آخرت نسیه نمی‌فروشم! پیامبر برگشت، یکی از یاران پرسید: آیا اگر من آن درخت را بگیرم، با من نیز چنین معامله‌ای می‌کنید؟ حضرت فرمود: آری، آن شخص توانست به بهایی چندین و چند برابر، درخت را خریداری کند و در اختیار پیامبر گذارد. آن حضرت به نزد آن خانواده فقیر آمده و درخت را به آنها بخشید.

در این هنگام آیات این سوره نازل شد.(تفصیل این روایت در تفسیر مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۵۹، آمده است). انسان می‌تواند با توکل و دعا و اتصال به قدرت بی‌نهایت، دارای چنان سکینه و سعه صدر شود که هر کاری را به راحتی بپذیرد و انجام هر کار خیر برای او آسان باشد. گروه اول با استفاده از توفیقات الهی مسیر خود را با سهولت پیموده و به سوی بهشت و نعمت‌های آن روان می‌شوند؛ در حالی که گروه دوم در زندگی، با انبوه مشکلات روبه‌رو هستند، اموال سرشاری را جمع می‌کنند و می‌گذارند و می‌روند و جز حسرت و اندوه و مجازات الهی بهره‌ای عایدشان نمی‌شود و متاعی نمی‌خرند. پس این آیات، تفصیل و ترتیب دو طریق و خط مقابل یکدیگر و از هم جداست که کوشش انسانی در مسیر هر یک از آنها پیش می‌رود و آثار و سرانجامی دارد. دیگر راه‌ها و کوشش‌های پراکنده و نامشخص، در بین این دو خط متمایز و محدود واقع می‌شود، یا در نهایت به یکی از این دو خط متمایز می‌رسد، یا چون راه و سرانجام مشخصی ندارد متوقّف می‌گردد. «انّ سعیکم لشتّی»، جواب قسم‌هایی است که در ابتدای این سوره آمده است. «شتّی» صفت مفرد و بر گونه‌های مختلف دلالت دارد.تشخیص و اختیار هر مطلوبی، شوق رسیدن به آن را به انسان برمی‌انگیزد و شوق، قوای فکری و اعضای ارادی را به حرکت و کوشش وا می‌دارد و چون تشخیص و اختیار افراد مختلف است، کوشش‌ها پیوسته پراکنده و از هم دور می‌شود و محصول کوشش‌ها که افکار و عقاید و اخلاق و صفات تحقق یافته و صورت گرفته و قابل انتقال است، زمینه را برای پدید آمدن افرادی با صفات و خواص و مشخصات متمایز و از هم جدا، آماده می‌نماید.

به قرینه ترتیب افعال در این آیه: «فَأَمَّا مَن أَعْطَی وَاتَّقَی وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَی»، اعطاء و اتقاء مقدمه چنین گرایش و حرکت عقلی می‌باشد. اعطاء مطلق و بدون ذکر مفعول، صرف هر گونه سرمایه و امور مورد علاقه در راه خیر دیگران است.به این طریق، شخصیت انسان از خودبینی و پیچیدگی به خود برمی‌گردد و استعدادها و دیدش باز می‌شود و به حرکت درمی‌آید.پاداش و کیفر الهی متناسب با رفتار انسان هاست؛ اگر گره از کار فقرا باز کنیم، خداوند گره از کار ما باز می‌کند. «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَی» و اگر فقرا را در عسرت گذاریم، خداوند هم عسرت را پیش پای ما می‌گذارد. «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَی» آری، هر کس گام اول سخاوت را براساس ایمان به معاد و تقوا بردارد، خدا ظرفیت و شرایط روحی او را برای کارها هموار می‌کند و روح او را با کار خیر مأنوس می‌گرداند، تجربه و تعقل و کاردانی او را بالا می‌برد، الهام و ابتکار به او می‌دهد، پذیرش مردمی و اجتماعی او را زیاد می‌کند و راه‌های جدیدی را برای کار خیر پیش پای او می‌گذارد. برعکس کسانی که بخل ورزیده و با پندار بی‌نیازی، مغرور گشتند و دیگران را در سختی قرار دادند، خداوند نیز آنها را در عسرت قرار خواهد داد. نکته‌ای لطیف در اینجاست و آن این که قرآن می‌فرماید: او را برای آسان ترین راه آماده می‌کنیم «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَی» و نفرمود: کار را برای او آسان می‌کنیم: «سنیسّر له الیسری». و فرق است میان آنکه انسان روان باشد یا کارش روان باشد. انسان می‌تواند با توکل و دعا و اتصال به قدرت بی‌نهایت آسان دارای چنان سکینه و سعه صدر شود که هر کاری را به راحتی بپذیرد و انجام هر کار خیر برای او آسان باشد.

نتایج:۱- این آیات، مقایسه‌ای است بین دو گروه مومن و با تقوا و سخاوتمند و گروهی بی‌ایمان و بی‌تقوا و بخیل.۲- تفاوت مهر با قهر خداوند حکیمانه و عادلانه است نه گزاف، زیرا تلاش‌های شما انسان‌ها گوناگون است.۳- شیوه تبلیغ صحیح این است که بعد از کلیات، نمونه‌ها و مصادیق بیان شود. «إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّی فَأَمَّا مَن أَعْطَی وَاتَّقَی».۴- ایمان به قیامت، شرط پذیرفته شدن عمل است. «وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَی».۵- پاداش و کیفر الهی متناسب با رفتار انسان هاست؛ اگر گره از کار فقرا باز کنیم، خداوند گره از کار ما باز می‌کند. «فسنیسره للیسری» و اگر فقرا را در عسرت گذاریم، خداوند هم عسرت را پیش پای ما می‌گذارد. «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَی».۶- اهل بخل بدانند که ثروت نجات دهنده نیست. «ووَمَا یُغْنِی عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّی».۷- گاهی سرچشمه بخل، مغرور شدن به دنیا و احساس بی‌نیازی نسبت به وعده‌های بهشتی است.

زهرا اجلال