پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مدال صلح برای مجاهد محبوب تاجیك ها


مدال صلح برای مجاهد محبوب تاجیك ها

با آنكه تاجیك ها در دفتربلند تاریخ خود اسطوره های زیادی را ثبت كرده اند اما گویی مجاهد شهید افغانستان برای آنان قدر وقیمتی دیگر دارد تاجیك ها از هر طایفه وگروهی از انتساب به چنین شخصیتی در هویت تاریخی خود احساس غرور می كنند

تقویم این روزها برای ملت تاجیكستان یاد آور حوادثی تاریخ ساز است . در چنین ایامی عفریت خشونت از پهنه این جمهوری نوپای آسیای مركزی رخت بر بست و نسیم صلح، حیاتی دوباره به زندگی آنان بخشید. همه تاجیك ها از چنین ایامی به بزرگی و احترام یاد می كنند ، اما واژه صلح در دفتر زندگی تاجیك ها بانام قهرمان محبوب تاجیك ها آمیخته است ، احمد شاه مسعود. مبارز شكست ناپذیر دره پنجشیر كه اسمش به عنوان نخستین قربانی تروریسم القاعده در جهان ثبت شده است .

با آنكه تاجیك ها در دفتربلند تاریخ خود اسطوره های زیادی را ثبت كرده اند اما گویی مجاهد شهید افغانستان برای آنان قدر وقیمتی دیگر دارد. تاجیك ها از هر طایفه وگروهی از انتساب به چنین شخصیتی در هویت تاریخی خود احساس غرور می كنند. مسعود با آن كه درافغانستان تولد یافته ودر مبارزه برای آزادی میهن وخاك این كشورجان باخته اما در تاجیكستان محبوبیتی افزون تر ازحتی افغانستان دارد. تاجیك ها برای این عشق و ارادت خود به مسعود دلیل بسیار روشنی دارند ، آنها می گویند هیچ رهبر سیاسی به اندازه مسعود برای اعتلای تاجیك ها تلاش نكرد، او سمبل اقتدار یك تاجیك در میان خیل دشمنان طایفه ای وقبیله ای این مردم بود. امروز ذهن جوانان ودانشجویان دوشنبه پر ازخاطره های غرورانگیزی است كه مسعود در دوره جانفشانی برای قدرت گرفتن تاجیك ها به یادگار نهاده است آن هم درسرزمینی كه قوم پرشمار تاجیك سال ها زیر سلطه اقوام پشتون به سركرده است. سرانجام تاجیك ها این عشق و ارادت نهفته در سینه خود را درآئینی كه به تجلیل از پایه گذاران صلح این سرزمین اختصاص داشت به نمایش گذاشتند، در فهرست قهرمانان صلح تاجیكستان، نام مسعود در صدر قرار گرفت.

تاجیك ها برای رسیدن به آرزوی صلح، راه طولانی ۱۰ ساله ای را طی كردند وشاید به همین سبب است كه هیچ چیز این روزها مردمان تاجیك را به شعف وشوق نمی آورد كه در سرزمین های شوروی سابق كه هنوز خاك آن بوی جنگ می دهد كشور فارسی زبان آن تاجیكستان، چون یك جزیره ثبات است. بنای صلحی كه ۱۰ سال پیش به همت دست های باتدبیر دوستداران آب وخاك این سرزمین برپا شد، هنوزاستوارو بی خلل مانده است.

آن روز پیمان صلح برای تاجیكستان را از طرف دولت امام علی رحمان و از طرف گروه های اپوزیسیون زنده یاد سید عبدالله نوری امضا كردند. روزی كه این پیمان صلح امضا شد بسیاری آن را به عنوان یكی از توافق های زود گذر سیاستمداران منطقه جدی نگرفتند اما این میراث صلح یك دهه ادامه یافت تاحدی كه تاجیك ها اكنون از این پیمان به عنوان الگوی حل تشنجات یاد كرده وحتی پیروی و پیگیری آن را در حل دیگر منازعات منطقه ای توصیه می كنند.

ماجرای جنگ داخلی تاجیكستان كه این كشور راتامرز فاجعه تجزیه داخلی پیش برد، حكایتی مشابه بحران های دیگر جماهیر شوروی سابق دارد؛ یعنی حلقه ای از زنجیره ناآرامی هایی بود كه پس از فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ كشورهای مشترك المنافع رادربرگرفت وبه نوعی یك قطعه از پازل جنگ های زنجیره ای شد كه آن روز مناطقی مانند : قره باغ ، اوستیای شمالی قفقاز، چچن،اندیجان ازبكستان وچندین نقطه دیگر رافراگرفت.

این بحران ها در واقع فوران تنش های پنهان در خاكستر امپراتورفروپاشیده بود، وقتی در زندان ملیت های شوروی سابق گشوده شد و بهاراستقلال ملت های دربند كمونیسم رسید، همه اختلاف ها وتضادهای كهنه سر باز كرد؛ آنجا كه جنگ های مرزی و ارضی رخ داد درواقع عاملی به نام نامشخص بودن حدود و سرحدات كشورهای مستقل و تقسیمات غیر واقع بینانه جمهوری ها نقش داشت كه دانشمندان تاجیك از این دوره به درستی به نام دوره «تبر تقسیم» یاد می كنند و در جایی كه نایره جنگ های قومی و گروهی همانند تاجیكستان شعله ورشد، علت واسباب آن ، مناسبات ناعادلانه دولت های مركزی و گروه های محلی بود.

به هرحال نصیب و قسمت تاجیك ها از بحران های این روزگار ، یك نزاع سیاسی بزرگ میان احزاب ودولت مركزی بود با چند نزاع مختصر و محلی، كه با این حال در بروز این جنگ های تاجیكستان وتشدید آن، نیروهای خارجی ودست برخی از كشورهای همسایه هم دخالت داشت .

اما مشكل تاجیك ها این بود كه بحران داخلی آنها با بحران بزرگتری درجنوب این كشور یعنی افغانستان گره خورده بود . رژیم طالبان پس از تسخیر كابل تلاش ویژه ای را برای نفوذ سرزمین های مسلمان نشین شوروی بویژه ازبكستان و تاجیكستان آغاز كرد . طالبان والقاعده حتی ستاد و سازمان این كار را هم فراهم ساختند و با تشكیل نیروهای افراطی ازبك به فرماندهی جمعه نمایندگانی و یارگیری از احزاب نوپایی مانند حزب التحریر ازبكستان تلاش كردند كه جای پایی در مناطق كلیدی آسیای مركزی مانند «طویلدره» تاجیكستان به دست آورند. برای رهبران القاعده وجود تاجیك های مهاجر یك فرصت طلایی بود. یاد آوری این نكته لازم است كه افغانستان درهمان شرایط بحرانی خود پس از سقوط رژیم نجیب الله در سال ۱۹۹۱ میزبان بیشتر از ۵۰ هزار نفر مهاجر و آوارگان مظلوم جنگ های تاجیكستان در شمال كشور بود.

در این مرحله است كه ۲ چهره سرشناس تاجیك های افغانستان، یعنی برهان الدین ربانی و فرمانده احمد شاه مسعود بر آن شدند تا طرح اتحاد داخلی تاجیك ها را در دو سوی مرز دنبال كنند و به این صورت بود كه احمد شاه مسعود برای نخستین بار با همراهی ایران در نقش میانجی تاجیك ها وارد صحنه بحران تاجیكستان شد و مسأله آشتی دولت تاجیكستان را با احزاب مخالف به رهبری سید عبدالله نوری مطرح كرد و به دنبال آن از امام علی رحمان رئیس جمهوری تاجیكستان دعوت به عمل آمد تا در بهار سال ۱۹۹۲ از كابل دیدار نماید.

دیدار آن روز كابل، نخستین شالوده پیمان توافق دو رهبر مخالف تاجیك را ریخت تاجایی كه در دیدار دوم رهبران دو طرف درگیر تاجیكستان در ماه ژوئن ۱۹۹۶، ولایت تخار پس از ۵سال جنگ و درگیری خشونت بار عاقبت صلح به سرزمین تاجیك ها بازگشت. ودرست یك سال پس از این ملاقات، پیمان صلح آشتی ملی در ۲۷ ژوئن سال ۱۹۹۷ به امضا رسید.

هر چند مراحل وتشریفات صلح بعد از این در رهبران تاجیك در شهرهای عشق آباد، تهران و مسكو ادامه یافت، اما نام احمد شاه مسعود از همان روز به عنوان یكی از پایه گذاران طرح آشتی تاجیك ها در خاطرها ماند.

اقدام آن روز مسعود برای نخبگان تاجیك، پیام ها ومعانی بزرگی همراه داشت . افزون براین كه این اتفاق در آن روزگار پرآشوب از مسعود، چهره یك منجی را در ذهن تاجیك ها ثبت كرد رفتار مسعود ثابت نمود كه می شود ده ها هزار مهاجر وآواره تاجیك را به سرزمین شان بازگرداند ومانع از گسیختگی شیرازه جامعه تاجیك شد. همین اقدام رویه دوستی دوشنبه با افغانستان را پایه گذاشت كه حتی تادوره كرزای نیز ادامه یافته است. تاجیك ها پس از این دریافتند كه مردان كابل در برابر تاجیكستان نگاهی متفاوت از همسایه ای مثل پاكستان دارند.

بعد از این توافقات ،احمد شاه مسعود اجازه نداد تا نیروهای افغانستان خاك ومرز كشور همسایه شمالی خود رامیدان مشق فعالیت های جنگی خود قرار دهند یا محموله های جنگی هموطنانش از افغانستان وارد مرزهای تاجیكستان شود. حتی آخرین فرمانده شورشی تاجیك ها به نام رضوان از كافرنهان كه با روند صلح موافق نبود به دستورمستقیم خود مسعود به كشور تاجیكستان بر گردانده شد و موكب صلح كه با قدم های لرزان وارد تاجیكستان شده بود ، در نتیجه این سیاست ها توانست به روند برگشت ناپذیر و مطمئن مبدل گردد.

البته نخبگان سیاسی تاجیك نسبت به برخی بی مهری دولتمردان دوشنبه نسبت به اصول مهمی از پیمان صلح سازش هنوزگلایه دارند وكسانی مانند اكبر تورجان زاده معتقدند كه زمامداران دوشنبه، اصلاحات قانون اساسی بویژه در عرصه دموكراسی وتأمین حقوق احزاب را كه، یك شرط صلح بود به كنارگذاشته است اما با همه این كمبودها ، دستاورد این صلح فراتر ازآن است كه تاجیك ها به خاطر خطاهای حكومت ازآن چشم بپوشند .

صلح امروز ، گرانبها ترین كالا در تاجیكستان وبالاترین مزیت سیاسی این سرزمین است . با آن كه این كشور به لحاظ اقتصادی در قیاس با جمهوری های نفت خیز آسیای مركزی جمهوری فقیری است اما آنچه از صلح و آرامش نصیب این كشورشده همه همسایگانش از آن محروم مانده اند. ازهمین روست تاجیك ها حیات سیاسی خود را تا حد زیادی مرهون تدابیر آن روز مسعود ودوستداران ملت تاجیك دراین سوی آسیای مركزی می دانند.

در سال روز امضای این پیمان آشتی تاجیك ها درآئین ویژه ای از پایه گذاران صلح تاجیكستان تجلیل كردند در جریان یك همایش بین المللی كه به دهمین سالگرد صلح در تاجیكستان اختصاص داشت نام كشورایران ودو دیپلمات ایرانی - علی اكبر ولایتی، وزیر خارجه سابق ایران و علی اشرف مجتهد شبستری، سفیر سابق ایران در تاجیكستان- نیز به عنوان كسانی كه كمك شایانی به فرایند صلح این سرزمین كردند مطرح شد اما در میان كسانی كه در بهار صلح دوشنبه مدال گرفتند و نامشان به عنوان معماران صلح این سرزمین درخشید ۲ تن بیشترین تحسین ها را برانگیختند دو چهره ای كه ازدوستداران ایران و ایرانی ها بودند : سید عبدالله نوری، رهبر فقید مخالفان و احمد شاه مسعود، فرمانده فقید افغان .

مهین صمدی