بازی کامپیوتری, Hitman پولی از جنس خون

نخستین و بارز ترین نکته ای که به محض ورود به بازی متوجه آن می شوید ارتقای سطح گرافیک بازی است که البته منوی بسیار جذاب و دیدنی بازی را می توان مهر تاییدی بر این موضوع دانست

احتمالا اسامی Eidos و Io interactive برای شما آشنا هستند. کمپانی هایی که بعد از عرضه سری اول بازی Hitman و به دست آوردن موفقیتی تمام عیار توانستند نام خود را در میان غول های بازی سازی جهان جای دهند، اما این پایان کار دو شرکت نبود. بعد از موفقیت سری اول، طراحان بازی تصمیم به ساخت نسخه جدیدی از Hitman گرفتند. نسخه دوم برخلاف تصور همه بسیار عالی از کار درآمد و توانست یک ادامه خوب برای نسخه اول و حتی بهترین عنوان سال لقب گیرد. بعد از گذشت حدودا یکی، دو سال از انتشار نسخ دوم خبری حاکی از ساخته شدن سری سوم این بازی به گوش رسید و البته همینطور هم بود.

اغلب مراحل در سری سوم تکراری و به اصطلاح مروری بر خاطرات مامور شماره ۴۷ بودند که با گرافیکی بسیار بالاتر از نسخ های قبلی برای مخاطبان حاضر شده بودند. به طور کلی بازی نتوانست موفقیت دو سری قبلی را به دست آورد و برای طراحان بازی شکستی بیش قلمداد نشد.بعد از این شکست برخلاف تصور همگان Eidos با همکاری Io interactive دوباره دست به ساخت نسخه جدیدی از بازی زدند و نتیجه کار خود را در سال جاری باعنوان Blood Money روانه بازار کردند.

Blood Money برخلاف نسخه سوم، یک شاهکار از آب درآمد و نه تنها تمام نقص های سری قبل در این بازی برطرف شده بود، بلکه نوآوری های زیادی در طول بازی به چشم می خورد که همگی از عواملی بودند که توانستند این نسخه از بازی را در سطح بالاتری نسبت به نسخه های قبل قرار دهند.

نخستین و بارز ترین نکته ای که به محض ورود به بازی متوجه آن می شوید ارتقای سطح گرافیک بازی است که البته منوی بسیار جذاب و دیدنی بازی را می توان مهر تاییدی بر این موضوع دانست.

جزئیات در مراحل به خوبی طراحی شده اند و در صورت داشتن یک سیستم با قابلیت های بالا صددرصد از تماشای لوکیشن ها و مناظر بازی لذت خواهید برد. دموهای از پیش رندر شده بازی بسیار جذاب از کار درآمده اند و همه مخاطبان را برای ادامه بازی تشویق می کنند. از گرافیک بازی که بگذریم نوآوری های زیاد دیگری نیز در بازی به چشم می خورد. بد نیست بدانید در نسخه چهارم از بازی Hitman پول حرف اول و آخر را می زند و بدون آن دست شما برای ادامه بازی بسته خواهد بود و کار کمی برای شما مشکل خواهد شد. حتما از خود می پرسید نقش پول در این میان چیست؟

خوب شما بعد از اتمام مراحل برحسب کیفیت کارتان دستمزدی دریافت می کنید که می بایست آنها را در زمینه upgrade کردن سلاح ها و خرید اطلاعات استفاده کنید.

اگر کمی دقت کنید در چند خط بالاتر به کلمه «کیفیت» برمی خورید که این کلمه نیز به یکی دیگر از نوآوری های بازی اشاره می کند.اگر شما بتوانید مراحل را طوری به پایان برسانید که از خود هیچ ردپایی برجای نگذارید و نیز همه کارهای خود را یک حادثه جلوه دهید دستمزد خوبی دریافت خواهید کرد، ولی در صورتی که مرحله را با کشتار و سر و صدای زیاد به پایان برسانید تنها دستمزد کمی دریافت می کنید، بلکه مجبورید مقداری از همین پول اندک را صرف پوشاندن کارهای خود کنید و در ضمن در روزنامه ها نیز خبری جنجالی از این موضوع به چاپ می رسد و هویت شما کم کم برای همگان آشکار می شود.

هوش مصنوعی دشمنان شما هم نسبت به نسخه های قبلی بازی پیشرفت قابل توجهی داشته که واقعا توانسته بر جذابیت بازی بیفزاید. به عنوان مثال اگر شما فردی را به وسیله چاقو یا اسلحه به قتل برسانید و حتی جسد او را هم مخفی کنید، ماموران دیگر به راحتی از روی رد خون متوجه این موضع می شوند و همین امر باعث می شود تا مخاطب به استفاده از سلاح هایی چون سیم های برنده و سرنگ های سمی روی آورد که در سری های قبلی کمتر شاهد استفاده از این نوع سلاح ها بودیم. در این بازی ۱۳ مرحله متفاوت وجود دارد که همه آنها چه از نظر داستانی و چه از نظر مقایسه با سری های قبلی مسیر جدید و جذاب تری را طی می کند.

با همه این تفاسیر فکر می کنم دیگر متوجه شده اید که با بازی ای کاملا متفاوت از سری های قبل طرف هستید. پس اگر تا به حال هیچ یک از نسخه های قبلی بازی را نیز امتحان نکرده اید، بدون نگرانی از بابت آنها می توانید به سراغ Hitman: blood money روید.

امیر فاضلی