پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مشکل احمدی نژاد با هاشمی چیست


مشکل احمدی نژاد با هاشمی چیست

مشکل احمدی نژاد با هاشمی در تفاوت بنیادین اعتقادی, مدیریتی و فکری آنهاست و احمدی نژاد شیوه مدیریت و منش هاشمی را که اوج آن در هشت سال ریاست جمهوری وی به ظهور رسید, نادرست می داند معتقدان به این پاسخ که هواداران دولت نهم را تشکیل می دهند, انتقاد تلویحی و تصریحی احمدی نژاد از شیوه مدیریتی, خصوصی سازی, مافیای نفتی و

با ادامه اظهارات تند سخنگوی دولت علیه هاشمی رفسنجانی، روند کاهش تنش میان دولت نهم و منتقدان آن که با حلالیت طلبی رئیس جمهور پیش از سفر حج آغاز شده بود، پایان یافته تلقی می شود. هاشمی رفسنجانی که به رغم پیش بینی ها، در دو خطبه اخیر نماز جمعه و نماز عید قربان به حمایت صریح از مواضع دولت در سیاست خارجی پرداخته و اظهارات صریح وی مبنی بر حمایت از ادامه غنی سازی و حمله به آمریکا و اسرائیل توسط رسانه های جهانی پوشش گسترده ای یافته بود، به دلیل آنکه نسبت به روند تورم هشدار داده بود، از سوی سخنگوی دولت و رسانه های حامی رئیس جمهور به شدت مورد حمله قرار گرفت و غلامحسین الهام اظهار داشت که اگر دولت نهم سیاست های دولت سازندگی را ادامه می داد، نرخ تورم اکنون به صد درصد می رسید.

هرچند الهام در سخنان خود به شش برابر شدن درآمد نفتی دولت در سال ۱۳۸۶ نسبت به سال ۱۳۷۴ که اوج تورم در دولت هاشمی به شمار می رود، اشاره نکرد، اما بااین حال لحن سخنان هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز عید قربان دست کم نسبت به مواضع سایر منتقدین دولت حتی در اردوگاه اصولگرایان به نوعی حمایت از دولت تلقی می شد. هاشمی در شرایطی از تورم در جامعه خبر داده بود که پنج روز پیش احمدی نژاد با پذیرش وجود تورم حدود یک ساعت به تشریح دلایل اقتصادی آن پرداخته بود، اما در سخنان ۱۰ دقیقه ای هاشمی راجع به تورم، از بزرگنمایی و سیاسی کردن موضوع تورم نیز انتقاد شده بود که به نوعی حمایت از دولت تلقی می شود. با این حال مواضع سخت سخنگوی دولت علیه هاشمی بار دیگر این پرسش را مطرح ساخته که مشکل احمدی نژاد با هاشمی چیست؟

به این پرسش می توان سه پاسخ متفاوت داد:

▪ پاسخ نخست: مشکل احمدی نژاد با هاشمی در تفاوت بنیادین اعتقادی، مدیریتی و فکری آنهاست و احمدی نژاد شیوه مدیریت و منش هاشمی را که اوج آن در هشت سال ریاست جمهوری وی به ظهور رسید، نادرست می داند. معتقدان به این پاسخ که هواداران دولت نهم را تشکیل می دهند، انتقاد تلویحی و تصریحی احمدی نژاد از شیوه مدیریتی، خصوصی سازی، مافیای نفتی و ... که تاکنون ده ها بار توسط رئیس جمهور طی دو سال و نیم گذشته تکرار شده است را نشان از این اختلاف عقیدتی می دانند. حملات بی وقفه و شدید سخنگوی دولت و همسر وی به همراه تخریب های شدید هاشمی توسط رسانه های حامی دولت همگی اوج انتقادات خود نسبت به هاشمی را در دوران سازندگی متمرکز می کند و بر شکاف مدیریتی دولت نهم با دولت پنجم و ششم تاکید دارند.

▪ پاسخ دوم برخلاف پاسخ اول، مشکل احمدی نژاد با هاشمی را بی ارتباط به دوره سازندگی دانسته و آن را مربوط به شرایط سیاسی کنونی می داند. معتقدان به این پاسخ که عمدتا در میان اصلاح طلبان قرار دارند، با استناد به اینکه احمدی نژاد مهمترین مسوولیت خود در طول زندگی، پیش از انتخاب شدن به عنوان شهردار تهران را در دولت سازندگی و با انتصاب به عنوان استاندار اردبیل توسط هاشمی رفسنجانی به دست آورده است و تا پایان دولت هاشمی نیز همچنان در این پست باقی مانده است، می پرسند: چگونه می توان کسی که خود از مدیران دولت هاشمی و مجری سیاست های دولت سازندگی بوده است، می تواند اختلاف جدی با سیاست های این دولت داشته باشد؟ به اعتقاد این گروه، با توجه به شرایط دولت سازندگی، مدیران این دولت نسبت به دولت خاتمی و احمدی نژاد از یکدستگی و اعتقاد بسیار بیشتری به رئیس جمهور وقت برخوردار بوده و به همین دلیل، امکان وجود یک استاندار مخالف هاشمی در دولت سازندگی منتفی است.

این گروه معتقدند مسائل اقتصادی شرایط استانداری اردبیل از سایر بخش های دولت سازندگی شفاف تر نبوده است. اصلاح طلبان ارتباطات بسیار نزدیک احمدی نژاد در زمان شهرداری تهران با هاشمی را از نشانه های دیگر فقدان اختلافات گذشته این دو با یکدیگر دانسته و مشکل احمدی نژاد با هاشمی را در شرایط روز سیاسی و رقابت گذشته این دو با یکدیگر در انتخابات نهم و رقابت احتمالی حامیان هاشمی با احمدی نژاد در انتخاباتهای آینده می دانند. این گروه، تمرکز انتقادات و تخریب های هاشمی توسط دولت و رسانه های آن بر دوره سازندگی را با هدف دور کردن افکار عمومی از ریشه اختلافات سیاسی و افزایش اثر انتقادات و تخریب ها نسبت به هاشمی می دانند.

▪ اما پاسخ سوم برخلاف پاسخ اول و دوم، ریشه مشکل احمدی نژاد با هاشمی را نه در دوره سازندگی و نه در شرایط کنونی می داند، بلکه مشکل اصلی را در نیاز دولت نهم به داشتن یک تصویر از دشمن و مخالف قدرتمند می داند که امکان گذاردن مسوولیت مشکلات دولت نهم در برابر افکار عمومی بر گردن آن باشد. منتقدان به پاسخ سوم که بیشتر در میان نزدیکان هاشمی قرار دارند، با استناد به روحیات وی و تمایل هاشمی در حفظ نظام، بر این نکته تاکید می کنند که هاشمی در شرایط حاد و اوج گرفتن مشکلات داخلی و خارجی برای حفظ ساختار و اقتدار نظام از بسیاری از دیدگاههای خود صرف نظر می کند و مواضع هفته های اخیر وی در حمایت از سیاست خارجی دولت به رغم نظرات وی نیز به همین دلیل گرفته شده است. از سوی دیگر دو جریان رقیب جدی احمدی نژاد، در میان اصولگرایان منتقد دولت و اصلاح طلبان قرار دارد و عدم کاندیداتوری هاشمی در انتخابات آینده مجلس و ریاست جمهوری و رکود فعالیت های احزاب نزدیک به هاشمی یعنی کارگزاران و اعتدال و توسعه نسبت به دیگر احزاب اصلاح طلب مانند اتحاد ملی، مشارکت، مجاهدین انقلاب و گروه های اصولگرا نظیر جمعیت ایثارگران، آبادگران جهادی، اصولگرایان مستقل و ... نشان می دهد که حتی حامیان هاشمی نیز رقیب جدی برای احمدی نژاد و هوادارانش به شمار نمی روند. با این حال حجم تخریب های دولت نهم حتی بیشتر از آن که متوجه خاتمی، کروبی و قالیباف شود، بر روی هاشمی متمرکز است که این نشاندهنده آن است که علت حملات دولت نهم و رسانه های وابسته به آن به هاشمی، نه رقابت های سیاسی و نه شیوه مدیریتی اوست.

معتقدان به پاسخ سوم، اظهار می دارند، مسوولان دولت نهم به خوبی می دانند که عدم برآورده ساختن مطالبات اقتصادی، مهمترین آسیب آنها به شمار می رود، به ویژه آنکه درآمد نفتی ۱۶۰ میلیارد دلاری دولت طی دو سال و نیم گذشته که در طول تاریخ ایران بی سابقه بوده، معادل چهار برابر متوسط دوران سازندگی و سه برابر متوسط دولت اصلاحات می باشد و با دامن زدن به مطالبات اقتصادی با وعده های انتخاباتی و سفرهای استانی دولت، حداقل انتظار عمومی از دولت نهم، بهبود معیشت عمومی نسبت به گذشته است و شرایط کنونی اقتصادی که نه تنها منجر به بهبود معیشت عمومی به ویژه در اقشار محروم نشده، بلکه با توجه به نرخ رسمی تورم ۱۷ درصدی و افزایش حقوق ۱۰ درصدی کارمندان و کارگران به معنای کاهش ۷ درصدی سطح زندگی حقوق بگیران است، در افکار عمومی به نارضایتی فراگیر نسبت به کارآمدی و توانمندی دولت نهم در اداره کشور می انجامد. در حوزه فرهنگی، مانع حل مشکلات در دانشگاه آزاد و در حوزه سیاسی نیز سد پیشبرد برنامه های دولت جلوه داده شود و بنابراین وی مسوول مشکلات دولت نهم شناخته شود. اما با توجه به شرایط جامعه، هیچ چهره ای در نظام وجود ندارد که قدرت برنامه ریزی و اجرای این طیف گسترده از اقدامات و کارشکنی ها را جز هاشمی داشته باشد.

معتقدان به پاسخ سوم پیش بینی می کنند که در صورت حمایت هاشمی از دولت حملات و تخریبهای گسترده دولت نهم و رسانه های آن علیه وی نه تنها کاسته نخواهد شد، بلکه افزایش نیز می یابد. چراکه در صورت از بین رفتن تصویر ساخته شده از هاشمی به عنوان دشمن بزرگ دولت نهم، دیگر امکان انداختن مسوولیت معضلات به وی فراهم نمی شود. بنابراین باید با تند کردن آتش توپخانه تخریب هاشمی، این تصویر را همواره زنده نگه داشت. اینکه کدام یک از سه پاسخ فوق درباره ریشه مشکل احمدی نژاد با هاشمی درست به نظر می رسد، پرسشی است که تطبیق آن با مواضع گذشته و فعلی دو طرف صحت آن را نشان خواهد داد.

نویسنده : فواد صادقی