جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

شهر فرهنگی, فرهنگ شهری


شهر فرهنگی, فرهنگ شهری

رشد شهرنشینی و صنعتی شدن جوامع شهری, فرهنگ جامعه را به سرعت از اعتقادها و آداب سنن دور كرد و تمایل به زندگی امروزی و استفاده از رفاه و ارزش های مادی به نوعی ارزش اجتماعی تبدیل شد به گونه ای كه رشد تجملات وتزئینات در سیمای شهر و خانه ها از همیشه نمایان تر شد و جامعه ها را از پایبندی به یكدیگر و مناسبات خانوادگی و خویشاوندی دور كرد

رشد شهرنشینی و صنعتی شدن جوامع شهری، فرهنگ جامعه را به سرعت از اعتقادها و آداب سنن دور كرد و تمایل به زندگی امروزی و استفاده از رفاه و ارزش های مادی به نوعی ارزش اجتماعی تبدیل شد به گونه ای كه رشد تجملات وتزئینات در سیمای شهر و خانه ها از همیشه نمایان تر شد و جامعه ها را از پایبندی به یكدیگر و مناسبات خانوادگی و خویشاوندی دور كرد.

چندی قبل یكی از آشنایان تعریف می كرد كه پیرزنی در همسایگی آنها بود. فرزندانش او را به خاطر از كار افتادگی و ناتوانی در حركت به خانه سالمندان می برند، ولی با كمال تأسف پیرزن از شدت ناراحتی بعد از ۲۵ روز دق می كند.

این نمونه ای از تغییر و تحول در نگرش ها و روابط اجتماعی و فرهنگی جامعه است. در جوامع سنتی، روابط اجتماعی به هم پیوسته بود، باورهای مشترك و مشخصی وجود داشت، افراد همدیگر را می شناختند، اعتماد میان افراد بیشتر بود و روابط اجتماعی براساس آشنایی های درازمدت، دوستی و مناسبات فامیلی و خانوادگی استوار و پایدار بود. ولی جوامع بزرگ شهری امروزی به خاطر وجود شرایطی خاص، فرصتی برای شناختن افراد نگذاشته است. افراد به جای خانه و محیط زندگی در محیط كار با افراد بسیاری روابط برقرار می كنند، اما به دلیل شغل های متفاوت و موقعیت اجتماعی افراد، روابط با روابط سنتی متفاوت است كه در این ارتباط بیشتر به جای وجود علایق و احساسات، غلبه با موقعیت اجتماعی افراد است.

در شهرهای بزرگ تحرك اجتماعی و تغییر پایگاه طبقاتی به راحتی صورت می گیرد، ضمن آن كه نامتجانس بودن فرهنگ شهری بیشتر مواقع، سازمان شكنی اجتماعی و تغییر ساختارسنتی را به همراه دارد. این موضوع بیشتر ناشی از تراكم بالای جمعیت، وجود فرهنگ های گوناگون، رنگ باختن برخی از آنها و اختلاط با هویت شهری، گسترش منطقه های حاشیه نشین و در نتیجه ایجاد فاصله میان قشرهای مختلف در این جوامع است. امروزه شهر ها بیگانگی را در انسان ها تقویت می كنند و احساس تنهایی، جدایی و تمایل به تنهایی را در میان طبقات مختلف جامعه رشد می دهند.

وجود معضل های بزرگ شهری مانند ترافیك های سنگین و گسترده، بیكاری، كمبود و یا گرانی مسكن، گسترش جرم و جنایت و آلودگی های زیست محیطی و فرهنگی علاوه بر گسترش زمینه های بی اعتمادی میان انسان ها این احساس را در شهرنشینان ایجاد می كند كه شاید مسئولان شهری قادر به اداره شهرنیستند و این امر در پاره ای مواقع میل به قانون گریزی را درجامعه دامن می زند و جلوگیری از این كار نیازمند برنامه ریزی های فرهنگی و ایجاد بستر فعالیت های سالم و سازگار از سوی مدیران و مسئولان است.

● مدیریت فرهنگی نیازی ضروری

در این چند سال افزایش جمعیت، گسترش ترافیك، آلودگی های زیست محیطی و كمبود و گرانی مسكن ذهن بسیاری از برنامه ریزان شهری و مدیران اجرایی شهر را بیش از پیش به خود مشغول كرده بود و جلسه های بسیاری هم برای حل آنها تشكیل شده و می شود، ولی همه اینها بیشتر با فیزیك و ظاهر شهرها در ارتباط است، ضمن این كه هنوز پاسخ منطقی و مناسب برای این مسائل پیشنهاد نشده است ولی آنچه فراموش شده نیازهای فرهنگی و رسیدگی به آرمان ها و خواست های درونی جامعه است.

هر شهری در كنار ساخت فضاها و كالبد شهر، نیازمند برقراری روابط معقول بین محیط طبیعی و فیزیكی با وضع اجتماعی و فرهنگی است. به طور معمول در كلانشهرها و شهرهای بزرگ، ریشه بسیاری از بحران های بزرگ و زنجیره ای را باید در ضعف فرهنگ بومی و محله ای دنبال كرد.

در شهرهایی كه زندگی ماشینی، روابط مجازی غربی، فروشگاه های بزرگ، مراكز فروش دور از منزل و نبود یا كمبود فضاها و عرصه های عمومی در محدوده محله ها و نواحی، منجر به از بین رفتن روابط محله ای و منطقه ای شده است، خصوصی شدن اوقات فراغت، گذراندن زمان زیاد در منزل، كاهش ارتباط میان همسایگان، نبود زمان و فرصت كافی برای تخلیه فشارهای ناشی از مشكلات زندگی روزانه و مانند اینها گسترش یافته و بر ایجاد و تشدید بحران های شهری مؤثر واقع شده است.

ضمن آن كه بی توجهی و آگاهی نداشتن حكومت های محلی یا همان شهرداری ها به مسائل اجتماعی و فرهنگی روز، زمینه را برای افزایش این بحران ها و نابسامانی های شهری هموار كرده است. این امر دلیل محكمی بر نیاز ضروری شهرها به مدیریت كامل و جامع شهری در همه مسائل بویژه مسائل فرهنگی و اجتماعی است.

● فقر فضاهای فرهنگی در شهرها

هرچند وظایف شهرداری ها برای ما بیشتر در ظاهر شهرها خلاصه و نمود داشته است، اما وظایف دیگری هم برعهده شهرداری ها قرار دارد و حمایت از نهادهای متولی فعالیت های هنری، سرگرم كننده، تفریحات جمعی، شهری و نظایر آنها و حمایت و تقویت فعالیت های فرهنگی و اجتماعی از آن جمله است.

شهرداری تهران از جمله فعال ترین شهرداری های كشور در گسترش فعالیت های فرهنگی و اجتماعی بوده و سعی كرده این فعالیت ها را در مراكزی از جمله فرهنگسراها و خانه های فرهنگ متمركز كند و در مناسبت های مختلف مانند ماه های محرم، صفر و رمضان به گونه های مختلف در صدد گسترش زمینه های فرهنگ اسلامی و شیعی است.

از طرفی كمبود و گرانی زمین در شهرها، دست شهرداری ها را در تأمین فضای فرهنگی و تفریحی بسته است، این در حالی است كه این مراكز در اعتلای روحیه شهرنشینی نقش اساسی دارند و در پركردن اوقات فراغت شهرنشینان بویژه در كلانشهری مانند تهران مطرح هستند.

رسول خادم عضو شورای شهر تهران در جلسه ای با تأكید بر این كه فضای فرهنگی از نخستین نیازهای شهرهاست، گفت: «باوجود گسترش طولی و عرضی شهر تهران این شهر از لحاظ داشتن فضای فرهنگی و تفریحی بویژه كتابخانه، فقیر ترین شهر كشور محسوب می شود.» نباید فراموش كرد كه بیشتر فضاهای فرهنگی در شهرهای بزرگ استقرار دارند و شهرهای كوچك حتی از كمترین میزان این فضاها بی بهره اند و این یكی از عوامل مهاجرت از شهرهای كوچك و بزرگ است.

به طوری كه جمع زیادی از دانشجویان كه برای تحصیل به شهرهای بزرگ می روند، پس از پایان تحصیل در این شهرها اقامت كرده و به دیار خود باز نمی گردند. این كه خادم از فقر فرهنگی تهران می گوید، جای تعجب ندارد. چون همراه با روند گسترش شهر و مهاجرت به تهران، فضاهای فرهنگی گسترش نیافته و در بیشتر مناطق، فضای مناسب برای این امر در نظر گرفته نشده است.

در طول سه، چهار سال گذشته توجهاتی به خرده فرهنگ های موجود در شهر بویژه در محله ها شده است، اما باید گفت كه بی توجهی به این خرده فرهنگ ها و تلاش نكردن برای بالابردن كیفیت شاخص های فرهنگی موجب شده برنامه های فرهنگی به نتیجه نرسد. در كنار همه این موارد وقتی فضاهای فرهنگی ایجاد می شود، توجه به ۲ نكته ضروری است:

۱) شرایط جغرافیایی، بومی و فرهنگی منطقه

۲) توجه به نیاز منطقه با در نظر گرفتن استانداردهای موجود

● اصلاح فرهنگ شهری راه حل بحران ها

برنامه ریزی شهر ها نیازمند ایجاد هماهنگی میان دستگاه های تصمیم گیرنده در حوزه فرهنگی و اجتماعی است یعنی شهرداری ها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت مسكن و شهرسازی، صدا و سیما، سازمان میراث فرهنگی، سازمان تربیت بدنی و برخی دیگر از دستگاه ها كه هركدام به گونه ای دارای تجربیاتی در برنامه های فرهنگی، اجتماعی و تفریحی هستند. البته لازمه حل مسائل شهری و بحران ها اصلاح رفتار شهروندان و وجود فرهنگ مناسب شهرنشینی است؛ دو مقوله ای كه پایه و اساس پایداری و دوام هر شهری است.

فرهنگ در اینجا شامل موضوع های اجتماعی، هنری، ورزش همگانی، محیط زیست، محصولات فرهنگی، صوتی، تصویری و خدمات آموزشی است.در چارچوب این حركت، ایجاد تعادل، تناسب و هماهنگی در برنامه ریزی های كلان شهری ضروری است و همه اجزای شهر باید با در نظر گرفتن نقش فرهنگ در مناسبت های اجتماعی شهر، تأسیسات شهری، نظام حمل و نقل و كالبد شهر و كاربری های شهری سعی كنند تعادل لازم را به وجود آورند.

تبیین و تعیین مبانی فرهنگ شهرنشینی برای همه مردم بویژه قشر جوان و نوجوان، برقراری زمینه مناسب برای رشد و اعتلای این فرهنگ و ارتقا و اصلاح فرهنگ همگانی با تكیه بر مساجد و محله های شهر- كه پایگاه اصلی فعالیت های فرهنگی و آموزشی شهری است- گامی مؤثر در دستیابی به شهر فرهنگی است.

البته ناگفته نماند ایجاد و توسعه فضاهای فرهنگی مانند فرهنگسراها، خانه های فرهنگ، كتابخانه های عمومی و تخصصی، نگارخانه ها، موزه ها و بناهای فرهنگی به فراخور جمعیت محله ها و منطقه های شهری در حوزه فعالیت ها و برنامه های شهرداری ها است.

محمودرضا رحمانی