شنبه, ۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 18 May, 2024
مجله ویستا

درباره فیلم تاکسی نارنجی ساخته ابراهیم وحید زاده


درباره فیلم تاکسی نارنجی ساخته ابراهیم وحید زاده

تاکسی نارنجی یک قصه زنانه است که اگرچه شعارهای فمینیستی نمی‌دهد و چندان داعیه حمایت از حقوق زن را ندارد اما شخصیت اصلی، خود را زنی جسور و مقاوم قرار داده که...
● مصائب یک زن مسافرکش
محور …

تاکسی نارنجی یک قصه زنانه است که اگرچه شعارهای فمینیستی نمی‌دهد و چندان داعیه حمایت از حقوق زن را ندارد اما شخصیت اصلی، خود را زنی جسور و مقاوم قرار داده که...

مصائب یک زن مسافرکش

محور قرار دادن یک زن در مسیر مصائب زندگی همواره دستمایه فیلم‌های زیادی قرار گرفته و ژانرهای مختلفی از ملودرام تا تراژدی را تجربه کرده است. وحیدزاده اما در تاکسی نارنجی از این موقعیت به ظاهر تلخ و تراژدیک روایتی طنزآمیز داشته و آن را در ساختاری کمیک به تصویر می‌کشد به طوری که زهر تلخ داستان از آن گرفته شده و به زبان شیرین کمدی روایت می‌شود. اگرچه تاکسی نارنجی کمدی فاخری نیست اما در دام ابتذال و لودگی هم نمی‌افتد و سعی می‌کند از این موقعیت به ظاهر تراژدیک تصویر کمیکی ارائه دهد تا مخاطب را سرگرم کند.به همین دلیل تاکسی نارنجی بهتر از شام عروسی کارگردان از آب در آمده است هم از لحاظ ساختار روایی قصه و هم جذابیت‌های بصری که از محیط ساحلی و زیبای جزیره کیش وام گرفته است.

آزیتا حاجیان پس از مدت‌ها دوری از سینما در این فیلم یکی از متفاوت‌ترین نقش‌های خود را بازی کرده و کاراکتر طنز را تجربه می‌کند. حاجیان در این فیلم برخلاف نقشهای قبلی خود از اجرای تئاتری فاصله گرفته و به مدیوم سینما نزدیک‌تر شده است. شاید این مساله به ساختار طنز قصه نیز مربوط شود که به فاصله‌گیری او از شیوه متداول بازیش کمک کرده است. در عین این‌که سن و سال او با شرایط سنی نقش سیمین چندان همخوانی ندارد و گریم هم خیلی نتوانسته است سن او را کمتر نشان دهد قرار بود به جای او مریلا زارعی این نقش را بازی کند که البته با جنس بازی او سنخیت و انطباق بیشتری داشت.

تاکسی نارنجی یک قصه زنانه است که اگرچه شعارهای فمینیستی نمی‌دهد و چندان داعیه حمایت از حقوق زن را ندارد اما شخصیت اصلی، خود را زنی جسور و مقاوم قرار داده که یک تنه مسوولیت زندگی را بر دوش گرفته است البته تصویر قهرمان‌گرایانه از او در جاهایی خیلی گل درشت شده و کارگردان خیلی مستقیم از توانایی‌ها و مهارت‌های او به عنوان یک زن قهرمان صحبت می‌کند مثل سکانسی که دختر پلیس بر اثر تصادف مجروح شده و او مثل یک فرشته نجات به داد او می‌رسد و در فیلم نیز دائم بر این نکته تاکید می‌شود که اگر او نبود این دختر جان سالم به در نمی‌برد تا جناب سرهنگ که محمد رضا هدایتی نقش آن را بازی می‌کند از رفتارهای خود نسبت به سیمین شرمنده شده و زبان به تقدیر او بگشاید. یک جاهایی هم این تصویر اغراق شده از سیمین از ساختار رئالیستی قصه خارج می‌شود مثل دروازه‌بانی کردن او برای تیم فوتبال پسرش که با استفاده از تکنیک‌های کامپیوتری نحوه پرش کردن او برای گرفتن توپ به تصویر کشیده می‌شود. صحنه‌ای که لزوما منطق دراماتیکی ندارد و صرفا برای قهرمان نشان دادن سیمین به کار گرفته می‌شود. کارگردان تا جایی که امکان داشت به نقاط قوت نقش سیمین توجه داشته و کمتر می‌توان سراغ از ضعف‌های او گرفت. ضمن این‌که فیلم اساسا به دنیای درونی و خلوت سیمین وارد نمی‌شود و بیشتر او را در ارتباط با دیگران و عرصه اجتماعی می‌بینیم. این مساله بازهم به طنز بودن ژانر فیلم برمی گردد که لزومی به بازنمایی خلوت سیمین نمی‌کند تا قصه به سوی تراژدی تغییر لحن ندهد چون در فردیت سیمین طبیعتا غم و ناراحتی حضور پر رنگ‌تری دارد و این با سویه کمیک داستان در تضاد قرار می‌گیرد. پرهیز کارگردان از این مساله را می‌توان در نسبت با زبان و ساختار فیلم درک کرد. خود شخصیت سیمین نیز چندان واکاوی نشده و در یک تناقض آشکار قرار می‌گیرد بدین معنی که مشخص نیست که او به سیمون (علی دهکردی) علاقه‌مند است یا همکار مردش (حسن پورشیرازی) این دوگانگی از این رو قابل نقد است که کارگردان سیمین را در محیط اجتماعی و کارش و در برابر مشکلات بیرونی مقاوم و سخت نشان می‌دهد اما در نسبت با واکنش‌های احساسی و درونی‌اش متزلزل و آسیب‌پذیر به‌گونه‌ای که انگار او در برابر محبت هر مردی، دچار نقطه ضعف است و منفعلانه عمل می‌کند یعنی اگر سیمون از آن خانه نرفته بود احتمالا او در پایان قصه به عنوان داماد در کنار سیمین نشسته بود و لذا اکنون که وی در کنار راننده همکارش به عنوان همسر نشسته است معلوم نیست که آیا واقعا او را دوست دارد یا از سر اجبار و تنهایی تن به این ازدواج داده است.

یک دوگانگی دیگر هم در فیلم از حیث جنسیتی به چشم می‌خورد و آن هم وجود پیر زن ارمنی به نام شارلوت پطروسیان است که ماهایا پطروسیان نقش او را بازی می‌کند و بر خلاف سیمین که خیلی مهربان و خوش اخلاق است کمی خودخواه و حسود است و به خاطر همین حسادت زنانه و مادرانه نمی‌گذارد که فرزندش سیمون که به سیمین علاقمند شده است با وی ازدواج کند تا مبادا تنها شود. به همین دلیل است که به هر زنی که به سیمون نزدیک شود با سوءظن و بدبینی می‌نگرد و او را از خود می‌راند حتی اگر آن زن دختر خاله شوهردار سیمون باشد. واقعا نمی‌دانم که چه اصرار بود که کارگردان از ماهایا پطروسیان برای ایفای نقش پیرزن استفاده کند در حالی که حتی گریمش نیز به تصویر پیرزنانه از او کمک نمی‌کند و مخاطب دائم احساس می‌کند که او همان ماهایا پطروسیان جوان است که دارد نقش یک پیر زن را بازی می‌کند و این مساله خود به طنزی در تاکسی نارنجی تبدیل می‌شود از یک‌سو پطروسیان جوان به کاراکتر پیر بدل می‌شود و از سوی دیگر آزیتا حاجیان به زور گریم قرار است که جوان‌تر از سن خود تصویر شود. شاید اگر کارگردان جای این دو بازیگر را عوض می‌کرد بهتر می‌توانست به هدف خود برسد. نمایش‌های اضافی و خارج از متن در تاکسی نارنجی کم نیستند. موقعیت‌ها و سکانس‌هایی که هیچ ارتباط منطقی با درام نداشته و صرف برای تلطیف و طنز فیلم جهت خنداندن آنها مورد استفاده قرار گرفته این مساله به ویژه در ارتباط با خانم شارلوت و کارهای او بیشتر مصداق می‌یابد. بی‌مزه‌ترین صحنه آن به هدیه کردن قورباغه از طرف بچه‌ها برای شارلوت و حرکات موزیکالی که از وی برای خارج شدن قورباغه از پیراهنش می‌بینیم.

نگارنده معتقد است جذابیت‌های تاکسی نارنجی در تصویر غیرمتعارفی است که از یک زن در فیلم روایت می‌شود این‌که یک زن شغلی مردانه را انتخاب می‌کند و همکاران و هم‌صنفان او مردان هستند و روحیه مردانه در زندگی دارد. طنز و جذابیت داستان نیز در همیت تصویر غیرمتعارف نهفته است و مخاطب دائم در انتظار است تا سیمین را در موقعیت مردانه ببیند و عملکرد او را نظاره کند. نحوه مواجهه سیمین با این موقعیت‌ها و تفاوت رفتاری او با همکاران مردش رمز این جاذبه است. به همین دلیل تاکسی نارنجی را باید یک فیلم جنسیت محور دانست نه شخصیت محور چرا که شخصیت سیمین بدرستی پردازش نشده و بیشتر روی جنسیت او به عنوان یک زن مسافرکش که در موقعیت مردانه‌ای قرار دارد تاکید شده است. موقعیتی که مصائب یک زن سرپرست خانواده را به زبان طنز روایت می‌کند و صرف نظر از سویه‌های تراژدیک قصه به سرگرمی و خنده مخاطب فکر می‌کند. ضمن این‌که تاکسی نارنجی در اینجا بیشتر زرد رنگ به نظر می‌رسد.