یکشنبه, ۱۰ تیر, ۱۴۰۳ / 30 June, 2024
کدام کشور الگوی بهتری است؟
![کدام کشور الگوی بهتری است؟](/web/imgs/16/87/7yehz1.jpeg)
زمانی تجربه چین را سر مشق بحثهای توسعه اقتصادی و سیاسی قرار میدادیم تا انشای همیشگیمان در پاسخ: «کدامیک اولویت دارد: توسعه سیاسی یا اقتصادی» قابل خواندن باشد. این روزها هم که با رشک به ترکیه و امارات نگاه میکنیم. انگار سوال اول ما این نیست که: «چه میخواهیم باشیم؟» بلکه این است: «که میخواهیم باشیم؟»
در این بحث طبیعی است که تجربه سایر کشورها برایمان مهم میگردد و حتی گاهی فکر میکنیم انجام کارهایی که ایشان انجام میدهند، راه رستگاری ماست. چه آنوقت که رضاشاه پهلوی به تقلید از آتاتورک فرمان لباس متحدالشکل داد، چه آن موقعی که از microfinancing حرف میزنیم، بیآنکه بدانیم خوردنی است یا پوشیدنی. حالا از خودمان نمی پرسیم چه باعث موفقیت این کار میشود و چگونه ساختار بازاری برایش لازم است یا دلیل استفاده از آن چیست. هنوز هم در بحثها چه با سیاستگذاران و چه با دوستان: «در سایر کشورها هم اینطور میکنند» یا «مگر در بقیه جاهای دنیا اینکار را میکنند» حجت قاطع است.
در این دیدگاه دلایل موفقیت مهم نیستند، بلکه خود موفقیت است که مهم است. به همین خاطر هم کشوری مثل مالزی چشم ما را میگیرد، ولی درباره جایی مثل تونس یا مراکش حتی فکر هم نمیکنیم. درست است که تجربه مالزی و اندونزی جالب و آموزنده هستند، ولی صرف موفقیت این تجارب تضمینکننده موفقیت آنها در ایران نیستند. درست است هر دو کشور مسلمان هستند و این به جذابیت تجربه ایشان میافزاید، ولی آیا برداشتهای ما و ایشان از قوانین اسلامی یکسان است؟ مثلا سیستم بانکی این کشورها مساله بهره بانکی و اوراق قرضه را چگونه حل کرده است؟ قوانین اسلامی تا چه اندازه باعث تقدس حقوق مالکیت در آنها شدهاند؟ چند درصد از اقتصاد این کشورها توسط اکثریت مردم اداره میشود؟
چند سال پیش با یکی از اقتصاددانان برجسته مکزیکی که در بانک جهانی به کار مشغول بود، بحث میکردم. با هم از شباهتهای تجربه توسعه کشورهای آمریکای لاتین و ایران صحبت میکردیم. او میگفت که نیروهای محرک اقتصاد ما و نوع نگرشمان به مسائل اقتصادی به طور بینظیری شبیه این کشورها است. از نقطههای اشتراک به نقش دولت در اقتصاد، منفی بودن نگرش به سرمایهداران و اقتصاد بازار آزاد، تسلط تفکرات چپگرایانه در مسائل اجتماعی و اقتصادی و دلبستگی توده مردم به مذهب و نهادهای مذهبی اشاره میکرد، اما من تا بحال ندیدهام از متفکرینمان کسی به این شباهتها اشاره کند. جالب است که روشنفکران ما و مدیران ما در نظریه پردازی اقتصادی بهدنبال یک تئوری اقتصاد ایرانی هستند و مدام در حال نفی نظریات علم اقتصاد میباشند، چون آنها را ایدئولوژیک میدانند، اما در اجرا و یافتن راهکارهای توسعه به دنبال تقلید و کپیبرداری از سایر کشورها هستند، بدون آنکه زمینه و دلایل موفقیت آن سیاستها را در نظر بگیرند. شاید بهتر باشد اول بپذیریم که نه چین میشویم و نه ژاپن و نه مالزی، بلکه تنها میتوانیم بهترین ایرانی باشیم که میتوانیم باشیم. بعد بپرسیم چه باید بکنیم.
دکتر علی دادپی
مدرس و استاد دانشگاه
انتخابات انتخابات ریاست جمهوری سعید جلیلی مسعود پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری 1403 ایران انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ انتخابات 1403 ریاست جمهوری ستاد انتخابات کشور قالیباف
هواشناسی تهران فضای مجازی قتل آموزش و پرورش طلاق پلیس بارش باران سازمان هواشناسی سیل سلامت قوه قضاییه
بانک مرکزی بازنشستگان قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار حقوق بازنشستگان خودرو بازار خودرو بورس دولت سیزدهم دلار قیمت سکه
تلویزیون کتاب پردیس احمدیه رسانه ملی سینمای ایران سینما سید ابراهیم رئیسی رامبد جوان تئاتر فیلم سریال هنرمندان
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه جو بایدن روسیه فلسطین دونالد ترامپ جنگ غزه ترامپ ترکیه چین انتخابات آمریکا
یورو 2024 پرسپولیس فوتبال استقلال باشگاه پرسپولیس علیرضا بیرانوند بازی لیگ برتر آلمان تیم ملی فوتبال ایران باشگاه استقلال جواد نکونام
اینترنت عیسی زارع پور نمایشگاه الکامپ هوش مصنوعی وزیر ارتباطات فناوری فیبر نوری گوگل فیبرنوری مایکروسافت ایرانسل سامسونگ
پوست حافظه سکته مغزی فشار خون ویتامین بارداری ریزش مو