شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

رویكردی به دانش آفرینی


رویكردی به دانش آفرینی

مدیریت دانش همانگونه كه از نامش پیداست به معنی اداره كردن دانش موجود و نیز خلق و جذب دانش جدید است

در دنیای متلاطم و پرآشوب امروز كه لحظه به لحظه مباحث و علوم نوین در حال شكل گرفتن بوده و پایه های رقابت از افزایش كارآیی به سمت دسترسی به اطلاعات تغییر یافته است، دانش و اطلاعات، سازماندهی و بازیابی بجای آنها و در یك كلمه مدیریت دانش از ضروریات كار مدیریت است. مدیریت دانش همانگونه كه از نامش پیداست به معنی اداره كردن دانش موجود و نیز خلق و جذب دانش جدید است. نكته مهم اینكه تنها اكتفا به دانش موجود در عصر توسعه روزافزون دانش‌، هرگز راهگشا نیست و بنابراین مدیران برای عقب نماندن از حركت رو به جلوی سازمانهای رقیب ، مجبور به تشویق دانش آفرینی در شركتها‌یشان هستند.

این مقاله ابتدا به تشریح مقولات داده، اطلاعات مدیریت دانش و دانش آفرینی می‌پردازد و سپس به راه هایی برای دانش آفرینی یعنی ورودی سیستم های مدیریت دانش و در پایان به رابطه ورودی و خروجی این سیستم ها از طریق مارپیچ دانش اشاره می كند.

● مقدمه

جاری بودن تمایل به دانش و یادگیری در نفس بشر موجب شده است كه حتی در قرون ابتدایی نیز از آموختن چیزهایی كه برایش مفید بوده دریغ نكند. اما با گذشت زمان شاهد افزایش روز افزون اهمیت دانش و یادگیری در سیستمهای اجتماعی هستیم. بیهوده نیست كه تام استوارت در سال ۱۹۹۴ طی مقاله‌ای در مجله فورچون به شركتها یادآوری می كند كه به آنچه می دانند بیش از آنچه دارند اهمیت بدهند و پیتردراكر دانش را به عنوان پایه های رقابت درجامعه فراسرمایه باوری معرفی می كند.

اما در دنیای كنونی كه سازمانها با سرعت بی‌سابقه ای داده و اطلاعات تولید می‌كنند و به حق عصر اطلاعات نامیده شده است، هجوم انبوه اطلاعات و داده‌های گوناگون راه سختی را برای بهره‌وری و استفاده درست از آنها پیش پای بشر گذاشته است. در مقابله با دانش بی حد و حصر امروزه و برای بهره‌برداری از ارزش بالای دانش دو سوال اساسی مطرح می شود:

۱) چگونه چیزهایی را كه می دانیم درون یك پایگاه مفید دانش جای دهیم؟

۲) چگونه مستمراً پایگاه دانشمان را به روز كنیم تا قابل استفاده،‌ قابل دسترسی و متداول بماند؟

اول منجر به بحث مدیریت دانش می شود و پاسخ به سئوال دوم را باید در مبحث دانش آفرینی جستجو كرد كه این دو موضوع باید در ارتباط با یكدیگر- و نه بصورت جداگانه – بحث شوند. از این‌رو در این مقاله به بررسی مفاهیم مدیریت دانش و به صورت خاص، دانش آفرینی به عنوان ورودی سیستم و ارتباط آن با خروجیهای سیستم یعنی سیستم‌های یادگیرنده-یاددهنده و مربی پرداخته می‌شود.

▪ داده :

به یك سری واقعیتها، اعداد، حروف، علائم و حقایق اطلاق می شود كه ممكن است به‌‌صورت شفاهی یا كتبی وارد سیستم شوند.

▪ اطلاعات:

اطلاعات به داده هایی اطلاق می شود كه بین آنها رابطه منطقی برقرار شده و معنی و مفهوم خاصی را به ذهن متبادر می كنند. به گفته پیتر دراكر: «داشتن ارتباط و هدف، ویژگی اطلاعات است».

▪ دانش:

دانش مخلوط سیالی از تجربیات، ارزشها ، اطلاعات موجود و نگرشهای كارشناسی نظام یافته است كه چارچوبی برای ارزشیابی و بهره گیری از تجربیات و اطلاعات جدید به دست می‌دهد. دانش در سازمانها نه تنها در مدارك و ذخایر دانش، بلكه در رویه های كاری، فرایندهای سازمانی، اعمال و هنجارها نیز مجسم می شود.

به عنوان مثال برای درك بهتر این سه تعریف، را تصور كنید كه در یك شهر، شركت آب تصمیم بگیرد برای مطالعه روند مصرف شهروندان، از تمام قبوض آب كپی تهیه كند. در اینجا مجموعه مقادیر و اعداد و ارقام حك شده در قبوض، داده هستند. تهیه خلاصه ای از مقادیر مصرف آب بر حسب فصل، درجه حرارت و … داده ها را به اطلاعات تبدیل می كند. از میان این اطلاعات می‌توان به دانشی در مورد الگوی مصرف و چگونگی تاثیر عوامل مختلف بر آن برای برنامه ریزی آینده دست یافت.

همان‌طور كه از تلخیص داده ها اطلاعات و از پردازش اطلاعات، دانش حاصل می‌شود، دانش دارای این قابلیت است كه در همین مسیربه عقب بر گردد، یعنی با زیاد شدن یا قدیمی شدن اطلاعات، دانش ما حصل غیر مفید و غیرقابل استفاده شود. ذكر گفته آشیل در این مورد خالی از لطف نیست: «كسی عاقل است كه مطالب مفیدی بداند نه مطالب زیادی را».

● انواع دانش

دانش بر دو نوع است:

الف) دانش صریح

ب ) دانش ضمنی

▪ دانش صریح :

دانشی است كه قابلیت به رمز در آورده شدن را داشته باشد. این رمز می‌تواند در قالب نوشته، ركورد كامپیوتری و یا به هر شكل دیگری باشد.

▪ دانش ضمنی :

دانشی است كه در سطح ذهن افراد وجود دارد و رسمی كردن، به رمز درآوردن و نوشتن آن به سختی امكان پذیر است . بینشهای ذهنی، درك مستقیم و حس ششم دراین دسته قرار دارند.این دو دانش می توانند به صورتهای زیر به هم تبدیل شوند:

- دانش ضمنی به دانش ضمنی (اجتماعی كردن)

- دانش صریح به دانش ضمنی (درونی سازی‌‌)

- دانش ضمنی به دانش صریح (بیرونی سازی)

- دانش صریح به دانش صریح (تركیب) .

● مدیریت دانش

▪ مدیریت دانش :

“ هنر یا علم جمع آوری داده های سازمانی، تشخیص و درك روابط و الگوهای موجود و تبدیل آنها به اطلاعات قابل دسترسی و مفید و دانش ارزشمند است “ به صورتی كه به آسانی قابل پخش و بازیابی باشد.مدیریت دانش بسته به نوع دانش متفاوت خواهد بود. مدیریت دانش صریح، شامل یك روش سیستماتیك برای سازماندهی اطلاعات و در دسترس قراردادن و پخش آن و مدیریت منابع اطلاعاتی یكی از راههای آن است. اما چالش اصلی در مورد مدیریت دانش ضمنی است. مدیریت این نوع دانش به صورت ضد و نقیضی بحث شده است. این دانش در سر افراد نهفته است و بنابراین مدیر نمی تواند آن‌را مثل دانش صریح مدیریت كند.

برای مدیریت این دانش دو راه پیش پای مدیران گذشته شده است:

۱) تبدیل آن به دانش صریح از طریق مستندات، فرآیندها و بانكهای داده و … (كه البته كاملا عملی و مفید نیست، چون تبدیل كامل دانش ضمنی به دانش صریح میسر نیست).

۲) ارتقای جریان دانش ضمنی از طریق تعاملات و روابط قوی‌تر انسانی، ایجاد انگیزه و دادن پاداش به تسهیم دانش به‌منظور پخش دانش در سراسر سازمان و جلوگیری از محصور شدن دانش در ذهن تعداد كمی از افراد. این كار باعث می‌شود كه در صورت ترك سازمان توسط دانشگران، سازمان از دانش ضمنی و ذهنی آنها محروم نشود. در دیدگاه سیستمی دانش آفرینی و ساز و کارهای آن ورودی فرایند مدیریت دانش را تشکیل می دهند که درجات به‌کارگیری و بده بستان در بین آنها متاثر از خروجیهای این فرایند یعنی سازمان های یادگیرنده- یاددهنده و مربی است.

● دانش آفرینی

در این بخش به توضیح كوتاهی راجع به دانش آفرینی پرداخته می شود.حقیقت این است كه هیچ سازمان سالمی نمی‌تواند ادعا كند كه دانش كافی در اختیار دارد و با درك این مهم است كه تقریبا تمام سازمانهای موفق ضمن تعامل با محیط سعی در دانش آفرینی دارند. درواقع در حالی كه در مدیریت دانش با آموخته ها سرو كار داریم ، در دانش آفرینی روی ناآموخته ها سرمایه گذاری می‌كنیم تا به مزیت رقابتی در مقابله با رقبای هوشیار امروزی دست بیابیم.

«دانش آفرینی دوجنبه دارد:

۱) هستی شناسی

۲ـ)معرفت شناسی

▪ هستی شناسی :

دانش توسط افراد خلق می شود و سازمانها بدون افراد قادر به خلق دانش نیستند. نقش سازمانها در اینجا تنها نقش حمایتی و بستر‌سازی برای خلق دانش است. بنابراین دانش آفرینی سازمانی باید به‌عنوان فرایندی كه به‌صورت سازمانی دانش ایجاد شده توسط افراد را تقویت كرده و وسعت می‌دهد، تلقی شود.

▪ معرفت شناسی :

پولانی اهمیت دانش ضمنی را در شناخت بشری بسیار زیاد می داند. وی می گوید بشر دانش را توسط ایجاد و سازماندهی فعالانه تجربیاتش كسب می‌كند كه اكثر آنها به‌صورت نوشته (یا هر شكل مستند دیگر) در نمی آید. بنابراین دانشی كه می تواند در كلمات و اعداد نمایش داده شود، فقط نوك كوه یخ دانش است. پولانی می گوید “ما می‌توانیم بیشتر از آنچه كه می‌توانیم بگوییم، بدانیم.

● ساز و كارهای دانش آفرینی

۱) كسب دانش

دانشی كه شركتها در صدد كسب آن هستند ممكن است دانش تازه ای در دنیا نباشد اما برای آن شركت خاص، دانشی نو به شمار آید. مثلا شركت نفت بریتانیا جایزه «بهترین دزد سال» را به كسی می دهد كه بهترین نظرات را برای توسعه كاربردی شركت سرقت كرده باشد. برای این شركت و اكثر شركتها، مفید و كاربردی بودن دانش با اهمیت تر از نوبودن آن است. ضرب المثل اسپانیایی «دزدی خوب، نیمی از كار است»‌ به خوبی بیانگر مطلب فوق است. از مرسوم‌ترین راههای كسب دانش، خرید سازمان یا استخدام فرد یا افرادی است كه از دانش مورد نظر برخوردارند. شركتها به دلایل مختلف از جمله كسب درآمد بیشتر، دستیابی به بازارهای جدید و بهره برداری از تخصص مدیران ارشد، شركتهای دیگر را می خرند. اما مشكلاتی نیز بر سر راه خرید دانش وجود دارند از جمله این مشكلات، فرهنگ سازمانی است كه همواره بیش از دیگر منابع سازمانی در برابر انتقال دانش مقاومت می كند. مشكل دیگر عادتهای دیرین و منافع جاافتاده شركت خریدار است كه امكان استفاده از روشهای نو را تقلیل می‌دهد. در حقیقت دانش فقط در محیطی رشد می كند كه در آن ایجاد شده و این «چسبندگی» دانش به زادگاه خود به رقبا اجازه نمی دهد دانشی كه در محلی خاص و با صرف هزینه و زمانی زیاد به وجود آمده است. را به راحتی تصاحب كنند.از طرف دیگر هدف عمده شركتها از خرید دیگر شركتها، استفاده از دانش نهفته در اذهان یا محافل دانشگران است. اما هیچ روش دقیقی برای ارزشیابی و تعیین قیمت و ارزش این دانشها وجود ندارد. همچنین همیشه این احتمال وجود دارد كه دانشگران یا افراد با ارزش شركت پس از خریداری، سازمان رابرای همیشه ترك كنند و در نهایت هیچ اطمینانی وجود ندارد كه سازمانهای مستغنی از دانش بتوانند در مقابل تنشهای جذب سازمانی دیگرتاب بیاورند و خصیصه های جذاب خودشان را حفظ كنند.

۲) اجاره

راه دیگر دستیابی به دانش جدید اجاره آن است. یك روش رایج در این مورد، حمایت مالی شركتها از موسسه های پژوهشی یا دانشگاهها به ازای كسب حق استفاده از نتایج تحقیقات بلافاصله پس از به دست آمدن آنهاست. این روش دارای ریسك بالایی است. چون تشخیص زمان یا احتمال نتیجه بخش بودن آنها آسان نیست. اما یك سری معیارهای نه چندان كامل برای تصمیم گیری در مورد حمایت از یك موسسه تحقیقاتی وجود دارند كه عبارتند از: حیثیت سازمان یا شركت، كاركنان آن، موفقیتهای گذشته و نظرات كارشناسی متخصصان در مورد تحقیقات آینده.راه دیگر اجاره دانش، استخدام مشاور برای انجام پروژه است. شركت حق الزحمه‌ای را بابت تسهیم دانش مشاور با شركت به او پرداخت می‌كند. هر چند كه همیشه دانش قابل توجهی در موارد مشاوره رد و بدل نمی‌شود اما می‌توان در قالب قرارداد مشاوران را به این امر متعهد كرد.

۳) منابع متعهد

راه رایج دیگر برای دانش آفرینی درون سازمانها، ایجاد گروهها و واحدهای خاص این كار همچون واحدهای تحقیق و توسعه است. وظیفه این واحدها تولید دانش و انتقال آن به سطوح مختلف سازمان است. اما چون واحدهای تحقیق و توسعه در كوتاه مدت سودآور نیستند بسیاری از سازمانها به آنها توجه كافی نمی‌كنند. موضوع مهمتر اینكه در صورت عدم انتقال دانش خلق شده به سطوح كاربردی سازمان، تمام تلاش واحدهای دانش آفرین، بی ثمر می ماند.

۴) همجوشی

بنابه قانون معروف مجوشی ۲>۱ + ۱ است كه در سیستمهای انسانی دانش‌گرا این مقدار اضافه شده به دو، دانش خلق شده است. هر گاه افرادی با دیدگاههای مختلف در زمینه ای خاص فعالیت كرده و یا به بحث و تبادل نظر بپردازند به احتمال زیاد به كشفیات جدید و جالبی دست خواهند یافت. اما باید به این موضوع توجه داشت كه هرج و مرج كامل نیز خلاق نیست،‌ بلكه باید یك سری پیش زمینه‌هایی برای برخورد خلاق وجود داشته باشد. از جمله اینكه اعضای گروه باید بتوانند با استفاده از زبان مشترك به خوبی یكدیگر را درك كنند وجود مقداری دانش مشترك نیز می تواند باعث تحقق بهتر همكاری شود.

منابع

۱. Bajaria,H.J., "Knowledge Creation and Management:Inseperable Twins", Total Quality Management, ۲۰۰۰, Vol. ۱۱, Issue ۴-۶.

۲. Delic, Kemal A. Lahaix, Dominique, "Knowledge Harvesting, Articulation,and Delivery" , Hewlett_Packard Journal,۱۹۹۸, Vol. ۴۹, Issue ۲.

۳. Hatten, Kennet. Rosenthal, Stephen, "Creating Knowledge through Experiments" , Knowledge Management Rewiew, ۲۰۰۰, Vol ۳, Issue ۴.

۴. Kershberg, Lany, "Knowledge Management in Heterigeneous Date Warehouse Environment", ۲۰۰۱.

۵. Loshin, Pete , "Knowledge Management" , Computer World, ۲۰۰۱ , Vol ۳۵, Issue ۴۳.

۶. Marwick,A.D.,"Knowledge Management Technology" , IBM System Journal, ۲۰۰۱, Vol. ۴۰, Issue ۴ .

۷. Morey, Daryl;Mayburg,Mark; Thuraisingham,Bhavani, "Knowledge Management", Massachusetts Institute of Technology,۲۰۰۰.

۸. Nonaka , I ., "How Organizations Learn", International Thamson Business Press, ۱۹۹۶,P.P.۱۸_۳۱ .

-۹ الوانی.سید مهدی،"سازمان های یاددهنده نسل جدید سازمان های یادگیرنده".مدیریت وتوسعه.شماره ۱۸.صفحات۸-۱۷. ۱۳۸۲.

-۱۰ تامس.اچ.دانپورت و لارنس پروساک، " مدیریت دانش" ، دکتر حسین رحمان سرشت،انتشارات شرکت طراحی مهندسی قطعات ایران خودرو، ۱۳۷۹.

_ سیدمحمود زنجیرچی: دانشجوی دكترای مدیریت صنعتی – گرایش تولید – دانشگاه شهید بهشتی

_ مژده ربانی : دانشجوی كارشناسی ارشد مدیریت صنعتی – گرایش تولید – دانشگاه شهید بهشتی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.