جمعه, ۱ فروردین, ۱۴۰۴ / 21 March, 2025
آیا اتوپیای صلح را می توان به واقعیت تبدیل کرد

دلایل امپریالیستها برای حمله به کشورهای هدف چه چیزهایی است؟. یکی داشتن و یا تلاش برای داشتنِ سلاحهای مخرب کشتار جمعیست که در صدر آن بمب اتمی قرار دارد. دوم کمک این کشورها به گروههای تروریستی، البته با تعاریفی که آنها از این گروهها دارند. سوم ابراز عدم اعتماد به این کشورها در رابطه با بیثبات کردن کل جهان است که به نظر آنها این کشورها هر لحظه ممکن است آشوبی بهوجود آورند که از کنترل اربابان جهانی خارج شود و جهان و یا بخشی از آن را به نابودی بکشاند. آنان از فقدان دموکراسی نیز در این کشورها بسیار میگویند که نباید به این پُرگویی آنان در این مورد و هر موردِ دیگر... دل خوش نمود، چرا که بسیار هستند کشورهایی که هم اکنون زنان از کمترین حقوق اجتماعی برخوردار نیستند و جامعهی آنان بهصورت قبیلهای و امیری اداره میشود، اما آمریکا آنان را دوست و متحد خود میشناسد و به دموکراسیِ فانتزی خود در آن کشورها کاری ندارد!!
اینها کلیترین و عمدهترین دلایل امپریالیستها برای تهاجم به کشورهای هدف است که متأسفانه همین امپریالسیتها موفق بودهاند تا در مواردی نظیر افغانستان و عراق برای دلایل خود مستمسکهای لازم را بهوجود آورند و به طور نسبی مردمانشان را نیز متقاعد کنند.
اکنون سخن این است که آیا وسایل لازم و کافی وجود دارد که بر بطلان این دلایل امپریالیستها مهر تأیید بگذارد؟ چرا که اگر چنین وسایلی باشد و بتوان آن را به خدمت گرفت، نه تنها امپریالیستها در اثبات دلایل خود به ملتهای جهان دچار مشکل شده و عملاً قادر نخواهند شد تا بر طبل جنگ بکوبند بلکه بهکارگیری آن وسایل با چنان کاراییاش، ملل جهان را به سوی محاصرهی هرچه بیشتر امپریالیسم جریتر و متمایلتر خواهد کرد، که البته همهی این فرآیند به گونهای پیش خواهد رفت که اینبار توپ به زمینِ کشورهای متجاوز خواهد افتاد و تنها تفاوتش با قبل در این است که ملتهای قرن بیست و یکمی تنها و فقط با جنگهای مسلحانهی رهاییبخش نیست که بتوانند باد امپریالیسم را خالی کنند.
این وسایل که بتوان با آن دست امپریالسیتها را رو کرد و آنها را به عقبنشینی واداشت و جهان را به سوی تمدن ذاتی بشریاش به پیش برد چیست؟ این وسایل چیزی نیست جز همان ابزارهایی که امپریالیسم آنها را برای تحمیق خلقها بهکار میگیرد و بهخوبی دارد از آنها استفاده میکند که ما نیز میتوانیم از آنها در راستای رشد و پویایی همهی مردمان جهان بهرهگیری کنیم: آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، سازمان ملل متحد، نهادهای پرُشمار وابسته به سازمان ملل، NGO های مستقل که در تمام حوزههای امور بشری فعال هستند و... اضافه برآن ما نفی استثمار و برقراری عدالت را نیز میتوانیم به آن بیافزاییم.
شیوهی استفاده از این وسایل نه تنها مشکل نیست بلکه بسیار کارا و پُر طرفدار نیز هست. برای مثال و بر فرض محال اگر رژیم دیکتاتور صدام حسین و سازمان رهبری عراق بهجای اینکه جهانی را بیجهت با خود رودررو کند و با کارهایش مجوز حضور نظامی آمریکا را صادر نماید، نظریهی نظارت برکشورها توسط سازمان ملل را میداد و خود به عنوان اولین کشور، بررسی همهجانبهی آن نهاد بینالمللی را در رابطه با نحوهی ادارهی کشورش میپذیرفت، آیا آمریکا میتوانست به کشور عراق حمله کند؟ آیا همهی این وقایع پس از اشغال عراق آن هم پس از دهها هزار کشته و میلیاردها خسارت مالی به مردم عراق و دیگر کشورهای درگیر، که هماکنون هم ادامه دارد، رخ میداد؟
امروز بهجای اینکه سازمان ملل بر ادارهی عراق نظارت داشته باشد، آمریکا و متحدانش دارند آن کشور را غارت و سرپرستی میکنند و تمام نیروهایی که صدام با زور و دیکتاتوری به آنها اجازهی حضور سیاسی و اجتماعی در جامعهی خودشان را نمیداد، هماکنون دارند با نیروهای آمریکایی برای ادارهی کشور خود، بهاصطلاح، همکاری میکنند، و دیگر ماجراها و فجایعی که گویی پایانناپذیر بهنظر میرسد...
در شرایطی که ماشین جنگی امپریالیستها بیش از هر زمانِ دیگری نیاز بهحرکت پیدا کرده است و دارد منطقه و جهان را به نابودی تهدید میکند. در شرایطی که امپریالیسم آمریکا تئوری خاورمیانهی بزرگ را به بهانهی «واژهی دموکراسی خواهیاش» مدون نموده و دارد مرحله بهمرحله اهدافِ شومِ امپریالیستیاش را بهپیش میبرد. در شرایطی که دیگر برکسی پوشیده نیست که استراتژی امپریالیسمِ آمریکا محدود به بلعیدنِ خاورمیانه نیست، چراکه حرکتِ او بهسوی روسیه، چین و اروپا نیز قابل مشاهده است و در یک کلام امپریالیستهای آمریکایی و وابستگانِ انگلیسی و دیگر متحدانِ آنان دارند اهدافِ کوتاه مدت و بلند مدتِ خودشان را بههم پیوند میزنند و میخواهند گام بهگام مسیر حرکتشان را از هر مانعی پاک سازند... باید که تمامِ نیروهای ضدِ امپریالیسم در راستای افشای اهداف آنان بکوشند و مهمتر این که آلترناتیو مناسب و کارایی را در مقابله با امپریالیسم سازماندهی کنند. و بر همین اساس است که بهنظر میرسد باید با هر وسیلهی ممکن جلوی جنگافروزیهای امپریالیستها را گرفت و اجازه نداد تا آنان با فریب و خدعه ملتهای خود و دیگر ملتها را به بهانهی «آزادی و دموکراسی» به راه مرگ رهنمون شوند و با هزینهی ملتها، جهان را بهورطهی نابودی و یا بردگی سوق دهند.
نظریهی تقویتِ سازمان ملل و تئوری نظارت کشورها توسط این سازمان، هرگونه شک و تردید را برای همهی کشورها در رابطه با نیات پنهانی هر کشوری بیپایه میسازد. زیرا کشوری که پایبند اصول و میثاقهای سازمان ملل است، هیچگونه وحشتی از هیچ نیرویی، چه داخلی و چه خارجی، نخواهد داشت. چرا که این سازمان ملل متحد است که وظیفه دارد کشورهای خاطی را سربهراه کند وپاسخ هر تجاوز احتمالی را بدهد.
در این زمانه که قدرتهای امپریالیستی، بیرقیب، بههر سو که بخواهند میتازند. در این زمانه که آنها بهراحتی و با اهرمهایی که در اختیار دارند، تودههای ملتها را میفریبند وبه حساب کیسههای تهی شدهی همین ملتها خرج جنگها و سرکوب کشورهای هدف میکنند... بهترین گزینه برای خلعسلاح کردن امپریالیسم، تقویت سازمانهای جهانی، بهویژه سازمان ملل متحد است که میشود در راستای حقوق دموکراتیک ملتها، عدالت، حقوق بشر، نظارت این سازمان در انتخابات هرکشوری،... و بالاخره ساختارسازی نوین این سازمان برای بقا و استمرار منطقی و برقراری عدالت همگانی برای نوع بشر را در دستور کار همهی کشورها، بهخصوص کشورهای هدف قرار داد تا عملاً این کشورها باشند که هرگونه ابزار تهاجم را از دست امپریالیستها بگیرند و آنان را مجبور به اطاعت از حقوق واقعی انسانها نمایند.
براساس تمامی آنچه آمد میتوان باور کرد که اگر کشور عراق با حضور نه آمریکا بلکه سازمان ملل موافقت میکرد و میپذیرفت که تحتنظر این سازمان انتخابات دموکراتیک داشته باشد و این سازمان برای رفع شبهات در تمام زمینهها تحقیق کند، شک نباید کرد که تهاجمی علیه آن کشور صورت نمیپذیرفت و حاصل آن نابودی دهها هزار انسان، میلیاردها دلار خسارت مالی، گسترش سرسامآور تروریسم جهانی و هزاران خسارت و عوارض دیگر نمیبود.
کشور عراق میتوانست تمامی اهرمهای دموکراتیک سازمان ملل را در راستای نقشبرآب کردن توطئههای امپریالیسم به کار گیرد و با استفاده از آن اهرمها افکار عمومی جهانی را متوجهی نیات غارتگرانهی امپریالیستها کرده و با ارایهی پیشنهادهای لازم برای ساختاسازی سازمان ملل متحد، پیشگام در آغازگری یکی از بهترین شیوههای انسانی مناسبات بشری باشد. این پیشنهادها میتوانست شامل موارد ذیل باشد:
۱. سازمان ملل باید بر اساس شناخت صحیح از شرایط نوینِ جهانی اصلاح شود.
۲.یكی از عمدهترین مواردِ اصلاحی، مسألهی حقِ وتوی پنج عضو اصلیِ موجود است كه باید متناسب با شرایط جدید جامعهی جهانی تعریف گردد. حذفِ حقِ وتو با لحاظ كردنِ وزنِ آرای هر كشور نسبت به جمعیتِ آن بهترین گزینه بهنظر میرسد.
۳. برای مبارزه و محو تروریسم در جهان باید مناسباتی عادلانه بین كشورهای شمال و جنوب ، براساس منافع جهانی، تعریف شود
۴.تمام كشورهای درگیر در جنگ موظف به پذیرش آتشبس فوری شوند.
۵.هیچ كشوری نباید در هیچ كشوری مداخلهی نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی كند .
۶.هیچ كشوری به بهانهی منافع ملی و ایدئولوژیكی خود حق ندارد در هیچ كشوری عوامل توطئه پرورش دهد.
۷. تمام اختلافات ملی در یك كشور و با دیگر كشورها باید از طریق گفتگو و تحت حكمیت سازمان ملل حل و فصل گردد.
۸.سازمان ملل متحد به مثابه پارلمان جهانی از قدرت اجرایی برخوردار شود .
۹.سازمان اتلانتیك شمالی، ناتو، منحل و یا با نامی دیگر تحت ادارهی سازمان ملل درآید و تمام كشورهای عضو به آن ملحق شوند. این نهاد به مثابه قدرت اجرایی سازمان ملل رسمیت یابد.
۱۰. اقتصاد و تجارت جهانی بر اساس نزدیكتر كردن فاصلهی كشورهای ثروتمند با كشورهای فقیر سازماندهی، آزاد و جهانی شود.
۱۱. شوونیسم، برتری و امتیازهای ملی، نژادی، و چیزهایی از این دست در تمام كشورها ممنوع و فاقد ارزش شناخته شود.
۱۲.تمام دولتهای عضو موظف به اجرای حقوق مدنیِ تعریف شدهی جهانی سازمان ملل شوند.
۱۳.در تمام كشورها آزادی بیان، مطبوعات، احزاب، اتحادیههای كارگری و غیره به رسمیت و به اجراء درآید. هیچ گزینشی در این امور مانع حقوق ملتها نشود و به مردم هر كشور اجازهی حق انتخاب داده شود.
۱۴انتخاباتِ ریاست جمهوری و پارلمانها در تمام كشورها با نظارت سازمان ملل انجام شود، چرا كه مشروعیت نمایندهی هر كشور باید برای سازمان ملل كه قدرتی فرا ملی دارد و تمام ملل را نمایندگی میكند اثبات و مورد تأیید قرار گیرد.
۱۵. قوانین بازدارنده حقوق فردی و اجتماعیِ مردم تمامِ كشورهای عضو براساس حقوقِ شناخته شدهی بینالمللی از درجهی اعتبار ساقط شود.
۱۶. حقِ اعتراض ، مخالفتِ مسالمتآمیز، اعتصاب ، اجتماعاتِ اعتراضی برای تمام مردم كشورها قانوناً برقرار و رعایت گردد.
۱۷. همهی كشورهای عضو موظف شوند زندانیهای سیاسی را در تمام كشورها آزاد سازند و تمامِ مهاجران و تبعیدیهای سیاسی در تمام كشورها بدون هیچ قید و شرطی مورد عفو جهانی در كشور خود قرار گیرند.
۱۸. سازمان ملل مبارزه مسلحانه را در تمام كشورها بهمثابه اعمال تروریستی تلقی و مبارزه با آن را توسط قدرت اجراییاش اعمال نماید.
۱۹.هیچ كشوری حق اعلام جنگ علیه هیچ كشوری را نداشته باشد و نباید جنگی را آغاز نماید. بهخاطر منافع جهانی، سازمان ملل باید جنگ افروز را سرجای خود بنشاند و كشور متجاوز را تنبیه كند.
۲۰ بودجهی نظامی كشورها در سقف تعیین شده از طرف سازمان ملل، توسط كشورها در اختیار آن سازمان قرار گیرد و براساس استانداردهای تعریف شده از سوی سازمان ملل، در صورت نیاز، تنها نیروهای نظامیِ آن سازمان در كشورها مستقر شوند.
۲۱. سازمان ملل حق نظارت، قضاوت و تصمیمگیری و اجرا در باره تمام اموری را كه از تصویب آن میگذرد، در تمامِ كشورها دارا باشد.
بگذار همهی صلحدوستانِ جهان نسبت به موارد فوق اندیشه کنند و با ارایهی دیگر پیشنهادها برای ناکام گذاشتنِ امپریالیسم در شعلهور کردنِ جنگ در هر نقطهای از این جهانِ بحرانزده، جبههی صلحدوستان را مستحکمتر سازند. باشد که با تفهیم ضرورت صلحِ پیروزمندانه برای بشریت و آرزوی نیکبختی برای جامعهی جهانی، بتوانیم «اتوپیای صلح» را در این زمانهی هاری و وحشیگری امپریالیستها بهواقعیت تبدیل کنیم.
هادی پاکزاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست