شنبه, ۹ تیر, ۱۴۰۳ / 29 June, 2024
مجله ویستا

نگاه کن! ما آگاهانه ایستاده‌ایم


نگاه کن! ما آگاهانه ایستاده‌ایم

فرصت‌های اندک، حالا اندوخته‌های عمیقی را برای زنان به‌جا گذاشته ‌است. زنان ایران آگاه شده‌اند و این آگاهی عقب‌گرد ندارد، حتی اگر فضاهای اجتماعی بسته شود، اشتیاق زنان برای …

فرصت‌های اندک، حالا اندوخته‌های عمیقی را برای زنان به‌جا گذاشته ‌است. زنان ایران آگاه شده‌اند و این آگاهی عقب‌گرد ندارد، حتی اگر فضاهای اجتماعی بسته شود، اشتیاق زنان برای مشارکت‌اجتماعی کم نمی‌شود.زنان ایرانی پای در راهی گذاشته‌اند که بازگشتی ندارد.زنان می‌خواهند در این راه، ۳۶۵روز سال، هم از آن زنان باشد و هم مردان، نیمی از صندلی‌های مدیریتی از آن زنان و نیمی دیگر از آن مردان باشد.

۳۵۸روز سال از آن مردان است، مناصب و صندلی‌های مدیریتی برای مردان است، حتی کوه‌ها و دریاها هم در دست مردان است، خب در این شرایط بهترین حالت این‌است که تنها ۷روز سال، تعداد کمی صندلی و منصب و بخشی از کوه‌ها و دریاها از آن زنان باشد، تا بعد مردان با صدای بلند در هر تریبونی، زن را «مظهر محبت، لطف و عشق الهی»، «مدیر خانواده»، «انسان‌ساز» و «جامعه‌ساز» بدانند و بعد برای زنان طرح بریزند که زنان باید ساعت کمتری را در محل کار صرف کنند، فرزندان خود را به مهدکودک نفرستند، برای ازدواج مجدد همسران خود تلاش کنند، ازدواج‌ موقت را به‌عنوان راهی برای زندگی قبول کنند و به‌جای تحصیل در دانشگاه‌ها، همسر خانواده‌ای باشند که برای افزایش نسل ایرانیان بچه‌ می‌زاید.

این حکایت‌ها هر روز با عناوین مختلف، از زبان مدیران متفاوت مرور می‌شود، چون مدیران فکر می‌کنند که با افزایش آگاهی زنان بعد از تحصیل مرد خانه‌نشین و ساختار خانواده متزلزل می‌شود. افزایش ورود زنان به دانشگاه‌ها، بحران‌ خوانده می‌شود و خانه‌نشینی مرد، زن را موفق و خانواده را از نقش محوری او بی‌بهره می‌کند، فرزندان کمتری تربیت می‌شوند و نسل آینده کم‌ جمعیت می‌ماند.

اما واقعیت این‌است که افزایش آگاهی زنان بحران نیست، چون زن همان بازیگر اصلی جامعه و خانواده، سرمایه اجتماعی، سرمایه‌ای که برای رشد فرهنگ‌عمومی بسیار تلاش می‌کند، با اشتغال خود در مناصب تخصصی، برای پویایی اقتصاد حرکت می‌کند.

ایران کشوری است که مدیران آن در خارج از مرزهای ایران، با گردنی افراشته به شاخص‌های توسعه آن افتخار می‌کنند، مدیرانی که اگر خوب نمودارها و آمارها را نگاه کنند، می‌ببینند که رشد تصاعدی ورود زنان به دانشگاه و کسب مدارج بالای علمی، حضور در سطوح مدیریتی و تصمیم‌گیری در دوره‌های قبل یکی از مهمترین دلایل این افتخار است.

وضعیت امروز زنان، هدیه‌ نیست که پس گرفته شود، جایگاه امروز زنان، نتیجه تلاشی است که زنان بعد از شکستن سقف‌های شیشه‌ای به آ‎ن رسیده‌اند. رسیدن به این جایگاه، نه از برنامه‌های «کنترل ساعت‌کاری زنان»، نه از «محدودیت‌های جنسیتی در ورود به دانشگاه‌ها»، «تشویق دختران به ازدواج‌ زودهنگام» و «تشویق زنان به ازداج‌موقت» به‌دست آمده، بلکه این جایگاه با استفاده دقیق و مناسب از فرصت‌های اندکی که در مقاطع مختلف تاریخ‌ ایجاد شده به‌دست آمده است.

فرصت‌های اندک، حالا اندوخته‌های عمیقی را برای زنان به‌جا گذاشته ‌است. زنان ایران آگاه شده‌اند و این آگاهی عقب‌گرد ندارد، حتی اگر فضاهای اجتماعی بسته شود، اشتیاق زنان برای مشارکت‌اجتماعی کم نمی‌شود.زنان ایرانی پای در راهی گذاشته‌اند که بازگشتی ندارد.زنان می‌خواهند در این راه، ۳۶۵روز سال، هم از آن زنان باشد و هم مردان، نیمی از صندلی‌های مدیریتی از آن زنان و نیمی دیگر از آن مردان باشد.

ساناز الله‌بداشتی