یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
دیندار سیاست مدار
مرحوم مدرس(ره) مانع بزرگی بر سر راه سوکولاریزه کردن ایران توسط حکومت پهلوی اول بود. زیرا وی سرسخت بود، بر سر منافع ملی ایستادگی میکرد، به همین خاطر او را به زندان انداختند، ترور کردند، تبعید نمودند و در آخر به دست قلدری مثل رضا خان با دهان روزه در ماه رمضان شهیدش کردند.
رجالی که جرات و ایمان مدرس را نداشتند، تا یک کلمه حرف میزدند با چشم غرهای از طرف اربابان خارجی مواجه میشدند و فورا سکوت میکردند. (خطبههای نماز جمعه رهبر معظم انقلاب مورخ ۱۴ /۱۱ /۱۳۷۳)
مدرس یکی از فقها و مجتهدین عصر قاجار و پهلوی بود که هر دو فضای اجتماعی وسیاسی ایران آن عصر را بهخوبی درک کرد و جزو آن دسته از روحانیون میباشد که به اوضاع جهانی آگاهی داشته و با اندیشه صاحبنظران غربی هم آشنا بود. کسی که کتابهای تاریخ شاردن، روح القوانین مونتسکیو، شهریار ماکیاولی را مطالعه کرد و در دورهای، به عنوان یکی از فقهای برگزیده، از میان بیست فقیه تراز اول، وارد مجلس شد، تا نظارت مجلسی را که محصول انقلاب مشروطه است، عهده دار باشد. او بعدها نیز به عنوان وکیل اول مردم تهران وارد مجلس شورای ملی شد و ثمرات زیادی را برای ملت ایران به ارمغان آورد.
مدرس کسی بود که مشکل ایران را در دو چیز عمده و اساسی مشاهده میکرد، یکی در استبداد، که باعث ناتمام ماندن اهداف انقلاب مشروطه، از دست رفتن قدرت پارلمان، بازگشت قدرت از پارلمان به پادشاه و منصب پادشاهی و ترویج تفکر فضیلت طلبی میشد، بنابراین تلاش میکرد که استبداد را نابود کرده و بر این باور بود که در هر صورت، باید قوانین اسلامی جاری و ساری شود و برای اجرای قوانین اسلامی نظام میتواند مشروطه باشد و هم میتواند جمهوری باشد، البته نه جمهوری تقلبی رضاخانی و استدلال میکند که مشکل حکومت در عصر غیبت میتواند جمهوری باشد.
خلاصه اینکه راه حلی که شهید برای مشکل اول و رهایی از آن ارائه میکند، این است که دین از سیاست نباید جدا باشد، چرا که وقتی ملت مسلمان ایران و اندیشمندان مسلمان از سیاست فاصله گرفتند و تفکر جدایی دینی از سیاست ترویج یافت، بر این اساس، نااهلان بر روی کار آمدند و مشکلاتی برای ایران آفریدند که از آن جمله، مشکلات استبداد میباشد. فلذا تنها راه نجات از این مشکل، اعتقاد نظری و عملی به ادغام و عینیت دین و سیاست و حضور فقها و اندیشمندان مسلمان در صحنه سیاسی میباشد. و مشکل دوم را در سلطه بیگانگان و وجود سیاست ایجابی در ایران میبیند و بر این اعتقاد است که تمام گرفتاریها بهخاطر این است که عدهای وطن فروش با اجانب همکاری کرده و در صدد فروش ایران هستند و باعث بدبختی و عقب ماندگی ایرانیان شدهاند و طرفداری از انگلیس و روس میکنند و «انگلوفیل» بازی و «روسوفیل» بازی در میآوردند. در چنین فضای اجتماعی و سیاسی است که مدرس سیاست سلبی و موازنه عدمی را مطرح میکند که بعدها الگویی برای دیگران، از جمله رهبران نهضت ملی کردن نفت ایران میشود و شهید مدرس با اینکه به سیاست سلبی در سیاست داخلی و خارجی اعتقاد دارد، ولی هیچ وقت بر این باور نیست که سیاست عدمی یعنی عدم ارتباط با دیگران، بلکه کشوری را قوی میداند که کشورش به همه سو در داشته باشد و در عین استقلال، بتواند از فن و تکنولوژی دیگران هم استفاده و بهره ببرد.
به هر رو در این گفتار کوتاه به دو ویژگی از چندین ویژگی مهم این مرد بزرگ و مبارز خواهیم پرداخت. ویژگیهایی که هر کدام به نوبه خود میتواند در صورت موجود بودن در هر فردی او را قابل تکریم و احترام بکند.
● شجرهای درخشان
آیتالله مدرس بر حسب نسب نامهای که آیتالله مرعشی نجفی تنظیم نمودهاند از سادات طباطبایی بوده و نسبشان پس از سی و یک پشت به امام حسن مجتبی (ع) میرسد. سید اسماعیل طباطبایی که از مشهورترین این خاندان در منطقه زواره و اردستان به شمار میرفت با خدیجه دختری که از طایفه سید سالار زواره بود، ازدواج کرد. ثمره این پیوند پاک، کودکی بود که نامش «سید حسن» بود و در سال ۱۲۸۷ هجری قمری( ۱۲۴۹ شمسی) در سرابه کچو از توابع اردستان استان اصفهان دیده به جهان گشود. سید اسماعیل او را از باب تربیت در سن شش سالگی به قمشه هجرت داد زیرا جد سید حسن (میر عبد الباقی) که از زهاد زمانه محسوب میشد در قمشه به تدریس مشغول بود. و پدر آرزو داشت که فرزندش چون خود او مراتب زهد و پاکدامنی و فضیلت و تقوی را نزد بزرگ خاندان فرا گیرد. او مقدمات فارسی و عربی را نزد جدش آموخت. و از همان ابتدا زندگی ساده و بیآلایشی داشت، چهارده ساله بود که جدش وفات یافت و بر حسب توصیه او برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و مدت ۱۳ سال در حوزه علمیه اصفهان به فرا گرفتن علوم اسلامی مشغول بود و با پشتکاری تمام صرف و نحو و منطق و بیان را نزد استادانی از جمله مرحوم میرزا عبد العلی هرندی و در محضر آخوند ملا محمد کاشی کتاب شرح لمعه در فقه حکمت و عرفان را نیز نزد میرزا جهانگیر خان قشقایی آموخت. بنا به گفته خودش در این مدت ۱۳ سال از محضر بیش از ۳۰ استاد بهره برد. بعد از آن جهت ادامه تحصیل به عتبات عالیات مهاجرت کرد و در نجف در مدرسهای منسوب به صدر سکونت اختیار کرد و با حاج میرزا شیخ حسن علی اصفهانی هم حجره شد. او میگوید: در درس اکثر علمای آن دیار شرکت نمودهام ولی غالب تحصیلاتم در نجف نزد دو دانشمند پر آوازه، آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و آخوند سید کاظم یزدی بود
● شهره به شجاعت
در باب شجاعت و بیباکی او میتوان گفت آنچه در زندگیمدرس مهم است این است که او هیچ وقت نه دنبال منافع شخصی بودهو نه از ترس فلان شخصیت دست به کاری زده است. تهور و جسارتاو را میتوان در نامهای که به احمدشاه مینویسد مشاهده کرد. اومینویسد:
«شهریارا خداوند دو چیز را به من نداده، یکی ترس و دیگری طمعو هرکس با مصالح ملی و امور مذهبی همراه باشد من هم با اوهمراهم والاّ فلا.»
البته این جمله شهید مدرس فقط در حوزه نظر و شعار باقینمیماند، بلکه در رفتار سیاسی او هم نمود پیدا میکند؛ چراکه مدرسدر طول زندگی خود هیچگاه به خاطر از دست دادن جا و مقام خودنهراسید و عقیده درست خود را اگرچه مخالف صاحبان قدرت بود،قربانی نکرده و آن را اظهار و ابراز میداشت.
به عنوان نمونه در مخالفت با جمهوری رضاخانی و مخصوصاً درمخالفت با اعتبارنامه نمایندگان دوره پنجم در سال ۱۳۰۳-۱۳۰۲ درمخالفتی که با اعتبارنامههای بعضی از نمایندگان میکند، وقتی «تدین»در مقابل مدرس قرار میگیرد و میگوید مدرک بدهید. مدرس میگوید:
«من اظهارعقیدهام را میکنم شما هم رأی بدهید... بنده عقیدهام رااظهار میکنم و لو مخالف با تمام افراد روی زمین باشد.»
به خاطر این نترسی و شجاعت او است که ملکالشعرای بهار او رامرد عجیب میخواند و میگوید: «... این مرد عجیب سیدحسن مدرس بود. به تهران آمد و در مجلسدوم جزء حزب اعتدال بود و در بین مجلس دوم و سوم دردیکتاتوری ناصرالملک در یکی از مجالس عمومی که دولت ونایبالسلطنه به منظور سیاسی تشکیل داده بودند، سید حسن مدرسنطقی کرد که مجلس به آن بزرگی به هم خورد و نطق به هواداریقانون اساسی و بر ضد خیال ناصرالملک شد.»
● شهادت در افطار
۱۶ مهرماه ۱۳۰۷ پاسی از شب گذشته بود. ماموران نظمیه با فرماندهی «درگاهی» رئیس شهربانی به خانه مدرس ریختند و آن بزرگوار را توقیف و در همان شب به دامغان بردند و از آنجا او را به شهر خواف در خراسان تبعید کردند. زندگی مدرس در خواف سخت و دشوار بود. در نامهای که از خواف به طور پنهانی برای یکی از دوستان خود فرستاد، نوشت:«حتی از نظر نان هم در مضیقه هستم و برای خفتن حتی لحافی هم ندارم» مدرس در اواخر اقامت خود در خواف به سختی ناتوان و ضعیف شده بود. بینایی یکی از چشمانش را از دست داده بود و پشتش خمیده و دردمند شده بود. با این حال مدرس زندگی سخت دوران تبعید را به سازش با ستمکاران ترجیح میداد. در مدت اقامت او در خواف رضاشاه دو بار سپهبد امانالله جهانبانی را به دیدن او فرستاد و به او پیغام داد که اگر از سیاست دست بردارد و فقط به مسائل مذهبی بپردازد اورا آزاد خواهد کرد. رضاشاه پیشنهاد کرده بود که مدرس سرپرست آستان قدس و حرم امام رضا(ع) شود یا به عراق برود و آنجا بقیه عمرش را به عبادت و تحصیل علم بپردازد. مدرس در هر ۲ بار به سپهبد جهانبانی گفت:«به رضا خان بگویید:اگر من از تبعیدگاه خارج شوم باز همان حسن هستم و شما نیز همان رضا. من تا آخر عمر خود با شما مخالفت خواهم کرد.»
اهالی خواف، مدرس را بسیار دوست میداشتند. به همین خاطر بود که ماموران رضا شاه او را در خواف به شهادت نرساندند و به کاشمر منتقل نمودند.سید حسن مدرس پس از ۹ سال اسارت در خواف به دنبال اجرای نقشه شیطانی رضا شاه به کاشمر انتقال یافت، دشمن گویا از این غریب تبعیدی و پیکر استخوانی بیش از پیش به وحشت افتاده بود. بدین منظور کمر به قتلش بست. اقتدار نظام (رسد بان اقتداری)رئیس شهربانی کاشمر از اجرای قتل مدرس خودداری میکند و میگوید:«من برای آسایش و امنیت مردم استخدام شدهام، نه برای آدمکشی» سپس شبانه به سوی مشهد حرکت میکندو چند روز بعد در همدان به شهادت میرسد. به جای او محمود مستوفیان به ریاست شهربانی کاشمر منصوب میشود. دشمن، ماه خدا و ایام روزه داری را برای قتل فرزند مظلوم پیامبر(ص) انتخاب میکندو در غروب ۱۰ آذرماه ۱۳۱۶ مطابق با ۲۷ رمضان ۱۳۵۷هـ ق با زبان روزه اول به وسیله سم و سپس با پیچیدن عمامه به دور گردنش او را به شهادت رسانیدند.
همایون نصرتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست