سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

نوازشگر کوچه ها


نوازشگر کوچه ها

هر صبح صدایت را می شنوم، صدای دست های نوازشگرت، روی صورت خاک گرفته کوچه، صدای قدم های لرزانت هر روز صبح آهنگی است برای خیابان های فرو رفته در سکوت. می دانی! نبودنت تجسمی ست، از …

هر صبح صدایت را می شنوم، صدای دست های نوازشگرت، روی صورت خاک گرفته کوچه، صدای قدم های لرزانت هر روز صبح آهنگی است برای خیابان های فرو رفته در سکوت. می دانی! نبودنت تجسمی ست، از سرگردانی برگ های پاییزی و چشمان خسته ات تجسمی است بر چهره بی فروغ شهر.

بیداری ات، آن زمان که شهر در خواب است

ـ هستید، زمانی که شهر خالی است از بودن ها

ـ ما تنها آوازه مهربانی های باد را شنیده ایم، اما تو درد شلاق های باد را در سپیده صبح چشیده ای.

ـ ما طلوع را تنها در خواب دیده ایم و تو طلوع را هر صبح با چشمانت قاب گرفته ای!

ـ ما هنوز در خوابیم و تو شهر را بیدار کرده ای.

ـ ما هنوز در نقطه شروعیم و تو راه را به پایان رسانده ای.

ـ ما هنوز ایستاده ایم و تو...