یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا

معنی اپوزیسیون چیست


معنی اپوزیسیون چیست

معنی اپوزیسیون چیست اپوزیسیون گروه های سیاسی ساختاریافته ای است که حکومت مستقر را قبول ندارد و خواستار تغییر آن در صورت کسب آرای اکثریت مردم در انتخابات آزاد, می باشد در مقاله زیر به طور کامل به این مفهوم پرداخته شده است

اپوزیسیون به چه معناست؟

اپوزیسیون احزاب و گروه‏های سیاسی سازمان‏یافته ‏ای است که مخالف حکومت مستقر می‏باشند و تحت حمایت قانون از آن انتقاد می‏کنند، در صورت کسب آرای اکثریت مردم در انتخابات آزاد، قدرت سیاسی و اداره امور کشور را به دست می‏گیرند.

اپوزیسیون چگونه شکل می گیرد؟

در کشورهایی که در ارای نظام دموکراسی پارلمانی هستند، اپوزیسیون قانونی ممکن است به دلایل مربوط به سازمان، ایدئولوژی و پایگاه اجتماعی اشکال مختلف پیدا کند. اپوزیسیون در کشورهای مختلف تا هنوز به سه صورت تبارز یافته است: قدرت‏طلب، اصلاح‏طلب و انقلابی.

اپوزیسیون قدرت‏طلب شامل مخالفینی است که تنها با پرسونل سیاسی حاکم مخالفت می‏ورزند. اپوزیسیون اصلاح‏طلب مخالفینی را در بر می‏گیرد که کل نظام سیاسی را قبول دارند ولیکن مخالف سیاست‏های جاری آن هستند. مخالفین انقلابی شامل کسانی است که با کل نظام سیاسی حاکم مخالفت می‏ورزند، اپوزیسیون در این گونه کشورها نیز به دلایل مربوط به سازماندهی، ایئولوژی، پایگاه اجتماعی و ساخت اقتصادی و اجتماعی اشکال گوناگونی پیدا می‏کند.

اما پرسش نخست این است که چرا در این گونه کشورها اپوزیسیون قانونی پدیده‏ای دیریاب‏تر و شکننده‏تری است؟ از جمله موانع عمده، باید ساخت قدرت و فرهنگ سیاسی را مورد بررسی قرار داد.

میان ساخت قدرت و امکان به وجود آمدن اپوزیسیون رابطه‏ی تنگاتنگی وجود دارد. در کشورهایی که دارای ناظم پارلمانی هستند، امکان ظهور اپوزیسیون قانونی بیش‏تر است. اما نظام پارلمانی خود در بستر مناسب تاریخی و ایدئولوژیک پدید می‏آید. عواملی که از پیدایش دموکراسی جلوگیری می‏کند، طبعاً از پیدایش اپوزیسیون قانونی نیز جلوگیری می‏کند.

تحمل اپوزیسیون ناشی از تفکر توزع قدرت است، هر گاه تحولی در ساختار قدرت سیاسی و نحوه‏ی توزیع ایجاد نگردد، اپوزیسیون نیز شکل نخواهد گرفت. اما ساختار قدرت سیاسی دموکراسی وقتی ایجاد می‏شودکه شرایط فکری و فرهنگی مناسب ایجاد گردد. پیدایش رقابت و مشارکت سیاسی به عنوان زمینه گسترش اپوزیسیون قانونی بستگی به میزان کنترول حکومت بر منابع قدرت دارد.

منابع قدرت بر دو نوع‏اند یکی خشونت‏آمیز یا سیاسی و دیگری غیرخشونت‏آمیز مانند منابع مالی، وسایل ارتباطی و دستگاه‏های آموزشی. افزایش کنترول حکومت بر این منابع مختلف احتمال رقابت سیاسی میان گروه‏های مختلف را کاهش می‏دهد.

از نظر تاریخی کنترول متمرکز وسایل اداری و نظامی جامعه نقش مهمی در پیدایش دولت‏های ملی مدرن داشته است، از همین روست که دولت ملی مدرن نخست در قالب دولت مطلقه ظاهر می‏شود. منازعه بر سر کنترول وسایل اراده‏ی جامعه یکی از منازعات مهم در روند تکوین دولت مدرن بوده است. این که نخست منابع قدرت متمرکز شود و سپس برای استقرار نظام مشارکت و رقابت و مخالفت سیاسی کوشش به عمل آید و یا برعکس نخست اندیشه‏ی رقابت ایدئولوژیک و مخالفت قانونی جا بیفتد و سپس منابع قدرت تمرکز یابد. در سرنوشت دموکراسی و به ویژه پیدایش اپوزیسیون قانونی نقش تعیین‏کننده دارد. ایدئولوژی مطلق‏انگار هم در فرهنگ سنتی یافت می‏شوند و هم به نحو پیچیده‏یی محصول اوایل عصر مدرنیسم هستند. به ویژه در قرن بیستم پیدایش جامعه‏ی توده‏یی، احساس خطر در مقابل مدرنیسم، فروپاشی همبستگی جامعه‏ی سنتی و زوال امنیت قدیم زمینه را برای رشد ایدئولوژی‏های توتالیتر فراهم کرده است.

ایدئولوژی و فرهنگ سنتی که قدرت را مقدس و قابل تمجید و اطاعت محض را فضیلت بشمارد، مانع رشد اندیشه مخالف و رقابت سیاسی است و منازعه‏ی گروه‏ها را نشانه‏ی بیماری جامعه تلقی می‏کند. چنین نگرشی از پیدایش مشکلات لازم برای رقابت و مخالفت سیاسی جلوگیری می‏نماید.

اما گاه طبقه‏ی حاکم بدون آن که تغییری آنی در دید و نگرش سیاسی‏شان به وجود آید، تحت تأثیر زمان و شرایط قرار می‏گیرند و به تدریج متحول می‏شوند و وجود گروه‏های مخالف را می‏پذیرند، گرچه که جامعه‏شناسان موارد اندکی از این گونه رژیم‏ها سراغ دارند، ولیکن در تاریخ سیاسی دنیا وجود داشته است که حکومت‏هایی تحول پذیرفته و نگرش جدیدی را اختیار کرده است و این تحول و نگرش سبب انعطاف نسبت به مخالفان شده است.

بط مشارکت و رقابت سیاسی در دموکراسی‏ها مرهون مبارزات سیاسی نیروهای اجتماعی مختلف بوده است. در حقیقت رقابت و مشارکت سیاسی و اندیشه‏ی اپوزیسیون قانونی در همه جا بر طبقات حاکم تحمیل شده است. هر جا گروه‏های مخالف توانایی مبارزه و برخورد با حکومت را داشته‏اند، احتمال پذیرش آنها به عنوان اپوزیسیون بیش‏تر بوده است. بدین سان مبارزات اجتماعی بی‏شک عامل مهمی در تغییر ایدئولوژی و نگرش‏های گروه‏های حاکم بوده است.

دموکراسی‏های غربی و اپوزیسیون

تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی بر روی شکل‏گیری اپوزیسیون در غرب ممکن است مسیر شکل‏گیری مخالفت سیاسی در کشورهای غیردموکراتیک را باز نماید.

رابرت دال، دانشمند امریکایی، شاخص‏های زیر را ملاک اپوزیسیون کشورهای دموکراتیک قرار داده است:

1. سازماندهی: دو الگو در دموکراسی‏های غربی قابل تشخیص است. یکی تمرکز در سازمان ائتلافی، مانند انگلستان و امریکا. دوم پراکندگی اپوزیسیون در میان چند حزب مانند فرانسه و استرالیا.

2. از نظر میزان رقابت‏پذیری: از این نظر نیز دو الگو مد نظر است. یکی این که تعدد و تکثر گروه‏های اپوزیسیون از شدت رقابت کاسته می‏شود. دوم این که در شرایط محدودیت و یا وحدت سازمان اپوزیسیون، مخالفت و رقابت شدت و تمرکز می‏یابد.

3. از نقطه نظرحوزه‏ی برخورد اپوزیسیون با حکومت تنوع‏های بیش‏تری مشاهده می‏شود. نظام‏های دموکراتیک معمولاً به اپوزیسیون اجازه می‏دهند از طریق تأثیر بر افکار عمومی، کاربرد رسانه‏های گروهی، شرکت در مبارزات انتخاباتی، منابع لازم را برای پیشبرد اهداف خود بیسج کند، اما اهمیت و میزان استفاده از هر یک از این حوزه‏ها در رژیم‏های مختلف متفاوت است.

4. از نظر اهداف: با توجه به تقسیم‏بندی که کردیم، اپوزیسیون قانونی در دموکراسی اپوزیسیون درون سیستیم یعنی قدرت‏طلب و یا اصلاح‏طلب است. در دموکراسی‏های غربی بر اساس ساختار حاکم بر این نظام‏ها اپوزیسیون ساختاری یا انقلابی رو به زوال بوده است، احزاب سوسیالیست و کمونیست در کشورهای اروپایی غربی با توجه به گسترش امکان مشارکت مسالمت‏آمیز در حیات سیاسی به تدریج به اپوزیسیون اصلاح‏طلب تبدیل شده‏اند.

5. از لحاظ ابزار و روش: معمولاً روش کار اپوزیسیون تابع اهداف آن‏هاست. از همین روز روش‏های رایج فعالیت سیاسی اپوزیسیون در دموکراسی‏ها شامل مبارزات انتخاباتی، ائتلافات حزبی، اعمال فشار و نفوذ در نهادها و سازمان‏ها می‏شود.

اپوزیسیون به عبارتی دیگر

اپوزیسیون در لغت به معنای ضدیت , مخالفت و مقابله است و در مفهوم وسیع به معنای کوشش و تلاش احزاب , اتحادیه ها و گروه ها برای دست یابی و رسیدن به اهدافی در جهت مخالف هدف های دارندگان قدرت سیاسی , اقتصادی و اجتماعی است .

در نظام سیاسی و حکومتی دنیا دو نوع اپوزیسیون مطرح است : قانونی یا پارلمانی ; غیر قانونی .

الف ) در برخی نظام هایی که دارای حکومت پارلمانی هستند, به موجب قانون اساسی آن کشور, موجودیت اپوزیسیون به رسمیت شناخته شده و در پارلمان گروهی را تشکیل می دهند که از دولت یا حکومت حمایت نمی کنند, اما همانند دولت خود را وفادار به قانون اساسی آن کشور می داند, به بیان دیگر, محور وفاق ملی و وحدت آن ها, قانون اساسی است . آن ها می توانند در گفت و گوهای مجلس قانون گذاری , مطابق شرایطی که قانون اساسی معیّن کرده , در کار حکومت نظارت مستقیم داشته باشند و افکار عمومی را در جریان وقایع و حوادث کشور و جهان قرار دهند. این گونه اپوزیسیون در کشورهای سنتی لیبرال , مانند انگلستان , فرانسه و سوئد که معمولاً دو حزب اصلی و مهم در آن وجود دارد, مظهر حکومت احتمالی آینده است و به نوبت نقش حاکم و اپوزیسیون را به عهده می گیرند.

ب ) در برخی از نطام های حکومتی اعم از این که دارای قانون اساسی و پارلمان باشد, مانند امریکا و یا نباشد,مانند عربستان , اپوزیسیون جایگاهی در قانون اساسی ندارد و به عنوان یکی از نهادهای قانونی و رسمی به حساب نمی آید.

در کشورهای جهان سوم و عقب مانده , اپوزیسیون غالباً به آن دسته از مخالفانی اطلاق می شود که در صددبراندازی نظام حکومتی آن جامعه یا به زیر کشیدن قدرتمندان نظام از اریکهء قدرت هستند و گاهی اوقات از طرف قدرت های مسلط جهانی به صورت پنهان یا آشکار مورد حمایت و پوشش سیاسی , تبلیغی و مالی قرار می گیرند.

منبع:

www.rahenejatdaily.com

www.pasokhgoo.ir