شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
رمز و راز دانشوری
● کشف رمز
انسان ابتدا نمیدانست؛ سپس دانا شد و به تعبیر قرآن کریم، وقتی به دنیا آمدید، چیزی نمیدانستید.۲ پس سابقة انسان، «ندانستن» است و علم و دانایی، فضیلتی است که در سایة تلاش برای آموختن، فراهم میآید.
دانشوران برای رسیدن به گنجینة علم و گشودن آن و بهرهوری از علوم، نیاز به کلیدهایی دارند؛ تا از این گنج سربسته و راز سر به مهر، پردهبرداری و رمزگشایی کنند. برخی از این کلیدها را با هم مرور میکنیم:
۱) سؤال متواضعانه
برخی میپرسند؛ تا طرف را بیازمایند و یا او را به خاطر ندانستن پاسخ، شرمنده سازند. این، بدترین نوع پرسش است. در آموزههای دینی آمده است که «به قصد فهمیدن بپرسید؛ نه به قصد آزمودن و شخص را در رنج افکندن».۳
برخی هم فروتنانه و با اقرار به ناآگاهی و ضعف علمی، میپرسند؛ تا بدانند. برای آنان، سؤال، کلید دانش است و در عین حال، «تابلوی ندانستن». آن که میپرسد، به طور ضمنی اعتراف میکند که نمیداند و میخواهد بداند.
در این جا بتی به نام «من» باید زیر پا گذاشته شود و منیت و غرور و ادعای دانایی، درهم شکسته شود؛ تا فرشتة علم به انسان چهره نشان دهد و به روی او، آغوش گشاید.
حضرت محمد صلیالله علیهوآله میفرماید: «من لم یصبر علی ذل التعلم ساعة بقی فی ذل الجهل ابدا؛۴ کسی که بر خواری آموختن، یک ساعت صبر نکند، برای همیشه در خواری جهل میماند». گرچه پرسشگری که به جهل خویش اعتراف میکند، حفت و خواری را تحمل میکند، ولی باطن آن، عزت و ارجمندی است. گاهی «تواضع» برای انسان، «رفعت» میآورد. تواضع در مسیر کسب دانش و زیر پا گذاشتن غرور، از این موارد است؛ مثل داروی تلخی که باید لحظهای تحملش کرد تا به سلامتی درازمدت دست یافت. تحمل دوران آموزش و زانو زدن خاضعانه در برابر استاد و حضور شاگردانه در کلاس درس و نشان داده فروتنی و افتادگی در راه بهرهمندی از چشمه علم استادان، مایة دانشوری و سربلندی و عزت متعلم و دانشجو میگردد.
افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است
۲) مرهم دانش بر زخم جهل
بیمار، برخوردن داروی ناگوار، اما شفابخش، شکیب میورزد؛ تا سلامت خود را باز یابد. یک مصدوم، مریض و سرطانی، تیغ جراح را تحمل میکند؛ تا غدة بدخیم از وجودش دور افکنده شود؛ او یا باید بیماری و درد و غده را تحمل کند و با درد مزمن، بسازد و سرانجام، با خطر مرگ روبهرو شود و یا باید بر این درد کشنده، مرهمی بگذارد.
بیشک، جهل، یک عارضة مهلک است و درمان آن، علم و معرفت است و طبیب آن هم معلم و استاد است و درمانگاه آن هم جایی جز مکتب و مدرسه و حوزه و دانشگاه نیست.
اگر انسان «مریضانه» سراغ پزشک معالج رود، او هم «طبیبانه» معاینه و مداوا میکند و چه لذتبخش است این گونه تعامل میان شاگرد و استاد!
گر طبیبانه بیایی به سر بالینم
به دو عالم ندهم لذت بیماری را
افزون بر این، علم، بسی شیرین و گواراست و اگر طالب دانش، طعم و لذت آن را بچشد، حتی «حقارت سؤال» و آموختن، برایش شیرین و دلنشین میگردد و آن را مایة ننگ نمیداند، بلکه سبب افتخار میشمارد. «ناصرخسرو» میگوید:
اگر تو زآموختن سرنتابی
بجوید سرِ تو همی سروری را
بسوزند چوب درختان بی بر
سزا خود همین است مر بیبری را
درخت تو گر بار دانش بگیرد
به زیر آوری چرخ نیلوفری را
۳) جدیت و تلاش
اگر دانش، «گنج» است، پس برای دست یافتن به آن، باید «رنج» کشید؛ «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود».
در یکی از احادیث قدسی به گوشهای از اسرار و حکمتها و سنتهای الهی اشاره شده است. در آن حدیث آمده است که خداوند میفرماید: من پنچ چیز قرار دادم و مردم سراغ آنها را در جای دیگر میجویند و هرگز به آنها نخواهند رسید... یکی از این پنج چیز، گنج دانش است که در خرابة گرسنگی و زحمت و رنج، مدفون است و باید با تیشة تلاش، به حفاری در این زمین و زمینه پرداخت و «گوهر دانایی» را به دست آورد. متن حدیث چنین است:
«وضعت العلم فی الجوع و الجهد و الناس یطلوبنه بالشبعة و الراحة، فلا یحدونه؛۵ دانش را در گرسنگی و تلاش قرار دادم؛ مردم آن را در سیری و آسایش میجویند؛ پس آن را نمییابند».
«هجرت برای کسب علم»، گوشهای از این جدّ و جهد به شمار میرود. در مهاجرتها و غربتها، گاهی هم گرسنگی و سختی و محرومیت و آوارگی است و هر کس که شیفتة طاووس علم و معرفت باشد، باید زحمت سفر به هندوستان غربت و سختی را هم بر خویش هموار سازد. «هر کسی طاووس خواهد، جور هندوستان کشد...».
۴) الگوگیری از بزرگان
شناسنامة علمی فرهیختگان و دانشی مردان، پر از رنجها و مرارتهایی است که در راه تحصیل علم کشیدهاند و غربتها و مسافرتهایی که برای رسیدن به این چشمة «آب حیات»، بر خود هموار کردهاند.
سرگذشت علامه طباطبایی را بخوانید:
این فیلسوف شرق و مفسر بزرگ و مؤلف کتاب «المیزان» که برای تحصیل علم، از تبریز به نجف رفت و با فقر و گرسنگی و غربت، دست به گریبان بود، تا آن جا که نزدیک بود «دست از طلب بدارد...»، اما فیض روحالقدسش، یار شد و امید و نوید داد؛ خواند و آموخت تا آن که «علامه» شد.
امثال او در میان چهرههای علمی، بسیارند و حکایت علم آموزشیشان، بسی عبرتانگیز است و درسآموز.
کدام فرزانة حکیم را میشناسید که از تنآسایی و پرخوری و خواب و راحت، به معرفت و دانش، دست یافته باشد؟
«راحت طلبی» و «عافیت خواهی»، سدّ راه علم است و... جدّ و جهد و جوع، زمینهساز رسیدن به درجات والا.
باید سرگذشت مردان علم و فضیلت را به عنوان «چراغ راه»، خواند و از آنها بصیرت آموخت و انگیزه گرفت و سادهگیری و تنپروری و راحت خواهی را کنار نهاد.
جواد محدثی
پینوشت:
۱. فردوسی.
۲. یوسف، آیة ۷۸.
۳. «سل تفقها و لا تسئل تغتاً» (نهجالبلاغه، حکمت ۳۲۰).
۴. عوالی اللئالی، ج ۱، ص ۲۸۵.
۵. مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۴۵۳.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دولت امیرعبداللهیان حسین امیرعبداللهیان سیستان و بلوچستان مجلس شورای اسلامی شورای نگهبان انتخابات دولت سیزدهم حسن روحانی حجاب مجلس افغانستان
سیل ایران هواشناسی تهران شهرداری تهران سازمان هواشناسی باران آتش سوزی یسنا فضای مجازی هلال احمر قوه قضاییه
خودرو قیمت خودرو قیمت دلار مسکن بانک مرکزی دلار قیمت طلا تورم ارز بازار خودرو حقوق بازنشستگان ایران خودرو
صدا و سیما دفاع مقدس مسعود اسکویی مهران غفوریان بی بی سی موسیقی تلویزیون صداوسیما ساواک سریال سینمای ایران تبلیغات
رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین اسرائیل حماس روسیه آمریکا ترکیه اوکراین نوار غزه انگلیس ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان لیگ برتر جواد نکونام باشگاه استقلال علی خطیر رئال مادرید بازی باشگاه پرسپولیس تراکتور
هوش مصنوعی اینستاگرام آیفون دیابت اپل عکاسی ناسا موبایل گوگل تلفن همراه
استرس کبد چرب فشار خون گرما