جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تاخیر در نقد حرفه یی


تاخیر در نقد حرفه یی

برای ساماندهی نقد ادبی یا به عبارت دیگر نقد حرفه یی, نخست باید ابزارهای لازم و منابع مورد نظر را شناخت و آنگاه آن را به صورت های تالیف و ترجمه به جامعه اهل نظر معرفی کرد چرا که حوزه نقد ادبی, به شیوه مدرن و حرفه یی آن از آن دنیای غرب است و صاحب نظران ما در ارتباط با متون و منابع کلاسیک در گذشته با حواشی و بعضی روشنگری نسبت به یک متن ادبی تنها به فضاهای محتوایی آن توجه داشته اند

فضای «نقد ادبی» ما به لحاظ تاخیرهای تاریخی و دور از دسترس بودن منابع و متون اولیه، تا حد فراوانی از دیگر جامعه ها، دور و دورتر به سر می برد. آسیب پذیری آثار ادبی از مرحله «ممیزی» تا چاپ و پخش و تا مخاطب یابی، همواره مساله یی است که باید به علل و موانع آن توجه داشت. ادبیات همانا ابزار و زبان و پیام خودش را دارد و نمی توان به سفارش کسی چیزی گفت و نوشت. ادبیات با انسان و از انسان سخن می گوید، اما بهترین و والاترین ادبیات زمانی شکل می بندد و منشاء اثر خواهد بود که در یک جامعه چندصدایی، در فضاهای موجود، جدا از بایدها و نبایدها، از انسان و مسائل آن بگوید. سرنوشت آدمی پیوسته در حال وقوع است. برای ثبت و ارائه آن به آیندگان، باید با ابزاری سخن گفت که طراوت، تازگی و جنبه های هنری آن کاملاً حفظ شود. سهم ادبیات در واقع نمایی و بازنمایی زندگی آدمی، سهم عظیمی است که می تواند از یک متن سخنرانی تا یک شعر تا یک قصه و رمان، شروع شود و پایان بگیرد. به گمان من موقعیت «نقد ادبی» در سال های اخیر، با همه کارهایی که هم در اینجا و آنجا شده، از جنبه حرفه یی بودن و ساختمند بودن، هنوز فاصله فراوان دارد. برای رشد نقد ادبی باید با ایجاد امکانات و تربیت چهره های مستعد ادبی وارد میدان شد.

برای ساماندهی نقد ادبی یا به عبارت دیگر نقد حرفه یی، نخست باید ابزارهای لازم و منابع مورد نظر را شناخت و آنگاه آن را به صورت های تالیف و ترجمه به جامعه اهل نظر معرفی کرد چرا که حوزه نقد ادبی، به شیوه مدرن و حرفه یی آن از آن دنیای غرب است و صاحب نظران ما در ارتباط با متون و منابع کلاسیک در گذشته با حواشی و بعضی روشنگری نسبت به یک متن ادبی تنها به فضاهای محتوایی آن توجه داشته اند. با جنبه های شکلی و ساختارهای بیرونی کاری نداشته اند. در حالی که امروزه، عکس ماجرا مطرح است و آن برجسته نمایی فرم و رسیدن به نوعی ساختمندی در فضاهای متون است. در گذشته، در جریان نقد ادبی از ابزارهای فراوانی - چه در حوزه ترجمه و چه در حوزه تالیف - برخوردار نبوده ایم به خصوص در دهه چهل که یکی از درخشان ترین ادوار ادبی ما به حساب می آید. حرکت های کوچکی از سوی بعضی از افراد و نشریات ادبی شروع شده بود، اما از فضاهای بیرونی بهره چندانی نداشته اند، به عبارت دیگر از تعریف ها و سازه های ادبی دنیای غرب، به شیوه یی شخصی و بدون ذکر ماخذ استفاده می شده است.

اما از آن سال ها که فاصله بگیریم و به روزگار امروز برسیم، متوجه می شویم در دو دهه اخیر به خصوص در دهه ۷۰ در زمینه نقد ادبی و شناخت جریان های نقد در جهان، آثار فراوانی ترجمه و تالیف شده اند که اغلب آنها از تازگی و غنای بالایی هم برخوردار هستند. هرچند بعضی از این آثار همانند «تاریخ نقد ادبی» رنه ولک اغلب به متون کلاسیک دنیای غرب می پردازد، با این همه به لحاظ تاریخی و شیوه های نگرش نسبت به آثار کلاسیک بسیار ارزشمند است، همچنین در راهنمای نظریه های ادبی مدرن، سلدن به ترجمه عباس مخبر در نوع خودش از کتاب های پایه است که به مخاطب این طرف آب ها می گوید دیدگاه های صاحب نظران ادبی دارای اندیشه های مدرن، از چه الگویی برای دانستگی و نقد بهره می برده اند. به گمان من با توجه به آثار فراوانی که در سال های اخیر در حوزه نقد ادبی در ایران چاپ و نشر شده، بسیاری از ابزار و زمینه های شناخت رمان و شعر امروز تا حدودی مهیا است و این نوع دیدگاه ها باید در تربیت و دانش منتقدان ما تاثیر فراوانی داشته باشند. البته این فضاها تنها یک گوشه کار هستند چرا که فضای جدی تر همانا ایجاد مدارس، موقعیت و زمینه های دانش اندوزی برای کسانی که دستی در حوزه نقد امروز دارند امری بسیار ضروری است.

نقد ادبی در روزگار ما از ساختاری بهنگام و روزآمد برخوردار و به موازات متن های جاری همپای این نوع آثار در حرکت نیست چرا که به لحاظ تاریخی و فرهنگی نحله نقد در جامعه ما امری تازه و دارای دشواری هایی است. حال که در این سال ها آثار نسبتاً خوبی در قلمرو نقد تالیف و ترجمه شده و بسیاری هم تاثیرگذار بوده اند، باید به فکر ایجاد انگیزه و فراگیری کسانی بود که در این راه مایل به کار هستند. بنابراین تنها ابزار کار کافی نیست بلکه در حوزه شناخت و کشف چهره های مستعد هم باید سرمایه گذاری کرد به خصوص در دانشگاه ها و مراکز فرهنگی با ایجاد کرسی های نقد می توان به این مهم توجه کرد. حضور نشریات تخصصی نقد و برپایی مجامع نقد کتاب تا حد فراوانی می تواند مقوله نقد حرفه یی را به سامان برساند. به گمان من گردآوری این همه آثار پایه یی در حوزه نقد در یک فضا و فراهم کردن امر آموزش و نقد عملی و کارگاه های ادبی خود می تواند حقانیت این همه آثار را به اثبات برساند. دیگر زمان آن رسیده است که در فضای ادبیات امروز ایران به مقوله نقد از دیدگاه علمی و مدرن به ویژه از منظر زیبایی شناسی، زبان شناسی و... نگریسته شود. به گمان من از پی آثار عرضه شده در این دو دهه هنوز هم ما نیازمند آثار تازه تری چه در امر تالیف و چه در امر ترجمه در حوزه نقد ادبی هستیم. تاخیر در نقد حرفه یی همچنان حضوری جدی دارد.

محمود معتقدی