سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

وجود حضرت مهدی علیه السلام ناپیدا یا ناشناس


وجود حضرت مهدی علیه السلام ناپیدا یا ناشناس

یكی از موضوعاتی كه پیرامون وجود حضرت مهدی علیه السلام مطرح است, مسأله چگونگی غیبت آن حضرت می باشد بدین معنا كه آیا دیده نشدن آن حضرت همان ناپیدایی و غیبت جسمی است, یا به معنای ناشناسی و غیبت معرفتی می باشد

یكی از موضوعاتی كه پیرامون وجود حضرت مهدی علیه‏السلام مطرح است، مسأله چگونگی غیبت آن حضرت می‏باشد؛ بدین معنا كه آیا دیده نشدن آن حضرت همان ناپیدایی و غیبت جسمی است، یا به معنای ناشناسی و غیبت معرفتی می‏باشد؟

● انواع غیبت

الف) غیبت معرفتی:

غیبت معرفتی، همان غیبت شخصیتی و حقوقی است. در این فرض، امام زمان علیه‏السلام از دید معرفتی ما مخفی است؛ یعنی آن حضرت به طور عادی زندگی می‏كند و مردم كوچه و بازار او را ملاقات كرده و با او نشست و برخاست و معاشرت می‏كنند و حضرت با مردم هم صحبت و همدم می‏شود، ولی مردم شناخت و معرفت به اینكه، این شخص امام زمان علیه‏السلام است، ندارند. حكمت الهی چنین اقتضاء كرده كه حضرت به وسیله ناشناس ماندن از خطراتِ احتمالیِ ستمگران و ظالمان در اَمان بماند تا ذخیره‏ای برای روز مبادا باشد.

روایاتی بر این نظریه دلالت می‏كنند مثل:

۱ ) امام صادق علیه‏السلام فرمود: "اِنَّ فی صاحِبِ هذَا الاَْمْرِ سُنَنٌ مِنَ الأَْنْبِیاءِ علیهم‏السلام سُنَّهٌٔ مِنْ مُوسیَ بْنِ عِمْرانَ وَ سُنَّهٌٔ مِنْ عیسی علیه‏السلام وَ

سُنَّهٌٔ مِنْ یُوسُفَ وَ سُنَّهٌٔ مِنْ مُحَمَّدٍ صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فَاَمّا سُنَّهٌٔ مِنْ مُوسَی بْنِ عِمْران فَخائِفٌ یَتَرَقَّبُ وَ اَمّا سُنَّهٌٔ مِنْ عیسی علیه‏السلام فَیُقالُ فیهِ ما قیلَ فی عیسی علیه‏السلام وَ اَمّا سُنَّهٌٔ مِنْ یُوسُفَ فَالسَّتْرُ یَجْعَلُ اللّهُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْخَلْقِ حِجابا یَرَوْنَهُ وَلایَعْرِفُونَهُ وَ اَمّا سُنَّهٌٔ مِنْ مُحَمَّدٍ صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فَیَهْتَدی بِهُداهُ وَ یَسیرُ بِسیرَتِهِ؛۱ در صاحب این امر (حضرت مهدی علیه‏السلام ) سنت‏هایی از پیامبران علیهم‏السلام است: سنّتی از موسی بن عمران و سنتی از عیسی علیه‏السلام و سنّتی از یوسف علیه‏السلام و سنتی از محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ؛ امّا سنتی كه از موسی علیه‏السلام دارد، آن است كه خائف و منتظر فرصت نشسته است.

امّا سنتی كه از عیسی علیه‏السلام دارد آن است كه درباره‏اش بگویند آنچه را كه درباره عیسی علیه‏السلام می‏گفتند.

امّا سنتی كه از یوسف علیه‏السلام دارد، مستور بودن است. خداوند بین او و مردم حجابی قرار می‏دهد، به طوری كه او را می‏بینند ولی نمی‏شناسند.

و امّا سنتی كه از محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله دارد، آن است كه هدایت شده به هدایت او و سیر كننده به سیرت اوست."

۲ ) امام صادق علیه‏السلام فرمودند: "فَما تُنْكِرُ هذِهِ الاُْمَّهُٔ اَنْ یَفْعَلَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ بُحُجَّتِهِ كَما فَعَلَ بِیُوسُفَ اَنْ یَمْشِیَ فی اَسْواقِهِمْ وَ یَطَأَ بُسُطَهُمْ حَتّی یَأْذَنَ اللّهُ فی ذلِكَ لَهُ۲؛ چگونه این امت انكار می‏كند كه خداوند عزّ وجلّ با حجّت خویش همان كند كه با یوسف كرد كه امام آنان در بازارهایشان راه برود و بر فرش‏هایشان قدم بگذارد، امّا او را نشناسند تا آن زمان كه خداوند به ظهور او اجازه فرماید."

ب) غیبت جسمانی

غیبت جسمانی همان غیبت شخصی و حقیقی است. طبق این نظریه، امام زمان علیه‏السلام از دید ظاهری مردم مخفی و ناپیدا می‏باشد. غیبت جسمانی به دو صورت قابل تصور است:

۱ ) غیبت جسمانی به دلیل نامرئی بودن امام زمان

به این معنا كه حضرت روی همین زمین هستند و روی همین زمین زندگی می‏كنند و به جاهای مختلف سیر و سفر كرده و به احوالات و رفتار شیعیان نظارت می‏كنند و آن‏ها را مورد عنایت و لطف خود قرار می‏دهند، ولی هیچ كس وجود حضرت را با چشمان ظاهری نمی‏بیند، چنانچه حضرت خضر علیه‏السلام چنین است.

امام رضا علیه‏السلام فرمودند:

"اِنَّ الْخِضْرَ علیه‏السلام شَرِبَ مِنْ ماءِ الْحَیاهِٔ فَهُوَ حَیُّ لایَمُوتُ حَتّی یُنْفَخَ فِی الصُّورِ وَ اِنَّهُ لَیَأْتینا فَیُسَلِّمُ عَلَیْنا فَنَسْمَعُ صَوْتَهَ وَلانَری شَخْصَهُ وَ اِنَّهُ لَیَحْضُرُ حَیْثُ ما ذُكِرَ فَمَنْ ذَكَرَهُ مِنْكُمْ فَلْیُسَلِّمْ عَلَیْهِ وَاِنَّهُ لَیَحْضُرُ الْمُوسِمَ كُلَّ سَنَهٍٔ فَیَقْضی جَمیعَ الْمَناسِكِ وَیَقِفُ بِعَرَفَهَٔ فَیُؤْمِنُ عَلی دُعاءِ الْمُؤْمِنینَ وَ سَیُؤْنِسُ اللّهُ بِهِ وَحْشَهَٔ قائِمِنا فی غَیْبَتِهِ وَ یَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُ۳؛

خضر علیه‏السلام از آب حیات نوشید؛ از این جهت زنده ماند و تا نفخ صور نخواهد مرد، او به نزد ما می‏آید و سلام می‏دهد، ما صدای او را می‏شنویم، لیكن بدنش را نمی‏بینیم، و در هر جا كه نامش ذكر شود حاضر است. پس هر كه از شما او را یاد كند، باید به او سلام كند، و در هر سال به موسم حج حاضر گردد، جمیع اعمال را به جا می‏آورد و در عرفه می‏ایستد و دعای مؤمنین را تصدیق می‏كند، و به زودی خدای تعالی وحشت قائم ما را به سبب انس گرفتن به او زایل گرداند، و تنهایی او را به رفاقت وی مبدّل می‏كند."

این نوع اختفاء كه همان ناپیدائیست، با اختفاء به صورتِ ناشناس بودن، فرق دارد، زیرا اختفاء به صورت ناشناسی به طور عادی صورت می‏گیرد و هیچ گونه مؤونه‏ای در بر ندارد و حضرت به صورت ناشناس رفت و آمد می‏كند و مردم ایشان را می‏بینند ولی نمی‏شناسند، امّا استتار به شكل نامرئی بودن، نیاز به اعجاز دارد، تا حضرت در حین حضور، ظهور نداشته باشد. این جاست كه خداوند متعال برای آخرین وصیّ نبیِّ اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و آخرین ذخیره الهی، اعجاز را عاملی برای حفظ و صیانت ایشان قرار داده تا بشریت از فیض وجود او بی‏بهره نباشد و هیچ وقت زمین از حجت الهی خالی نماند. كه امام صادق علیه‏السلام فرمود: "لَوْ بَقِیَتِ الاَْرْضُ بِغَیْرِ اِمامٍ لَساخَتْ۴؛ اگر زمین بدون امام بماند، حتما فرو خواهد ریخت."

شاید در اینجا سؤالی به ذهن بیاید كه اگر وجود حضرت مهدی جسم نامرئی است، پس ملاقات و دیدار بزرگان با ایشان (كه در كتاب‏های معتبر نقل شده است۵) چطور توجیه می‏شود؟

در جواب باید گفت: نامرئی بودن حضرت به اراده و تصمیم خود ایشان بستگی دارد، در مواقعی كه نیاز به ظهور و پیدائی است تا شیعیان خاص و محبّین خودر را مورد لطف و عنایت قرار دهد، ظهور پیدا كرده و مشكلات آن‏ها را برطرف می‏كند."

امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: "لِلْقائِمِ غَیْبَتانِ: اِحْدیهُما طَویلَهٌٔ وَ الأُْخْری قَصیرَهٌٔ فَالاُْولی یَعْلَمُ بِمَكانِهِ فیها خاصَّهٌٔ مِنْ شیعَتِهِ، وَالأُْخْری لایَعْلَمُ بِمَكانِهِ فیها اِلاّ خاصَّهُٔ مَوالیهِ فی دینِهِ۶؛ برای حضرت مهدی علیه‏السلام دو غیبت است: یكی كوتاه و دیگری طولانی. در غیبت اوّل، جز شیعیانِ مخصوص، كسی از مكان آن حضرت با خبر نیست، و در غیبت دوم، جز دوستان مخصوص و موالیان حقیقی در دین، كسی به مكان او آگاه نیست."

مرحوم میرزای قمی صاحب قوانین نقل می‏كند كه من با علاّمه بحرالعلوم به درس آقا باقر بهبهانی رحمه‏الله می‏رفتیم و با او درس‏ها را مباحثه می‏كردم و غالبا من درس‏ها را برای سیّد بحرالعلوم بیان می‏نمودم. من به ایران آمدم و پس از مدّتی در بین علما و دانشمندان شیعه، سیّد بحرالعلوم به عظمت و علم معرفی شد. من تعجّب می‏كردم و با خود می‏گفتم او كه این استعداد را نداشت، چطور به این عظمت رسید؟ تا اینكه موفّق به زیارت نجف اشرف شدم، در آنجا سیّد بحرالعلوم را دیدم.

۱ . كمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، باب ۳۳، ص ۲۰.

۲ . كافی، ج ۲، كتاب الحجهٔ، حدیث ۴، ص ۱۳۴.

۳ . كمال الدین و تمام النعمه، انتشارات كتابفروشی اسلامیه، ج ۲، ص ۶۱؛ منتخب الاثر، چاپ اوّل، ص ۳۲۵.

۴ . غیبت نعمانی، ترجمه: جواد غفاری، نشر كتابخانه صدوق، چاپ اوّل، ص ۱۹۸.

۵ . كمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۱۰۸.

۶ . كافی، ج ۲، كتاب الحجهٔ، ح ۱۹، ص ۱۴۱.

۷ . امام زمان علیه‏السلام و سید بحرالعلوم، سید جعفر رفیعی، نشر یاران قائم، ص ۱۵۷.

۸ . منتخب الاثر، صافی گلپایگانی، مؤسسه سیدهٔ المعصومه علیها‏السلام ، چاپ اوّل، ص ۳۲۵.

۹ . كمال الدین و تمام النعمه، ص ۱۶، ح ۳۳.

۱۰ . همان، ج ۲، ص ۵۳.

۱۱ . یس/ ۹.

۱۲ . مجمع البیان، ج ۸، ص ۴۱۶.

۱۳ . همان.

۱۴ . بنی‏اسرائیل/ ۴۵.

۱۵ . مجمع البیان و روح المعانی و الدر المنثور، ذیل آیه ۴۵ سوره بنی اسرائیل.

۱۶ . سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۳۷۸.

۱۷ . امامت و مهدویت، صافی گلپایگانی، ج ۳، ص ۶۸.

۱۸ . اقتباس از كتاب تاریخ غیبت كبری، سید محمدصدر.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید