یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

به بهانه جشنواره فیلم فجر


به بهانه جشنواره فیلم فجر

همیشه در باب آثار هنری, انتقاد رویه دیگر مبارزه برای هنرمند است زمانی که هنرمند اثری می آفریند ممکن است فکر ش را هم نکند که روزی باید به شخص یا اشخاصی جواب پس بدهد نمی شود از هنرمند این انتظار را داشت که تنها و تنها اثرش را برای مخاطبان ارایه دهد و ازمنتقدانی که در میان مخاطبان بالقوه حضور دارند روی بگرداند

همیشه در باب آثار هنری، انتقاد رویه دیگر مبارزه برای هنرمند است. زمانی که هنرمند اثری می آفریند ممکن است فکر ش را هم نکند که روزی باید به شخص یا اشخاصی جواب پس بدهد. نمی شود از هنرمند این انتظار را داشت که تنها و تنها اثرش را برای مخاطبان ارایه دهد و ازمنتقدانی که در میان مخاطبان بالقوه حضور دارند روی بگرداند.

نمی شود از هنرمند انتظار داشت که اثرش را تنها و تنها به این دلیل ارایه دهد که مانیفیست درونی اش همین است . نمی شود از هنرمند بخواهیم که اثرش را متعادل تر و یا سطح پایین تر برای مردمی ارایه دهد که آن را بفهمند و درک کنند چرا که هنرمند برای مخاطبش اثر هنری می آفریند.

اما از سویی دیگر نمی شود از مخاطب انتظار داشت که هر پدیده ای را اثر هنری بداند. اگر نبودند معترضین به " هنری ماتیس" و" پابلو پبکاسو" و " مونه" شاید اکنون سبکهای " فوویسم" و" کوبیسم" و" امپرسیونیسم" در نطفه خفه شده پا به عرصه هستی نمی گذاشتند. مخاطب حق د ارد که پدیده ای را اثر هنری تلقی کند که با روح و روان و یا عقل و منطقش ارتباطی تنگاتنگ برقرار سازد.

جایی که سره از ناسره بازخوانی نمی شود و تشخیص خوب از بد به دلیل فرم اجرا در آثار هنری و نزدیکی سلایق و علایق باعث ارایه آثار هنری مشابه میشود ، درست همین جا است که وجود منتقد و یا داوری که برای ما خوب را از بد جدا کند و ارزشهای درونی پدیده ها را به هنر ویا ارزشهای منفی آثار هنری را به پدیده تفسیر کند ، لازم است.

اینها مقدمه ای است بر اتفاقی که در کشورمان در حال وقوع است: یعنی نقد آثار هنری. به دلیل علاقمندی در عرصه سینما تنها این عرصه را مد نظر دارم لیکن به صورتی کلی انتقاد و داوری دیری است که در کشور مان توسط افرادی اجرا می شود که شاید صبغه سیاسی و دولتی بودنشان بر صبغه هنری شان بچربد.

قصد این نیست که بگوییم هنرمند هرچه را دلش بخواهد می تواند درعرصه هنرش به خصوص سینما ارایه دهد اما این را هم از یاد نبریم که هنرمندان و سینماگران کشورمان از همین آب و خاک برخاسته اند و در این اجتماع نمو یافته اند و قطعا ازهمین مردم هرآن چه دست مایه سینمایشان است را به عاریت گرفته اند.

اینکه سینمایی داشته باشیم که در عرصه جشنواره بین المللی اش یعنی جشنواره فجر داوران و یا هیاتهای انتخابی حاضر شوند که درست یا غلط فیلمهایی را انتخاب و داروی نمایند که با هیاهوی بسیار در مجامع بین المللی و عمومی برخی به دنبال احقاق حقوق حقه خود باشند نه در شان مخاطب است و نه در شان هنرمند ونه در شان منتقدینی که با خط کشی جانب این یا آن را می گیرند.

حرف تازه ای نیست لیکن در همین ابتدای شروع تب و تاب جشنواره امید این است که همه ما آنقدر ظرفیت داشته باشیم که بدانیم آن که فیلمی می سازد قصد آزار و اذیت و یا عناد با نظام را ندارد و تنها دغدغه های درونی خود را برای درمیان نهادن با ملت شریفش به تصویر کشیده است که گاهی اوقات این دغدغه ها درد و دل است ؛گاهی اوقات هشدار از آینده ای محتوم و گاهی امید به آن چه در اختیار داریم .....و بدانیم که به عنوان مخاطب آن قدر شریف هستیم که در جشنواره ای که تماشاگر خاص به خصوص منتقد دارد حرف و حدیث سازی را کنار می گذاریم و در صداقت هیاتهای انتخاب و هیاتهای داروی تردید نداریم و اگر اشتباهی رخ داده باشد آن را نشانی از جایز الخطا بودنش ببینیم نه از عناد و غرض ورزیش .

و بدانیم که اثر هنری اگر توسط منتقدی نقد نشود هیچگاه به عنوان یک اثر شناخته نخواهد شد و ای بسا به عنوان پدیده ای نو ظهور جرقه ای بیافروزد و از خاطره بشری پاک گردد.

▪ برداشت اول: درد و دل بود و همین.

▪ برداشت دوم: منتقد دولتی و هنرمند دولتی دیگر چه جور آدمهایی هستند؟

▪ برداشت سوم: این دو نوع آدم را اگر می شناسید به من معرفی کنید. چون جامعه ما از اینها ندارد!!!!!!!

فرزاد اژدری

http://filmania.blogfa.com



همچنین مشاهده کنید