پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

وقتی فیلسوف به سینما می رود


وقتی فیلسوف به سینما می رود

تأملی در باب «فلسفه فیلم»

فلسفه فیلم یکی از زیرشاخه‌های به سرعت در حال رشدِ فلسفه هنر معاصر است. اگرچه فلاسفه از نخستین دانشگاهیانی بودند که نتایج مطالعاتشان در خصوص این شکل جدید هنری را از همان دهه‌های نخستین قرن بیستم منتشر می‌کردند، با این حال، این شاخه تا دهه ۱۹۸۰ که در آن رنسانسی رخ داد، رشد قابل توجهی را تجربه نکرده بود. برای این رشد چشمگیر دلایل بسیاری وجود دارد. در اینجا همین‌قدر کافی است که بگوییم، تغییرات پیش آمده، هم از جنبه فلسفه آکادمیک و هم نقش فرهنگی فیلمها، بطور کلی، فیلسوفان را ملزم کرد که فیلم را به عنوان یک شکل جدید هنری در کنار سایر شکل‌های سنتی، نظیر تئاتر و نقاشی جدی بگیرند. در نتیجه این موج علاقه نسبت به فیلم موضوعی برای بازتاب‌های فلسفی است. فلسفه فیلم، امروزه یکی از مهم‌ترین حوزه‌های تحقیق در زیبایی شناسی است.

دو خصیصه در فلسفه فیلم وجود دارد که باید قبل از آن که بیشتر وارد بحث شویم مد نظر داشته باشیم. اول اینکه، پژوهشگران فیلم، یعنی کسانی که فیلسوفان حرفه‌ای نیستند گاهی آثاری در این حوزه منتشر می‌کنند. این ویژگی وجه تمایز بین این حوزه و حوزه‌های فلسفی دیگر است. برای مثال، در حالی که فیزیکدانان غالباً در خصوص فلسفه علم مطلب می‌نویسند، اما قلمرو بحث آکادمیک در مورد فلسفه فیزیک قلمرو حمکرانی فیلسوفان است. اما در فلسفه فیلم این طور نیست. ثانیاً این که در مطالعات فیلم، زیر‌شاخه‌ای با عنوان نظریه فیلم وجود دارد که مباحثش همپوشانی‌های زیادی با فلسفه فیلم دارد اما باید تفاوت آن دو را در نظر گرفت.

آیا اصلاً هیچ نیازی به یک نظام فلسفی برای فیلم وجود دارد که لازم باشد به سایر مطالعات غالباً تجربی در مورد فیلم افزوده شود؟ یک دید فلسفی به فیلم چه اهمیتی می‌تواند داشته باشد؟ اگرچه این سؤال همواره مورد توجه نبوده است ولی برای فیلسوفان در واقع سؤال مهم و کلیدی است، زیرا توجیهی برای فیلسوفان است که نشان دهند علاقه آنان به مقوله فیلم چیزی بیشتر از صرفِ شرکت جستنِ فرصت‌طلبانه در یک موضوع پرطرفدار در قلمرو فرهنگ است.

به یک معنی، هرچند فیلسوفان نیازی نیست که علاقه‌شان به فیلم را توجیه کنند، برای زیبایی‌شناسی فلسفی همیشه این نگرانی نه فقط در مورد هنر بطورکلی، بلکه در مورد اَشکال خاص هنر وجود داشته است.

از همان زمانی که افلاطون در کتاب جمهور، شاعران را از آرمانشهر خود تبعید کرد، ضدیت با هنر از سوی فلسفه رواج یافته است. این موضوع تا حد زیادی به این خاطر است که فلسفه و اشکال گوناگون هنری دو منبع رقیب برای کسب معرفت و باور بوده‌اند. فلاسفه به شکلی انحصارطلبانه خود را تنها مدعیان حقیقت می‌دانند و اصرار دارند که ملاحظات آنها درباره حقیقت نشان داده است که هنرها متظاهران مفلسی هستند که صرفاً عنوان تولیدکنندگان حقیقت را برخود گذارده‌اند.

فیلسوفانِ فیلم عموماً با این دیدگاه مخالفند. آنها فیلم را منبعی برای کسب معرفت می‌دانند و حتی، آن را تولیدکننده بالقوه‌ای برای خود فلسفه می‌دانند. این دیدگاه قویاً توسط استنلی کاول (Stanley Cavell)، که علاقه‌اش به فلسفه فیلم جرقه‌ای برای توسعه این رشته بود، ارائه گردید. از نظر کاول، فلسفه ذاتاً درگیر شک‌گرایی و راه‌‍‌های گوناگون غلبه بر آن است. او در بسیاری از کتب و مقالاتش، استدلال کرده است که فیلم در این دغدغه با فلسفه شریک است و حتی می‌تواند از خودش بصیرت‌های فلسفی‌ای ارائه دهد.

تا همین اواخر، این ایده که فیلم می‌تواند بازده فلسفی داشته باشد طرفداران اندکی داشت. این موضوع تا حدی به خاطر این است که به نظر می‌رسد این که کاول معتقد بود فیلم‌ها می‌توانند در بحث شک‌گرایی بصیرت‌هایی ارائه کنند به سختی قابل قبول است، برداشت او از شک‌گرایی به عنوان یک گزینه زنده برای فلسفه معاصر بر پایه یک مطالعه کاملاً خاص در باب تاریخ فلسفه مدرن است. با این وجود، تعبیرهای کاول از فیلم‌های بخصوصی که در تضاد با شک‌گرایی بوده‌اند قویاً قابل توجه است و بسیاری از فلاسفه و پژوهشگران را به طور جدی تحت تأثیر قرار داده است.

در حال حاضر اگرچه درباره‌ ظرفیت فلسفی فیلم بحث‌هایی در جریان است، تعدادی از فیلسوفان، بر خلاف دیدگاه کسانی چون کاول، استدلال می‌کنند که فیلم‌ها صرفاً می‌توانند یک جنبه‌ آموزشی یا اکتشافی در ارتباط با فلسفه داشته باشند نه اینکه آنطور که کاول معتقد بود در حل مسائل فلسفی نقش ایفا کنند. برخی دیگر هم ادعا می‌کنند که محدودیت‌های واضحی در خصوص آنچه فیلم‌ها در ارتباط با فلسفه می‌توانند انجام دهند وجود دارد. هر دوی این دو دیدگاه شخصیت روایی فیلم‌ها را مانعی برای فلسفی بودن یا فلسفیدن اصیل آنها می‌دانند.

مخالفین این دو دیدگاه چندین راه و روش مختلف را که فیلم‌ها می‌توانند فلسفه بورزند، نشان داده‌اند. بهترین این روش‌ها، آزمایش فکری است. آزمایش‌های فکری که در بحث‌های فلسفی کاملاً رواج دارند، خواننده را درگیر سناریوهای تصوری می‌کنند، آنها از خواننده می‌خواهند که تصور کند اگر چنین و چنان بود آنگاه اوضاع و امور به چه صورت در می‌آمد. کسانی که فکر می‌کنند فیلم‌ها می‌توانند فلسفه‌ورزی کنند نشان داده‌اند که فیلم‌های تخیلی می‌توانند عملکردی مانند آزمایشهای فکری - فلسفی داشته باشند و بنابراین شایستگی فلسفی دانسته شدن را دارند. تعداد زیادی فیلم هم به عنوان نامزدهایی برای این عنوان پیشنهاد شده‌اند که فیلم برادران واچوفسکی، ماتریکس، محصول ۱۹۹۹ (فیلمی که بیش از همه آبستن بحث‌های فلسفی بوده است) خاطره و تابش جاودانی ذهن کامل از آن جمله‌اند.

صرف نظر از موضعی که کسی ممکن است در مقابل امکان «فلسفه سینمایی» بگیرد، این امر واضح است که کارکرد فلسفی فیلم توسط فلاسفه به رسمیت شناخته شده است. حتی کسانی که انکار می‌کنند فیلم‌ها واقعاً می‌توانند فلسفه‌ورزی کنند مجبورند از بابت نقشی که فیلم‌ها درجهت دسترس قرار دادن سؤالات و مقولات فلسفی برای مخاطبانش به عهده می‌گیرند، قدردانی کنند. در حقیقت، موفقیت سری کتاب‌های تحت عنوان «فلسفه و x»، از آنجا بود که به جای x می‌توان هر فیلم یا شوی تلویزیونی را جانشین کرد، این نشان می‌دهد که فیلم‌ها آشنایی با مقولات فلسفی را برای مخاطبان وسیعی امکان پذیر می‌کنند. شکی نیست که این خود باعث گسترش و توسعه سالمی برای خود فلسفه است.

فلسفه فیلم بخشی از پژوهش‌های فلسفی و زیبایی‌شناسی را تشکیل می‌دهد که به سرعت در حال گسترش است. فیلسوفان دو جنبه زیبایی‌شناسی فیلم به عنوان یک رسانه هنری- فلسفه فیلم- و پرسش‌هایی در مورد محتوای فلسفی فیلم‌ها- فیلم به عنوان فلسفه- را از یکدیگر متمایز کرده‌اند.

پیچیدگی و کیفیت آثار منتشر شده در هردوی این حوزه‌ها به طور پیوسته در حال افزایش است، به طوری که بیشتر فیلسوفان فیلم را موضوعی جدی برای پژوهش فلسفی در نظر می‌گیرند.

همچنان که فیلم و رسانه دیجیتالی مربوطه‌اش تاثیرشان را در زندگی بشر گسترش می‌دهند، انتظار می‌رود که فلسفه فیلم هم بیش از پیش به موضوعی زنده و حیاتی برای تحقیقات فلسفی تبدیل شود. در سال‌هایی که پیش رو داریم، می‌توانیم به آثار جدید و نوآورانه‌ای در این حوزه‌ جذاب تحقیقات فلسفی چشم بدوزیم.

منبع: بخش‌هایی از مقاله «فلسفه فیلم» نوشته توماس وارتنبرگ در دانشنامه فلسفی استنفورد



همچنین مشاهده کنید