یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

هنرمندی که فراموش نمی شود


هنرمندی که فراموش نمی شود

کاغذ بی خط

شهرت ادامه بازیگری است. این اتفاق برای برخی ها بیشتر از دیگران می افتد. برخی ها فقط بازیگرند و برخی دیگر انسان هم هستند. «عزت الله انتظامی» یکی از همان نام های مشهور است؛ کسی که او را بسیار دوست داریم. او و فیلم هایش را. از فیلم هایش خاطره داریم. شخصیت هایی که او بازی کرده است به دل مان می نشیند و در خاطرمان زنده می ماند.

نگاه او در یادمان هست و حتی راه رفتنش. از سلطان صاحبقران بوده است تا مش حسن. از گانگستر ایرانی تا به حال دو تا کتاب درباره او منتشر شده است؛ «یکی «آقای بازیگر» هوشنگ گلمکانی و دیگری «جادوی صحنه». او در کتاب «جادوی صحنه» مسائل تئاتری اش را بیان کرده است. در همین کتاب نوشته است؛ «از سال ۱۳۲۰ که من وارد لاله زار شدم یعنی وقتی تصدیق ششم ابتدایی را گرفتم، علاقه مند به این کار بودم، عاشق این کار بودم.» فعالیت او در تئاتر حرفه یی آغاز شد و بعد از کودتای ۲۸ مرداد به آلمان رفتم و آنجا در یک مدرسه شبانه دوره سینما تئاتر را دیدم. بعد برگشتم تهران و رفتم هنرهای زیبا و بعد فیلم گاو را بازی کردم و بعد دو مرتبه سر ۴۷ سالگی رفتم سر کلاس های دانشگاه تهران نشستم درس بخوانم.»

او خاطره هایی نیز از زمان نوجوانی اش دارد؛ از همان زمان ها که خیلی سینما همه گیر نبود. خودش در این باره گفته است؛ «یادم هست کلاس پنجم ابتدایی بودم. در تهران سینمای ایرانی باز شده بود که فیلمی نشان می داد به نام «پانزده سال گمنام» که هنرپیشه یی داشت به نام آکیم تامیروف که بعد ها خواندم روسی بود. اسم او مثل اسم پدرم در خاطرم مانده. ببینید که سینما چه بعدی دارد.»

او خاطره های زیادی از این سال های بازی کردن خود دارد هرچند خودش علاقه زیادی هم به بازی کردن ندارد. او تاکید دارد نقش هایش را زندگی می کند. از همان اوایل که با فیلم گاو مهرجویی به نوعی استعداد سینمایی اش در معرض دید عام قرار گرفت، مردم او را در آن هیبت دیدند و باورش کردند؛ همان فیلمی که امام خمینی(ره) آن را پسندید و اجازه فعالیت های سینمایی و ساخت فیلم سینمایی را داد. او وقتی فیلم گاو را بازی می کرد، ۴۵ سال داشت. او بارها گفته است؛ «من فیلم ها را انتخاب می کنم و بعد رویشان کار می کنم. همه شان برای من کار مشکلی بوده چون من دلم نمی خواست کار آسانی بکنم. سعی می کردم با فیلم زندگی کنم.» با این شیوه او در بیش از ۴۵ فیلم بازی کرده است. در بیشتر آثار کارگردانان مشهور ایران حضور و نقش برجسته یی داشته است. او هم نقش کمدی بازی کرده است و هم نقش های جدی.

او در این باره در یکی از نشست ها بین ایرانیانی مقیم خارج چنین گفته است؛ «همه هنرمندانی که در تئاتر بازی کردند و با انواع مختلف تئاتر آشنایی دارند و سال ها روی صحنه بودند، برایشان کار ساده و روانی است. همه همکاران من مثل آقای علی نصیریان که در کار سینما و تئاتر آدم برازنده یی است، آقای مشایخی، آقای عباس جوانمرد، آقای جعفر والی و خیلی های دیگر هم که اسم شان به خاطرم نمی آید، این کار را می کنند. من خودم خیلی دلم می خواهد اصولاً کاری بکنم که در خاطره ها بماند و ماندگار شود. به همین دلیل من انتخاب می کنم. حالا اگر شانس من بوده که این انتخابم درست دربیاید خداوند را شکر می کنم.»

اما به هر حال برای او هم کارها و فیلم های سخت بوده اند. او پیش از این گفته بود؛ «سخت ترین فیلم ها گاو از داریوش مهرجویی، حاجی واشنگتن مرحوم علی حاتمی و ناصرالدین شاه آکتور سینمای محسن مخملباف بوده است.»

● شخصیت های تاریخی

حضور عزت الله انتظامی در هر فیلمی یا سریالی از نقاط قوت آن به شمار می رود. هزاردستان به کارگردانی علی حاتمی یکی از ماندگارترین آثار سینمای ایران است. هزاردستان بعد از هشت سال تمام شد. سریال با ساخته شدن شهرک سینمایی غزالی همراه بود؛ شهرکی که در ۳۰ هزار متر مربع به خیابان لاله زار و میدان توپخانه اختصاص یافته است، آن هم به گونه یی که نمای بیرونی ساختمان ها قابل جابه جا شدن باشد و بتوان هر عمارت را به بنایی دیگر تبدیل کرد.فیلمنامه هزاردستان بیش از ۸ تا ۱۰ بار بازنویسی شده بود.

این سریال به داستان زندگی رضا خوشنویس- که شخصیتی تخیلی مبتنی بر شخصیتی تاریخی به نام کریم روایتگر است- و نظریه توطئه یی مبنی بر دست داشتن شخصیتی به نام خان مظفر در وقایع پشت پرده سیاسی و اجتماعی ایران در دوران قاجار و پهلوی می پردازد. عزت الله انتظامی در نقش خان مظفر (خود هزاردستان؛ آدمی ظاهرالصلاح که در پشت پرده تمام اتفاقات سیاسی- اجتماعی روز نقش دارد.) یکی از شخصیت هایی است که بارها و بارها در تاریخ سینمای ایران ماندگار شد. او که می توانست همه چیز را تعیین کند. او که می توانست زندگی و مرگ افراد را تغییر دهد. او که به برخی هنرمندان علاقه یی بزرگوارانه داشت. پس از مرگ حاتمی، دو فیلم سینمایی با تدوین واروژ کریم مسیحی بر اساس هزاردستان ساخته شد. این دو فیلم «کمیته مجازات» و «طهران، روزگار نو» نام دارند. البته خان مظفر تنها نقشی تاریخی نبود که او بازی کرد. او در سال ۱۳۵۱ در دو فیلم صادق کرده (ناصر تقوایی) و ستارخان (علی حاتمی) بازی کرد. ۱۰ سال بعد هم سفیر ایران در امریکا در فیلم حاجی واشنگتن (علی حاتمی) بود؛ سفیری که تنها و بی پول در فرنگ مانده است، صحنه های تنهایی او در بلاد فرنگ و آشپزی کردن او . سال۱۳۶۲ نیز کمال الملک (علی حاتمی) غبازیگرف هم بار دیگر نقش یکی از شاهان معاصر این نقاش را بازی کرده بود؛ شاهی که ۵۰ سال بر ایران حکومت کرد. ناصرالدین شاه که هم طرفدار مضحکه بود و هم خود را ملزم به حمایت از هنرمندان می دانست.

● مرد تنها

البته عزت الله انتظامی همیشه نقش های مثبت را بازی نکرده است. هنگامی که در ۷۹ سالگی پذیرفت نقش یک گانگستر ایرانی را در فیلم «حکم» بازی کند برای اولین بار همکاری با مسعود کیمیایی را پذیرفته بود. اما او پیش از این نقش مرد کاسبکاری را که خون مردم را می خرید و می فروخت در ۱۳۵۷ دایره مینا (داریوش مهرجویی) بازی کرد. شاید یکی از منفی ترین نقش های او «قربان سالار» بود در فیلم «بانو»؛ مردی که هم دزدی می کرد و هم آشپز ماهری بود. اما نقش مردان تنها مانده در کارنامه بازیگری او پررنگ تر است. سال ۱۳۶۹ در سایه خیال (حسین دلیر) بازیگر نقش صاحبخانه یی بود که تنها مانده است.

این تنهایی در فیلم های دیگرش هم بود مانند تنهایی نویسنده «خانه خلوت». در روز فرشته (بهروز افخمی) نیز او مرد تنهای ثروتمندی بود که در برزخ مرگ و زندگی قرار گرفته بود. او بود که می خواست فرشته یی را راضی کند که او را به زندگی برگرداند. او همراه فرشته تبدیل به روح بازیگوشی شد که این طرف و آن طرف می رفت. در «خانه یی روی آب» (بهمن فرمان آرا) نیز یک نقش کوتاه داشت اما ماندگار. او همان پیرمرد تنهایی بود که در گوشه خانه سالمندان مانده بود؛ همان پیرمردی که پسرش او را تنها گذاشته است، پسری که خاطره خوشی از او نداشت و در زمانی که باید پشت و پناه او باشد او را تنها رها کرده بود. همین مساله باعث شد اینک او تنها باشد و خواهش کند به خانه پسرش برود. او از تنهایی می ترسید و این تنهایی را خیلی های دیگر نیز دوست ندارند. تنهایی او در روسری آبی همان می شود که خیلی ها هنوز آن را به یاد دارند؛ عشقی که پیرمردی به دختری جوان و فقیر پیدا می کند. هیچ کس این عشق را نمی فهمد جز دختر سوم که در دوبی است.

● مرد هنر

برای هنرمندی مثل او هنر از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است. او آن را از هر رشته یی بالاتر می داند حتی از وزارت. او دلیل موجهی هم برای این نگاه ویژه خود دارد. این مقام ها به سرعت عوض می شوند اما مردم هیچ وقت چارلی چاپلین را که همیشه برایشان شادی آفرین است فراموش نمی کنند. او «هنر» را چیزی فرای واقعیت می داند. از نظر او هنرپیشه موفق کسی است که ماندگار می شود و کارش هیچ وقت از خاطره ها فراموش نمی شود. و می توان باور کرد که او بیش از هر کسی در کارش موفق بوده است و بیش از هر کدام از بازیگران ایرانی در نام ها و یادها می ماند. او کسی است که باید برایش بزرگداشت گرفته شود همین طور که در طول سال ها بارها و بارها از سوی مردم این اتفاق افتاده است. اما خاطره تلخ بزرگداشتی که سال گذشته برایش در جشنواره فجر برگزار نشد هنوز در یادها مانده است.

گیسو فغفوری



همچنین مشاهده کنید