یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
این ۱۰ روز
تحولات رخ داده در فاصله ۱۰ روزه ۱۶ تا ۲۷ آذر ۸۸، یک نمای فشرده اما بسیار دقیق از سرنوشت و آینده جریان فتنه در ایران به دست می دهد. روز ۱۶ آذر به گفته سران فتنه بنا بود جبران آبروریزی ۱۳ آبان باشد -و به همین دلیل آنرا ایستگاه آخر خواندند- اما خود به آبرو ریزی بزرگتری تبدیل شد. جامعه دانشگاهی که اصلاح طلبان ساده دلانه آن را ملک طلق خود می دانستند، در آن روز خود را تقریبا به طور کامل از پروژه های جریان فتنه کنار کشید. مهم تر از آن، طبقه متوسط شهری در تهران هم هیچ انگیزه ای برای پیوستن به آشوبگرانی که در یکی دو دانشگاه تهران تجمع کرده بودند از خود نشان نداد در حالی که سران فتنه تصور می کردند قادر خواهند بود از طریق کاتالیزوری به نام دانشگاه، شبکه های اجتماعی ساخته شده توسط سرویس های اطلاعاتی غربی در میان طبقه متوسط را هم فعال کرده و یک آشوب شهری جدید در تهران بوجود بیاورند.
میرحسین موسوی -که این روزها دیگر در حال نزدیک شدن به پایان کار است- در بیانیه روز ۱۵ آذر خود، گویی حدس زده باشد که احتمال بی اعتنایی مردم به فراخوان فتنه گران در ۱۶ آذر وجود دارد، روزهای ۱۷ و ۱۸ آذر را هم به عنوان جایگزینی برای آن مشخص کرده بود. این دو روز احتمالا باید جزو سخت ترین روزهای بعد از انتخابات برای فتنه گران بوده باشد. اهانت به امام توسط هوادارن موسوی در روز ۱۶ آذر موجی از خشم و اعتراض انقلابی درون و بیرون دانشگاه علیه سران فتنه بوجود آورد که اثرات آن اکنون کل معادلات سیاسی کشور را جابجا کرده است. بر مبنای برخی شواهد، اتاق فکر جریان فتنه که در لندن و واشینگتن مرتبا تشکیل جلسه می دهد، تصور می کرد جسارت به امام درون دانشگاه با شکستن خط قرمزهای ۳۰ ساله نظام، عرصه های جدیدی برای فعالیت پیش روی سبزها در ایران خواهد گشود و به همین دلیل هم بود که تصاویر این اهانت را با ولع از شبکه های خبری خود پخش می کرد.
اما دقیقا به این دلیل که سرویس های غربی مثل دوستان داخلی شان، هیچ محاسبه درستی از میزان ارادت مردم ایران به امام و خلف او نداشتند، این به اصطلاح «پروژه» تبدیل به موجی بزرگ شد و به جانب طراحان آن بازگشت. مردم ایران اکنون یک هفته است که در اعتراض به این اهانت بزرگ از پای ننشسته اند. دیروز و در آخرین پرده از این خشم مقدس، مردم مومن در سراسر ایران خواستار محاکمه و مجازات سران فتنه شدند در حالی که هیچ نشانی از فتنه گران نه در خیابان های تهران و نه در هیچ شهر دیگری از شهرهای کشور نبود. فردای روز ۱۶ آذر نوشتیم که سوت پایان در ایستگاه آخر به صدا درآمده است، حالا پس از ۱۰ روز می توان گفت که همه چیز تمام شده و دانشگاه که بنا بود فتنه سبز را احیا کند، آن را یکباره و به سرعت دفن کرده است.
کل ماجراهای پس از انتخابات ریاست جمهوری، از خرداد ماه به این سو را به یک معنا، از منظر تغییرات نمودار سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان می توان بازسازی کرد. پیش از انتخابات مهم ترین عاملی که سران جریان اصلاحات را به سمت رادیکالیسم سوق داد و باعث شد در یک ماه آخر کلیت نظام را به جای دولت آماج حملات خود قرار دهند، این بود که تصور می کردند یک لشگر بزرگ از طبقه متوسط شهری در تهران و سراسر کشور پشت آنها ایستاده است. این برای اصلاح طلبان که در دو سال آخر حضور در دولت (۱۳۸۴-۱۳۸۲) حسرت جمع شدن فقط چند صد نفر در حمایت از خود را می خوردند، یک صحنه رویایی بود. فراخوانی این سرمایه اجتماعی به خیابان و به راه اندازی آشوب های شهری از بیش از دو ماه قبل از انتخابات علاوه بر اینکه تمرینی بود برای آشوب های بعد از انتخابات، عمدتا به این دلیل انجام شد که اصلاح طلبان می خواستند گزینه «تسلیم یا آشوب» را پیش روی نظام بگذارند و از آن بخواهند که از میان آنها یکی را انتخاب کند.
برخی از سران این جریان -که امروز ارتباطات آنها با طراحان کودتاهای مخملی در خارج از ایران محرز شده است- همان مقطع می گفتند که چه ببازند و چه ببرند به حضور خیابانی نیاز دارند. اگر انتخابات را بردند با کشاندن مردم به خیابان قادر خواهند بود امتیازهای بزرگ از نظام مطالبه کنند و بلافاصله سراغ ایجاد تغییر شکل در ساختار نظام به آن روشی که در جزوه تاملات راهبردی حزب مشارکت شرح داده شده بروند. و اگر انتخابات را باختند، با طرح مسئله تقلب، سرمایه رای خود را به سرمایه آشوب تبدیل کنند و نظام را وادار سازند که یا در مقابل خواست غیرقانونی آنها تسلیم شود یا ریسک فرو رفتن کشور در گرداب آشوب هایی مزمن و طولانی مدت را بپذیرد.
این سناریو پس از انتخابات مو به مو اجرا شد اما در حین اجرا به مشکلاتی برخورد که پیش تر پیش بینی نشده بود. در یک تحلیل بسیار فشرده سرمایه اجتماعی جریان اصلاح طلب پس از انتخابات دچار ۵ بحران اساسی شد که در نتیجه این بحران ها اولا سرمایه اجتماعی موجود در سبد رای این جریان به شدت کاهش یافت، ثانیا درصد بسیار کوچکی از سرمایه رای موسوی به عنوان سرمایه آشوب وارد خیابان شد و ثالثا سرمایه آشوب این جریان نیز به سرعت از حالت خود جوش وخود انگیخته خارج شد و به سمت وضعیت های سازمان یافته میل کرد. نتیجه این حرکت از وضعیت خود جوش به سمت وضعیت سازمان یافته این بود که شبکه های ساخته شده توسط سرویس های اطلاعاتی دشمن که از حیث تعداد بسیار کم شمار ولی از جهت الگوی رفتار به شدت رادیکال هستند، تحرکات خیابانی این جریان را تحت سلطه خود درآوردند و ماجرا به اهانتی شبیه آنچه در ۱۶ آذر دیدیم ختم شد.
بحران های تغییر دهنده وضعیت سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان در میان طبقه متوسط شهری را می توان به این شکل خلاصه کرد.
۱) طبقه متوسط جامعه ایران خیلی زود و بلکه در همان یکی دو ماه بعد از انتخابات فهمید که موسوی در مورد انقلابی، خط امامی و قانونگرا بودن خود دروغ می گوید و اساسا اعتقادی به این مفاهیم ندارد. این وضعیت بحرانی را بوجودآورد که باید آن را «بحران ایدئولوژی و اعتبار» نامید.
۲) این بخش از جامعه ایرانی در زمانی بین ۴ تا ۵ ماه دریافت که کل داستان تقلب در انتخابات ریاست جمهوری هم دروغی بیش نیست و نظام رای موسوی را چنان که بوده خوانده است. این وضعیت بوجود آورنده پدیده ای است که می توان آن را «بحران آگاهی» خواند.
۳) آن بخش از سرمایه رای موسوی در تهران که چند باری حضور در خیابان را تجربه کرده بود به سرعت دریافت نظام مستحکم تر از آن است که بتوان با این روش ها از آن امتیازی گرفت و این درک و دریافت وضعیتی را بوجود آورد که می توان آن را «بحران نتیجه» خواند به این معنا که دیگر کمتر کسی باقی مانده بود که به نتیجه بخش بودن این حرکات امیدی داشته باشد.
۴) پس از گرایش تحرکات خیابانی به سمت آشوب، برخورد قاطع نظام با آشوبگران در چند مرحله، به بروز «بحران اراده» در میان آنها منجر شد
۵) و نهایتا پس از چند ماه فتنه گری با تمام توان، حامیان جریان فتنه درون حکومت به ناتوانی خود در تاثیرگذاری بر اراده سطوح بالای نظام پی بردند و همین باعث شد برخی از آنها منفعل شوند و برخی دیگر نغمه آشتی و سازش سر دهند. بوجود آمدن این وضعیت در بین حامیان حکومتی جریان فتنه، در میان آشوبگران کف خیابان که همواره به نزاع درون حکومت دل بسته و از آن تغذیه می کردند، بحرانی بوجود آورد که باید آن را «بحران تکیه گاه» نامید. از این ۵ بحران دو بحران اول بیشتر روی سرمایه رای اصلاح طلبان اثر کرده و علاوه بر ایجاد ریزش در آن، مانع تبدیل شدن آن به سرمایه آشوب شده است و ۳ بحران بعدی هم در تضعیف جنبه خودانگیخته سرمایه آشوب فتنه گران و همچنین مرگ بخش سازمان یافته آن موثر بوده است.
نتیجه این تحلیل به عینی ترین شکل ممکن خود را در روز جمعه نشان داد. پس از ۱۶ آذر و زمانی که مردم تهران و دیگر شهرهای بزرگ از کنار همه جزع و فزع فتنه گران بی تفاوت گذشتند این نگرانی در بین سران فتنه بوجود آمد که ته مانده های سرمایه اجتماعی آنها هم در حال از دست رفتن است و جز مشتی آشوبگر کسی برای آنها نمانده است. در حالی که خروش انقلابی مردم در ۱۰ روز گذشته هر روز بیشتر از روز قبل این موضوع را مسجل می کرد، علامت بزرگ «دفن شدن فتنه سبز اموی» روز جمعه پدیدار شد.
در حالی که اصلاح طلبان پس از ۲۲ خرداد همواره تلاش کرده اند از هر فرصتی و از جمله فرصت تجمعات انقلابی مورد حمایت نظام برای حضور در خیابان و عرض اندام استفاده کنند، در تظاهرات روز جمعه هیچ نشانی از آشوبگران دیده نشد و برای اولین بار از ۲۲ خرداد ۸۸ سران فتنه به این نتیجه رسیدند که مطلقا نباید ریسک دعوت از هوادارانشان برای ایجاد تجمع موازی در کنار تظاهرات مردمی علیه اهانت کنندگان به امام را بپذیرند. اگرچه مجمع روحانیون مبارز به عنوان اتاق فکر داخلی جریان فتنه به همراه موسوی ادعا کرده اند که در صدد دریافت مجوز برای برگزاری یک راه پیمایی مستقل هستند ولی ناگفته پیداست که این چیزی بیش از یک توجیه خنک و خنده دار نیست. احتمالا همه چیز به این بر می گردد که فتنه گران پیام روزهای ۱۶ تا ۲۷ آذر را تا حدودی دریافت کرده و فهمیده اند که دیگر کسی از مردم پای کار آنها نیست و الا در چند ماه گذشته دیده ایم تا زمانی که می دانستند هنوز کسی به حمایت از آنها به خیابان خواهد آمد، هرگز به فکر مجوز گرفتن و تجمع مستقل برپا کردن نیفتادند!
بزرگی می گفت این هنوز آغاز معجزات محرم است. منتظر بسی بیش از اینها باید بود.
مهدی محمدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست