چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
نگاهی به ساختارگرایی
اصطلاح «ساختارگرایی» در کتاب فردینان دو سوسور تحت عنوان «درسهای زبانشناسی عمومی» ریشه دارد.
سوسور در این کتاب زبان را نظامی معرفی میکند که عناصر آن فقط براساس ارتباطهای هم عرض یا متضاد با یکدیگر قابل تعریفاند. این مجموعه ارتباطات، تشکیل دهندة «ساختار» به شمار میآید.
● نخستین تعاریف
تعریف ساختار یک ساختار عبارت است از مجموعهای از بستگیهای درونی. اگر یک واحد (به معنای زبانشناختی) در هیچ رابطة وابستگی با واحد دیگر زبانی وارد نشود، ساختار به شمار نمیآید. واژة «ساختارگرایی» نخست در «آثار حلقة زبانشناختی پراگ» (۱۹۲۹) نوشتة رُمان ژاکوبسن، اس.کارچفسکی و اِن.توبتسکوی مطرح شد که زبانشناسی را «روش خاصی که اجازة کشف قوانین ساختار نظامهای زبانشناختی و تحول آنها را میدهد» معرفی نمودند.
● تعریف ساختارگرایی
به عقیدة امیل بانونیست، با اتکا بر کارهای سوسور و حلقه پراگ، ساختارگرایی فرضیهای است که براساس آن، آدمی میتواند یک زبان را برحسب ساختار مورد مطالعه قرار دهد.
این فرضیه با این واقعیت توجیه میگردد که نظام زبان، «ربطی» و «تقابلی» است (سوسور). هر عنصر زبانی وجود ندارد مگر بر حسب رابطه و تقابلاش با دیگر عناصر زبانی.
● مصادیق بعدی تعریف ساختارگرایی
بسیاری از رشتههای علمی بنمایههای بحثهای خود را از ساختارگرایی زبانشناختی گرفتهاند، درحالی که هیچ ربطی به زبانشناسی ندارند. امروز اصطلاح ساختارگرایی بسیار پراکنده است و تعریف آن از یک رشتة علمی با رشتة دیگر تفاوت دارد.
براساس یک رویة عام، ساختار دارای یک سازمان منطقی اما ضمنی، یک بنیان عینی زیرین آگاهی و اندیشه است. در واقع، هر ساختارگرایی بر یک وضعیت دوگانة ساختارها قرار دارد، همزمان غیرواقعی (مانند شکل انتزاعی سازمان) و واقعی (مانند تحقق ملموس). در نتیجه، ساختارگرایی، این ساختارهای ناخودآگاه را با فهم و تبیین تحققهای محسوس آنها آشکار مینماید.
غیر از زبانشناسی، نویسندگان اصلی و متفکران ساختارگرا اینها هستند: کلودلوی استروس در انسانشناسی، ژان ـ پیر ورنان در تاریخ ادیان، برنتانو در ساختارگرایی پدیدار شناختی و گشتالتی، رُلان بارت در نشانهشناسی، لویس آلتوسر فیلسوفی که مسأله تفسیر مارکسیسم را از سر گرفت، ژاک لاکان روانکاو.
برخی نویسندگان و متفکران پسا مدرنیست نیز اینها هستند: میشل فوکو فیلسوفی که معرفتشناسی را از این رهگذر تجدید کرد، ژاک دریدا و پیر بوردیو.
● نظریه
نزد ساختارگرایان، فرایندهای اجتماعی از ساختارهای بنیادینی نشأت میگیرند که اکثراً ناخودآگاهاند. همچنین، سازمان اجتماعی، برخی [رویههای] عملی و برخی باورهای خاص را برای افرادی که بدان وابستهاند تولید میکند.
این نظریه بر زبانشناسی فردینان دو سوسور تکیه دارد که نشان داد هر زبانی یک نظام را تشکیل میدهد که در بطن آن، نشانهها ترکیب میشوند و شیوهای را توسعه میدهند که بر کسانی که با آن سروکار دارند و کار میکنند تحمیل میشود.
با الهام از این روش، ساختارگرایی در جستجوی توضیح یک پدیده برحسب جایی است که در یک نظام اشغال میکند درحالی که از قوانین ارتباط و جداسازی پیروی میکند.
لوی استروس معتقد است اگر فعالیت ناخودآگاه روح فرهنگی مشتمل است بر تحمیل قالبها بر یک محتوا، و اگر این قالبها اساساً همان قالبها برای همة روحهای فرهنگی، باستانی و مدرن یا بدوی و متمدن هستند، بایسته و شایسته است دست یافتن به ساختار ناخودآگاه، لایة پنهان زیرین هر نهاد و هر سنت، تا یک اصل تفسیر معتبر برای نهادهای دیگر و سنتهای دیگر به دست آید.
انسانشناسی ساختارگرایانه پس از بهرهمندی از یک موقعیت چیره و از یک مقبولیت عام نسبی در جایگاه دانشگاهی فرانسه، از پایان سالهای دهه هشتاد به آرامی رو به افول نهاد، و با آن، نژادشناسی و انسانشناسی فرانسوی، جدا شده از میراث مارسل موس، نیز کمرنگ شد. از این رهگذر، رهیافت ساختارگرایانه به این رشتههای علمی در انگلستان و آمریکا نیز در میانة دهة هشتاد رفته رفته از فضای دانشگاهی رخت بربست.
به اعتقاد منتقدان، ساختارگرایی از همان ابتدا از قواعدی تخطی میکند که خود آنها را به عنوان اصول بنا مینهد.
ساختارگرایی الگوی زبانشناسی سوسوری را به دامنهای از موضوعات گوناگون چون وجود اجتماعی یا ناخودآگاه ساختاری تعمیم میدهد، غافل از آنکه خود این الگو میبایست به عنوان ظهور امری فرع بر یک ساختار ملاحظه شود.
از این وخیمتر، نظریة ساختارگرایانة لوی استروس، به اعتقاد روبرژولین، آلوده به یک قوم مداری اساسی است: آن در پس نهادها و ظهورات فرهنگی، افراد و گروههای انسانی، ساختار و سازوکاری را میبیند که بر عملکرد این ظهورات حکمرانی میکند؛ ظهوراتی که فرع بر آن ساختار هستند و گروههای انسانی آن نیز جز آدمکهایی جنبان که حیات فرهنگی خود را نیز به واسطة ساختار میگیرند، نیستند.
ژان پیاژه معتقد است که ساختارگرایی را باید یک روش دانست، نه یک آموزه؛ و خطر همیشگیای که آن را تهدید میکند، رئالیسم ساختار است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست