دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

امروز با سعدی


امروز با سعدی

هر که دلارام دید، از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص، هر که درین دام رفت
یاد تو می‌رفت و ما عاشق و بیدل بُدیم
پرده برانداختی، کار به اتمام رفت
ماه نتابد به روز، چیست که در خانه تافت؟
سرو …

هر که دلارام دید، از دلش آرام رفت

چشم ندارد خلاص، هر که درین دام رفت

یاد تو می‌رفت و ما عاشق و بیدل بُدیم

پرده برانداختی، کار به اتمام رفت

ماه نتابد به روز، چیست که در خانه تافت؟

سرو نروید به بام، کیست که بر بام رفت؟

مشعله‌ای بر فروخت پرتو خورشید عشق

خرمن خاصان بسوخت، خانگه عام رفت

عارف مجموع را در پس دیوارِ صبر

طاقت صبرش نبود، ننگ شد و نام رفت

گر به همه عمر خویش با تو بر آرم دمی

حاصل عمر، آن مست. باقی ایام رفت

هر که هوایی نپخت، یا به فراغی نسوخت

آخر عمر از جهان چون برود، خام رفت

ما قدم از سرکنیم در طلب دوستان

راه به جایی نبرد، هر که به اَقدام رفت

همت سعدی به عشق میل نکردی ولی

می‌ چو فرو شد به کام، عقل به ناکام رفت