تعابیر نادرست از انتظارات درست

بعد از گذشت چند سال از ازدواج تغییر نگرش زن و شوهر نسبت به زندگی کاملاً طبیعی است

بعد از گذشت چند سال از ازدواج تغییر نگرش زن و شوهر نسبت به زندگی کاملاً طبیعی است. هر چه سن افراد بالاتر می‌رود تجربه بیشتری از زندگی کسب می‌کنند و نگرش و دیدگاهشان نسبت به زندگی تغییر می‌کند. برخی از زوج‌ها پس از شروع زندگی به این نتیجه می‌رسند همسرشان او را درک نکرده و به بهانه‌های مختلف دست به اذیت او می‌زند. در این زمان جر و بحث‌ها و تنش‌ها در زندگی این زوج‌ها بالا می‌گیرد و تا جایی پیش می‌رود که احساس می‌کنند دیگر مورد توجه و محبت شریک زندگی خود قرار ندارند. زمانی که دو نفر نتوانند بخوبی با هم ارتباط برقرار کنند و یا حرف یکدیگر را بفهمند دچار رخوت و خستگی شده و خود را در زندگی شکست خورده می‌بینند، البته این طرز فکر و نگرش در مورد همه زوج‌ها مصداق ندارد اما گروهی از زن و شوهرها از این مسئله احساس نارضایتی و ناامیدی می‌کنند.

زن‌ها به چه دلیلی از دست همسرانشان ناراحت می‌شوند

محققان خانواده‌ پژوه هنگام بررسی‌ روی خانواده‌ها دریافته‌‌اند عمده مشکلات زوج‌های جوان مشکلات ارتباطی است. با این‌که دو نفر سال‌ها با هم زندگی کرده‌اند و خوب یکدیگر را می‌شناسند اما هنگام بروز مشکلات خانوادگی شکایات و ناراحتی‌هایی ابراز می‌کنند که بیانگر نبودن مهارت آنها در برقراری ارتباط مؤثر است. با این‌که سال‌ها از مدت ازدواجشان می‌گذرد ولی هنوز نمی‌توانند با یکدیگر بطور مؤثری ارتباط برقرار کرده و همکلام شوند. حال پرسش آن است مشکل ارتباطی و رفتاری زنان در برخورد با شوهرشان چیست؟

● حساسیت زیاد و زودرنجی

زنان در همه زمان‌ها و مکان‌ها احساس آرامش نمی‌کنند. آنها به دلیل شرایط فیزیکی و روانی گاه دچار تنش شده و زودرنج می‌شوند. با این حال اکثر اوقات از این احساس ناآرامی با همسرشان صحبت نکرده و در نتیجه به دنبال هر رفتار و واکنش از سوی شریک زندگی خود احساس ناآرامی و تنش بیشتری می‌کنند این تنش هم به نوبه خود باعث اختلافات خانوادگی می‌شود و برای مدتی گاه طولانی ادامه پیدا می‌کند بنابراین می‌بایست علائم و نشانه‌های این حساسیت و زودرنجی از سوی همسر شناخته شده و هنگام مشاهده این رفتارها آنها سعی کنند رفتاری مطلوب همراه با‌ آرامش و دادن اطمینان و محبت نسبت به همسر خود داشته باشند.

● تحت نظر قرارگرفتن

زنان بیشتر اوقات به آنچه انجام می‌دهند تمایل دارند و فکر می‌کنند و نسبت به آن اطمینان دارند و در صورتی که در آن مورد اعتماد به نفس شکست خورده‌ای داشته باشند نسبت به آنچه انجام داده و فکر می‌کنند دچار تعارض شده و ناامید می‌شوند. زنان اگر احساس کنند همسرشان دائماً‌ در حال کنترل‌کردن وی است، احساس ناراحتی می‌کنند. شاید همسر این زنان به دلیل علاقه زیاد باشد که دست به این کار می‌زند اما او با این کار همسرش را از خود رانده و دچار استرس و اضطراب و ناراحتی می‌کند. بنابراین با رفتاری مناسب‌تر از این معضل باید پیشگیری کرد.

● احساس کم‌شدن محبت

بعد از گذشت چند سال از ازدواج شکل محبت زن و مرد نسبت به یکدیگر تغییر می‌کند اما چون زنان فکر می‌کنند شوهرشان باید بطور مستقیم به او ابراز محبت کند از کمی توجه شوهر و ابراز محبت تغییر شکل یافته او ناخرسند می‌شوند بنابراین به نظر می‌رسد برخی ابراز محبت‌ها که دراوایل ازدواج ابراز می‌شده و برای هر دو نفر مطلوب بوده تا مدت‌ها بعد باید ادامه پیدا کند .

● شبیه شدن به فرد موردنظر همسر

گاهی اوقات برخی تشبیه‌ها و مثال‌زدن‌های شوهر باعث می‌شود زن احساس ناامیدی از مقبولیت نزد همسرش کند. شوهر اگر به صورت مداوم از همسرش بخواهد به لحاظ اخلاقی، حرفه‌ای، رفتاری و ... شبیه فرد دیگری باشد بطور غیرمستقیم عزت‌نفس همسرش را مورد هجوم قرار داده و او را با مشکلات بیشتری روبه‌رو می‌کند. بنابراین حمایت همسر و انتقادهای سازنده از او شاید بهترین شیوه تغییر رفتار باشد.

● ضعیف‌النفس بودن شوهر

زنان بطور ذاتی ویژگی‌های مردانه و قوی بودن مردان را دوست دارند. اگر مردی ضعیف بوده و هیجانات مستمر و قوی نداشته باشد زن ناچار است برخی مسئولیت‌ها و امور زندگی را به‌دست بگیرد و این ماجرا اگر ادامه پیدا کند و مرد تلاشی برای قبول مسئولیتش در زندگی نداشته باشد زن بزودی خسته شده و از زندگی احساس نارضایتی می‌کند و شاید این ماجرا آغاز درگیری‌های آنها شود. توصیه می‌شود در صورتی که زنان از مشکلات شوهرانشان باخبر شدند سعی در کمک به او داشته باشند تا قوای اصلی خود را پیدا کرده و مسئولیت‌ها را بپذیرند.

● مردان به چه دلایلی از همسر خود ناراحت می‌شوند

▪ تولد فرزند

به‌دنیا آمدن اولین فرزند در خانواده شوک بزرگی را وارد می‌کند. زوج جوان که به تازگی زندگی خود را آغاز کرده‌اند چاره‌ای جز پذیرش مسئولیت‌های جدید و ناآشنا ندارند. بنابراین همواره زن بیشترین توجه‌اش را به موجود تازه‌وارد کرده و این موضوع مورد اعتراض همسر قرار می‌گیرد، چون احساس می‌کند او تنها کودکش را دوست داشته و دیگر تمایلی به او ندارد. این احساس شوهر هر چند برخاسته از تفکر او و تعبیر نادرست از برخی رفتارهای همسرش است اما کانون خانواده را دچار تنش می‌کند، زیرا شوهر معتقد است همسرش دیگر به او توجه نمی‌کند، در حالی که زن اعتقاد دارد شوهرش را دوست داشته و اکنون فرصتی برای ابراز محبت ندارد در این قبیل موارد متخصصان توصیه می‌کنند زن و شوهر ساعاتی از روز را به خود اختصاص داده و با یکدیگر هم‌صحبت شوند.

▪ جدیت همسر

روانشناسان معتقدند اگر یکی از همسران جدیت خشک همراه با بی‌منطقی تفکر و رفتار داشته باشد آنها دچار معضلی جدی خواهند شد.

انعطاف‌ناپذیری و به عبارتی یکدندگی یکی از همسران باعث می‌شود رابطه زن و شوهر مخدوش شود، البته جدیت زیاد امری ذاتی است و تغییر آن به یکباره کاری سخت است. روانشناسان توصیه می‌کنند زن با رفتار خود به همسرش کمک کند تا رفتار نامطلوب او را کاهش دهد.

تعداد همسرانی که شیوه تظاهر را در ارتباط با یکدیگر به کار می‌گیرند اندک هستند اما برخی همسران سعی می‌کنند با به‌کاربردن این رفتارها شرایط زندگی خود را به روال عادی برگردانند خود این مسئله باعث می‌شود زن حرف‌های همسرش را قبول نکند. ارتباط نامناسب این قبیل زن و شوهرها تنش را در خانواده بیشتر می‌کند.

بنابراین روانشناسان در درجه اول صداقت در ازدواج را توصیه کرده و معتقدند با مشورت و مراجعه به روانشناسان این مسئله قابل حل است.

▪ چشم و همچشمی

در کل چشم و همچشمی مورد قبول هیچکس نیست و همه زنان چشم و همچشمی ندارند. تعدادی با تجمل‌گرایی شرایط را برای خود، خانواده و همسرشان سخت کرده و محیط و جو روانی را خشک و بی‌روح می‌سازند. این شرایط همسران را به مقابله برمی‌انگیزد و فاصله عاطفی میان آنها را بیشتر می‌کند.

▪ تعبیر بد احساسات

هر فردی زبان و بیان خاص خودش را دارد. زن‌ها به‌گونه‌ای احساساتشان را بیان می‌کنند ولی مردها برخی اوقات آن شکل از احساسات را درنیافته و آن را بد تعبیر می‌کنند. بهتر است بگوییم زنان و مردان بیان متفاوتی برای ابراز احساساتشان دارند و آنها گاهی سیگنال‌ها و پیام‌هایی که از طرف مقابلشان می‌رسد را دریافت نکرده و مشکلات زیادی در درک و تعبیر احساسات همسرشان دارند.