پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ما پاپ راک کلاسیک هستیم


ما پاپ راک کلاسیک هستیم

ریو گلسرخی و گروه «هزاره»اش در آستانه سال نو میلادی

«هزاره» شاید بهترین پایان برای سال ۲۰۰۷ و آغاز ۲۰۰۸ میلادی را در حال تجربه کردن است. اینها مسیحیان و یهودیانی هستند که در کنار هم گروهشان را مدتها است تشکیل دادهاند و در هفته گذشته آخرین کنسرت پاپ جشنواره فجر را هم اجرا کردند که شاید متفاوتترین کنسرت بخش پاپ جشنواره بود، از این جهت که آنها، هم به معروفیت سایر خوانندهها و گروهها نبودند و هم موسیقیشان به لحاظ محتوای راک محورشان در کنار تلفیقی از پاپ و کلاسیک، حال و هوایی متفاوت با سایر اجراهای پاپ داشت، ضمن اینکه شاید به زودی و در همین هفته یا با کمی تأخیر آنها کنسرت دیگری را در تهران و کاخ سعدآباد برگزار کنند.

▪ هزاره در موسیقیتان یعنی چه؟

ریو: معنی لغویاش برای ما مهم است و فقط به دلیل معنای معنویاش برای اسم گروه انتخابش کردهایم. هزاره اطلاق میشود به هزار سال از اولین دوره صلح جهانی و این که در آن نبرد نهایی بین خداوند و اهریمن و در واقع بین نیکی و پلیدی صورت میگیرد که به آن آرماگرون (نبرد نهایی) میگویند و بعد از آن هزار سال صلح داریم که در آن خداوند بر زمین حکومت میکند. در واقع اولین هزاره از دوران آرامش زمین در آینده که بعد از از بین رفتن همه پلیدیها پدیدار میشود.

▪ الان دقیقاً سبک موسیقیتان چه سبکی است؟

ریو: پاپ راک کلاسیک است.

▪ یعنی چه؟

تیکو: یعنی تلفیقی از سبکهای پاپ راک و کلاسیک.

▪ خب اینکه از اسم واژهای هم که گفتی هست.

آریا: آلژناتیو هم میشود گفت.

ریو: آلترناتیو راک به تلفیق راک و پانک که در دهه ۹۰ استفاده میشد اطلاق میشود. اگر بخواهیم دلیل بیاوریم که آلترناتیو چیز جدایی از موسیقی فعلی ماست میتوانیم بگوییم که کار فعلی ما همان سبک پاپ راک است.

آریا: ما در کارهایمان آهنگهایی داریم که لحن COANTRY و یا حتی بلوز و ایرانی دارد.

▪ فکر نمیکنید جمع کردن و استفاده از این همه اسم و سبکی که گفتید باعث سردرگمی و گیج شدن موسیقی و مخاطتان شود؟

هنریک: وقتی آدمها با ایدههای مختلف وارد یک گروه میشوند برای کار با هم مجبورند به یک نقطهنظر برسند. ما هم به آن نقطه اشتراک در سبکهای مورد علاقه و تخصصمان رسیدهایم و با هم و موسیقیهایمان هماهنگ شدهایم.

گیوو: به نظر من بهترین جواب به این سؤال، منتظر ماندن برای شنیده شدن موسیقیمان توسط مخاطب است. در معرفی سبک گروه میتوانم بگویم که معیار اصلی و پایه کار بر پایه راک است به اضافه تعدادی از سبک پاپ که به خاطر نوع ملودیها تعهداً به سراغش رفتهایم با ارکستر اسیونی صد در صد کلاسیک. به نظرم کاری که در هزاره انجام داده تا به امروز شنیده نشده است. به همین دلیل است که میگوییم سبک کاریمان پاپ راک کلاسیک است.

▪ الان سرپرست و تشکیلدهنده واقعی گروه چه کسی است؟

(همه ریو را نشان میدهند سر به سر او میگذارند ولی او این موضوع را قبول ندارد)

ریو: من آدم دموکراتی هستم و اعتقادی به این موضوع ندارم، شعار هم نمیدهم. مهم کار کردن درست گروه و در کنار هم بودن است و سرپرست داشتن و... از نظر ما زیاد مهم نیست، شاید باورتان نشود ولی ما برای هر برنامه و هر اجرا یک سرپرست از بین خودمان انتخاب میکنیم. مثلاً برای این برنامه و کنسرت جدید آریا به عنوان سرپرست گروه توسط بچهها انتخاب شده است.

آریا: من که الان به عنوان سرپرست گروه انتخاب شدهام. در واقع سرپرست نیستم. چون همه اعضا کارهایشان را به خوبی بلدند و با هم هماهنگ هستند. ما در اینجا بیشتر سعی میکنیم ایدهپردازی کنیم.

ریو: الان کارهایی که قرار است در این کنسرت انجام بدهیم به غیر از قطعات جدید چند قطعهاش از آلبوم قبلی من «بانوی شهر رویا» انتخاب شدهاند ولی تنظیمهایی که در این برنامه از آن آهنگها خواهید شنید کاملاً متفاوت با تنظیمهای آلبوم است و به نظر خودم با ایدههایی که هر کدام از اعضای گروه دادهاند، آهنگها کاملاً عوض و بهتر شدهاند. در واقع کار ما کاری گروهی و شش نفره است که خود من هم یک ششم از همین گروه هستم و نه بیشتر.

▪ تا جایی که میدانیم در هنر همه چند سالی کار موسیقی کردهای؟

ریو: من دقیقاً زمانی که برای تحصیلات پزشکی از ایران خارج شدم و به اروپا و بعد هند رفتم، فعالیتهای موسیقیام را ادامه میدادم. از پنج سالگی که پیانو کار کردم تا ۱۴ سالگی که گیتار و بعدها سبک راک هم به آن اضافه شد، موسیقی از من جدا نبوده، مخصوصاً در روزهایی که در اروپا و هند تحصیل میکردم و موسیقی مهمترین دغدغه من بعد از پزشکی و حتی بعضی وقتها قبل از آن بود. زمانی که به هند رفتم در سال ۱۹۸۶ یک گروه heavy metal به نام mell enmium با پایهریزی من و حضور نوازندگان ایتالیایی، انگلیسی و هندی و خودم به همراه خوانندهای ایتالیایی تشکیل دادم. در واقع ما یک گروه بینالملل بودیم که در آن زمان هم موفق کار کردیم.

▪ سطح کاریتان در چه حدی بود؟

ریو: به نظر خودمان و مخاطبان و منتقدان Level کاریمان اگر تعریف نباشد خوب و قابل قبول و مخاطبپسند بود. با millernium کنسرتهایی در هند، سنگاپور، هنگکنگ، فیلیپین و... داشتیم. مجموع اجراهای ما در بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۰ که من از هند خارج شدم به حدود صد اجرا رسید.

▪ برنامه مطرح و تأثیرگذار هم داشتید یا در حد همین گروهها کار کردید؟

ریو: ما گروه قابل قبولی داریم که توانستیم در عرض چهار سال صد کنسرت برگزار کنیم و به کمپانی bmg که کمپانی مطرحی در جهان است و با شاخه آسیاییاش قرار دارد پنج آلبوم را ببنیدم و منتشرشان کنیم و شش هفت ویدیو کلیپ بسازیم که در شبکههای مطرحی مثل mtv پخش شود. ما تورهایی را هم با گروههای مطرح راک جهان برگزار کردیم به عنوان نمونه کنسرت مستقل millennium را با گروه dea purple در استادیوم دهلی نو و پاس هزار نفر جمعیت برگزار کردیم. تا زمانی که گروه ما فعال بود کنسرتهایی با جمعیت زیر دوازده هزار نفر برگزار نکردیم.

▪ با این همه موفقیتی که میگویی را شنید، با چه منطقی موسیقی و موفقیت و گروه را تعطیل کردی و برای ادامه کار موسیقی به ایران آمدی؟

ریو: من برای موسیقی به ایران نیامدم. هر چند موسیقی برای من مثل هوا و غذاست ولی من برای ادامه پزشکی و در حقیت خدمت پزشکی به ایران آمدم. وقتی که به ایران آمدم این طور حس میکردم که ۲۵ سال دور بودن از کشورم کافی است و با توجه به اینکه در هند یک جراح جا افتاده بودم و در کنار آن تجربیات موسیقی خوبی هم داشتم با وجودی که دل کندن از millennium و تعطیلی آن برایم واقعاً مشکل بود به ایران آمدم تا در جایی که همیشه دوست میداشتم، کار کنم. در واقع میتوانم بگویم که توانستم خودم را متقاعد کنم که گروهم را کنار بگذارم و به عنوان یک جراح ایرانی در اینجا کار کنم.

▪ پس با ذهنیت تشکیل دوباره گروهی موسیقایی به ایران نیامدی و بین عشق و کار، کار را انتخاب کردی؟

ریو: من مطمئن بودم که بدون موسیقی زندگی نخواهم کرد. اما اولویتم برای برگشتن به ایران خدمت به کشورم به عنوان یک جراح عمومی بود که چندین سال هم عقب و به تأخیر افتاده بود.

▪ الان در هدفی که آن را به موفقیتی که داشتی، ترجیح دادی چقدر موفقی؟

من از چهارده سال پیش مدرک جراحی عمومیام را گرفتهام. ولی وقتی برگشتم مدرکم را معادلسازی کردم و فکر میکنم با روندی که طی شده از سال بعد بتوانم مطلب مستقل داشته باشم. این چند سال هم به خاطر روندی بود که باید در سیستم اداری طی میکردم.

▪ الان نتیجه حدود هفت سال حضورت در ایران شده یک آلبوم موسیقی؟

ریو: خب آره ولی من از روزی که رسیدم ایران پیگیر کارهای موسیقیام شدم و پرسوجو کردم و روند کار و گرفتن مجوز برای فعالیت دستم آمد علاوه بر کارهای شخصی زیاد و سنگینی که داشتم، برای کارهای موسیقیام هم زیاد سختی کشیدم و خوشحالم که در اینجا هم آلبومی را منتشر کردم.

▪ در آلبوم اول به تنهایی کار کردی ولی الان به دنبال کار گروهی هستی، چرا تغییر رویه دادی؟

ریو: متأسفانه موسیقی ایران و مخصوصاً موسیقی پاپ ایران خواننده محور است. من تصمیم دارم که در موسیقی راک ایران این اتفاق بد را از بین ببرم. در موسیقی، ما وقتی به ژانر راک میرسیم، باید بدانیم که همه چیز باید عوض شود. در راک چیزی به عنوان خوانندهمحوری نداریم. روح راک از بتیلزها آمد و توانست جلوی خواننده بزرگ و مطرحی مثل elvis قد علم کند، امروزه هم در گروههای راک چنین روحیه کاری جمعی و گروهی وجود دارد و راک امروز شده گروه. این روح راک است که باعث میشود پنج نفر آدم و نوازنده بتوانند کاری منسجمتر از ارکستری با چهل پنجاه ساز را انجام بدهند و بتوانند چند هزار نفر را در سالن مجذوب خودشان کنند. متأسفانه در ایران روح و معنا و هدف واقعی موسیقی راک خوب جا نیفتاده است ولی شرایط رو به بهبود است. در اولین کنسرتی که با این گروه در کنار هم در دانشگاه تهران داشتیم، احساس کردم بهترین فرصت است که خواننده محور بودن گروهی را که در آن خودم به عنوان خواننده فعالیت میکردم از بین ببرم و کار را گروهمحور کنم و اینطور شد که هزاره شد گروه کاملاً بر پایه کار گروهی.

▪ با وجودی که سالها در ایران نبودی چطور این افراد را دور هم جمع کردی؟

ریو: من کار چندانی نکردم. زحمت اولیه را شما یا گراوند کیشو و در حقیقت کمک دوستان به سراغم آمد. مهمترین و سختترین قسمت تشکیل یک گروه راک به نظر من انتخاب یک گیتاریست و یک نوازنده سازهای کوبهای است. دوستانم گیوو را به من معرفی کردند به عنوان یک جازیست خوب و باتجربه و او هم زحمت بقیه افراد را کشید.

گیوو: من تیکو را آوردم و تیکو هنریک را آورد و او هم آریا را. امیرحسین را از کجا آوردیم؟ (میخندد)

هنریک: من آوردمش.

تیکو: من و آریا و هنریک و گیوو، شش سالی میشود که با هم برای خوانندگانی مختلفی در سبک پاپ کار میکنیم و تجربه و شناخت و حس خوبی از تواناییهای هم داریم. البته خودمان به طور جداگانه تجربههای موسیقی راک هم داشتهایم.

▪ شما هم مثل اکثر گروههای راک به سراغ شعرهای کلاسیک رفتهاید؟

امیرحسین: نه اصلاً اکثر شعرهای گروه را خود ریو میگوید. البته خاصیت سبک راک همین است که هر شاعری برای گروه خودش شعری بگوید و آن شعر منحصراً برای آن گروه است. معمولاً گروههای راک از گروه یا فرد دیگری شعر نمیگیرند.

▪ منظورم این است که شما هم مثل اکثر گروههای راک به سراغ حافظ و مولانا و... نرفتهاید؟ اصلاً چرا گروههای راک با موسیقی به روزشان به سراغ شعرهای قدیمی میروند؟

ریو: من در آلبوم قبلی ام از حضرت حافظ شعر داشتهام ولی در آلبوم (جای خورشید) که به زودی به بازار خواهد آمد همه شعرها را خودم با کمک همسرم گفتهام اضافه دو شعر از شاهنعمتالله ولی. آن موضوعی هم که میگویی دلیل دارد. برخلاف خیلی از ژانرهای موسیقی که در غرب با تفریح و تفنن همراه است، راک سبکی از موسیقی است که مخاطب خود را مستقیماً تحت تأثیر قرار میدهد و با او از عشق، سیاست، اجتماع، تاریخ و... حرف میزند. از ویژگیو دوران اوج و تأثیرگذاری و از Rockn Roll و pink hoyd اینطور جا افتاده که شعر راک باید جدیترین شعر همه سبکهای موسیقی باشد. اگر از حافظ یا مولانا استفاده میکنند علتش در سنگینی و پختگی شعرهایشان است که معادلی در امروز برای جایگزینی ندارند. هدف هزاره رسیدن به کار ماندگار در موسیقی خودش است.

▪ ولی ما سالهاست که کار ماندگاری نداشتهایم به نظر میرسد دوران ماندگار شدن کارها تمام شده...

تیکو: کار ماندگار داریم مثل کارهای جامی.

امیرحسین: من کاملاً با نظر تیکو مخالفم. سالهاست ما کار ماندگار نداریم. مگر چند نفر این خوانندگان را میشناسند و آلبومهایشان را میخرند و یا حتی چند بیت از کارهایشان را حفظ هستند و دوست دارند که سالها بعد هم گوششان کنند.

ریو: به نظر من هم کار ماندگار داریم مثل کار گل ارکیده...

▪ ولی این کاری که تو مثال میزنی کاری cover است و ایرانی نیست.

هنریک: به نظر من کار ماندگار این سالها فقط کار «مشکی رنگ عشقه» از رضا صادقی است.

ریو: من و گروهی که با هم هستیم میخواهیم در این مسیر حرکت کنیم. مهم خواستن و تلاش برای آن است. من فکر میکنم کار ماندگار ساختن بیشتر یک اتفاق ساده است. مثل اکثر کارهای ماندگاری که ملودی سادهای دارند. دقیقاً مثل yesterday.

نویسنده : رسول ترابی- فرناز فرضی