سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

فضایل حضرت زهرا کاربرگ شهادت حضرت فاطمه


فضایل حضرت زهرا کاربرگ شهادت حضرت فاطمه

فضایل حضرت زهرا به مناسبت ایام فاطمیه 96, فضایل حضرت فاطمه س را تا حد ممکن و به اشکال مختلف ذکر کرده ایم از این مطالب می توانید در کاربرگ شهادت حضرت زهرا استفاده کنید

در عظمت و بزرگی حضرت زهرا «س» همین بس که در نسب خانوادگی شهره جهان است، زیرا پدری چون حضرت محمد«ص»، اولین فرد جهان هستی در کمال و فضائل و مادری چون خدیجه کبری«ع» یکی از زن های کامله جهان هستی و دومین مسلمان و فداکارترین فرد در راه اسلام و همسری چون امیرمؤمنان علی«ع» که به منزله جان پیامبر«ص» و برترین انسان بعد از ایشان است و فرزندانی چون حسنین«ع» و زینبین«س» دارد. به راستی کجا می توان خانه ای جز خانه گلی فاطمه یافت که چنین انسان های بزرگی در آن جمع شوند.

امام صادق «ع» فرمود: «او صدیقه کبری است که قرن های گذشته بر محور شناخت او دور زده است.»

چگونه می توان او را شناخت، در حالی که خدای متعال به پیامبر اکرم«ص» فرموده است: «یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک ولولا علی لما خلقتک ولولا فاطمه لما خلقتکما؛ ای پیامبر! اگر تو نبودی هستی را نمی آفریدم و اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم و اگر فاطمه نبود، شما دو نفر را به وجود نمی آوردم.»

پیامبر گرامی اسلام درباره او فرمود: «اگر [خوبی ها و] زیبایی ها به صورت انسانی درآید، او فاطمه خواهد بود، بلکه او برتر [از آن] است؛ به راستی که دخترم فاطمه برترین انسان روی زمین از نظر عنصر و ذات و از نظر شرافت وبزرگواری است.»

مهدی صاحب الزمان«عج»، فاطمه«ع» را الگو و مقتدای خویش می داند و می فرماید: «و فی ابنه رسول الله لی اسوه حسنه، وسیردی الجاهل رداءه عمله و سیعلم الکافر لمن عقبی الدار؛دختر رسول خدا«ص» زیباترین الگو برای من است، و به زودی نادان، پستی عمل خویش را خواهد دید و کافران درمی یابند که پایان کار به نفع چه کسی است.»

و امام صادق«ع» او را لیله القدر نامید.

اعترافات محققین اهل سنت

1ـ ابن صباغ مالکی: «در افتخار فاطمه همین بس که دختر پیامبر«ص» خیرالبشر است، فاطمه ای که ولادتش پاک و سیده است به اتفاق همه مسلمین.»

2ـ محمد بن طلحه شافعی: «دقت کن در آیه مباهله و ترتیب و عبارات آن و اشاراتی که به علو مقام فاطمه دارد و چگونه او در وسط قرار گرفته است تا مقام و منزلت او بیشتر روشن گردد.»

3. عباس محمود، العقاد المصری: «در هر دینی یک چهره از زن کامله وجود دارد که همه او را تقدیس می کنند و گویا او نشانه خداوند بین مردان و زنان است. در مسیحیت چهره مریم پاکدامن و در اسلام لاجرم آن چهره کامله فاطمه بتول است».

4. دکتر علی ابراهیم حسن: «در زندگی فاطمه انواع عظمت ها را می بینیم که این عظمت ها را همچون بلقیس و... از راه داشتن قصر و ثروت و زیبایی ظاهری به دست نیاورده است. و همچون عایشه، شهرت خویش را از راه رهبری جنگجویان (در جنگ جمل) و رویارویی با مردان به چنگ نیاورده، بلکه از راه حکمت و بزرگی شخصی خود، عالم را از حکمت و عظمت پر کرده است. حکمتی که مرجعش کتب فلاسفه و علما نیست. بزرگی که ریشه اش پادشاهی و ثروت نیست، بلکه از درون جانش و کمالات نفسش ریشه می گیرد.»

فضائل حضرت زهرا«س»

در اینجا به برخی از فضائل حضرت فاطمه«ع» اشاره می شود:

1ـ نور فاطمه«س»

پیامبر اکرم«ص» فرمود: «خلق نور فاطمه «ع» قبل ان تخلق الارض و السماء فقال بعض الناس: یا نبی الله! فلیست هی انسیه؟! فقال: فاطمه حوراء انسیه؛(۱۱) نور فاطمه قبل از خلقت زمین و آسمان آفریده شد، بعضی از مردم عرض کردند: »ای پیامبر خدا! پس زهرا از آدمیان نیست؟» فرمود: «فاطمه حوریه بشری است.»

پیامبر اکرم«ص» در جای دیگر فرمود: «لما خلق الله الجنه خلقها من نور وجهه، ثم اخذ ذالک النور فقذفه فاصابنی ثلث النور، و اصاب فاطمه ثلث النور، واصاب علیا و اهل بیته ثلث النور؛ فمن اصابه من ذلک النور اهتدی الی ولایه محمد، ومن لم یصبه من ذلک النور ضل عن ولایه آل محمد«ص»، «خداوند بهشت را از نور وجود خود آفرید، سپس آن را برگرفته و رها کرد. پس یک سوم آن به من [پیامبر«ص» و یک سوم آن به فاطمه و ثلث باقیمانده به علی «ع»و اهل بیت او اصابت کرد. پس هر کس که از آن نور به او برسد، به ولایت آل محمد«ص» رهنمون می شود، و هر کس از آن نور به او نرسد، از ولایت آل محمد«ص» گمراه می شود [و به بیراهه خواهد رفت].»

2ـ چرا فاطمه؟

یونس می گوید، امام صادق«ع» فرمود: «لفاطمه«ع» تسعه اسماء عندالله عزوجل: فاطمه، والصدیقه، والمبارکه، والطاهره، والزکیه، والراضیه، والمرضیه والمحدثه والزهراء ثم قال«ع» اتدری ای شیء تفسیر فاطمه؟ قلت اخبرنی یا سیدی، قال: فطمت من الشر؛

همچنین برای وجه تسمیه فاطمه«ع» وجوه دیگری نقل شده است که عبارتند از:

1ـ فاطمه از اسم خداوند یعنی فاطر گرفته شده است.

2ـ چون دوستان و شیعیان او از آتش جهنم در امان اند.

3ـ چون از عادت ماهانه بریده و منقطع بوده است.

3ـ نیایش زهرا«س»

امام صادق«ع» فرمود: «کانت اذا قامت فی محرابها زهر نورها لاهل السماء کما یزهر الکواکب لاهل الارض؛هرگاه فاطمه«ع» در محراب عبادتش می ایستاد، نور او برای اهل آسمان می درخشید؛ آنگونه که ستارگان برای اهل زمین می درخشند.»

امام حسن«ع» فرمود:

«ما کان فی الدنیا اعبد من فاطمه«س» حتی تورم قدماها؛ عابدتر از فاطمه در دنیا نبود، [آنقدر عبادت کرد] که پاهای [مبارکش] ورم کرد.»

4ـ نیت خالص فاطمه«س»

از حسین بن روح سؤال شد: پیامبر اسلام«ص» چند دختر داشت؟ گفت: چهار دختر. سؤال شد: کدامیک برتر بود؟ گفت: فاطمه؛ به خاطر اینکه وارث [علم] نبی بود و نسل پیامبر«ص» از طریق او انتشار یافت و خداوند این دو خصلت را به خاطر اخلاص او عنایت فرمود.

5ـ تسبیح فاطمه«س»

از علی«ع» نقل شده است که: یکی از پادشاهان عجم برده ای به پیامبر هدیه نمود، من به فاطمه گفتم نزد رسول خدا برو و خدمتگزاری برای خود درخواست کن. زهرا نزد رسول خدا رفت و این موضوع را با ایشان در میان گذارد، پیامبر«ص» فرمودند: فاطمه جان! چیزی به تو دهم که برایت از خادم و آنچه در دنیاست بهتر باشد؛ بعد از نماز، 34 بار الله اکبر و 33 مرتبه الحمدلله و 33 بار سبحان الله بگو.

آنگاه این اذکار سه گانه را با «لااله الاالله.» پایان بخش، و این برای تو از آنچه خواسته ای و از دنیا و آنچه در دنیاست بهتر خواهد بود.

امام صادق«ع» در فضیلت تسبیحات حضرت زهرا«س» فرمود: «من سبح تسبیح فاطمه الزهرا«س» قبل ان یثنی رجلیه من صلاه الفریضه غفرالله له؛ هر کس تسبیح فاطمه را قبل از آنکه از حالت نماز فارغ شود بگوید؛ خداوند او را می آمرزد.»

و همچنین امام صادق«ع» بارها می فرمودند: «تسبیح فاطمه«س» فی کل یوم فی دبر کل صلاه احب الی من الف رکعه فی کل یوم؛ تسبیح فاطمه زهرا«س» درهر روز بعد از هر نماز نزد من محبوب تر از هزار رکعت نماز در هر روز است.»

و نیز فرمودند: «من الذکر الکثیر الذی قال الله عزوجل «واذکروا الله ذکرا کثیرا»؛ تسبیح فاطمه زهرا«س» مصداق ذکر کثیری است که خداوند فرمود: خدا را یاد کنید، یاد کردنی بسیار.»

6ـ محدثه بودن زهرا«س»

دانشمندان شیعه و سنی بالاتفاق معتقدند که بعد از پیامبر اسلام یقیناً بشر محدث وجود داشته است، منتهی در مصداق اختلاف است. در تعریف محدث می گویند: «المحدث یسمع الصوت ولا یری شیئا؛ محدث صدای فرشته را می شنود، ولی چیزی را نمی بیند.»

امام صادق«ع» فرمود: «فاطمه بعد از رحلت پیامبر اکرم«ص» 75 روز بیشتر زنده نماند و غم جانسوز داغ پدر قلب او را لبریز کرده بود، به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش می رسید، و او را در عزای پدر تسلیت می گفت.»

در زیارتنامه حضرت فاطمه«س» هم می خوانیم: «السلام علیک ایتها المحدثه العلیمه.»

7ـ بخشش زهرا«س»

بهترین و برترین انفاق آن است که از محبوب ترین چیز انفاق شود و انفاق های فاطمه«ع» چنین بود، که به دو نمونه اشاره می شود.

الف) گردنبند پربرکت

جابربن عبدالله انصاری می گوید: «روزی نماز عصر را با پیغمبر«ص» خواندیم. ناگاه پیرمردی خدمت رسول خدا رسید که لباس کهنه ای پوشیده بود و از شدت پیری و ناتوانی نمی توانست بر جای خودش قرار گیرد. عرض کرد: «یا رسول الله! گرسنه ام، سیرم کن. برهنه ام، لباسی به من عطا کن. تهیدستم، چیزی به من بده.» رسول خدا«ص» فرمود: «من که اکنون چیزی ندارم، ولی تو را به جایی راهنمایی می کنم، شاید حاجتت برآورده شود.» سپس به بلال فرمود: «پیرمرد ناتوان را به خانه فاطمه هدایت کن». او بعد از ورود به خانه زهرا«س» سلام و نیاز خود را بیان کرد. فاطمه گلوبندی را که پسر عمویش به وی اهداء کرده بود، به او داد و فرمود: «بفروش و زندگی خود را بدان اصلاح کن».

پیرمرد برگشت و جریان را خدمت پیغمبر عرض کرد. آن حضرت گریست و فرمود: «گردنبند را بفروش تا خدا به برکت عطای دخترم برای تو گشایشی فراهم سازد.» پیرمرد بعد از فروش گردنبند، به پیامبر«ص» عرض کرد: «به برکت عطای فاطمه«ع» بی نیاز شدم.»

ب) لباس عروسی

صفوری شافعی از ابن جوزی نقل می کند که رسول خدا«ص» در شب عروسی فاطمه«س» برای او پیراهن تازه ای آماده کردند. جامه ای کهنه و وصله دار نیز در نزد ایشان بود. سائلی در زد و گفت: «از خانه رسول خدا«ص» جامه ای کهنه می خواهم.» فاطمه می خواست جامه کهنه را بدهد، ولی سخن خدا به یادش آمد که می فرماید: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون.»؛ «به نیکویی نخواهید رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید.»

پس جامه نو را به وی داد. وقتی هنگام زفاف حضرت شد، جبرئیل به محضر رسول خدا«ص» آمد و عرض کرد: «یا رسول الله! پروردگارت سلام می رساند و مرا نیز فرمان داده که به فاطمه«س» سلام برسانم و برای وی توسط من جامه ای از دیبای سبز از جامه های بهشتی فرستاده است.

8ـ مقام شفاعت

1ـ پیامبر اسلام خطاب به امام حسن و امام حسین«ع» فرمود: «انتما الامامان ولامکما الشفاعه؛ شما دو نفر (حسنین) امام هستید و برای مادر شما شفاعت است.»

2ـ پیامبر اسلام«ص» فرمود: «وقتی روز قیامت شود، از باطن عرش ندا می رسد که ای اهل قیامت! چشم های خویش را پایین افکنید تا فاطمه دختر محمد با پیراهن خضاب شده به خون حسین عبور کند. در آن عرصه حضرت فاطمه پایه عرش را می گیرد و عرضه می دارد: پروردگارا! تو جبار عادلی. بین من و کسانی که فرزندان مرا کشتند قضاوت فرما. رسول اکرم«ص» فرمودند: «به حق خدای کعبه سوگند که پروردگارم به سنت من حکم خواهد فرمود.

آنگاه زهرا«س» عرضه می دارد: «اللهم اشفعنی فیمن بکی علی مصیبته؛ پروردگارا به من اجازه شفاعت کسانی را بفرما که در مصیبت حسینم گریه کرده اند» و خدای تعالی اذن شفاعت آنان را به ایشان عنایت می فرماید.»

3ـ جابربن عبدالله انصاری می گوید: به حضرت باقر«ع» عرض کردم: «فدایت شوم، یابن رسول الله! برای من حدیثی در فضیلت جده ات فاطمه زهرا بفرمایید تا هنگامی که آن را برای شیعیان بیان می کنم خوشحال گردند. امام باقر«ع» فرمود: پدرم و او از جدم، از رسول خدا«ص» نقل می فرمود که: در روز قیامت برای انبیاء و رسل منبرهایی از نور برپا می شود و منبر من در روز قیامت از همه بلندتر است. آنگاه خداوند می فرماید: «خطبه بخوان»، پس خطبه ای بخوانم که احدی از انبیاء و رسل مانند آن را نشنیده است. پس برای اوصیاء نیز منبرهایی از نور برافراشته می شود و در میان آنها منبری برای وصی من علی بن ابی طالب نصب می گردد که از همه بلندتر است؛ آنگاه خداوند به علی«ع» می فرماید خطبه بخوان، پس خطبه ای می خواند که احدی از اوصیاء مانند آن نشنیده است.

آنگاه برای فرزندان انبیاء و رسل منبرهایی از نور نصب می گردد، پس برای دو فرزند و نوه و دو ریحانه ایام حیاتم (حسنین«ع») منبری برپا می شود و به آنان گفته می شود خطبه بخوانید و آن دو خطبه هایی می خوانند که هیچ یک از فرزندان انبیاء و رسل مانند آن را نشنیده اند.

آنگاه منادی که جبرئیل است ندا می دهد: فاطمه دختر محمد«ص» کجاست؟ آنگاه فاطمه«ع» برمی خیزد، [تا اینکه فرمود:] خدای تعالی می فرماید: « ای اهل محشر! کرامت و بزرگواری از آن کیست؟» محمد و علی و حسنین«ع» عرض می کنند: «برای خدای واحد قهار. آنگاه خداوند می فرماید: ای اهل محشر! من امروز کرامت و بزرگی را برای محمد و علی و فاطمه و حسنین«ع» قرار دادم.

ای اهل محشر! سرها را پایین افکنده و چشم ها را ببندید، این فاطمه است که به سوی بهشت می رود. آنگاه جبرئیل شتر بهشتی می آورد، در حالی که دو طرفش را دیباج آویزان کرده اند و مهار آن از لؤلؤ تازه است. حضرت بر آن سوار می شوند و خدای متعال صدهزار فرشته را در طرف راست و صدهزار فرشته در سمت چپ وی می فرستد، و صدهزار فرشته را مأمور می فرماید تا حضرت فاطمه«س» را روی بال های خود سوار کنند تا ایشان را به در بهشت برسانند. وقتی که به در بهشت می رسند، حضرتش می ایستد، خدای متعال می فرماید: «ای دخت حبیب من! چرا توقف کردی و حال آنکه من تو را امر کرده بودم به بهشت من درآیی؟» حضرت صدیقه«س» عرض می کند: «پروردگارا دوست می دارم که ارزش و قدر و قیمت من در مثل چنین روزی شناخته شود». خداوند می فرماید: «یا بنت حبیبی! ارجعی فانظری من کان فی قلبه حب لک او لاحد من ذریتک خذی بیده فادخلیه الجنه!؛ ای دختر حبیب من! برگرد و بنگر هر که در قلبش محبت تو و یا محبت یکی از فرزندان تو باشد، دستش را بگیر و او را داخل بهشت نما.»

حضرت باقر«ع» فرمود: «والله ای جابر! در آن روز حضرت زهرا«س» شیعیان و دوستانش را برمی گزیند و انتخاب می کند، همانگونه که پرنده دانه نیکو را از دانه بد جدا می کند. وقتی که شیعیان سیده زنان دو عالم به آن بزرگوار نزدیک و بر در بهشت می آیند، خدای تعالی در قلب آنان چنین می افکند که در آنجا بایستند. وقتی می ایستند خداوند می فرماید: «ای دوستان من! توقف شما برای چیست؟» و حال آنکه فاطمه دخت حبیب من شفاعت شما را نموده است؟ پاسخ دهند: پروردگارا ما دوست داریم که در چنین روزی ارزش و منزلت مان شناخته شود. خداوند می فرماید: « ای دوستان من! برگردید و ببینید چه کسی به خاطر آنکه شما فاطمه را دوست می داشتید، شما را دوست می داشت؟ چه کسی به شما به خاطر دوستی فاطمه زهرا«س» غذا داد؟ چه کسی شما را به خاطر دوست داشتن فاطمه«س» لباس پوشانید؟ چه کسی به شما به خاطر دوستی فاطمه«س» شربتی نوشانید؟ چه کسی به خاطر فاطمه«س» و دوستی وی، غیبت غیبت کننده ای را از شما رد کرد؟ پس دستش را بگیرید و او را وارد بهشت نمایید

استناد به آیاتی از قرآن در فضیلت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)

1-1آیه تطهیر آیه 33 سوره مبارکه احزاب

«إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً.»

«خدا چنین می‏ خواهد که هر رجس و آلایشی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و منزه گرداند.»

در منابع شیعی و عامه به تصریح بیان شده است که مخاطب آیه سی و سوم سوره مبارکه احزاب اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) هستند و این مسأله به حد تواتر رسیده است. محقق کرکی نیز در نفحات لاهوت نیز به این مطلب اشاره نموده اند.

در تفاسیر نیز به این مطلب اشاره شده است. در تفسیر نور الثقیلین آمده است:

فی تفسیر علی بن إبراهیم و فی روایهٔ أبی الجارود عن أبی جعفر (علیه السلام) فی قوله عزّ و جلّ إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً قال: نزلت هذه الآیهٔ فی رسول الله و علی بن أبی طالب و فاطمهٔ و الحسن و الحسین (صلوات الله علیهم) و ذلک فی بیت أم سلمهٔ زوج النبی فدعا رسول الله (صلی الله علیه و آله) علیا و فاطمهٔ و الحسن و الحسین (صلوات الله علیهم) ثم ألبسهم کساء له خیبریا و دخل معهم فیه، ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی وعدتنی فیهم ما وعدتنی، اللهم اذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا، فقالت أم سلمهٔ: و انا معهم یا رسول الله؟ قال: أبشری یا أم سلمهٔ فانک الی خیر.

در تفسیر علی بن ابراهیم و در روایت ابی جارود از حضرت امام موسی بن جعفر (علیه السّلام) در مورد آیه «خدا چنین می‏ خواهد که هر رجس و آلایشی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و منزه گرداند.» فرمودند: این آیه درباره رسول الله، علی بن ابیطالب، فاطمه، حسن و حسین (صلوات الله علیهم) نازل شده است و آن در خانه ام سلمه، همسر پیامبر بوده است. پس رسول الله برای علی، فاطمه، حسن و حسین (صلوات الله علیهم) دعا نمودند و سپس آنان را با کسای خیبری پوشاندند و آنان را زیر کساء بردند و ایشان هم در کنارشان زیر کساء رفتند و سپس فرمودند: خدایا اینان اهل بیت من هستند درباره ایشان وعده های خیر بسیاری به من دادی. خدایا از آنان آلایش و شک را دور کن و پاک و منزه گردان. ام سلمه گفت: و من نیز جزء آنان هستم ای رسول خدا؟ فرمودند: بشارت دهم ترا ای ام سلمه که تو بر راه نیک هستی.

تکرار و تأکید پیامبر برای زدودن هر گونه شبهه درباره اینکه مصادیق این آیه اهل بیت پیامبر، حضرت امیرالمومنین، حضرت فاطمه، حضرت امام حسن و حضرت امام حسین (علیهم السلام)، هستند و تبیین جایگاه عصمت ایشان قابل تأمل است:

طبق نقلهای موجود حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) چندین ماه هر گاه برای نماز از خانه بیرون می ‏رفتند، به حجره فاطمه (سلام الله علیها) می ‏آمدند و می فرمودند: «الصلاهٔ یا اهل البیت، إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً.»

در تاریخ مدت زمانی که حضرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) قبل از نماز به درب خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) می رفتند و اهل بیت خود را دعوت به نماز می نمودند و این آیه را قرائت می فرمودند؛ متفاوت ذکر شده است:

« طبرانی از ابو الحمراء روایت کرده است که گفت: دیدم پیامبر (صلی الله علیه و آله) شش ماه به در خانه علی و فاطمه می ‏رفت و آیه تطهیر را قرائت می‏ فرمود.

ابن جریر و ابن مردویه از ابو الحمراء روایت کرده‏اند که گفت: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هشت ماه در مدینه به خاطر دارم که یک بار برای نماز صبح بیرون نمی‏ شد مگر آن که به در خانه علی می ‏رفت و دستش را به دو طرف در می‏ نهاد سپس آیه تطهیر را می خواندند.

سیوطی در درّ المنثور آورده است ابن مردویه از ابن عباس نقل کرده است که گفت: شاهد بودیم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مدت نه ماه هر وقت که موقع نماز فرا می ‏رسید بر در خانه علی بن ابی طالب می ‏رفت و می‏ فرمود: سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد. آیه تطهیر را قرائت می نمودند و می فرمودند: الصلاهٔ.

سمهودی نیز در کتاب وفاء الوفا به اخبار دار المصطفی نقل کرده است: «یحیی با اسنادی از ابو الحمراء نقل کرده است که گفت: شاهد بودم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چهل صبح به در خانه علی و فاطمه و حسن و حسین می‏ رفتند و دو لبه درب را می ‏گرفتند و می‏ فرمودند: سلام بر شما اهل بیت و آیه تطهیر را قرائت می نمودند. همچنین وی در همان کتاب از ابو الحمراء نقل کرده است که گفت: هفت ماه در مدینه بودم همه مانند یک روز بود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هر روز (در روایت دیگری هنگام نماز صبح) به در خانه علی می ‏رفتند و سه بار می ‏فرمود: الصلاهٔ الصلاهٔ الصلاهٔ و آیه تطهیر را قرائت می فرمودند.

ابن مردویه از ابو سعید خدری روایت کرده است که گفت: چون علی بر فاطمه وارد شد، پیامبر (ص) چهل صبح به در خانه فاطمه می‏ آمد و می ‏فرمود: سلام بر شما اهل بیت و رحمت و برکات خداوند بر شما باد و آیه تطهیر را قرائت می کردند و می فرمودند: من با کسی که به دشمنی شما برخیزد، دشمن هستم و با کسی که با شما از در صلح درآید، دوست هستم.»

اهمیت این آیه در بزرگداشت مقام والای اهل بیت (علیهم السلام) از سوی دیگر می توان در تکرار نزول آیه و تکرار این واقعه مشخص می شود: ترمذی از طریق عمرو بن ابی سلمه‏ پسر همسر پیامبر، چنین آورده است که وی گفت: این آیه در خانه ‏ام سلمه بر پیامبر نازل شد. رسول خدا فاطمه و حسن و حسین و علی را فرا خواند و آنان را با عبا (کساء) پوشاند و آنگاه گفت: «پروردگارا این اهل بیت من است، پس پلیدی را از آنان دور کن و آنان را پاک و طاهر گردان.» ام سلمه گفت: ای رسول خدا آیا من نیز از شمار آنان هستم؟ پیامبر گفت تو در جایگاه خویش هستی و بر صراط نیکی.

‏روایتهای رسیده دیگر دلالت بر این دارد که نزول آیه تطهیر و گرد آمدن اهل بیت پیامبر (ص) در خانه زنان دیگر پیامبر (ص) نیز تکرار شده است.

«در روایتی عایشه از پیامبر (صلی الله علیه و آله) اجازه خواست که او هم زیر کساء رود، اما پیامبر (صلی الله علیه و آله) او را از این کار بازداشتند و فرمودند: کنار برو.» طبق روایت دیگری حضرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) زینب را از این که همراه آنان زیر کساء رود باز داشتند و به او فرمودند: در جای خود بایست. تو إن ‏شاء الله تعالی پایان خوشی داری.

2 - 1 آیه مودّت: آیه 23 سوره مبارکه شوری

«ذلِکَ الَّذی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَٔ فِی الْقُرْبی‏ وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهًٔ نَزِدْ لَهُ فیها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ.»

«این همان [پاداشی‏] است که خدا به بندگان خود که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده ‏اند [بدان‏] مژده داده است. بگو: به ازای آن [رسالت‏] پاداشی از شما نمی خواهم مگر دوستی درباره خویشاوندان و هر کس نیکی به جای آورد [و طاعتی اندوزد] برای او در ثواب آن خواهیم افزود. قطعاً خدا آمرزنده و قدرشناس است.»

این آیه تصریح می کند که محبت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و اهل بیت (علیهم السّلام) امری بزرگ است که مزد رنجهای بیست و سه ساله پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، محبت و مودّت به خاندان نبوت می باشد.

اهمیت آیه مودّت سبب گردیده است که در برهه های مختلف زمانی ائمه معصومین (علیهم السّلام) به این آیه برای یادآوری مقام و منزلت معصومین احتجاج نمایند:

در احادیث معتبر نقل شده است که چون حضرت امیر المؤمنین (علیه السّلام) از دنیا رفتند حضرت امام حسن (علیه السّلام) بر منبر رفتند و خطبه ‏ای در نهایت فصاحت و بلاغت ایراد نمودند در فرازی از بیانات نورانی خود فرمودند:« قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَٔ فِی الْقُرْبی‏ وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهًٔ نَزِدْ لَهُ فِیها حُسْناً: این حسنه؛ مودّت‏ ما اهل بیت است‏.»

حضرت امام سجاد (علیه السّلام) در پاسخ پیر مرد شامی که از غلبه یزید در واقعه عاشورا اظهار خرسندی نمود؛ با احتجاج به این آیه فرمودند: «مائیم که حق تعالی مودّت‏ ما را مزد رسالت گردانیده است.» و دیگر فضایل اهل بیت عصمت (علیهم السّلام) را بر شمردند که سبب گردید آن پیرمرد از هویت کاروانیان اطلاع یابد و از گفته خویش پشیمان گردد و توبه کند.

3 - 1 آیه مباهله: آیه 61 سوره مبارکه آل عمران

فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبینَ.

«هر گاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»

پیشنهاد مباهله از سوی سران نجران مطرح شد. چون رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در مناظره علمی آنان را محکوم نموده بود و آنان حاضر به جنگ یا پرداخت جزیه نبودند. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بلافاصله برای مباهله اعلام آمادگی نمودند.

روز 24 ذی الحجه سال نهم هجری اهل بیت (علیهم السّلام) همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله) در محل مباهله حاضر شدند. پیامبر در آن روز در حق اهل بیت (علیهم السّلام) چنین دعا نمودند: «خدایا، اینان اهل بیت من هستند، هرگونه بدی را از ایشان دور کن و آنان را پاک گردان.»

همچنین پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «خدایا این (علی) منظور از «نفسی» است و او نزد من همتای نفس من است. خدایا این (فاطمه) منظور از «نسائی» است و او افضل زنان جهان است. خدایا، این (حسن و حسین) دو فرزندان و نوه های من هستند. من با هر کس که با اینان جنگ کند، روی جنگ دارم و با هر کس که با اینان دوست باشد، دوست هستم.»

پس از اینکه سران نجران و اسقف اعظم دیدند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فقط با اهل بیت خود برای مباهله حاضر شدند با توجه به صحبتهای انجام گرفته و نشانه های موجود درباره حقانیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، کاملا یقین حاصل کردند در صورتی که مباهله کنند؛ نابود خواهند شد. بنابراین به جزیه رضایت دادند.

جبرئیل در این هنگام نازل گردید و در فضیلت اهل بیت عصمت (علیهم السلام) این پیام را رسانید: «ای احمد، به عزت و جلالم سوگند اگر تو و کسانی از اهل بیتت که در زیر کساء بودند با همه اهل آسمانها و زمین و مخلوقات مباهله می کردی، آسمان تکه تکه می شد و کوهها قطعه قطعه می گشت و زمین از هم گسیخته می شد و هرگز آرام نمی گرفت مگر آنکه من اراده می کردم.»

4 - 1 آیه 35 سوره مبارکه نور

«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍٔ فیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فی‏ زُجاجَهٍٔ الزُّجاجَهُٔ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍٔ مُبارَکَهٍٔ زَیْتُونَهٍٔ لا شَرْقِیَّهٍٔ وَ لا غَرْبِیَّهٍٔ یَکادُ زَیْتُها یُضی‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی‏ نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ.»

«خدا نور آسمانها و زمین است. مَثَلِ نور او چون چراغدانی است که در آن چراغی است و آن چراغ در شیشه ‏ای است. آن شیشه گویی اختری درخشان است که از درخت خجسته زیتونی که نه شرقی است و نه غربی افروخته می‏شود. نزدیک است که روغنش، هر چند بدان آتشی نرسیده باشد، نور بخشد. نور بر روی نور است. خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت می‏کند و این مثلها را خدا برای مردم می‏زند و خدا به هر چیزی دانا است.»

در تفسیر جامع ذیل این آیه نقل شده است که ابن بابویه از حضرت امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که حضرت فرمودند: مراد از «مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍٔ» فاطمه زهرا (سلام الله علیها) می باشد و «فیها مصباح» اشاره به حضرت امام حسن (علیه السلام) و «فِی زُجاجَهٍٔ» مراد امام حسین (علیه السلام) و «کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ» حضرت فاطمه (سلام الله علیها) است که در میان تمام زنان دنیا چون کوکب و ستاره درخشان می باشد و از «یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍٔ مُبارَکَهٍٔ» حضرت ابراهیم خلیل منظور بوده است که می فرماید: «زَیْتُونَهٍٔ لا شَرْقِیَّهٍٔ وَ لا غَرْبِیَّهٍٔ» یعنی نه یهودی و نه نصرانی است. «یَکادُ زَیْتُها یُضِی‏ءُ» یعنی نزدیک است که از او علم روشن و جلوه ‏گر شود. «وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی‏ نُورٍ» امامی است که از امام دیگر متولد می شود. «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» یعنی به وسیله امام هر که را بخواهد هدایت می کند.

در تفاسیر شیعی از جمله البرهان فی تفسیر القرآن، نورالثقلین، جامع، اثنی عشری و تفسیر قمی به تفاسیر مشابه ای اشاره شده است.

از طریق عامه ابن المغازلی شافعی در کتاب مناقب از علی بن جعفر روایت نموده است که گفت از حضرت موسی بن جعفر (علیه السّلام) درباره این آیه سؤال نمودم؛ فرمودند: «مشکاهٔ» فاطمه (سلام الله علیها) «مصباح» حسن و حسین (علیهما السّلام) «الزُّجاجَهُٔ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ» فاطمه (سلام الله علیها) ستاره درخشنده بین زنان عالمیان بود، «یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍٔ مُبارَکَهٍٔ» ابراهیم (علیه السّلام) «لا شَرْقِیَّهٍٔ وَ لا غَرْبِیَّهٍٔ» نه یهودی و نه نصرانی، «یَکادُ زَیْتُها یُضِی‏ءُ» از آن حضرت نزدیک است علم ناطق شود، «وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی‏ نُورٍ» از آن حضرت امام بعد از امام. «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» خدا هر کس را که می ‏خواهد به ولایت ما هدایت فرماید.

استناد به سوره های نازل شده در فضیلت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و اهل بیت عصمت (علیهم السّلام)

1 - 2 سوره کوثر

منظور از کوثر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و ذریه طیبه پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) از نسل حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) است. آیه به بسیاری و پایداری نسل رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در تمام اعصار در برابر نابودی نسل کفار تصریح می فرماید. پس خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله) می فرماید به شکرانه این نعمت عظیم و عطای کثیر نماز به پای دار و قربانی بفرما.

در تفاسیر از کوثر به نهری در بهشت که به حضرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) عطا شده است نیز یاد شده است:

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ‏ لَمَّا نَزَلَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)‏ إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ قَالَ لَهُ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (علیه السّلام) مَا هُوَ الْکَوْثَرُ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ نَهَرٌ أَکْرَمَنِیَ اللَّهُ بِهِ قَالَ عَلِیٌّ (علیه السّلام) إِنَّ هَذَا النَّهَرَ شَرِیفٌ فَانْعَتْهُ لَنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ یَا عَلِیُّ الْکَوْثَرُ نَهَرٌ یَجْرِی تَحْتَ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَاؤُهُ أَشَدُّ بَیَاضاً مِنَ اللَّبَنِ وَ أَحْلَی مِنَ الْعَسَلِ وَ أَلْیَنُ مِنَ الزُّبْدِ حَصَاؤُهُ الزَّبَرْجَدُ وَ الْیَاقُوتُ وَ الْمَرْجَانُ حَشِیشُهُ الزَّعْفَرَانُ تُرَابُهُ الْمِسْکُ الْأَذْفَرُ قَوَاعِدُهُ تَحْتَ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ ضَرَبَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)‏ یَدَهُ عَلَی جَنْبِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السّلام) وَ قَالَ یَا عَلِیُّ إِنَّ هَذَا النَّهَرَ لِی وَ لَکَ وَ لِمُحِبِّیکَ مِنْ بَعْدِی‏.

عبد اللَّه بن عباس گوید: چون سوره‏ «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» نازل شد، علی بن ابی طالب (علیه السلام) عرض کرد: ای رسول خدا کوثر چیست؟ فرمودند: نهری است، که خداوند به من کرامت نموده است. علی (علیه السلام) عرض کرد: این نهر گرانقدری است، پس ای رسول خدا آن را برای ما توصیف کن. فرمودند: آری ای علی، کوثر نهری است که از زیر عرش خدای عزّ و جلّ جاری است، آبش از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر و از کره نرمتر است، سنگریزه‏ هایش زبرجد و یاقوت و مرجان، گیاهش زعفران، خاکش مشک خوشبو و پایه ‏هایش به زیر عرش خدای عزّ و جلّ استوار است. پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دست به پهلوی امیر المؤمنین (علیه السلام) زدند و فرمودند: یا علی، این نهر از آن من و تو و دوستان تو پس از من خواهد بود.

البته تأویل «کوثر» به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و نسل ایشان با تأویل «کوثر» به نهری که در قیامت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به وسیله آن امتش را سیراب می‏نماید؛ منافات ندارد، زیرا کلام در محل نزول آیه است و همه مسلمین در شأن نزول سوره اتفاق نظر دارند. ارتباطی تام بین نهر کوثر و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) می ‏باشد و بین تأویل و ظاهر آیه ارتباطی همیشگی برقرار است. علامه طبرسی در تفسیر جوامع الجامع در ذیل آیه کریمه «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» می ‏گوید: مراد از کوثر، زیادی نسل و دودمان است که در نسل و فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آشکار می‏ گردد، زیرا تعداد آنها غیر قابل‏ شمارش است و به حمد اللّه تا آخر زمان چنین خواهد بود. این دقیقا مطابق شأن نزول سوره است و آن اینکه عاص بن وائل موقعی که عبد اللّه فرزند خردسال رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از دنیا رفت آن حضرت را ابتر نامید و قریش می ‏گفتند محمد صنبور (بی‏ ریشه و تنها) است که خداوند برای دلداری به رسولش و نابودی آرزوی کفار این سوره را نازل فرمود.

2 – 2 نزول سوره انسان در فضایل اهل بیت (علیهم السّلام)

در تفسیر آیه هفتم از سوره «هل‏ اتی»‏ حضرت امام صادق (علیه السّلام) از پدرش نقل می فرماید که حضرت امام حسن و امام حسین‏ (علیهما السّلام) کودک بودند که بیمار شدند. حضرت امیرالمومنین، حضرت فاطمه، حضرت امام حسن، حضرت امام حسین و کنیزشان فضه (علیهم السّلام) برای شفا حسنین ‏ (علیهما السّلام) نذر سه روز روزه کردند. چون عافیت حاصل شد به نذر خود وفا نمودند و سه روز روزه گرفتند و روز اول طعام خود را به مسکین، روز دوم طعام خود را به یتیم و روز سوم طعام خود را به اسیر بخشیدند.

روز چهارم امیر المؤمنین (علیه السّلام) دست حسنین را گرفته، خدمت پیغمبر آمدند در حالتی که دو نور دیده زهرا از شدت جوع و بی‏ قوتی می ‏لرزیدند. آن حضرت به خانه حضرت فاطمه زهرا آمدند. آن مخدّره در مصلّی مشغول به عبادت بود در حالی که از گرسنگی شکم به پشت چسبیده بود، حضرت نبوی چون آن حال دیدند، آه برآوردند: «وا غوثاه یا اللّه اهل بیت محمّد یموتون جوعا: ای پروردگار، اهل بیت پیغمبر تو از گرسنگی خواهند مرد.» پس جبرئیل نازل شد و سوره هل اتی را در شأن والای اهل بیت (علیهم السّلام) آورد.

جبرئیل از سوی خدای باری تعالی مژده آورد که به پاداش این صبر خداوند حضرت فاطمه و اهل بیت (علیهم السّلام) در روز هولناک قیامت در قرب الهی ساکن فرماید و بهشت با جامه های دیبا و ابریشمین و زینتهای بهشتی و شراب مختوم و میوه های بهشتی و بهترینها را به ایشان عطا نماید.

این آیه مقام والای حضرت فاطمه و اهل بیت (علیهم السّلام) را به خوبی نمایان می سازد و بارها مورد احتجاج رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و ائمه هدی (علیهم السّلام) قرار گرفته است.

در خطبه غدیر خم حضرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در تاکید بر توجه به مقام معصومین و مسأله امامت به این آیه اشاره می فرماید.

حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) نیز یکی از دلایلی که بر حقانیت خود برای امامت و جانشنی بلافصل پیامبر (صلی الله علیه و آله) می آورد، احتجاج به این آیه می باشد.

3 -2 سوره قدر

در احادیث رسیده از معصومین (علیهم السّلام) در یکی از لایه های تفسیری سوره قدر، شناخت مقام و منزلت حضرت زهرا (سلام الله علیها) راه دست یافتن به معرفت و منزلت شب قدر معرفی می گردد.

تفسیر فرات بن إبراهیم مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ عُبَیْدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) أَنَّهُ قَالَ: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِٔ الْقَدْرِ» «اللَّیْلَهُٔ» فَاطِمَهُٔ وَ «الْقَدْرُ» اللَّهُ. فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَهَٔ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَهَٔ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَهَٔ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا.

در تفسیر فرات بن ابراهیم از حضرت امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: در آیه مبارکه «انا انزلناه فی لیلهٔ القدر» مراد از «لیله» فاطمه و مراد از «قدر» خداوند است. پس هر کس فاطمه (سلام الله علیها) را آن گونه که باید بشناسد، شب قدر را درک کرده است. همانا ایشان «فاطمه» نامیده شدند زیرا خلایق از شناخت او عاجز هستند.»

در حدیث دیگر درباره ارتباط با شب قدر و منزلت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) آمده است:

فرات قال حدثنا محمد بن القاسم بن عبید مُعنعَنا عن أبی عبد الله أنه قال«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِٔ الْقَدْرِ» اللیلهٔ «فاطمهٔ» و القدر «الله» فمن عرف فاطمهٔ حق معرفتها فقد أدرک لیلهٔ القدر و إنما سمیت فاطمهٔ لأن الخلق فطموا عن معرفتها أو من معرفتها الشک [من أبی القاسم‏] و قوله «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُٔ الْقَدْرِ لَیْلَهُٔ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» یعنی خیر من ألف مؤمن و هی أم المؤمنین «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُٔ وَ الرُّوحُ فِیها» و الملائکهٔ المؤمنون الذین یملکون علم آل محمد (صلی الله علیه و آله) و الروح القدس هی فاطمهٔ (سلام الله علیها) «بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ» یعنی حتی یخرج القائم.

فرات از محمد بن قاسم بن عبید مُعنعَنا از حضرت امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که فرمودند: در آیه مبارکه «انا انزلناه فی لیلهٔ القدر» مراد از «لیله» فاطمه (سلام الله علیها) و مراد از «قدر» خداوند است. پس هر که فاطمه (سلام الله علیها) را آن گونه که باید بشناسد، شب قدر را درک کرده است. همانا ایشان «فاطمه» نامیده شدند زیرا خلایق از شناخت او عاجز هستند یا در معرفت او شک دارند.» [از ابی القاسم] و این قول خداوند متعال «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُٔ الْقَدْرِ لَیْلَهُٔ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» یعنی او از هزار مومن بهتر است و او ام المومنین است. منظور از «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُٔ وَ الرُّوحُ فِیها» فرشتگان مومنی که علم خاندان محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را دارا می باشند و روح القدس فاطمهٔ (سلام الله علیها) است. «بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ» مراد تا زمان خروج قائم آل محمد (عجل الله عالی فرجه الشریف) می باشد.

به طور خلاصه اگر بخواهیم فضایل حضرت زهرا را شرح دهیم؛

1. برترین بانوی جهان

در روایات فراوانی که در منابع معروف اهل سنت آمده تصریح شده است که فاطمه زهرا(س) افضل زنان جهان بود، آن سخنی است که پیغمبر اکرم(ص) آن را به تعبیرات مختلف بیان فرموده است:

«اِنَّ اَفْضَلَ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّهِٔ خَدیجَهُٔ بِنْتُ خُوَیْلِد، وَ فاطِمَهُٔ بِنْتُ مُحَمَّد، وَ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرانَ، وَ آسِیَهُٔ بِنْتُ مُزاحِم;

برترین زنان بهشت خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمّد، و مریم دختر عمران، و آسیه دختر مزاحم همسر فرعون»

2. بانوی بهشتی

نخستین سنگ بنای وجود انسان، انعقاد نطفه اوست، چرا که به هر حال نطفه است که قسمت مهمی از ارزش های وجودی انسان را در بر دارد، و به همین دلیل در روایات اسلامی دستورهای زیادی وارد شده که این سنگ زیر بنا درست نهاده شود.

هنگامی که به تاریخ زندگی بانوی اسلام فاطمه زهرا(علیها السلام) مراجعه می کنیم می بینیم او در این زمینه یک وضع استثنائی دارد که در تاریخ شخصیت های بزرگ جهان اعم از مرد و زن بی نظیر است، بهتر است این سخن را از زبان پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) بشنویم:

ابن عباس می گوید: پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) زیاد فاطمه را می بوسید، روزی عایشه عرض کرد: شما زیاد فاطمه را می بوسید؟

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: (این دلیلی دارد) در شب معراج هنگامی که جبرئیل مرا وارد بهشت کرد، از تمام میوه های بهشتی به من داد، و از عصاره آنها نطفه فاطمه در رحم خدیجه منعقد شد.

«فَاِذَا اشْتَقْتُ لِتِلْکَ الثِّمارِ قَبَّلْتُ فاطِمَهَٔ فَاَصَبْتُ مِنْ رائِحَتِها جَمِیعَ تِلْکَ الثِّمارِ الَّتی اَکَلْتُها; هنگامی که مشتاق آن میوه های بهشتی می شوم، فاطمه را می بوسم و از بوی او بوی تمام آن میوه ها را که در آن شب خوردم استشمام می کنم».

3. فاطمه(علیها السلام) محبوب ترین افراد نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله)

در حدیثی از زبان عایشه می خوانیم که می گوید:«ما رَاَیْتُ اَحَداً اَشْبَهَ کَلاماً وَ حَدِیثاً مِنْ فاطِمَهَٔ بِرَسُولِ اللهِ(صلی الله علیه وآله) وَ کانَتْ اِذا دَخَلَتْ عَلَیْهِ رَحَّبَ بِها، وَ قامَ اِلَیْها، فَاَخَذَ بِیَدِها فَقَبَّلَها، وَ اَجْلَسَها فِی مَجْلِسِهِ;(3) من هیچ کس را در سخن گفتن از فاطمه شبیه تر به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) ندیدم، هنگامی که وارد بر پدر می شد به او خوش آمد می گفت، و در برابر دخترش فاطمه بر می خاست، دست او را می گرفت و می بوسید، و او را در جای خود می نشاند».

4. مقام قرب فاطمه(علیها السلام) در پیشگاه خدا

در «صحیح ترمذی» از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)نقل می کند که فرمود:

«اِنَّما فاطِمَهُٔ بَضْعَهٌٔ مِنِّی یُؤْذِینِی ما آذاها وَ یَنْصَبُنِی ما نَصَبَها;(4) فاطمه پاره تن من است، آنچه او را آزار دهد مرا آزار می دهد و آنچه او را به زحمت افکند مرا به زحمت می افکند».

بدیهی است علاقه پدر و فرزندی هرگز نمی تواند چنین پدیده ای را توجیه کند، زیرا پیغمبر به عنوان «رسول الله» چیزی را اراده نمی کند جز آنچه خدا اراده کند، و هماهنگی خشنودی و رضای فاطمه با خشنودی و رضای خدا و پیامبر دلیلی جز محو اراده او در اراده و خواست خدا ندارد.

این نکته نیز شایان دقت است که معمولا جمله «فاطِمَهُٔ بَضْعَهٌٔ مِنِّی» را به معنای فاطمه پاره تن من است، تفسیر و ترجمه می کنند، در حالی که در این جمله سخنی از تن در میان نیست، بلکه مفهوم حدیث این است که فاطمه(علیها السلام)پاره ای از وجود و هستی پیامبر(صلی الله علیه وآله) است، هم از نظر جسمی و هم روحی، در خود روایات نیز شاهد بر این معنا داریم که به خواست خدا خواهد آمد.

5. زهد و ایثار فاطمه(علیها السلام(

ابن حجر و دیگران در روایتی از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نقل کرده اند، او هنگامی که از سفر باز می گشت نخست به سراغ دخترش فاطمه زهرا(علیهاالسلام) می آمد، و مدتی نزد او می ماند، ولی یک بار برای فاطمه زهرا(علیهاالسلام) دو دستبند از نقره و همچنین یک گردنبند و دو گوشواره ساخته بودند، و پرده ای بر در اطاق آویزان کرده بود.

هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد شد و این منظره را دید بیرون آمد در حالی که آثار غضب در چهره اش نمایان بود، به مسجد آمد و بر منبر نشست.

فاطمه(علیها السلام) دانست که ناخشنودی پیغمبر(صلی الله علیه وآله) به خاطر همان مختصر زینت است، همه را نزد پدر فرستاد تا در راه خدا صرف کند.

هنگامی که چشم پیامبر(صلی الله علیه وآله) به آن افتاد سه بار فرمود:«فَعَلَتْ، فِداها اَبُوها».

فاطمه آنچه را که می خواستم انجام داد، پدرش به فدایش باد.

هر زمان زکریا وارد محراب او می شد غذای مخصوصی در آن جا می دید. از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آورده ای؟ گفت: این از سوی خداست، خداوند به هر کس بخواهد بی حساب روزی می دهد.

6. مقام علمی فاطمه(علیهاالسلام)

در «مسند احمد» از امّ سلمه (یا طبق روایتی ام سلمی) چنین آمده : وقتی فاطمه(علیهاالسلام) به همان بیماری که به وفاتش منتهی گشت، بیمار شد من از او پرستاری می کردم، روزی حالتش را از همه روز بهتر دیدم، علی(علیه السلام) به دنبال کاری رفته بود، فاطمه(علیها السلام) به من فرمود: آبی بیاور تا غسل کنم، آب آوردم و او غسل کرد، غسلی که بهتر از آن ندیده بودم.

سپس فرمود: لباس های تازه ای برای من بیاور، لباس ها را آوردم و به او دادم، و او پوشید.

سپس فرمود: بسترم را در وسط اطاق بیفکن، من این کار را کردم، او دراز کشید و رو به قبله کرد، و دستش را زیر صورتش گذاشت، سپس فرمود: ای ام سلمه! [ام سلمی] من الان از دنیا می روم (و به ملکوت اعلا می شتابم) در حالی که پاک شده ام، کسی روی مرا نگشاید. این سخن گفت و چشم از جهان پوشید!

این حدیث به خوبی نشان می دهد که فاطمه از لحظه مرگش آگاه و با خبر بوده، و بی آن که نشانه های آن در او باشد، آماده رحلت از این جهان گشت، و از آن جا که هیچ کس لحظه مرگ را جز به تعلیم الهی نمی داند این نشان می دهد که از سوی خدا به او الهام می شد.

آری، روح او با عالم غیب مربوط بود، و فرشتگان آسمان با او سخن می گفتند.

به علاوه مطابق روایات گذشته حتی او از مریم دختر عِمران و مادر حضرت عیسی برتر بود، و همین امر کافی است، زیرا قرآن با صراحت می گوید: مریم با فرشتگان خدا سخن می گفت، آیات متعددی در این زمینه در سوره مریم و آل عمران وجود دارد.

بنابراین فاطمه(علیها السلام) دخت گرامی پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) به طریق اولی باید بتواند با فرشتگان آسمان هم سخن شود.

7. کرامات فاطمه زهرا(علیها السلام)

بسیاری از مفسّران اهل سنّت مانند زمخشری و سیوطی در ذیل آیه شریفه :

«کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقاً قَالَ یَا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَاب);(6) هر زمان زکریا وارد محراب او می شد غذای مخصوصی در آن جا می دید. از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آورده ای؟ گفت: این از سوی خداست، خداوند به هر کس بخواهد بی حساب روزی می دهد»

از جابربن عبدالله نقل کرده اند که : رسول خدا(صلی الله علیه وآله) چند روز بود غذایی نخورده بود، و کار بر او مشکل شد، به منزل همسرانش سر زد هیچ کدام غذایی نداشتند، سرانجام به سراغ دخترش فاطمه(علیها السلام)آمد و فرمود: دخترم! غذایی داری من تناول کنم زیرا گرسنه ام؟

عرض کرد: نه بخدا سوگند!هنگامی که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از نزد او خارج شد، زنی از همسایگان دو قرص نان و مقداری گوشت برای فاطمه(علیها السلام)هدیه آورد، و او آن را گرفت و در ظرفی گذاشت و روی آن را پوشاند و گفت: بخدا سوگند رسول الله(صلی الله علیه وآله) را بر خود و فرزندانم مقدم می دارم!

و این در حالی بود که همه گرسنه بودند.

حسن و حسین را به سراغ پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرستاد و از او دعوت کرد به خانه بیاید.

عرض کرد: فدایت شوم، چیزی خداوند برای ما فرستاده، و من آن را برای شما ذخیره کرده ام.

پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: بیاور. و او ظرف غذا را نزد حضرت آورد. هنگامی که پیغمبر سر ظرف را برداشت مملو از نان و گوشت بود، هنگامی که فاطمه آن را دید در تعجب فرو رفت، و فهمید این نعمت و برکتی است از سوی خدا، شکر آن را بجا آورد و بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) درود فرستاد.

پیغمبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: دخترم! این را از کجا آورده ای؟عرض کرد:

«هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَاب); این از سوی خداست، خداوند به هر کس بخواهد، بی حساب روزی می دهد!»

پیامبر(صلی الله علیه وآله) شکر خدا را بجا آورد و این جمله را فرمود:

«اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذِی جَعَلَکَ شَبِیهَهًٔ بِسَیِّدَهِٔ نِساءِ بَنِی اِسْرائِیلَ».

شکر می کنم خدایی را که تو را شبیه [مریم] بانوی زنان بنی اسرائیل قرار داد.

او را فاطمه نام نهاده، زیرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ باز داشته است

8. نخستین کسی که وارد بهشت می شود!

ذهبی در «میزان الاعتدال» آورده است که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود:

«اَوَّلُ شَخْص یَدْخُلُ الْجَنَّهُٔ فاطِمَهُٔ(علیها السلام);(7) نخستین کسی که وارد بهشت می شود، فاطمه است!».

9. نام های پرمعنای فاطمه(علیها السلام)

از احادیث بر می آید که نامگذاری فاطمه زهرا(علیها السلام) بوسیله حکیم علی الاطلاق یعنی خدای عالم انجام گرفته است.

از سوی دیگر «فاطمه» از ماده «فطم» (بر وزن حتم) به معنای بازگرفتن کودک از شیر مادر است، سپس به هر گونه بریدن و جدایی اطلاق شده است.

در حدیثی از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آمده است که فرمود:

«اِنَّما سَمَّاهَا فَاطِمَهٔ لاَِنَّ اللهَ فَطَمَها وَ مُحِبِّیها عَنِ النّارِ;(8) او را فاطمه نام نهاده، زیرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ باز داشته است».

از این تعبیر استفاده می شود که نامگذاری بانوی اسلام به این نام، از سوی خداوند صورت گرفته، و مفهومش این است که خدا وعده داده است او و کسانی که او را دوست دارند و در خط مکتب او باشند هرگز به دوزخ نروند.

10.هدیه پیامبر(صلی الله علیه وآله) به فاطمه(علیها السلام)

غیر از هدایای فوق العاده معنوی که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به دخترش فاطمه زهرا(علیها السلام) داد که هر کدام از دیگری گرانبهاتر و پرارزش تر بود که بعضی از آنها در تاریخ ضبط شده مانند تسبیح حضرت زهرا(علیها السلام) و بعضی را مینمی دانیم. یک هدیه به ظاهر مادی نیز به او داد و عجب این که این هدیه نیز به فرمان خدا صورت گرفت چنانکه در حدیث زیر آمده است:سیوطی نقل می کند: هنگامی که آیه شریفه:

«(وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ);(9) و حق نزدیکان را بپرداز!».

نازل شد، پیغمبر(صلی الله علیه وآله) فاطمه(علیها السلام) را صدا زد و سرزمین «فدک» را به او واگذار کرد.

البتّه چنانکه در فصل «ماجرای غم انگیز فدک» می آید، بخشیدن فدک به فاطمه(علیها السلام) یک مسأله ساده نبود، پشتوانه ای بود برای مسأله ولایت علی(علیه السلام) و سندی برای تحکیم و تثبیت مقام والای این خانواده، و از این نظر یک هدیه معنوی نیز محسوب می شد.