سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

موقعیت جهانی زبان فارسی


زبان فارسی با تاریخ فرهنگ و هویت ملی ما ایرانیان پیوندی تمام عیار دارد و ما بخشی از آینده ی فرهنگی خویش را در گرو سرنوشت آن می دانیم

زبان فارسی با تاریخ فرهنگ و هویت ملی ما ایرانیان پیوندی تمام عیار دارد و ما بخشی از آینده ‌ی فرهنگی خویش را در گرو سرنوشت آن می دانیم. اما شكی نباید داشت كه این تنها قسمتی از واقعیت مربوط به زبان فارسی در جهان امروز به شمار میآید. درك صحیح و كامل این واقعیت با دقت نظر در موقعیت جهانی زبان فارسی و به عنوان صاحب نقش در میراث معنوی بشر مطرح است.

بر اهل تحقیق پوشیده نیست كه زبان فارسی در حالی كه وام گیرنده ‌ی واژه‌های زبان دیگر بوده اما متقابلاً بر آن‌ها تأثیر گذاشته است . از این منظر, مطالعه درباره ‌ی زبان ‌های عربی, تركی, سواحیلی, سانسكریت, اردو, و حتی بعضی از زبان‌های اروپایی بدون عنایت به زبان فارسی مشكل خواهد بود.انكار این واقعیت نه تنها چشم‌پوشی بر بخشی از میراث تحول یافته ‌ی جامعه بشری است, بلكه سد باب علم و تحقیق نیز به شمار میآید. حذف تمام یا قسمتی از هر زبانی كه نقشی در شكل گیری تمدن بشری داشته موجب آسیب رساندن به میراث معنوی مشترك جهانی خواهد شد. به علاوه اندیشه ‌ی بشری در دنیای آینده هیچ‌گاه نمیتواند متكی به یك یا چند زبان باشد و تنها از اندیشه‌ی مرتبط با آن‌ها بهره گیرد, اگر زبان عامل ارتباط و تفاهم است, قبل از آن باید دانست كه ارتباط صحیح و تفاهم واقعی با هماهنگی توأم با مشاركت فرهنگی ممكن می شود.

ساختن جهان مبتنی بر مشاركت و همكاری فقط با امعان نظر در اقتصاد و ارتباط میسر نمی شود بلكه با سهم داشتن فرهنگ زبان و اندیشه است كه چنین خواسته ‌ای به درستی امكان تحقق مییابد. اگر به این نكته توجه داشته باشیم كه خصومت‌ها و نفرت‌ها از ذهن شروع می شود, می توان گفت كه صلح نیز از اندیشه و به طبع از ابراز عرضه ‌ی آن, یعنی زبان فرهنگ به وجود خواهد آمد.

دغدغه‌ها و تلاش‌هایی كه برای زبان فارسی انجام میشود محدود به این سرزمین و مردمنیست بلكه دغدغه‌‌ای برا ی فرهنگ و میراث معنوی بشری است. همگان می دانند كه تاریخ و تمدن ایرانی به دلیل موقعیت جغرافیایی ایران و نیز حضور مؤثر ایرانیان در عرصه ‌ی تجارت و فرهنگ نقش مهمی به عنوان حلقه ‌ی اتصال تمدن‌های آسیای غربی با جنوب و شرق آسیا داشته است. شبه قاره‌ ی هند, چین, عثمانی, عربستان, آسیای مركزی و حتی جزایر دور دست اقیانوس هند, از طریق این حلقه ‌ی واسط و به تعبیر جغرافی‌دانان قدیم, مركز عالم, به هم مرتبط میشوند و در شكل‌گیری این ارتباط زبان فارسی سهم اساسی داشته است, از این روست كه گستردگی, غنا و وسعت دامنه ‌ی زبان فارسی فقط حاصل تلاش ایرانیان نبوده است

بزرگان غیر ایرانی این نواحی در توسعه زبان فارسی نقش داشته‌اند.: علاقه‌مندی سلاطین گوركانی به هند به شعرا و ادبای ایرانی, نامه نوشتن امپراتور مغول به زبان فارسی برای پاپ در قرن سیزدهم میلادی, كاربرد وسیع اصطلاحات فارسی توسط دریانوردان و تجار اقیانوس هند, اعم از عرب و هندی و مالایایی و موارد بسیار دیگر تنها بخشی از تلاش‌های غیر ایرانیان در به كارگیری و گسترش زبان فارسی است.نگاهی گذرا به حوزه‌های مهم میراث معنوی بشری در عرصه علم, عرفان, دین و نظایر آن نیز همین سخن را بازگو خواهد كرد. به این معنا كه فارسی به عنوان زبان علم, زبان دین و زبان عرفان مطرح است. كارنامه ‌ی زبان فارسی در امر اشاعه ‌ی آن بسیار روشن است.: زبان فارسی جدید در قرون نخستین اسلامی وظیفه ‌ی انتقال پیام اسلام به شبه قاره‌ی هند, نواحی دور دست آسیای مركزی و نقاط شرقی را بر عهده گرفت. حتی در سواحل دور دست اقیانوس هند نیز ایرانیان در این امر سهیم بودند. این امر موجب شد تا بدون آن كه سیاست و حكومت ایرانی مداخله‌ای داشته باشند به اتكای استعدادهای ذاتی زبان فارسی استواری ایمان فارسی زبانان, اسلام گسترش یابد. هم اكنون نیز در قسمت‌های شرقی چین, زبان فارسی چنین نقشی را بر عهده دارد.

در عرصه ‌ی عرفان زبان فارسی نیز مانند دین بسیار درخشنده است . صلح و سلمی كه عرفان جست‌وجوگر آن است و زیبایی رمزداری كه از آن حال میشود عرفان ایرانی- اسلامی را از كشش نیرومندی برخوردار كرد كه از هند تا آسیای مركزی و بالكان و بسیاری از نواحی دیگر را با زبان فارسی آشنا ساخت.

حضور زبان فارسی در میان تركان بیش‌تر از طریق عرفان بود: این امر در خارج از قلمرو سیاسی حكومت های ایرانی شكل گرفته و به صرف رسایی و توانایی شعری و ادبی زبان فارسی در بیان مضامین عرفانی, عرفای بزرگ را به انتخاب این زبان برای برقراری ارتباط با مریدان و علاقه‌مندان خود راغب كرده است.

۱۹ اثر حماسی قرون نخستین اسلامی تقریباً هم زمان با شاهنامه سروده شده است.: آثار حماسی متعددی نیز به زبان فارسی در محیط‌های غیرفارسی زبان خلق شده است. مانند «داراب نامه ‌ی طرسوسی» كه در قرن هشتم در آسیای صغیر سروده شده است.

بیش‌ترین استقبال دربارها از زبان فارسی را متعلق به تركان بوده است: نفیس‌ترین نسخه‌های شاهنامه در دربار تركان به دست آمده است.

موقعیت علمی زبان فارسی نیز همین شرایط را دارد: شكل‌گیری تجدید حیات علمی در ماوراءالنهر و خراسان قرون نخستین اسلامی به كمك زبان فارسی صورت گرفت.

فراهم آمدن كتاب‌های متعدد به زبان فارسی در زمینه ‌ی پزشكی, نجوم, تاریخ, جغرافیا, كیهان شناسی, داروشناسی و نظایر آن همگی یا با بهره‌گیری از فارسی میانه صورت گرفت یا به زبان فارسی نو متكی بود. همین دانش‌ها بعدها در تكوین تمدن اسلامی و با انتقال به اروپا در شكل‌گیری رنسانس نقش ارزنده‌ای ایفا كرد.

چنین پیشینه‌ای از غنا و امكانات بسیاری كه در سرشت زبان فارسی نهفته است. خبر میدهد.با این حال نمیتوان تنها به گذشته ای پر شكوه بسنده كرد و در پرتو آن آرام گرفت.

زبانی كه نوآوری در خور و متناسب با ضرب آهنگ شتابان جهان امروز نداشته باشد, به حاشیه خواهد رفت. نقطه های امید برای رشد زبان فارسی بسیار است و بهره‌گیری از آن‌ها برای افزایش توانایی زبان فارسی تدبیری جدی میطلبد.

توجه به كرسی‌های زبان فارسی در كشورهای مختلف جهان را در سال‌‌های اخیر, روندی قابل اعتنا بوده است. شأن و مرتبت فرهنگ ایرانی و زبان فارسی چشم‌اندازی روشن از مناسبات فرهنگی را بین ایران و كشورهای جهان نوید میدهد.

گسترش رسانه‌های نوشتاری, سمعی و بصری, عرصه‌های تازه‌ای را از خلاقیت گشوده‌اند و زبان را هم نوا با نیازهای روز, تازه‌تر و شاداب‌تر میسازند و عرصه‌ی معنا آفرینی آن را میگستراند.

سالانه دهها هزار عنوان كتاب در موضوع‌های مختلف فرهنگ و علم در كشور‌های مختلف, به ویژه كشورهای فارسی زبان منتشر میشود: بنابر این شاخصه‌های توان‌مندی و غنای هر زبانی را در توان آفرینش آثار فرهنگی آن میتوان جست‌وجو كرد.

در ایران افتراقی بین زبان علم و زبان ملی به وجود نیامده . همین امر موجب شده كه زبان فارسی بتواند قابلیت ها و ظرفیت‌های نهفته ‌ی خودد را هر روز بیش از گذشته آشكار كند

ارتقای موقعیت علمی دانشگاه‌ها, گسترش سطح آگاهی‌های فرهنگی جامعه بالا رفتن میزان تحصیلات و... نشان از تحول فرهنگی عظیمی است كه در زبان فارسی در آستانه ‌ی انجام است و این تحول بیتردید در حوزه ‌ی مطالعات مربوط به زبان فارسی و آموزش آن مؤثر است.تحولات فرهنگی‌ای كه در یك دهه گذشته در جغرافیای فرهنگی مشترك ما به وقوع پیوسته, زبان فارسی را زبان رایج و رسمی در یكی از عمده‌ترین گذرگاه‌های جهانی كرده است.

به دیگر سخن اگر قلمرو زبان فارسی در صد سال گذشته در معرض تلاش مستقیم بوده, در یك دهه گذشته چشم‌اندازی روشن و امید بخش برای مطالعات ایرانی و زبان فارسی ترسیم شده است. فراهم كردن زیرساخت‌های لازم برای داد و ستدهای فرهنگی بین تولیدكنندگان زبان فارسی بیرون از مجموعه ‌ی دستگاه رسمی سیاستی است كه طی این سال‌ها دولت جمهوری اسلامی ایران به جد در پی آن بوده است. سه عرصه برای موقعیت زبان فارسی وجود دارد: نخست آن كه گویندگان و نویسندگان زبان فارسی در نقاط مختلف جهان نیازمند ابراز هویتی واحد هستند. از این رو, لازم میدانم درباره ‌ی اختصاص یك كد در نظام بین‌المللی نشر كتاب و (ISBN) به آثار مكتوب فارسی در سراسر جهان اندیشیده و با توجه به تجربه گسترده ایران, راهكارهای آن مورد بررسی قرار گیرد. به این ترتیب ضمن گردآوری تمام آثار فارسی ذیل یك مجموعه ‌ی تصویری از وضعیت نوشته‌های فارسی و در نتیجه هویتی واحد ارائه میشود.

مسأله دوم را این گونه این است كه زبان فارسی در مواجهه با دیگر زبان‌های و هم‌نوایی با تحولات, ظرفیت‌‌های خود را شكوفا خواهد ساخت.ترجمه آثار مهم و بنیادین دیگر فرهنگ‌ها عرصه‌ای برای تحسین توانایی ‌های زبان فارسی است: در عین حال تبادل واژه‌های فارسی در كشورهای فارسی زبانان و هم‌اندیشی و ارتباط درونی بین كشورهای مختلف فارسی‌زبان بر توان و قابلیت آن بسیار خواهد افزود.

عرصه سوم, همراهی و تحول زبان فارسی با عرصه جدید و رو به گسترش رایانه و شبكه‌ها بین‌‌المللی رایانه‌ای است. تعریف زبان و خط فارسی و تقویت آن در این عرصه و ساخت نرم‌افزارهای متناسب براساس سرشت زبان فارسی و رعایت همه جوانب لازم برای حفظ آن از ضرورت‌‌هایی است كه پیش روی ما قرار دارد.

احمد مسجد جامعی

برگرفته از: کتاب هفته ۱۴۴



همچنین مشاهده کنید