چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ورزش مدرن, کالایی برای مصرف انبوه


ورزش مدرن, کالایی برای مصرف انبوه

صاحبان کارخانجات بزرگ, امتیاز باشگاه های مطرح را خریده و همراه با سیاستمداران عالی رتبه در جایگاه ویژه تماشاچیان می نشینند و استادیوم های صدهزار نفری گنجایش خیل مردان پشت دربها را ندارند

صاحبان کارخانجات بزرگ، امتیاز باشگاه های مطرح را خریده و همراه با سیاستمداران عالی رتبه در جایگاه ویژه تماشاچیان می نشینند و استادیوم های صدهزار نفری گنجایش خیل مردان پشت دربها را ندارند. تقاضای حضور بانوان در استادیوم فوتبال حتی رئیس جمهور اسلامی را هم به رویارویی با مخالفان می کشاند و کسی ورای مساله شرعی و اخلاقی آن ایراد دیگری نمی بیند. اما این وله همگانی را می توان از جنبه های دیگری هم وارسی کرد.

برخی جامعه شناسان معتقدند پس از صنعتی شدن جوامع ، نیاز به نیروی کار سبب مهاجرت مردمانی از گروههای قومی متقاوت و نژادهای گوناگون به مناطق شهری شد. این اجتماع ناهمگون ، جامعه شناسان را به این نتیجه رهنمون ساخت که کاهش ارتباطات چهره به چهره به ضعف پیوندهای اجتماعی اعضاء جامعه خواهد انجامید. از سوی دیگر کار سنگین، طاقت فرسا و مستمر در کارخانه های که سبب خستگی جسمی و روحی توامان می شد سبب ایجاد نیازی به نام فراغت گشت. فراغتی که در آن انسان مدرن لختی از دغدغه های روان پریش زندگی صنعتی بیاساید و همه چیز – حتی خود را – به فراموشی بسپارد.

«همزمان با تحولاتی که بعد از انقلاب صنعتی رخ داد یک زمان و وقت آزاد در زندگی بشر به وجود آمد و برای پرکردن این وقت آزاد برنامه ریزی هایی صورت گرفت که ما در اینجا شاهد رویکردهای متفاوتی هستیم. نظریه ی بوردیو، جامعه شناس متاخر و برجسته ی فرانسوی این است که نوعی مبارزه بین نهادهای مختلف اجتماعی به وجود آمد که با برنامه ریزی های مختلف در صدد جذب افراد مختلف به خصوص جوانان و نوجوانان به سمت خود برآمدند...»۱

یکی از تفاوتهای مبادلات فرهنگی عصر حاضر با دوره ی پیشا مدرن محتوای این مبادلات است. در واقع به محتوای معرفتی و ادبی گذشته که آمیخته با مفاهیم و فضای هنری بود، اثرات فرهنگی ورزش نیز افزوده گشت. محصولات پیشین به مبادله معرفت و دانش یا ادب و هنر منجر می شد، «اما تمدن صنعتی با خود " فراغت" را به همراه آورد و فراغت با تولید محصولات فرهنگی جدید به نام " سرگرمی " به نیازهای زندگی جدید پاسخ داد. ورزش و تفریح مهمترین محصولات حوزه ی سرگرمی محسوب می شوند. گرچه سرگرمی و محصولات آن ، یعنی ورزش و تفریح وامدار دانش و هنرند، اما ماهیتی متفاوت دارند. به گونه ای که اکنون می توان گفت ما با چهار نوع محصول عمده ی فرهنگی یعنی معرفت ، هنر ، ادبیات و سرگرمی مواجهیم. البته این چهار حوزه با یکدیگر همپوشانی های غیر قابل انکاری دارند که جز در مقام تحلیل نمی توان میانشان تمیز داد.»۲

تفاوتهای فاحشی میان ورزش مدرن با ورزش سنتی وجود دارد. د. ظ کارکرد اصلی ورزش سنتی، "تقویت قوای بدنی افراد" و "اجرای مناسک و آئین های قومی" است اما ورزش مدرن بیش از آنکه در راستای تقویت قوای جسمی جلوه گر باشد، یک کالای فرهنگی قلمداد می شود. کالایی که در زمان فراغت مصرف می شود « و فراغت یکی از حوزه های مهم تمدن جدید است که با گسترش خود ، کم و کیف تولید فرهنگی را هم دگرگون کرده است. ازجمله ی این دگرگونی ها پیدایش حوزه ی سرگرمی است که مرکزتولید و مصرف فرهنگی ایام فراغت محسوب می شود. ورزش مدرن یکی از کانون های مهم تولید و مصرف سرگرمی است و از این رو می توان آن را کالایی فرهنگی قلمداد کرد.»

یکی از دلایلی که ورزش مدرن را از ورزش سنتی به کلی متمایز کرده، ایجاد و رشد چشمگیر وسایل ارتباط جمعی است. سابقا" ورزش بیشتر به صورت انجام عملیات بدنی و به دور از فضای جنجالی توده ای و ژورنالیستی دنبال می شد و اثرات آن نیز بیش از آنکه اجتماعی و فراگیر باشد به خود فرد برمی گشت. "به این معنی که ارتباط فرد با ورزش عمدتا از طریق شرکت عملی و مستقیم فرد در فعالیتها و عملیات ورزشی (بدنی ) برقرار می شده است. اما ورزش مدرن، بسیار بیش از آنکه مشارکت کننده ( یا به اصطلاح بازیکن ) داشته باشد، تماشاگر یا مخاطب دارد. اگر۲ نفردر رینگ مشت زنی یا ۲۲ نفر در یک میدان فوتبال بازی می کنند ، چند صد میلیون نفر به تماشای آن می پردازند. اکنون تماشاگری مسابقات ورزشی ، یک نوع فعالیت اجتماعی عمده درحیطه ی فعالیتهای فراغتی محسوب می شود که صنایع سرگرمی را رونق فراوان بخشیده است.»

البته ماهیت تماشاگری ورزش در جوامع سنتی نیز با آنچه امروز از این پدیده شاهد هستیم، تمایزهای فراوانی دارد که مهم ترین آنها ناشی ازظهور وسایل ارتباط جمعی است. ظهوری که نقش واسطه گری رسانه ها را در فراگیری و توسعه پدیده ی تماشاگری به دنبال داشت.

«در جامعه های ماقبل مدرن ، تماشاگری (مخاطب بودن) در عین اهمیت کمتر نسبت به بازیگری ، به صورت مستقیم عملی می شد. اما اکنون خیل عظیمی از تماشاگران به صورت غیر مستقیم و از طریق رسانه های همگانی مخاطب یا تماشاگر رویدادهای ورزشی اند. این موضوع ورزش مدرن را به حوزه ی فرهنگ عامه متصل کرده است.

وجود رسانه های نوین ، فواصل زمانی و مکانی را هم از میان برداشته است و مفهوم جدیدی از فضا را پدید آورده است . تماشاگری ورزش در جامعه های پیش مدرن خصلت محلی داشت و کاملا در حصار قیودات زمانی بود و فقط افراد واقع در یک مکان محدود می توانستند مخاطب آن باشند. از این رو رویداد های ورزشی متعددی را می توان سراغ گرفت که جمعیت های چندصد میلیونی در اقصی نقاط عالم و در زمانهای متفاوتی از دوران زندگی روزانه شاهد و مخاطب آنند.»

لذا جو تماشاگری و مخاطبان ورزش دگرگون می شود و یک رویداد از گستره محلی به سطح ملی و بین المللی کشیده می شود. یکی از اثرات این توسعه، ایجاد حس مشارکت در تجربه های اجتماعی با سایر مردم جهان است .

« شباهت ساز و کارهای ورزش مدرن باساز و کارهای جهان مدرن ، بیش از شباهت ساز و کارها و کارکردهای ورزش سنتی و ورزش مدرن است. یکی از مهمترین لوازم جهان مدرن که از پیامدهای سلطه ی عقلانیت ابزاری است ، تلاش برای " کالایی کردن" همه چیز است . در این جهان همانطور که " اثر" فرهنگی به " کالا"ی فرهنگی تبدیل می شود ، ورزش هم از فعالیت به کالا تبدیل می شود و از صورت فعالیتی که صرفا در جهت گسترش ظرفیتهای خلاقانه انسان عمل می کند، خارج می گردد. از همین روست که اکنون ورزش آماتوری تنها در پرتو ورزش حرفه ای به حیات خود ادامه می دهد. تا جایی که حتی " المپیک " که با فلسفه ای آماتوری ایجاد شد، میدان مهمی برای ورزش حرفه ای شده است. زیرا عقلانیت همه ی حوزه ها را به زیر نفوذ منطق خود کشیده و تا آنجا که میسر شده ، فعالیت را به کالا تبدیل کرده است. ورزش نیز از این دایره بیرون نیست و بر همین اساس می توان گفت که مدرن شدن ورزش به منزله ی تبدیل شدن آن به کالاست.»

اما در بین ورزشهای مدرن ، فوتبال جایگاه خاصی دارد. جذابیت این ورزش به علت دارا بودن مولفه های منحصر به خود سبب فراگیر شدن آن شده است.

« امروز بسیاری از مولفه ها و عناصر جهان مدرن در فوتبال یافت می شود و می توان مدرنیته را از طریق کنش ورزشی فهمید و اتفاقاجامعه شناسی در دوره ی جدید مسیرش را عوض کرد. یعنی از طریق فوتبال ، اقتصاد و سیاست دنیای جدید را شناخت.... موضوع این است که فوتبال همه ی متن جامعه ی مدرن است و وجوه مدرنیته در درون آن است، نه اینکه فوتبال انعکاسی از آن و متاثر ازآن است. با این معنا مطالعه ی جامعه شناختی فوتبال خیلی مهم تر از مطالعه ی جامعه شناختی سیاست ، قدرت و دولت و...است.»

« فوتبال امروز خودش یک جهان است؛ این بحثی است که در جامعه شناسی هم وجود دارد. ما می بینیم همه ی مسائلی که در جهان بزرگتر وجود دارد، درورزش هم بازتولید می شود. همان تمایزات طبقاتی که در جامعه وجود دارد، در ورزش هم هست. شما می توانید در انگلیس از یک طرفدار فوتبال بپرسید که طرفدار چه تیمی است و فقط با همین یک سوال شما به خاستگاه طبقاتی و گرایشات سیاسی اش پی ببرید. حتی می توانید به تبیین عادت واره ها و ذوق و سلیقه هایش نیز بپردازید. در کشورهای صاحب فوتبال مثل فرانسه ، ایتالیاو... به خوبی می بینیم که قطب بندی های اجتماعی و طبقاتی کاملا بازتولید شده اند. مثلا در شهر تورین ایتالیا دو تیم یوونتوس و تورینو وجود دارند. می دانیم که باشگاه یوونتوس متعلق به کارخانه فیات است. طرفداران این باشگاه طبقه ی متوسط به بالا هستند و در مقابل طرفداران تورینو طبقه ی متوسط رو به پایین جامعه هستند.»

● فرو ریختن کلان روایت ها و ظهور پست مدرنیسم در فوتبال

بررسی دقیق رخدادهای اخیر در مسابقات مهم ورزشی چه در داخل کشور و چه در سطح بین المللی مفاهیم جدیدی را پیش روی ما می گذارد. نمونه بارز آن مسابقات یورو ۲۰۰۴ بود که با حذف تیم های قدرتمندی مثل انگلیس ، فرانسه و آلمان، یونان به قهرمانی می رسد. لیگ برتر ایران هم از این پدیده مستثنی نیست.دیگر حنای قرمز و آبی رنگی ندارد و زردها و سبزها و مشکی ها قد علم کرده اند. البته اینها هم احتمالاٌ عمر چندانی ندارند. می آیند و می روند و فقط در زمان حال مورد توجه قرار می گیرند. یعنی تکثر را در فوتبال نیز می توان دید و حتی در آئین نامه ها و قوانین ورزشی. وضعیتی که برگرفته از زندگی جدید و بلکه مدل عینی تر آنست.



همچنین مشاهده کنید