دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

لزوم نواندیشی مسلمان


لزوم نواندیشی مسلمان

تحجر, ایستایی و در گذشته ماندن در قاموس یک مسلمان جایی ندارد چرا که مقتضیات زمان و مکان همواره در رویکردهای فکری و بعد رفتاری او تاثیرگذار خواهد بود

تحجر، ایستایی و در گذشته ماندن در قاموس یک مسلمان جایی ندارد چرا که مقتضیات زمان و مکان همواره در رویکردهای فکری و بعد رفتاری او تاثیرگذار خواهد بود. بنابر این یک اسلام شناس واقعی لزوماً باید نواندیش باشد. نویسنده طی بررسی های خود در مطلب حاضر کوشیده است این معنا را واکاوی و زمینه های ظهور نواندیشی دینی راتبیین نماید. اینک با هم آن را از نظر می گذرانیم.

● مسئولیت اسلام شناسان

یک اسلام شناس واقعی باید نواندیش باشد. البته اگر کسی صرفاً به این معنا اسلام شناسی کند که اندیشه های گذشتگان را بازکاوی نماید، به بخشی از مسئولیت اسلام شناسی عمل کرده است. اما یک اسلام شناس واقعی کسی است که بتواند پاسخ گوی نیازهای روز بر اساس مفاهیم و ارزش های اسلامی باشد و این اقتضا می کند که او اندیشه ها و رویکردهای نو و نیز روش ها و قالب های تازه ای را عرضه کند که بتواند بر اساس آنها به نیازهای تازه ای که در جامعه وجود دارد، پاسخ دهد.

● لزوم ایجاد فضا و بسترسازی

▪ سوال: با توجه به این که به هر حال طرح نواندیشی دینی باید توسط افراد آگاه با علوم قدیم و جدید، با تعبیر شما میراث علمی گذشته و نیز با ایمان و اعتقاد به مفاهیم دینی انجام شود، اما باز هم ممکن است مصون از خطا و اشتباه نباشد به نظر شما، آیا ظرفیت و تحمل جامعه و محیط های علمی کنونی ما به حدی می باشد که با یک خطا و اشتباه فرد نواندیش را بایکوت و مهجور نکرده و به اصطلاح ترور شخصیتی نکنند؟ اگر نیست، چه باید کرد تا به آن ظرفیت برسیم؟

ـ جواب: این سؤال خیلی خوب است. برای نواندیشی ما باید فضا را آماده کنیم؛ نواندیشی دستورالعملی وآیین نامه ای نیست که مثلاً فرض کنید مدیریت حوزه بخشنامه ای بنویسد که از فردا، نواندیشی بر همه طلاب، مدرسین و علمای حوزه لازم است و از پس فردا هم محصولات نواندیشی از طریق صدا و سیما، کتابفروشی ها و روزنامه ها و مجلات، در معرض دید همگان قرار گیرد . این طورنیست. نواندیشی یک فضا می خواهد که در آن فضا استعدادها رشد کنند.

استعدادها مختلف هستند؛ یک نفر در زمینه قالب و فرم، فردی دیگر در محتوا استعداد دارد. استعدادهای محتوایی نیز با هم متفاوت است؛ یکی در زمینه های علوم عقلی و دیگری در زمینه های علوم نقلی، تاریخی، تفسیری استعداد دارند. خوب، برای این که این استعدادها رشد کنند، باید فضای مساعدی موجود باشد.

یکی از عواملی که به شدت فضا را مسموم می کند، ترس است. یعنی وقتی کسی بترسد که مبادا یک دفعه آنچه که من می گویم، مورد هجوم واقع شود، خودش را سانسور می نماید و رشد نمی کند. اگر هم رشد نماید، آن رشد بروز نمی یابد. بعضی از علمای بزرگ، تحقیقات و تتبعات و تفکراتی کرده اند، ولی در خلوت های خود و گاهی از اوقات تا آخر عمر هم (احیاناً از ترس) به هیچ کس بروز نداده اند؛ در جایی یادداشت کرده و از دنیا رفته اند. یکی از چیزهایی که خیلی حساسیت زا می باشد، این است که مثلاً تا یک حرفی زده می شود که کمی شبیه به بعضی از حرف های منحرف است، یک دفعه حمله می کنیم. یکی از دوستان که خودش از کسانی است که نقاد بسیاری از این افکار و اندیشه های انحرافی است، می گفت یک نفر که اصلاً کتابی را که من در نقد فلان نظریه نوشته ام، نخوانده بود و اصلاً نمی دانست که من چه کار کرده ام، در یک جلسه عمومی یک دفعه به من گفت: فلانی! حرف های تو مثل حرف های فلان کس می ماند؛ همان کسی که این آقا او را نقد کرده و مقاله و کتاب در رد او نوشته است. گفت: به او گفتم: کجای حرف من مثل او می ماند؟ بعد او به یک شباهت بسیار بسیار سطحی صوری تمسک کرد چون من نمی خواهم مثال مصداقی بزنم، این را مبهم می گویم.

خوب، شما ببینید، آن آقایی که به صراحت خودش مخالف رسمی آن طرف مقابل است و همه عالم و آدم او را به عنوان مخالف رسمی و آرم دار می شناسند، هنگامی که این آقا شباهتی در کلام او نسبت به آن یکی دیده است، می گوید تو مثل او حرف می زنی، حالا اگر این مخالف رسمی و آرم دار نبود، چه می شد! این فضا به سعه صدر احتیاج دارد؛ البته نه به این معنا که هر کس به خودش جرأت بدهد هر حرفی را به اسم حرف نو در هر جایی مطرح کند. به هر حال، ما باید این امکان را ایجاد کنیم که بعضی از افراد که تا حدی صلاحیت دارند، در بعضی از مجالات حرفشان را بزنند و عرضه کنند.

زمانی، من طرحی داشتم که از آن طرح هایی که هیچ وقت کامل مطرح نکردم و اینجا فقط به آن اشاره می کنم. ما می خواستیم مرکزی را در حوزه تحت عنوان «خانه نواندیشی» ایجاد کنیم که در آنجا مجالی برای کسانی ایجاد شود که حرف تازه ای در یک زمینه دارند تا بیایند در آنجا حرفشان را عرضه کنند و سپس آن مطلب مورد ارزیابی منصفانه قرار گیرد. اما این کارها نیاز به بسترسازی دارد. اگر بستر فرهنگی این کار فراهم نشود، با فعالیت های شکلی نمی توانیم به این نتیجه برسیم. امیدوارم که ان شاءالله زمینه های رشد استعدادها در حوزه علمیه، بیش از پیش فراهم شود و فضا برای عرضه افکار تازه و مبتنی بر مکتب اهل بیت - علیهم السلام - آماده تر گردد و ما شاهد شکوفایی هرچه بیشتر استعدادها در آینده باشیم.

آیه الله مهدی هادوی تهرانی