جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خاورمیانه بزرگ رویای برباد رفته آمریكا


خاورمیانه بزرگ رویای برباد رفته آمریكا

در دوران جنگ سرد, گسترش نفوذ شوروی و كمونیسم در خاورمیانه, گسترش ناسیونالیسم افراطی عربی و به خطر افتادن كنترل نفت در منطقه, از جمله تهدیداتی بودند كه منافع ایالات متحده را به خطر می انداختند

خاورمیانه به سبب تمدن كهن و منابع فراوانی كه در اختیار دارد، همیشه مورد توجه قدرت های بزرگ بوده است. در دهه های اخیر طرح های آشكار وپنهان بسیاری از سوی قدرت های بزرگ برای این منطقه پی ریزی شده كه برخی از آنها عملی شده و منافع قدرت های بزرگ را تأمین كرده اند، اما برخی دیگر نیز به شكست انجامیده و یا در حد یك طرح باقی مانده اند. بنابراین، طرح «خاورمیانه بزرگ» اولین طرحی نیست كه برای این منطقه مطرح شده است.

پیش از این، «شیمون پرز» نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی، طرحی را با عنوان «خاورمیانه جدید» پیشنهاد كرد و این طرح سال ها مورد بحث قرار گرفت.

همچنین طرح های اقتصادی برای ایجاد بازار مشترك خاورمیانه و تأسیس یك سازمان بزرگ منطقه ای با عضویت همه كشورهای منطقه از شمال آفریقا تا غرب آسیا نیز بارها تحت رهبری آمریكا وغرب مورد توجه قرار گرفته است. از نمونه دیگر این طرح ها می توان به طرح همكاری كشورهای اروپایی و مدیترانه ای اشاره كرد. در عین حال، طرح های دیگری نیز در همین زمینه وجود دارند كه به مسائل منطقه به صورت جزئی می پردازند، نظیر طرح های مختلفی كه برای حل مسئله فلسطین پیشنهاد شده است.

اگر بخواهیم همه این موارد را مدنظر قرار دهیم باید بگوییم كه طی ۳۵ سال اخیر بیش از ۱۰۰طرح در مورد مسائل كوچك و بزرگ این منطقه ارائه شده كه سرنوشت همه آنها تقریباً یكسان بوده است، زیرا این طرح ها نه برای اجرا بلكه برای ایجاد یك فضای روانی در جهت پیشبرد سیاست های خاصی مطرح می شوند. طرح خاورمیانه بزرگ نیز در همین چارچوب مطرح شده است.

انتخاب اصطلاح خاورمیانه بزرگ از جانب استراتژیست های آمریكایی و اسرائیلی، برای در بر گرفتن تمام كشورهای اسلامی (مانند پاكستان، افغانستان، آسیای مركزی، ایران و تركیه) است كه در تحولات جهان اسلام تأثیرگذارند. بنابراین، در تعریف حدود خاورمیانه بزرگ توسط نظریه پردازان راهبردی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی، از كشورهای شمال آفریقا مانند مغرب و الجزایر گرفته تا كشورهای آسیای مركزی همچون ازبكستان و تاجیكستان و حتی كشورهایی نظیر افغانستان و پاكستان نیز نام برده می شود.

آمریكا با توجه به داعیه و انگیزه هژمونی جهانی (سلطه و رهبری اش برای ایجاد و حفظ یك نظام جهانی و تقدم منافع و اهداف ملی اش بر مقررات بین المللی) و تعریف فراملی كه از منافع و امنیت ملی خود دارد به طرح استراتژیك اقدام نظامی پیشگیرانه در پرتو جهان بینی مبتنی بر دو انگاری متضاد (خیر و شر) پرداخته است.

واشنگتن در این راستا، سیاست خارجی خود را در خاورمیانه به عنوان تنها منطقه ناآرام جهان بر پایه ممكن و مطلوب دانستن ایجاد تغییراتی اساسی در وضعیت ژئوپلتیك و دموكراتیزه كردن آن (مقابله با دیكتاتوری، بسط و توسعه دموكراسی و آزادی، به قدرت رساندن دولت های مردمسالار، مبارزه با افراط گرایی و از میان برداشتن ریشه های آن، تحت طرح خاورمیانه بزرگ)، و تغییر حاكمان مستبد به عنوان اولویت مبارزه با تروریسم (به عنوان حامیان تروریسم و هراس از دستیابی گروه های تروریستی به سلاح های هسته ای توسط این دولت ها) گذارده است.

واشنگتن معتقد است همانگونه كه پیمان هلسینكی، اروپا را متحد كرد و در فروپاشی شوروی و نظام دیكتاتوری كمونیستی نقش مهمی داشت، یك طرح جدید نیز برای خاورمیانه می تواند رادیكالیسم اسلامی را در این منطقه متلاشی كند.

بدین ترتیب، طرح خاورمیانه بزرگ براساس الگوی «فرایند هلسینكی» (سال ۱۹۷۵) تدوین شد. الگویی كه بر حقوق بشر در سراسر اروپا به ویژه در بلوك شرق تكیه داشت. برنامه ای كه از منابع متنوع اروپایی (به خصوص «فرآیند بارسلون») و سازمان ملل (گزارش های دپارتمان توسعه سازمان ملل درباره منطقه خاورمیانه) الهام می گیرد، اما مدعی است كه فراتر و جامع تر ازآنهاست. این برنامه سه كمبود اصلی را در كشورهای خاورمیانه مطرح كرده و مدعی است كه باید این كمبودها را جبران كرد:

۱) انواع آزادی های اساسی

۲) آموزش و پرورش

۳) حقوق زنان.

اگر چه طرح خاورمیانه بزرگ آمریكا در نگاه اول به نكات دقیقی نظیر انتخابات آزاد، احزاب دموكراتیك، آزادی زنان، ایجاد رسانه های مستقل، توسعه مدارس، برنامه های اصلاحات اقتصادی و عضویت در سازمان تجارت جهانی (WTO) اشاره می كند، اما در واقع، بیش از آن كه به نفع كشورها و یا مردم خاورمیانه باشد، ضامن منافع حیاتی آمریكا در عرصه های نظامی و اقتصادی است. منافع حیاتی آمریكا در منطقه، با استقرار ثبات عجین شده است و از نظر استراتژیست های ایالات متحده و اسرائیل، صحنه اصلی نبرد جهانی با تروریسم، در حوزه خاورمیانه بزرگ قرار دارد.

از این دیدگاه، برای دستیابی به «امنیت مطلق» در قبال تهدیدات یاد شده، باید این نبرد با ریشه های تروریسم، در خاورمیانه متمزكز شود.بنابراین در نگرش آمریكایی و اسرائیلی، اجرای طرح خاورمیانه بزرگ، به طور دقیق به دنبال تحقق «امنیت و ثبات» در این حوزه گسترده جغرافیایی متشكل از كشورهای مسلمان است.

نتیجه عملیاتی و اجرایی تحقق «امنیت و ثبات» در خاورمیانه بزرگ، قبل از هر چیز «امنیت برای بقاء اسرائیل» و «تثبیت هژمونی ایالات متحده» در سطح این منطقه است كه البته ثمره نهایی آن، هژمونی جهانی آمریكا خواهد بود. هسته مركزی ایده خاورمیانه بزرگ، عبارت از تغییر وضع موجود، مبتنی بر مفهوم تغییر منطقه ای است.

در دوران جنگ سرد، گسترش نفوذ شوروی و كمونیسم در خاورمیانه، گسترش ناسیونالیسم افراطی عربی و به خطر افتادن كنترل نفت در منطقه، از جمله تهدیداتی بودند كه منافع ایالات متحده را به خطر می انداختند. در حال حاضر نیز اگر چه آمریكا بر چهار موضوع تروریسم، اشاعه سلاح های كشتار جمعی، دموكراسی و حقوق بشر در خاورمیانه تكیه می كند، اما در واقع نگرانی ها و چالش های رو در روی آمریكا در منطقه عبارتند از:

۱) صلح هدفمند در خاورمیانه:

علی رغم همه تلاش های آمریكا برای استقرار صلح مورد نظر در خاورمیانه هنوز موفقیتی به دست نیامده است. پیروزی حماس در انتخابات فلسطین و آغاز دور جدیدی از منازعات خونین میان رژیم صهیونیستی و حزب الله لبنان، نشان از پیچیدگی بیشتر مناسبات در منطقه دارد. در واقع پیروزی حزب الله بر ارتش قدرتمند رژیم صهیونیستی كه از سوی ایالات متحده و كشورهای غربی پشتیبانی می شد، فصل تازه ای را در مناسبات و معادلات خاورمیانه آغاز كرد. اسرائیل كه با چراغ سبز آمریكایی ها به لبنان حمله كرده بود، با مقاومت و پایداری نیروهای مقاومت لبنان رو به رو شد و در جنگی كه از قبل، خود را برنده آن می پنداشت، به حزب الله باخت و با سرشكستگی مجبور به پذیرش صلح گردید.

به همین سبب، حزب الله لبنان موفق شده است نسبت به سایر احزاب سیاسی در لبنان، احترام و همدلی قابل توجه و برجستگی خاصی كسب كند و به عنوان الگوی تحول و پختگی در میان حركت های اسلامی به حساب آید.

۲) نفت:

نیاز آمریكا به نفت در حال افزایش است، اما كنترل قیمت نفت، در دست واشنگتن نیست. در واقع، عوامل متعددی در تعیین قیمت نفت تأثیرگذار هستند كه در حال حاضر صلح خاورمیانه، مسئله هسته ای ایران و جنگ عراق در صدر آنها قرار دارند.

شعیب بهمن


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.