دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

انتفاضه سوم برگ برنده حماس


انتفاضه سوم برگ برنده حماس

جنبش مقاومت اسلامی حماس گذشته,حال و آینده

۱) مقاومت اسلامی از جنگ جهانی اول تا تشکیل دولت اسرائیل: با شروع جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۸)مردم فلسطین به جانبداری خود از خلافت عثمانی تداوم بخشیدند. در ۱۹۱۴ رسما اعلام جهاد شد.دربازارهای «صفد»مردم پارچه ای که بر روی آن پرچم عثمانی در کنار شمشیر و توپ نقش بسته بود ،برافراشتندمردی دهل به دست در خیابان های شهر به راه افتاد و مردم را به جهاد دعوت نمود.درحضور فرمانده منطقه و فرماندار شهر و مفتی و سران قوم ،فتوای واجب بودن جهاد بر تمامی مسلمانانی که توانایی حمل سلاح را داشتند ،قرائت گردید(همان: .۲۹) پس از پایان جنگ و آغاز سرپرستی انگلستان بر فلسطین،در اثر سیاستهای تبعیض آمیز این کشور و اجازه مهاجرت نامحدود یهودیان به این منطقه ،تنشها آغاز گردید.در سال۱۹۲۲م مجلس اعلای اسلامی به رهبری حاج امین الحسینی بنیان گذاشته شد و تا سال ۱۹۲۴ م یعنی سال به قدرت رسیدن آتاتورک نقش نیرومند و فعالی در گسترش اسلام ودمیدن روح مقاومت در میان توده مردم و ریشه دار کردن اصلاحات اسلامی در مقابل انگلستان و صهیونیسم از خود نشان داد،هرچند که در نهایت انگلستان بر امور حاکم شد .جمعیت جوانان مسلمان نیز به تبعیت از جمعیتی مصری به رهبری عبدالحمید سعید ،به منزله جمعیتی دینی ،اجتماعی و ادبی غیر مبارز در سال ۱۹۲۸م در فلسطین ظهور کرد و راغب الامام ،رهبری کنگره آن را بر عهده گرفت،ولی بعدها همین جمعیت ،پایه گذار حرکت های مبارز و جهادی اسلامی در دهه سی در فلسطین شد.هرچند که شروع حرکت به صورت یک جنبش فرهنگی و اجتماعی غیر نظامی و غیر سیاسی بود،اما به تدریج تحت تعلیمات اسلام به مبارزه ،روی آورد(همان:۳۷.-۴۷) به طور کلی قیام های دهه بیست،تحت رهبری حاج امین الحسینی و جریان «مجلسی ها» بود.برخوردهای خونین این دوره در دفاع از ارزش های دینی واسلامی در بیت المقدس بین مسلمانان و یهودیان روی داد که در برخی از این درگیری ها مسیحیان فلسطین از مسلمانان حمایت کردند. در قیام مراسم دینی فصل موسی پیامبر(آوریل۱۹۲۰)،قیام مه۱۹۲۱ و قیام براق(۱۹۲۹) مردم مسلمان فلسطین اهانت و بی حرمتی به مقدسات اسلامی را نپذیرفتند و با صهیونیست ها به شدت درگیر شدند و علمای دینی و در راس آنها حاج امین الحسینی،رهبری همه حرکت ها را بر عهده داشت(پاشاپور،.۷۳:۱۳۸۱)

۲) مقاومت اسلامی از شروع اشغال تا انتفاضه: هیچ شکی نیست که جریان های اسلامگرا، به دلیل سلطه استعمار و حمایت بی دریغ انگلستان از صهیونیسم و همچنین خیانت و حماقت برخی از نخبگان عرب به منظور کسب قدرت سیاسی و هم سویی با انگلستان ،نتوانستند از تشکیل دولت یهود ممانعت کنند و پیش بینی هرتزل ،آگاهانه یا اتفاقی،که در کنفرانس بال ،تاسیس دولت یهودی را برای پنجاه سال بعد پیش بینی کرده بود،در راس موعد پیش بینی شده،اتفاق افتاد (همان: .۷۷) پس از تاسیس دولت اسرائیل و حمایت غرب از آن ،مسئله فلسطین در قالب نظام دو قطبی وارد عرصه بازی قدرت های بزرگ و اعراب گشت.نیروهای ملی گرا و سوسیالیستی،حرکت اسلامی اخوان المسلمین را تحت فشار قرار دادند و از صحنه خارج کردند.پس از آن راه حل ملی و قومی آزادسازی فلسطین،جایگزین راه حل اسلامی شد که با انقلاب اسلامی و پس از آن، انتفاضه ،دوبازه تاکید براین راه حل ،درمحور امور قرار گرفت(همان: .۸۰)

۳) انتفاضه اول فلسطین و پیدایش حماس: «انتفاضه» واژه ای است که از سال ۱۹۸۷ (۶۶ هجری شمسی) وارد واژگان انقلابی-سیاسی مصطلح روزمره شده است...حرکت انتفاضه پیش از آنکه یک حرکت نظامی و سیاسی باشد،یک حرکت دینی و فرهنگی است (کدیور،.۱۷ :۱۳۷۲) انتفاضه واژه ای عربی است که از ریشه ی نفض به معنای لبریز شدن و سر رفتن مظروف از داخل ظرف ،مشتق شده در لغت یعنی قیام ،تکان گنجشک خیس شده در آب،برای اینکه قطرات آب راکه براندام او سنگینی می کند از پرهایش بپراکند و سبکبال برای پرواز آماده شود که ناخالصی ها را کنار می زند تا بتواند اوج گیرد... درواقع انتفاضه پاسخ دین مدارانه به تمام مظالمی است که از سوی رژیم صهیونیستی بر ملت مظلوم فلسطین تحمیل گردیده و به دگر سخن انتفاضه حاصل سرخوردگی مرم فلسطین از رهبران سیاست محور و ایدئولوژی های ناکارآمد منجمله ایدئولوژی مارکسیم،ناسیونالیسم عربی و ناصریسم و حتی لیبرالیسم که هر کدام در برهه ای از زمان نرم افزار غالب بر مبارزات مردم فلسطین با صهیونیستها بوده و این سرخورگی با تاثر عمیق از آموزه های رهایی بخش انقلاب اسلامی ملت فلسطین را به خویشتن خویش که همان اسلام می باشد رهنمون ساخت .این پدیده نوین کاملا بر عنصر فرهنگ اسلامی استوار است و مذهبی بودن ، همواره مشخصه اصلی این پدیده به شمار می رود (صادقی زاده ،۱۳۸۵/۰۸/۱۴ ،روزنامه رسالت.) فراگیر بودن انتفاضه عنصر کلیدی پیروزی انتفاضه و کسب دستاوردهای فراوان ملت مظلوم فلسطین بوده چراکه این سنت الهی است که خداوند وضعیت قومی را تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه خودشان اراده کنند آن‌را تغییر دهند و انتفاضه در یک کلام تبلور این اراده مردمی برای تغییر وضعیت است.

۱-۳) پیدایش حماس: حماس” نام اختصاری “حرکه المقاومه الاسلامیه ” بوده که جنبش مقاومت مردمی - ملی است که تلاش می کند زمینه را برای آزادی و رهایی ملت فلسطین از ظلم و جور و همچنین آزاد سازی سرزمین غصب شده و مقابله با طرح صهیونیستی برخوردار از حمایتهای نیروهای استکباری فراهم آورد.این جنبش در سال ۱۹۸۷ تنها دو ماه پس از آغاز انتفاضه به‌وسیله شیخ احمد یاسین در غزه پایه گذاری گردید. مقاومت اسلامی حماس از انتفاضه زاییده شده و نشانی است از بازگشت مجدد وقاطعانه سیاسی نیرو های اسلامی در نوار غزه و کرانه باختری به مواجهه با اشغالگری اسرائیل و نیرو های ملی سکولار تحت امر ساف جنبش مقاومت اسلامی(حماس)از برجسته ترین جنبش هایی است که از خط ایدئولوژی در صحنه فلسطین پیروی می کند؛«راه آن اسلام است و اندیشه ها و باورهای خود را در مورد آفرینش و حیات انسان از اسلام بهره می گیرد و به داوریهای اسلام گردن می نهد و گامهای خود را از اسلام الهام می گیرد.جنبش حماس پس از پیدایش ،خودرا «یکی از جناحهای اخوان المسلمین در فلسطین » معرفی کرده است.این جنبش مبارزات اخوان المسلمین در فلسطین را عمق تاریخی خود می داند.۱۳ (برغوثی،۱۳۸۲ :۲۸.-۲۹)با وجود اینکه اخوان المسلمین خود را پایه گذار و رهبر انتفاضه فلسطین می داند از جمله سازمان هایی است که با پیدایش انتفاضه در استراتژی مبارزاتی خود تحول عمیقی را ایجاد کرد ونام جدیدی رابرای تفکر جدیدش انتخاب نمود.«حماس» مولود این چرخش در استراتژی تدریجی و تاخیری اخوان المسلمین و ورود به «عمل مستقیم» و« مبارزه مسلحانه»بود.آنهایی که اعتقاد به «تاسیس جامعه اسلامی وحکومت اسلامی قبل از جهاد برای آزادی فلسطین » داشتند،در بازگشتی شجاعانه به «جهاد برای تاسیس حکومت و همزمان ،آزادسازی فلسطین» تغییر استراتژی دادند....انتفاضه به اخوان المسلمین اموخت که راهی جزجهاد و انقلاب برای فلسطین وجود ندارد(پاشاپور،۱۳۸۱ :۱۱۶) ،با این وجود برخی پژوهشگران منجمله خالد الحروب از پژوهشگران حوزه مطالعاتی فلسطین معتقدند که :حماس یک مقاومت سیاسی مدرن است که از جنگ برای قدرت تشکیل شده و گفتمان سیاسی آن از مذهب منبعث گردیده است l

۳ـ۲) یدئولوژی حماس: فهم فلسفه ی هدفهای جنبش اسلامی حماس نیاز به بیان این نکته دارد که این جنبش علاوه بر آنکه یک جنبش آزادیجخش ملی به شمار می رود،جنبشی اسلامی است که جنبه های گوناگون برنامه ی سیاسی ،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی خود را از بستر ایدئولوژی فراهم می آورد.با این حال جنبش حماس از اصل پراگماتیسم و نرمش بسیار بالا پیروی می کند که البته به گونه ای تحت تاثیر اصول این جنبش قرار دارد(برغوثی،۱۳۸۲ : ۵۳)، میثاق حماس که در اوت ۱۹۸۸ منتشر شد،فلسطین را یک زمین وقف اسلامی می داند که آزادی آن از طریق جهاد برای هر مسلمان یک واجب عینی است. فلسطین به عنوان یک موقوفه اسلامی یک امانت مذهبی است که تا آخرالزمان به مسلمانان واگذار شده و بنابراین به هیچ کشور یا پادشاه عرب تعلق ندارد و جزء یا کل آن‌را نمی توان به دیگران اعطا کرد.و به طور صریح ،حماس همزیستی با اسرائیل را نمی پذیرد و متعهد است که هرگونه توافق صلح از سوی ساف و کشورهای عربی با اسرائیل را به دلیل اینکه خلاف فرامین اسلامی است از بین ببرد(دکمجیان،۱۳۸۳ : ۳۵۵.-۳۵۶) از دیگر اهداف ایدئولوژیکی حماس می توان به موارد زیر اشاره کرد: حماس جنبشی مقاومتی می باشد و هدفش آزادسازی فلسطین است؛حماس یک حزب سیاسی نیست که برروی تصاحب قدرت متمرکز شده باشد(نظری در تعارض با نظر الحروب.) حماس جهاد فی سبیل ا.. را مورد توجه خود قرار داده ،جنگ برای آزادی به عنوان عنصر اصلی مقاومت در مقابل اشغالگری صهیونیستی فلسطین.این امر تلاش برای دستیابی به منافع فلسطینیان از طرق مسالمت آمیز را به زیر سوال می برد. فلسطینیان نوک پیکان مبارزه با دشمن صهیونیستی به شمار می روند اما این به معنی بی نیازی از کمک مسلمین جهان در سرتاسر دنیا نمی باشد(-۱۰:۲۰۰۶. ۱۵)Daoudi,

-۳-۳ ) هداف حماس: حماس به عنوان یک بازیگر فعال و هدفمند در عرصه مبارزاتی فلسطینیان دارای این مزیت است که بر اساس اصول عملگرایی و تدوین برنامه های عملیاتی از اهداف مرحله ای واهداف استراتژیکی به هدف کلان که تاسیس حکومت اسلامی دست یابد ؛لذا خالی از فایده نیست تا برخی از این اهداف را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم.

-۱-۳-۳) هدف عمومی:برقراری دولت اسلامی: اصولا هدف حماس از پیگیری جهاد مسلحانه همانطور که قبلا بدان اشاره گردید تشکیل حکومت اسلامی است و فلسفه آزادسازی فلسطین تشکیل دولت اسلامی است که تقدم مبارزه بر تشکیل حکومت اسلامی در پی چرخش ایدئولوژکی جنبش اخوان المسلمین در فلسطین به‌وجود آمد لذا در اندیشه حماس نوعی رابطه ساختاری بین آزادسازی و برقراری دولت وجود دارد.در این میان اگر جنبش حماس همان جریانی باشد که ملت فلسطین را به سوی آزادی رهبری کرده در این صورت این حق حماس خواهد بود که الگوی مورد فبول خودرا حاکم کند ،اما اگر جنبش حماس در اقلیت باشد ،در این صورت به انتخاب اکثریت احترام خواهد گذارد. البته هدف دولت سازی در طرحهای جنبش حماس شاهد تحولات برجسته بوده است.مثلا ملاحظه می شود که مقوله «دولت مستقل فلسطین» به صورت گسترده در ادبیات سیاسی این جنبش به کار گرفته می شود که این امر نشان از تحول سیاسی در اهداف راهبردی حماس به شمار می رود.فراتر از آن خالد مشعل یکی از رهبران حماس و عضو دفتر سیاسی آن می گوید: «این حق ملت ماست که همانند همه ملتها در زیر سایه ی یک نظام سیاسی و دموکراتیک مبتنی بر شورا و پلورالیسم سیاسی زندگی کند و عزت و حقوق و آزادی خود را به دست آورد.» در تایید همین رویکرد،شیخ احمد یاسین بنیانگذار جنبش حماس می گوید : «من خواهان دولت دموکراتیک همراه با تعدد احزاب هستم و قدرت به کسی تعلق دارد که در انتخابات پیروز شود.»(برغوثی،.۱۳۸۲ : ۶۱)

-۲-۳-۳) هدف استراتژیک :آزادسازی همه سرزمین فلسطین: جنبش حماس می کوشد همه سرزمین فلسطین را آزاد کند اما برای نیل به این هدف دوایر مختلفی در نظر می گیرد؛طبق منشور این جنبش: «مسئله آزادی فلسطین در سه دایره قابل بحث است:دایره ی فلسطین،دایره جهان عرب و دایره جهان اسلام.هریک از این دوایر سه گانه در روند کشمکش و رویارویی با صهیونیسم سهم و وظیفه دارند.جنبش حماس بر این باور است که جبهه پیکار با دشمن از سوی صاحبان اصلی اش اداره می شود.اگر آنها به فرجام نرسند،مسلمانان وارد عمل می شوند،اگر آنها نیز به فرجام نرسند نسلهای بعدی می آیند و همین‌طور..تا آزاد سازی فلسطین برای همه مسلمانان واجب عینی شود.این همان خط مشی است که در ماده (۳۲) منشور جنبش حماس مورد تاکید قرار گرفته است: «جنبش اسلامی حماس خود را نوک پیکان این پیکار یا گامی در راه ان می داند.» (همان:۶۱.-۶۲)