دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

استکبارستیزی حلقه اتصال دانشجویان در خط مقدم جنبش


استکبارستیزی حلقه اتصال دانشجویان در خط مقدم جنبش

بررسی نقش جنبش های دانشجویی در تحولات سیاسی اجتماعی ایران

تولد جنبش دانشجویی از زمانی بود که رضاخان با چکمه های قزاقی بر مرمرهای سفید کاخش گام های غرور برمی داشت و به خیال خودش متصل به بیگانگان پایه های سلطنتش را محکم می کرد.

اما همه این آرامش خیالی بود که در پسش طوفانی جان می گرفت. کیلومترها آن سوتر، فراتر از مرزها عده ای از دانشجویان ایرانی در اروپا گردهم آمدند و سه اصل انقلابی را که در تفکرات و اعتقاداتشان ریشه داشت، مکتوب کردند: ما خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی هستیم. رضا قلدر، دیکتاتور ایران باید از بین برود و مملکت ایران جمهوری شود. ضمناً همه ریشه های وابسته به انگلیس و بیگانگان را باید ریشه کن کرد.

جنبش دانشجویی از دل جوان هایی برخاست که رضاخان خیال می کرد با استحاله در فرهنگ غرب و آموزش های بیگانگان کاملاً اطو کشیده شده اند و از ایران فقط نامش را با سجل شان یدک می کشند، اما نمی دانست که جوشش خون و غیرت ایرانی در رگ های جوان مسلمان هرگز نمی میرد.

دانشجو همچون ذره بینی است که مسائل پیرامون خودش و جامعه را با حساسیت ویژه ای دنبال می کند. خیلی ها گمان می برند دانشجویان سه دسته اند: بی تفاوت ها، شاگرد اول ها و سیاسی ها.

حقیقت این است که در شرایط فعلی هیچ دانشجویی را نمی توانیم پیدا کنیم که نسبت به حوادث پیرامونش کاملاً بی تفاوت باشد. هر سه گروه بالا اگرچه برون دادهای متفاوتی دارند، ولی همگی با نگاه تیزبین خود حقایق را جستجو کرده و اتفاقاً اکثریت قریب به اتفاقشان با اتصال به ریشه ها، مطالبات مردمی را دنبال می کنند. عناد با نظام و ریشه ها در قاموس هیچ دانشجوی ایرانی با تفکر پوینده نمی گنجد. اخراجی ها، وابستگان به سلطنت طلب ها و غرب و یا افرادی که درحال حاضر دانشجو نیستند و همچنان به بهانه ای خود را به بدنه دانشگاه متصل کرده اند، عمده افراطی گرایان خارج از چهارچوب قانون هستند.

● این جوشش دغدغه مردمی دارد

برای شناخت ماهیت اصلی جنبش دانشجویی نیاز است که صفحات تاریخ کشورمان را ورق زده و با تأمل مسیر تولد این جوشش را دنبال کنیم.

محمد شیخان عضو شورای سیاست گذاری بسیج دانشجویی درحالی که تاریخ حرکت های دانشجویی را جستجو می کند و تأکید دارد که ضروری ست در اولین گام به جنبش دانشجویی نگاه تاریخی داشته باشیم، می گوید: «جنبش دانشجویی زمانی مرحله نوزادی اش را آغاز کرد که رضاخان می پنداشت با دست چین کردن فکرهای خلاق جوانان این مرز و بوم و اعزامشان به خارج از کشور می تواند یک سری نیروهای وابسته به سلطنت و غرب تربیت کند که حافظ دیکتاتوری اش باشند. غافل از این که خیلی قبل تر از تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۰۹ عده ای از دانشجویان ایرانی مقیم اروپا گرد هم آمدند و خواستار آزادی زندانیان سیاسی، تأسیس جمهوری و حذف بیگانگان شدند.»

وی به اندیشه عدالت خواهی جنبش دانشجویی در ابتدای شکل گیری تاریخی این حرکت خودجوش اشاره کرده و می گوید: «دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۶ بر پایه مطالبات عدالت خواهی شان و به این دلیل که در اقصی نقاط کشور به ویژه در روستاها امکانات آموزشی وجود نداشت، به تشریفات پرتجمل بازدید ولیعهد از دانشگاه تهران اعتراض کرده و سؤالشان این بود که چه لزومی دارد برای قدم رنجه کردن این سیاستمدار وابسته ۱۲هزار تومان آن موقع صرف خرید ادکلن برای خوشبو کردن فضا شود؟ این درحالی بود که بوی متعفن وابستگی در همه عرصه های مملکت داری مشام جامعه را می آزرد.»

شیخان ادامه می دهد: «در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دانشجویان فنی دانشگاه تهران و دانشگاه تبریز در اعتراض به وادادگی داخلی و وابستگی همه جانبه به انگلیس دست به تظاهرات زدند. ۱۴آذر پلیس وارد فضای دانشکده شد و دو روز بعد ۱۶ آذر با ورود ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا و همسرش به تهران اعتراضات شدت گرفت. در ۱۶آذر ۱۳۳۲ جوانان دانشجوی ایرانی سه لاله در خون غلتیده تقدیم مکتب استکبارستیزی کردند که سال های بعد این مکتب به تولد انقلاب اسلامی انجامید.»

عضو شورای سیاست گذاری بسیج دانشجویی با تأمل چند دقیقه ای در فضای تاریخی ایران این گونه نتیجه می گیرد که از ابتدای شکل گیری جنبش دانشجویی تأکید بر استکبارستیزی و مقابله با بیگانگان در رأس همه اندیشه ها و جوش و خروش ها قرار داشت. چه طور می شود که این جنبش که همیشه از دخالت بیگانگان به شدت بی زار بوده، ناگهان به همه عقبه تاریخی اش پشت کند و همسو با خواسته ها و شیطنت های غربی مواضعی به جز مطالبات مردم و مکتب استکبارستیزی در پیش بگیرد؟

وی صراحتاً می گوید: «باید دید کسانی که خودشان را به جنبش متصل کرده اند و دم از نبود آزادی بیان و اندیشه می زنند، چه قدر بازگو کننده حرف مردم هستند؟ اتفاقاً این گروه به گمان بنده به شدت از فضای مردمی فاصله دارند و همین امر باعث شد ریزش سریعی پیدا کنند و چون در اقلیت بودند نتوانستند بدنه اصلی جنبش را- که اکثریت دانشجویان در حلقه آن هستند- تحت تأثیر گرایش به بیگانگان و مطالبات غیرمردمی قرار دهند.

وی معتقد است اگر کسی بخواهد جنبش دانشجویی را بشناسد ابتدا باید نسبت به ویژگی ها و خصایص دوران دانشجویی آگاهی پیدا کند. شیخان می گوید: «آرمان گرایی، صداقت، شور جوانی، عدالت طلبی و تکیه بر اعتقادات دینی از شاخصه های لاینفک حرکت های دانشجویی به حساب می آید، پس چنین اندیشه و جوششی دغدغه اش مردم است و پیوند مستحکمی با ملت دارد. جنبش همیشه مطالبات واقعی ملت را در صحنه جامعه و دانشگاه مطرح کرده و می کند. همین روحیه خودباوری و استقلال خواهی کمک بسیار بزرگی برای پیروزی انقلاب اسلامی بود. جریان های دانشجویی به دلیل آرمان خواهی همواره جزء جریان های پیشرو هستند و با تکیه بر ایدئولوژی و مبانی فکری شان حقیقت طلبند.

براساس این نگاه اولین کارکردشان مطالبه کردن و داعیه داشتن است. برای مطالبه گری چند چیز ضروری است: مطالبات باید براساس عقلانیت و اعتدال باشد. این مطالبه باید استمرار و پیگیری داشته باشد. جریان دانشجویی باید هیچ وقت از مطالبه خود مأیوس نشود و آن را به نتیجه برساند.»

● دربه دری اعضای شکست خورده و وابسته

از قبل از ۱۳آبان سایت های خبری وابسته به غرب در یک مقاله چند صفحه ای با استراتژی خشن جلوه دادن چهره نهادهای انقلابی وابسته به دانشجویان در قالب جملات و پاراگراف های اغراق آمیز اکثر سران جنبش های انقلابی دانشجویی را مورد حمله قرارداده و آنها را افرادی با برخورد ضربتی معرفی کردند. درگام بعدی به تهیه لیستی از اسامی ایشان روی آورده و طرح های ضداستکباری را طرح های ضدمردمی و سرکوبگرایانه جلوه دادند. کاملا روشن است که رویکرد جدید این سایت های وابسته چیزی جز مصادره کردن روزهای ویژه انقلاب به نام خودشان نیست.

سعید سلیمانی معاون سیاسی و دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی صراحتاً می گوید: «سوسیالیست ها، لیبرال ها، پان ترکیسم ها، پان کردیسم ها و همه گروه های ضدنظام گرد هم آمده اند تا ۱۶آذر را به نام خودشان ثبت کنند. حتی برخی از اخبار گواه آن است که به تشکیل یک جنبش خیالی در مقابل جنبش دانشجویی دست زده اند. به همین دلیل مقام معظم رهبری براهمیت این روز تأکید دوچندانی داشتند. رسالت ما این است که در دانشگاه ها با آگاهی بخشی به دانشجویان آنها را به گونه ای به حقایق پیوند بزنیم که هر کدامشان همچون سربازی از مواضع انقلاب دفاع کنند.

وی در تبیین شاخصه های جنبش دانشجویی می گوید: «استقلال در عمل و رأی، آزادی قانونمند در دانشگاه و جامعه برای بیان عقاید و نگاه مثبت دانشگاه و جامعه به جنبش دانشجویی از شاخصه های مثبت حرکت های دانشجویی است.

در بحث استقلال، فضای دانشگاه به گونه ای است که اعضای شکست خورده و وابسته اگر بخواهند شیطنت کنند خود به خود حذف می شوند. نمونه اش عملکرد انجمن های اسلامی بود که در جریان دوم خرداد به محض وابسته شدن خود به خود به انزوا کشیده شدند.»

معاون سیاسی بسیج دانشجویی با تأکید بر این که برای آزادی بیان و نقد سازنده هنوز هم فضا مساعد و مناسب است، می گوید: «شما ببینید وقتی دانشجو در حضور رهبر معظم انقلاب تندترین نقدها را بیان می کند، مشخص است که آزادی در کشورمان بسیار بیشتر از آزادی در سایر کشورهای مدعی آزادی وجود دارد.»

وی با ابراز خرسندی از این که جنبش پرچم دار مطالبات مردم و مورد تأیید آنهاست، لذا هر حرکتی که در دانشگاه صورت بگیرد، به بستر جامعه کشیده می شود، می گوید:

«نمونه اش حرکتی است که در زمان طاغوت روز ۱۶آذر شکل گرفت و سپس به بستر مردم کشیده شد. البته در شرایط فعلی دست هایی هستند که می خواهند جنبش را وابسته کنند. تاریخچه جنبش گویای این است که دانشجویان در چند محور علی رغم فراز و نشیب های تاریخی مشترک بوده اند: استکبارستیزی، سلطه ستیزی، حمایت از مظلومان، فریاد آرمان خواهی و... این موارد حلقه اتصال همه دانشجویان بوده و هست. البته ما شواهدی داریم که نشان می دهد فضای دانشجویی هنوز هم براین محورها استوار و پابرجاست. در مسئله غزه دیدیم که جنبش دانشجویی به صحنه آمد و تأثیرات بسیار مثبتی به همراه داشت.

بعد از انتخابات اخیر دست های وابسته ای هستند که می خواهند حقایق را وارونه جلوه داده و اصل جنبش را منزوی کنند، اما مطمئنا موفق نخواهند شد و خودشان دچار ریزش می شوند.»

سلیمانی در پاسخ به توهم تک صدایی بودن جنبش دانشجویی می گوید:«چهارچوب های قانونی مشخص است. هر کس در قاب این چهار چوب ها نقد سازنده ای ارائه دهد، کاملا پذیرفته می شود. حتی تأکید داریم که سران امور دانشجویی و جنبش توجه خاصی به نظرات دانشجویان داشته باشند، اما چنانچه در یک رویکرد افراطی خارج از قانون بحث کنند، طبیعی است که برخورد می شود، چون اگر به بی قانونی بیفتیم، مباحث به دست سوءاستفاده کنندگان هدایت خواهد شد و این به صلاح نظام نیست.»

● وحدت همه نیروهای انقلابی ضروری است

عباسی مهر دبیر تشکل تحکیم وحدت با اشاره به این که دوران دانشجویی دوران ویژه ای است که در آن دانشجویان با حساسیت به محیط اطرافشان می نگرند و دغدغه مند هستند، می گوید: «بعد از پیروزی انقلاب براساس فرمایشات امام راحل(ره) بحث وحدت همه نیروهای انقلابی و تحکیم وحدت به میان آمد. شاید الان وقتی از تحکیم وحدت صحبت می کنیم، تنها یک تشکل خاص در ذهنمان متبادر می شود، ولی منظور امام(ره) در سال۵۷ از تحکیم وحدت، وحدت همه نیروهای اسلامی و انقلابی حول محور ارزش های انقلابی بود.» وی با ورق زدن تاریخچه عملکرد انجمن های اسلامی دانشگاه ها توضیح می دهد: «در دهه۵۰و ۶۰ اکثر دانشجویانی که شهید شدند، مثل شهید علم الهدی، عباس ورامینی، رجب بیگی و... همگی از بستر انجمن های اسلامی برخاستند، اما متأسفانه در سال۶۸ و به صورت مشهود در سال۷۰ روند استحاله در انجمن های اسلامی شکل گرفت. یکی از دلایل این استحاله عدم توجه نیروهای باسابقه انجمن های اسلامی در این مقطع زمانی نسبت به روند آن بود. حتی حضرت امام(ره) هم این استحاله را پیش بینی و گوشزد کرده بودند. در سایه این بی توجهی ها خوراک فکری اعضای جدید تدارک دیده نشد و عضوگیری بدون توجه به تربیت فکری نفوذ سکولارها و لیبرالیسم ها را به بدنه انجمن اسلامی درپی داشت. به این ترتیب بی توجهی افراد باسابقه و عدم برنامه ریزی دو عامل مهم استحاله انجمن های اسلامی بودند. حتی طیفی به نام گروهک علامه منشعب شدند که تفکرات ضدنظام داشتند و چون با اقبال روبرو نشدند، در اندک زمانی ریزش پیدا کردند. در این مقطع زمانی بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی دانشجویان شکل گرفت تا اهداف پیشین تشکل های دانشجویی را احیا کنند. البته در دهه هفتاد دولت وقت نیز با بی توجهی از کنار مسائل می گذشت و به چنین انجمن هایی بسیار پر و بال داده بود.»

وی بر وحدت همه نیروهای انقلابی و دانشجویی در خط نظام تأکید کرده و می گوید: «ما هر وقت بر ارزش های انقلابی تکیه کرده ایم و متحد وارد صحنه شده و به تولید کالاهای فرهنگی برای جوانان خود روی آورده ایم، پیروز شده ایم.

اتحاد همه نیروها باعث می شود که حضوری قدرتمندانه و تعیین کننده در فضای دانشگاه داشته باشیم. به عبارتی ارزش های انقلاب اسلامی در حلقه وحدت تحقق می یابد. اصل دوم این است که بر پیگیری مطالبات مردمی تأکید کرده و عدالت را در همه عرصه ها ایجاد کنیم. یکی از عرصه های مهم قابل پیگیری عرصه فرهنگ است که به تولید فکر برای نسل های آینده می انجامد.»

دبیر تشکیلات تحکیم وحدت به نقش رسانه ها اعم از صدا و سیما و مطبوعات در آگاه سازی افکار عمومی پیرامون مسائل و فضای کنونی دانشگاه ها تأکید کرده و می گوید:«وقتی در برابر حقایق حاکم بر فضای دانشگاه، رسانه ها سکوت می کنند، این شائبه ایجاد می شود که فضای دانشگاه از دست نیروهای انقلابی خارج شده است، در حالی که یک چنین چیزی واقعیت ندارد.»

● حیات ابدی جنبش

از این خروش آگاهی می جوشد و از این آگاهی ساختن به ثمر می رسد. جنبش دانشجویی زمانی به تک صدایی می گراید که صرفاً کارهای سیاسی را پیگیری کند، در حالی که ده ها عرصه دیگر در دل جنبش جای دارد.

عرصه سازندگی فرهنگی و عدالت گستری یکی از عرصه های مهمی است که دانشجویان می توانند پرچم دارش باشند و دوشادوش دولت کارهای بزرگی را به ثمر برسانند. آیا زمان آن نرسیده که از حضور دانشجویان در تصمیم گیری های مهم کشور استفاده کنیم و با ایجاد اتاق فکر متشکل از نخبگان دانشگاهی پروژه ها را بر پایه مشاوره های اصولی به سرانجام برسانیم؟ به نیت خالص این جوانان خوش فکر شک نکنید. در اردوهای جهادی بر سر بی عدالتی کلنگ می زنند و در عرصه علمی نام ایران را بلند آوازه کرده اند. کدام تنگ نظری است که جنبش دانشجویی را مرده می پندارد؟!

جنبش رودخانه خروشانی است که هر دغدغه مندی از قشر جوان دانشجو می تواند به آن بپیوندد و در مسیر جهاد علمی، سنگر فرهنگی و خودباوری به قله های رفیع پیشرفت و سازندگی دست پیدا کند.

دانشجو این شخصیت حساس و باهوش هر صبح که کیف بر دوش می گیرد و سنگینی کتاب ها بر شانه اش می نشیند، سرباز شجاع و متفکری است که هزار و یک سؤال پیرامون فراز و نشیب های علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در ذهن دارد. وظیفه اصلی تئوریسین ها و مسئولین تشکل های دانشجویی در این برهه زمانی- که از حساسترین روزهای حیات جنبش محسوب می شود- در تولید فکر برای نسل جوان و انتقال ماهیت عدالت خواهی و استکبارستیزی به نسل امروز است.

اگر به سؤالات پاسخ ندهیم، اگر مطالبات به حق که در چهارچوب قانونی بیان می شود را نادیده بگیریم، در حقیقت اصالت جنبش را نادیده گرفته ایم.

آنهایی که ادعا می کنند جنبش مرده و دستخوش تک صدایی شده است، چرا به کارنامه این خروش خودجوش نمی نگرد؟ دهها نخبه علمی برخاسته از تشکل ها، هزاران پاراگراف مکتوب پیرامون استکبارستیزی و نفی وابستگی، صدها نشریه جریان ساز و تاثیرگذار، حضور در صحنه های حساس داخلی و خارجی نظیر اعتراض به نسل کشی در غزه و... همگی گواه آگاهی و بیداری اعضای جنبش است.

اتفاقا به نظر می رسد همین ها که ناآگاهانه و یا اکثرا مغرضانه حیات جنبش را نفی می کنند، خودشان در پی تهی کردن جنبش از اهداف و آرمان های انقلابی هستند تا با حربه وادادگی سیاسی و فرهنگی و نیز وابستگی به بیگانگان ریشه های این درخت تناور را بخشکانند، اما تا زمانی که اندیشه عدالت خواهی، مطالبه گری در چهارچوب قانون، نقد سازنده، همت برای ساختن و قد کشیدن همچون خونی تازه در رگهای جنبش می جوشد، فریاد دانشجو زنده است و حیات همیشگی این درخت پرثمر ادامه خواهد یافت. افسوس به حال تنگ نظرانی که به خیال وابسته شدن و رشد یافتن خود را به ورطه نابودی می کشانند و به صفحات وابستگی و تیره تاریخ می پیوندند.

● حیات ابدی جنبش با فتح قله های علمی و فرهنگی

هنوز هم چفیه و پوتین شهدای دانشجو نماد پرافتخار جنبش است، نمادهایی که هرگز نمی میرند و پرچمی که از یک بازوی پرتوان به بازوی پرتوان جوانی دیگر تکیه می زند.

مرگ، در قاموس ما جایی ندارد. مرگ خواب آشفته ای است که بیگانگان برایمان دیده اند و زهی خیال باطل که در مرام حسینی(ع) و جوشش انقلابی مان تعبیر نخواهد شد.

محمدمهدی مسعودی قائم مقام اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور صراحتا در پاسخ به این سؤال که چرا عده ای جنبش را مرده می پندارند؟ می گوید: «ادعای این گروه از ورشکستگان سیاسی و افراد وابسته به غرب به سابقه ذهنی شان از حجاب دانشجویی سالهای ۷۶ تا ۷۸ برمی گردد که امیدوار بودند از ظرفیت و نام دانشجو و جریان در جهت افکار و مجامع سیاسی خودشان استفاده ببرند که با درایت و فراست، دانشجویان به سرعت از این دام گریختند و اثبات کردند که پایبند به اهداف و آرمان های اصیل جریان دانشجویی هستند.»

وی برای اثبات این ادعا که جنبش نه تنها نمرده، بلکه پویاتر از هر زمانی به حیات خود ادامه می دهد، ضروری می داند که شاخصه های آرمانی جنبش دانشجویان انقلابی را مطرح کرده و مصادیق بارز آن را بیان کند.

مسعودی ادامه می دهد: «دانشجو به دلیل مجهز بودن به دو بال علم و ایمان و دوری از قدرت و ثروت فردی آرمان گرا و پیشروست که در کشور ما در جهت اهداف و آرمان های اسلامی و ایرانی گام برمی دارد. جریان دانشجویی پیشقراول مبارزه با استکبار و استبداد است و مطالبه عدالت را در همه سطوح از وظایف خود می داند. به همین دلیل ۱۶ آذر ۳۲ نقطه عطفی در تاریخ جریان دانشجویی است.»

قائم مقام انجمن های اسلامی مستقل سراسر کشور با اتصال خروش جنبش به خروش ۸ سال دفاع مقدس می گوید: «اوج افتخارآفرینی و عزت آفرینی جنبش دانشجویی در راه اهداف و آرمان های اسلامی زمانی است که علم الهدی سیدالشهدا دانشجویان ایران به همراه دوستان دانشجویش در کربلای هویزه به شهادت رسیدند و این زمانی است که باز هم رزمندگان ما دل خونی از آمریکا و جیره خوار داخلی اش بنی صدر خائن دارند.

این خط ممتد و اصیل تا به امروز نیز ادامه دارد و امروز جریان دانشجویی و بدنه دانشجویان با درس گرفتن از تجارب گذشته و فرصت طلبی های عناصر خود فروخته و جیره خوار آمریکا اهداف و آرمان های اصیل جنبش دانشجویی را ادامه می دهند و معتقدیم دانشجوی امروز با فهم و بصیرت بیشتری خود را برای جهاد و مبارزه آماده کرده اند.»

مسعودی بر جهاد علمی در فضای دانشگاه تاکید می کند و می گوید: «امروز شاهدیم که در جهاد علمی دانشجویان ما در رشته ها و حوزه های علمی مختلف قله های افتخار را فتح می کنند و با بصیرت کامل در برابر جبهه جنگ نرم به میدان آمده اند.

جریان های دانشجویی ضمن روشنگری و شفاف سازی فضا، خواهان اجرای دقیق عدالت در مورد خائنین هستند و چون خود را از صاحبان انقلاب می دانند از ارزش ها دفاع کرده و دانشجوی انقلابی حتی اگر لازم باشد جان خویش را نیز فدا می کند.»

● وابستگی یعنی مرگ جنبش

سیدحسن موسوی فرد دبیرجنبش عدالت خواه دانشجویی معتقد است که باید بررسی کنیم مولود جنبش به چیست؟ و مرگش به چیست؟ وی می گوید: «اگر از لحاظ تاریخی بررسی کنیم، همواره جریان دانشجویی به عنوان حلقه اتصال بین حاکمیت، نخبگان و بدنه عمومی جامعه بوده و مطالبه گری خود را- چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب- دنبال کرده است. محتوای روز ۱۶ آذر مشخصاً مخالفت با بیگانگان بود. و پیام آن تاکید بر داشته های خود و حفظ استقلال در هر شرایطی ا ست.

در دوره مبارزات انقلاب اسلامی هم جریان دانشجویی تحت تاثیر اسلام و رهنمودهای امام(ره) قرار گرفت و در دانشگاه نقش آفرینی کرد. در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در حوادثی چون ۱۳ آبان اهداف استکبارستیزی و استقلال طلبی را دنبال کردند.»

دبیر جنبش عدالت خواه دانشجویی ادامه می دهد: «بنابراین در دوره پیروزی انقلاب، سپس در دوران دفاع مقدس با ارائه یک جریان پوینده و الگو و نیز در دوران فعلی با حرکت عدالت خواهی، همواره جنبش زنده بوده و هم اکنون موج سوم جنبش به خصوص بر پایه عدالت خواهی ادامه دارد. در این جا این سوال پیش می آید که آیا افراد مدعی فوت جنبش دانشجویی خودشان خواهان این مرگ نشده اند؟! این گروه می خواهند با ارتباط با بیگانگان، محافظه کاری در بدنه دانشجویی رخنه کرده و با ایجاد وابستگی جنبش دچار مرگ شود. هرچند که جریان دانشجویان انقلابی همواره زنده بوده و هست.»

موسوی سه حوزه سیاسی و فرهنگی، گروه های جهادی (مبارزان بی عدالتی) و مسائل علمی نخبگان را سه حوزه فعال جریان دانشجویی می داند و می گوید: «ما باید دقت داشته باشیم که بیگانگان می خواهند انقلاب را از مناسبت های انقلابی تهی کنند و تنها از جمهوری اسلامی یک ظاهر باقی بماند.»

● نقش زنان در پویندگی جنبش دانشجویی

کاروان آزاد مردان و آزاد زنان عاشورا همچنان در تمام کوچه های دنیا می گردد و همسنگر می پذیرد. زنان و دخترانی که در چنین مکتبی رشد پیدا می کنند، از تاثیرگذارترین افراد در جامعه هستند. در دنیای امروز عرصه دیگری برای حضور دختران انقلابی فراهم آمده که با هدف جهاد علمی وارد ساحت مقدس دانشگاه می شوند.

سمانه فلاح مراد مسئول بسیج دانشگاه الزهرا(س) می گوید: «سنگر ما دانشگاهمان است. کسانی که می خواهند دانشگاه را به تعطیلی بکشانند، به نظر می رسد از مخالفان جهاد علمی باشند و وقتی اصلی ترین وظیفه دانشجویی را که حضور در کلاس درس است، فراموش می کنند، چطور نام خود را دانشجو می گذارند؟! ما دانشجویان انقلابی طالب علم هستیم و با حضور در سنگر علمی اثبات می کنیم که دانشجوی پوینده ای هستیم.»

وی با اشاره به این که نقش زنان دانشجو در جنبش بدون شک نقشی زینب(س)گونه است، می گوید:«یکی از عرصه های مهم جنبش، عرصه فرهنگی است. ما باید به دانشجو آموزش دهیم که چطور مطالبات خود را در چهارچوب قانون در فضای کاملا منطقی و عقلانی بیان کند. در عرصه آگاهی بخشی و بصیرت دهی بدون شک نقش خانم ها بسیار پررنگ و تاثیرگذار خواهد بود.»

زهرا صابری خوش اخلاق جانشین بسیج دانشجویی خواهران دانشگاه علامه طباطبایی اشاره دارد: «امام(ره) نه تنها معتقد به نقش پشتیبانی زنان از مردان در محیط خانه بودند، بلکه به حضور فیزیکی آنها و حتی مشارکت در تظاهرات انقلابی نیز اعتقاد داشتند. امروز نیز اگر فرمایشات رهبر معظم انقلاب را سرلوحه کارمان قرار دهیم، می بینیم که ایشان نیز به حضور زنان در همه عرصه ها معتقدند. برای زنان و دختران انقلابی علاوه بر عرصه خانه و اجتماع فضای جدیدی تعریف شده که دانشگاه نام دارد.»

وی ادامه می دهد: «الان دغدغه ما جنگ نرم است. در جنگ نرم هویت و افکار جامعه نشانه می رود. دختران دانشجو به عنوان افسران سنگرهای مقابله با جنگ نرم با توجه به این که می توانند بر افکار خانواده تاثیر بگذارند و هم در بستر دانشگاه آگاهی بخشی و بصیرت دهی داشته باشند، دارای تاثیرگذاری دوچندانی هستند.»

● اهداف تولد جنبش را فراموش نکنیم

متأسفانه نام جنبش در رسانه ها تنها با حرکت های سیاسی گره خورده در حالی که جنبش در فضای کنونی باید پرچم دار خواسته های مردم باشد.

محمد شیخان عضو شورای سیاست گذاری بسیج دانشجویی توضیح می دهد: «در ده سال اخیر یک اختلاط جدی جریان های سیاسی با فضای دانشگاهی رخ داد. در گذشته این اختلاط صرفاً جنبه علمی داشت، ولی در برهه ای از زمان به دلیل اتفاقاتی که به جریان های سیاسی کشور حاکم بود، عده ای از نمایندگان احزاب وارد دانشگاه شدند و یک سری حرکت های احساسی، بی ریشه و سطحی شکل گرفت. به نظر می رسد این یک آفت جدی است که حرکت های دانشجویی را تهدید می کند، لذا جنبش دانشجویی باید استقلال خواهی داشته باشد، به احزاب وابسته نشده و مطالبات مردم را پیگیری کند.»

وی ادامه می دهد: «اگر چه فعالیت جنبش باید در محیط دانشگاه و توسط دانشجویان تحقق پیدا کند، ولی تأثیر جنبش بر حوادث داخلی و خارجی کاملاً مشهود است و محدود به فضای دانشگاه نمی شود. برای مثال دراعتراض به نسل کشی غزه دانشجویان به صحنه آمدند و با همراه کردن آحاد جامعه و به وجود آوردن فضای آرمانی بسیار تأثیرگذار بودند. جنبش دانشجویی یک سری خصوصیاتی دارد که باید در فعالیت های دانشجویی مدنظر قرار گیرد: هیچ گاه نباید آرمان ها را فراموش کنیم. ریشه دار کردن این افکار در دل و وجود خود و نیز جوشش آرمان ها از درون. راهکار درونی کردن آرمان ها این است که برای ریشه دار کردن آرمان ها به ایمان و عقاید دینی متصل شویم.»

شیخان به ذهن دغدغه مندان جنبش این تلنگر را می زند که باید طوری برنامه ریزی کنیم که پایه های فکری وسیاسی بدنه جنبش را مستحکم کرده و ارتباط منسجمی بین نسل امروز و نسل های بعدی که هدایتگران جنبشند، ایجاد کنیم. وی گفتمان سازی را از وظایف اصلی جنبش برمی شمرد و می گوید: «جریان دانشجویی باید مطالبات مردم را تبدیل به یک گفتمان عمومی کرده تا حیات دولت عدالت خواه تداوم پیدا کند. بنابراین راه رسیدن به تولید گفتمان مطالبه گری ست که از کار ویژه های جنبش دانشجویی به حساب می آید.»

گالیا توانگر