شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تفاوت ایران با هند و كره جنوبی


تفاوت ایران با هند و كره جنوبی

ضرورت های صنعتی ایران حاكی از این حقیقت است كه ایران برای دستیابی به مرزهای نوین توسعه در ۲۰ سال آینده نیاز مبرم به انرژی های نوین از جمله انرژی هسته ای دارد

جمهوری اسلامی ایران از جمله كشورهای در حال توسعه است كه به رغم چالشهای بی شماری همچون تحریم های بین المللی - فشار ۲۵ ساله آمریكا- جنگ هشت ساله و بلایای بزرگ طبیعی گامهای درخشانی در عرصه سازندگی برداشته است. شواهد موجود بیانگر این واقعیت است كه ایران در بسیاری از شاخصهای علمی از جمله علوم پایه _ فنی _ تكنولوژی و نانو تكنولوژی ارتباطات و فناوری و علوم ارزشمند هسته ای به مرز خودكفایی رسیده و همزمان با این تحولات در میدان عمل بویژه در عرصه های كشاورزی _ صنعتی و تولیدی نیز در رأس كشورهای خاورمیانه قرار گرفته است. شكی در این حقیقت نیست كه ایران از مؤثرترین كشورهای تولید كننده انرژی در جهان است و در قرن ۲۱ نقشی كلیدی در تأمین بازارهای جهانی دارد. در كنار این حقایق، با توجه به رشد صنعتی ایران و افزایش سطح رفاه اجتماعی در كشور، نیازهای داخلی نیز بطور قطع چند برابر می شود. ضرورت های صنعتی ایران حاكی از این حقیقت است كه ایران برای دستیابی به مرزهای نوین توسعه در ۲۰ سال آینده نیاز مبرم به انرژی های نوین از جمله انرژی هسته ای دارد. گام هایی كه به بركت تلاش متخصصان داخلی در زمینه انرژی هسته ای برداشته شده، این امكان را در داخل فراهم آورده است تا ایران دانش هسته ای را بومی كند و به مراحل عملی دستیابی به تولید انرژی از راه های هسته ای نزدیك شود.

این همان چیزی است كه اكنون برای مردم ایران بسیار اهمیت پیدا كرده و متعاقب ارزش داخلی این تكنولوژی ارزشمند، حساسیت های بین المللی تحت فشار نهادهای قدرت و از طریق كانالهای غیرقانونی و نامشروع، هم اكنون، به اوج خود رسیده است. به عبارت روشن تر یك ایران هسته ای _ بدون توجه به واقعیت ها و نیازهای جامعه ایران _ تحت یك روند تهدید مورد هجوم تبلیغاتی همه جانبه غرب قرار گرفته است. اما یك چیز در این حلقه مفقوده مورد سؤال است، اینكه در راه تحقق اهداف ملی توسعه در ایران در هر شاخه ای، چه تفاوتی بین ایران با كشورهایی همچون كره جنوبی، هند و حتی پاكستان هست؟

پاسخ به این سؤال تا اندازه ای آسان می نماید اما ضروری است با نگاهی به كره جنوبی، هند و پاكستان، ذهن افكار عمومی در جامعه ایران را با این تفاوت ها آشنا كرد. زمانی كه نشست سالیانه بین المللی منع تكثیر تسلیحات اتمی در ۱۴ مهرماه ۱۳۸۳ در سئول پایتخت كره جنوبی آغاز شد، انتظار جامعه جهانی این بود كه با توجه به برملا شدن فعالیت های هسته ای كره جنوبی و غنی سازی اورانیوم در حد غیرمتعارف ( تا مرز ۸۲ درصد)، برخورد سخت گیرانه ای با دولت كره جنوبی صورت گیرد. اسناد و مدارك انكار ناپذیر گواه بر اقدامات پنهانی و به دور از چشم آژانس بین المللی انرژی اتمی كره جنوبی در دستیابی به تسلیحات هسته ای بود، و برملا شدن این پرونده زمانی صورت گرفت كه كره شمالی تحت فشار سنگین آژانس انرژی اتمی، آمریكا و كشورهای منطقه برای پذیرش خواست آژانس مبنی بر توقف فعالیت های هسته ای خود قرار داشت، اما هیچ واكنشی از جانب آمریكا كه خود را سردمدار مقابله با تكثیر و تولید سلاح های كشتار جمعی و اتمی و نقض مقررات آژانس توسط كشورهای در حال توسعه معرفی می كند، دیده نشد. در واقع افشا فعالیت های هسته ای كره جنوبی در جهت اهداف نظامی، ادعاهای آمریكا را دائر بر اینكه درصدد ایجاد منطقه ای عاری از تسلیحات هسته ای در منطقه شرق آسیا بویژه شبه جزیره كره است، بی اعتبار ساخت. تردیدی نیست كه این اقدامات كره جنوبی با هماهنگی آمریكایی ها صورت گرفته؛ زیرا كره جنوبی از دهه پنجاه میلادی یعنی از هنگام پایان جنگ كره از متحدان اصلی آمریكا در منطقه بوده است و آمریكا خود زمینه لازم برای دفاع از آن در برابر رقیب شمالی و تأمین بیش از ۴۰ درصد انرژی برق این كشور از طریق نیروگاههای هسته ای فراهم كرده است. همین امر كافی است تا بفهمیم تفاوت ایران با كره جنوبی در چیست؟ چرا آمریكایی ها حاضر نیستند حقوق مسلم و قانونی ایران و برخی دیگر از كشورها را در بهره گیری از دانش و فناوری صلح آمیز هسته ای برای تأمین نیازهای داخلی بویژه انرژی برق به رسمیت بشناسند؟ حتی در این راه گزارش های مثبت آژانس بین المللی انرژی اتمی را نادیده می گیرند اما در مورد كره جنوبی سكوت اختیار می كنند یا حداكثر موضعی خنثی می گیرند و با سعی تمام در جهت انحراف افكار عمومی از موضوع كره جنوبی در نهایت از ارجاع پرونده هسته ای این كشور به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری می كنند.

یكی دیگر از دلایل و تفاوت های ایران با كشورهای مشابه در این است كه با توجه به حضور مقتدرانه و مستقل ایران در آینده آسیا و خاورمیانه، امریكا تلاش می كند با استفاده از فضای جهانی و پیشگامی امریكا در مبارزه با تروریسم، توان ایران را به حداقل ممكن برسانند. علاوه بر این ایران تنها كشوری است كه با سیاست های خصمانه امریكا در جهان بویژه آسیا و خاورمیانه مخالفت می كند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در بیداری ملت های منطقه نقش بسزایی داشته است. اما وقتی «مانموهان سینگ» نخست وزیر هند در ۲۵ تیرماه برای دیداری سه روزه وارد واشنگتن شد، تصور نمی شد مقامات كاخ سفید بویژه جورج دبلیو بوش تا این حد برای هند مایه بگذارد، آنهم بخاطر یك دلیل ویژه؛ یعنی منصرف كردن هند از انتقال خط لوله گاز ایران به شبه قاره و واداركردن دولت هند از افزایش سطح روابط با تهران. واشنگتن این مسئله را درك كرده بود كه سطح روابط تهران و دهلی نو هر روز ابعاد وسیع تری به خود می گیرد و با ساخت خط لوله ۲۷۰۰ كیلومتری روابط سه جانبه میان هند _ پاكستان و ایران به سطح استراتژیك ارتقاء می یابد. البته اعضای كاخ سفید دلیل دیگری نیز در ارتباط با این قضیه داشتند؛ اینكه خط لوله در صورت احداث، درآمد ارزی ایران را تا ده سال آینده بسیار افزایش خواهد داد و افزایش درآمد ارزی به ایرانیان این امكان را خواهد داد تا اهداف هسته ای خود را با فراغ بال بیشتری دنبال كنند. از این رو بوش به یكباره تصمیم گرفت تا تمام تحریم ها بر ضد هند را در سفر سینگ لغو كند. با هند قرارداد هسته ای به منظور تأمین راكتورهای مورد نیاز دهلی نو ببندد و حتی مواضع خود را در قبال درخواست هند برای عضویت در شورای امنیت سازمان ملل نرم كند. بر این اساس و مطابق با قرارداد امضاء شده، هند می تواند میلیاردها دلار تجهیزات نظامی و فناوری هسته ای از امریكا خریداری كند تا بلكه از انتقال خط لوله گاز ایران به شبه قاره منصرف شود.

حال گناه ایران در این میان چیست؟ چرا كشورهای مستقلی مثل ایران كه پیرو اصالت دینی و سرزمینی مستقل است باید، تاوان عملكرد منفی و ضد بشری قدرت های دنیا و چالش های فراروی نظام عدم اشاعه سلاح های هسته ای را پس بدهد؟ نحوه برخوردهای تبعیض آمیز امریكا _ آژانس و دیگر كشورهای غربی با ایران نه تنها واقع بینانه نیست بلكه آنچه در روزهای اخیر سبب بروز تردیدهایی در میان اروپایی ها شد، ناشی از بی صداقتی سه كشور اروپایی در برخورد با پرونده هسته ای ایران بوده است. این قضیه نیز بی ارتباط با فشار امریكا بر كشورهای مذكور نیست. حال اینكه كشورهایی مثل كره جنوبی، هند و پاكستان به سبب برخورداری از نیروگاههای هسته ای و قدرت اتمی، هم از ابزار اتمی برخوردار هستند و هم انبارهایی دارند كه پر از قطعات هسته ای هستند، ولی نه تنها نسبت به سیاست های هسته ای خود مورد مؤاخذه قرار نمی گیرند بلكه تشویق نیز می شوند. بنابراین می توان نتیجه گرفت كه یك تفاوت اساسی میان ایران و كشورهایی مثل كره جنوبی و هند وجود دارد و آن هم این است كه ایران می خواهد مستقل باشد، وابسته به آمریكا نباشد و به عنوان الگویی جدید در نظام جهانی معرفی شود. به طور طبیعی این مشی و رفتار ایران در ۲۵ سال اخیر خوشایند آمریكایی ها نبوده است. مسلما آمریكا و اروپا در شرایط كنونی مصمم هستند ایران را از میان كشورهای دارنده چرخه سوخت اتمی كنار گذارند تا بدین وسیله وابستگی صنایع اتمی ایران به غرب تضمین شود. درنهایت از ظاهر شدن یك قدرت بزرگ در خاورمیانه كه برای غربی ها چالش برانگیز باشد، جلوگیری كنند. بنابراین تأخیر در روند مذاكرات، طولانی كردن روند رایزنی ها با سه كشور اروپایی و افزایش فشار بین المللی به ایران از راه های مختلف ازجمله ابزارهایی بوده كه هم آمریكا هم اروپا در دو سال اخیر از كاربرد آن دریغ نكرده اند، لذا آنچه موفقیت ایران را در مذاكرات اخیر برجسته می كند عبارتند از:

۱- قاطعیت در برخورد دیپلماتیك با سه طرف اروپایی كه چندان مطمئن نیستند.

۲- فعال كردنUCF اصفهان به منظور صرفه جویی در زمان و ممانعت از به هدر رفتن سرمایه ها و اقداماتی كه قبلا صورت گرفته است.

۳- پایبندی به مقررات بین المللی و برخورد شفاف از طریق تشریح مسائل هسته ای صلح آمیز و غنی سازی اورانیوم.

۴- توجیه منطقی مردم ایران از اهداف و برنامه های هسته ای.

۵- اطلاع رسانی جامع و شفاف به مجامع بین المللی و كشورهای منطقه و ابهام زدایی منطقه ای.

۶- درك موقعیت و جایگاه ایران در منطقه و جهان و تأثیری كه فراوری دانش هسته ای در تحكیم این جایگاه خواهد داشت.

این نكته را نباید فراموش كرد كه در بحث مربوط به پرونده هسته ای ایران، اروپا و آمریكا از ابتدا با هم همنوا و دارای یك هدف مشترك بودند؛ یعنی محروم كردن ایران از تكنولوژی هسته ای؛ زیرا اروپایی ها و آمریكایی ها نمی خواهند ایران كه خارج از مدار كشورهای غربی حركت می كند، از توان هسته ای ولو در قالب صلح آمیز آن برخوردار باشد.

كیومرث یزدان پناه



همچنین مشاهده کنید