یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به «آقا یوسف» ساخته علی رفیعی


نگاهی به «آقا یوسف» ساخته علی رفیعی

«ماهی ها عاشق می شوند» فیلمی بود که همه بر یک جنبه آن هم نظر بودند می گفتند هر کدام از تصاویر فیلم درست شبیه یک قاب نقاشی یا یک عکس بسیار زیباست

«ماهی‌ها عاشق می‌شوند» فیلمی بود که همه بر یک جنبه آن هم‌نظر بودند؛ می‌گفتند هر کدام از تصاویر فیلم درست شبیه یک قاب نقاشی یا یک عکس بسیار زیباست. برخی که تعدادشان کم نبود این نکته را دوست داشتند و برخی دیگر می‌گفتند که این زیبایی به روایت فیلم کمکی نمی‌کند. بعضی‌های دیگر هم می‌گفتند که اگر زیبایی هست، به دلیل تبحر یا دانش علی رفیعی نیست. طبیعت شمال زیباست و به همین دلیل می‌تواند و باید آن را زیبا نشان داد. رنگ‌هایی که در طبیعت شمال وجود دارد، زیباست و نمایش آن کار دشواری نیست. البته فیلم‌های زیادی وجود دارد که خلاف این نکته را نشان می‌دهد، اما علی رفیعی در دومین فیلمش نشان داد که زیبایی‌شناسی «ماهی‌ها عاشق می‌شوند» اتفاقی نبوده است. «آقا یوسف» تهران دودگرفته را هم با همه مشکلاتی که دارد زیبا نشان‌مان داد، البته نه آنکه با یک کارت‌پستال زیبای بی‌دلیل مواجه باشیم که حقیقت را به زیبایی نشان‌مان داد.

همه چیز در فیلم «آقا یوسف» سر جای خودش قرار دارد. شیوه روایی فیلمنامه، داستان، گره‌افکنی و گره‌گشایی، میزانسن، نورپردازی، موسیقی و خلاصه هر چه فکرش را بکنید سر جای خودش قرار دارد. ریتم فیلم مناسب است و کارگردان می‌داند چطور زمان روایی فیلم را در دست داشته باشد، یعنی کارگردان می‌داند چه زمانی ریتم فیلم و داستان را تند کند و چه زمانی کند. از طرفی کارگردان، فیلمنامه‌نویس ما را بیهوده در اشک و آه غرق نمی‌کند و قصد ندارد احساسات ما را به بازی بگیرد. به قولی می‌خواهد نان بازوی خودش را بخورد نه آنکه با خنده‌های الکی یا اشک و آه ما را با خودش همراه کند. رنگ‌های «آقا یوسف» سر جای خودشان قرار گرفته‌اند.

لباس‌ها، ماشین‌ها، لوازم خانه و هر چه که فکرش را بکنید با دقت انتخاب شده‌اند و با داستان و فیلم همگام‌ هستند و این نکته نشان از آن دارد که علی رفیعی کارش را خوب بلد است و باید بیشتر از اینها قدرش را بدانیم. باید به او فرصت بیشتری برای جسارت و نوآوری بدهیم تا بتواند ایده‌های خود را راحت‌تر اجرا کند؛ نکته‌ای که شاید تنها نقطه ضعف «آقا یوسف» باشد. این فیلم خیلی‌خیلی سرراست است. شما نباید در این فیلم دنبال غافلگیری خاصی در فرم باشید. البته شاید همین نکته در سینمای ما نعمتی به حساب آید؛ سینمایی که در آن خیلی کم، فیلم حساب‌شده ساخته می‌شود. میزانسن در دومین فیلم علی رفیعی، بیش از هر چیز در خدمت روایت قرار دارد. او از زیبایی نشانه‌شناسیک تصویر و رنگ بهره می‌گیرد و نورپردازی، بیش از هر چیز جهت بیان مفاهیم به کار رفته‌اند، اما کمتر شاهدیم که نمایی فراتر از مرزهای کلاسیک در زنجیره تصاویر قرار گیرد. کمتر شاهد آن هستیم که مکان قرار گرفتن دوربین، ارتفاع آن و اندازه لنزها مفهومی را به ما انتقال دهد. اغلب از ارتفاع طبیعی که نشان‌گر دید چشم انسان است تصاویر را می‌بینیم و لنز هم همین نکته را یادآوری می‌کند. اما شاید بتوان گاه فراتر از این مسایل هم رفت و با نمایش یک نمای غیرمتعارف، به بیان حرف‌هایی پرداخت که هزار نمای متعارف و با قاعده از بیانش عاجز هستند.با این همه بی‌انصافی است که «آقایوسف» را فیلم متوسطی بدانیم.

وجود آثاری همچون این فیلم برای سینمای آشفته و بی‌قاعده ایران که یا بر محور گیشه می‌چرخد یا بر محور جشنواره‌ها، غنیمت است، چرا که هم به مسایل هنری و هم به تماشاگر توجه دارد و نمی‌خواهد هیچ‌کدام را فدای دیگری کند. «آقا یوسف» دو خصوصیت خوب دیگر هم دارد که یکی‌شان به تازگی با اقبال خوب دیگر سینماگران سینمای ایران همراه بوده است. توجه به مسایل اجتماعی و نشان دادن خرده‌روایت‌های موجود در جامعه، فیلم را ملموس می‌کند. نمایش این خرده‌روایت‌ها آنجا جذاب‌تر است که کارگردان شناخت بیشتری از آن دارد. برخورد کارگردان نمایش با رعنا (هانیه توسلی)، چنان ریزه‌کاری‌هایی دارد که ما را در همین سکانس کوتاه با وضعیت تئاتر ایران در سال‌های اخیر آشنا می‌کند.

در این سکانس و چند سکانس دیگر، به عمق جامعه می‌رویم، اما گاه نیز در سطح می‌مانیم. مثلا در سکانس‌های ابتدایی فیلم که دختر یکی از صاحب کارهای فیلم از آقا یوسف می‌خواهد که با تلفن‌همراهش شماره کسی دیگر را بگیرد، شاید چندان با واقعیت‌های امروز ایران روبه‌رو نیستیم. البته کارکرد این سکانس چیز دیگری است و کارگردان می‌خواهد نشان دهد که رابطه پدر و مادرها با بچه‌هایشان در سطح مانده است و اتفاق، زنگ خطر را برای آقا یوسف به صدا در‌می‌آورد، اما کمتر کسی در شرایط متوسط امروز بدون تلفن‌همراه است و از تلفن مادرش استفاده می‌کند. خوبی دیگر «آقا یوسف» این است که فضای شهر تهران را به خوبی به نمایش می‌گذارد. ما در این فیلم می‌توانیم تهران سال ۸۹ را به خوبی ببینیم و تنها به چند اتاق محدود نمی‌شویم و این نکته فراتر از سینماست. دیدن «آقا یوسف» را از دست ندهید.

سجاد صاحبان‌زند