دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا

جایگاه و اهمیت دعا و توجه به خداوند


جایگاه و اهمیت دعا و توجه به خداوند

تاریخ دعا را می توان با پیدایش انسان قرین دانست, زیرا انسان هرگز از نیازمندی ها جدا نبوده و در درون و بیرون خود این احساس را داشته است که باید در پناه قدرتی آرام بگیرد

● پیشینه دعا

تاریخ دعا را می توان با پیدایش انسان قرین دانست، زیرا انسان هرگز از نیازمندی ها جدا نبوده و در درون و بیرون خود این احساس را داشته است که باید در پناه قدرتی آرام بگیرد. بنابراین، هرگز تاریخ بشر از توجه به مبدأ عالم تهی نبوده است. کاوش ها نشان می دهد که حتی در دورترین زمان ها، معبد و مسجد جزء واقعیت های غیرقابل انفکاک زندگی بشر بوده اند، حتی آن زمان که بشر توان تصور یک مبدأ نامتناهی و قدرت مطلق را نداشته و به اشتباه به بت ها پناه می برده و از آنها یاری می جسته و زندگی پرماجرای خود را با امیدواری به مبدأ ناشناخته چیره بر همه قدرت ها توأم می ساخته است.

آری، راز نهاد هستی، ارتباط محض با خالق هستی است. گویی سر حضور زبان نیز در درخواست از مبدأ متعال بر استمرار فیض است. بدین معنا که وجهه خاص هر موجود، ارتباط با غنی مطلق است که لحظه به لحظه، هستی او در گرو عطا و فضل وی می باشد. بنابراین، هستی با تمام حقیقتش، زبانی است که درخواست بقای خود را می نماید، چه اگر کمتر از «آنی» عطای خودرا دریغ کند، همه چیز هیچ خواهد گردید. از این رو، فرمود:

(و ان من شیء الاّ عندنا خزائنه و ما ننزله الاّ بقدر معلوم)؛(حجر۲۱)

هیچ چیزی در عالم نیست جز آن که گنجینه های آن نزد ماست، ولی ما از آن بر عالم خلق به جز به قدر معینی که مصلحت است، فرو نمی فرستیم.

و نیز فرمود:

(ان یشأ یذهبکم و یأت بخلق جدید)؛ (ابراهیم۹)

اگر بخواهد نسل شما آدمیان را در زمین نابود می کند و خلقی دیگر می آورد.

محققان از این درخواست باطنی به «دعای تکوینی» یاد کرده اند. البته هم چنان که سؤال در طلب اصل وجود، تکوینی است، در احوال طبیعی موجودات نیز، مسئله از همین قرار است. کودکی که از مادر متولد می شود، با زبان حال از خدای مهربانش غذای متناسب با لب و دهان و حلقوم و دستگاه گوارش کودکانه خود طلب می کند؛ چنان که هرکس دیگر نیز متناسب با سیستم خلقت خود، تکویناً غذا و لباس و دوا و احتیاجات دیگر را درخواست می کند و خداوند در پاسخ همین دعا و سؤال تکوینی، در قرآن کریم می فرماید:

(و آتاکم من کل ما سألتموه)؛ (ابراهیم ۳۴)

از هرچه درخواست کنید، به شما ارزانی داشته است.

بنابراین، نهاد هستی در اصل وجود خود و در جمیع حالت ها و حاجت هایش لحظه ای از دعا جدا نیست و وجود دعا از لوازم حتمی و ضروری است که همه مخلوقات از آن برخوردار و به آن مفتخرند.

البته گاه از این ارتباط به معلولیت تعبیر شده است، آن گاه که بحث در اصل ایجاد و صدور هستی است و گاه به معلولیت یاد شده است از آن نظر که صحیفه هستی در محضر حضرت حق- جلّ و علا- حضور دارد و گاه نیز این ارتباط به مخلوق و مقدور بودن موصوف گشته است، بدان جهت که منتخب دعا کننده در اختیار تام حضرت باری تعالی قرار دارد. درهرحال، هر یک از اصطلاحات فوق، در افق خاصی از مباحث فلسفی قرار دارند و باید با حفظ مراتب خود درنظر گرفته شوند.

با این حال، متأسفانه انسان از این ارتباط تنگاتنگ سخت غافل مانده و به توهم آن که یاد خدا در گرو ارتباط اختیاری او است و به انتخاب و عملکرد او وابسته است، از کلمه دعا جز همین حرکت معمول، چیزی درک نکرده است. جایگاه ما کجا و مقام آن بزرگ مردانی که با زبان راستین هستی آشنایند و راز آفرینش را در خرد و کلان نظام وجود یافته اند و به تسبیح و تمجید آنها گوش جان سپرده اند و تمامی مراتب را یک دل و یک زبان یافته اند و هم راز با آنها دل به جانان بسته و از همه گسسته اند کجا؟

صلاح کار کجا و من خراب کجا؟

ببین تفاوت راه از کجاست تا به کجا!(۱)

آری، از کمال های انسان، همین است که حاکمیت مطلق خداوند متعال را در گستره نظام هستی دریافته و از اطلاق (ان الحکم الا لله)؛ (یوسف۴۰) فرمان تنها از آن خداست. آگاه گردیده و بداند که از کران ازلی تا کران ابدی، جز یک حاکم واحد کارگر نیست و هر حرکت و سکونی، در افق اراده ازلی او بوده و خارج از حکم ابدی و لایزالی او نخواهد بود. این رشته خود سلسله ای بس دراز دارد که تفصیل آن مجالی دیگر می طلبد و باید آن را به زمان مناسب خود واگذار نمود.

این شرح بی نهایت کز زلف یار گفتند

حرفی است از هزاران کاندر عبارت آمد(۲)

● اقسام دعا

دعا به اعتبارهای گوناگون، اقسام مختلفی دارد. در مباحث آینده درحد گنجایش این مقدمه بدان می پردازیم.

۱) دعای لفظی

به درخواست زبانی که با درخواست قلبی همراهی ندارد، دعای زبانی گفته می شود. تطابق در مفهوم، به تنهایی برای ترتب آثار کافی نیست؛ چنان که اگر آتش را در ذهن خود تصور کنیم، با آن که مفهوم آتش بر این تصور صادق است، اما هرگز تصور ما دارای آثار آتش- یعنی حرارت و روشنایی- نخواهد بود. از این رو، اطلاق واژه «دعا» بر درخواست زبانی فقط به لحاظ تطابق مفهومی است که در اصطلاح علم منطق و فلسفه از آن به «دعا به حمل اولی» یاد می کنند، زیرا هرچیز آن گاه فرد راستین ماهیت خود است که علاوه بر تطابق مفهومی (حمل اولی) در مصداق نیز با ماهیت منطبق باشد (حمل شایع صناعی). از این رو، به لحاظ این که در مصداق خارجی، ماهیت دعا بر لقلقه زبانی صادق نیست، فرد راستین دعا محسوب نمی شود و چنین کسی فقط در حد زبان به دعا مبادرت ورزیده است و نباید به اجابت دعای خود دل ببندد:

با کدامین روی، چون دل مرده ای

رو به سوی آسمان ها کرده ای؟(۳)

۲) دعای مصداقی

دعایی است که در آن زبان با قلب همراه بوده و ترجمان آن است. این نوع دعا، مصداق راستین و حقیقی دعا بوده و به اجابت بسیار نزدیک است. البته گاهی ممکن است ظاهراً اجابت نشود، با این همه عبادتی است که اجر قطعی بر آن مترتب است و تأخیر در اجابت فقط از مصلحتی برخاسته که خداوند متعال بر اسرار آن آگاه است؛ چنان که امیرمؤمنان(ع) در سفارش خود به امام حسن(ع) می فرماید:

و ربّما سألت الشیء فلا تؤتاه و أوتیت خیراً منه عاجلا أو آجلا، أو صرف عنک لما هو خیر لک، فلربّ أمر قد طلبته فیه هلاک دینک لو أوتیته؛(۴)

چه بسا از خداوند متعال چیزی را درخواست می کنی که به تو عطا نمی کند، ولی در عوض آن خیر دنیایی یا آخرتی دیگری به تو می رساند. آن چیز از تو منع شده، زیرا خیر تو در آن نبوده؛ چه بسا امری را طلب می کنی، ولی نمی دانی که اگر بدان برسی هلاک دین، نصیب تو خواهد شد.

آیت الله حسن ممدوحی

۱- دیوان حافظ، تصحیح قدسی، غزل۵.

۲- دیوان حافظ، تصحیح همان، غزل۹۸۱.

۳- مثنوی معنوی، دفتر سوم، ص۳۷۲.

۴- نهج البلاغه، نامه۱۳؛ نیز ر.ک: بحارالانوار، ج۴۷، ص۷۰۲ و ۴۲۲ و ج۰۹، ص۱۰۳.