دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

احزاب و بحران برنامه ی سیاسی


احزاب و بحران برنامه ی سیاسی

تمایل به فعالیت حزبی و سازمان یافته در تمام این دوران منحصر به نحله ی معینی نبوده است, اساساً هر سه نحله ی عمده ی فكری , سیاسی و تأثیرگذار در تحولات یك صد ساله ی اخیر ایران, اعم از ملّیون, چپ ها و مذهبیون در شكل گیری احزاب نقش جدی ایفا نموده و احزاب معتبری را در ابعاد كوچك و بزرگ سازماندهی كرده اند

با وجود این‌كه روشن‌فكران و فعالان سیاسی در جامعه‌ی ایران از یك‌صد سال پیش یعنی از آغاز نهضت مشروطه به فعالیت حزبی عنایت و توجه نشان داده‌اند و در دوره‌های معینی احزاب نیرومند سیاسی در كشور پاگرفته و در حیات سیاسی كشور نقش قابل‌توجهی ایفا كرده‌اند، متأسفانه هنوز كشور ما فاقد ساختار حزبی بوده و شاهد حضور احزاب ماندگار و اثرگذار با استمرار حضور سیاسی و حزبی آن‌ها نیستیم. تاریخ یك‌صد ساله‌ی اخیر ایران شاهد حضور بیش از یك‌صد حزب و سازمان سیاسی و انجمن بوده است؛ احزاب، سازمان‌ها، انجمن‌های مخفی و علنی، هیأت‌ها و ائتلاف‌ها و جبهه‌های متعددی به‌وجود آمده و از بین رفته‌اند.

تمایل به فعالیت حزبی و سازمان‌یافته در تمام این دوران منحصر به نحله‌ی معینی نبوده است، اساساً هر سه نحله‌ی عمده‌ی فكری‌، سیاسی و تأثیرگذار در تحولات یك‌صد ساله‌ی اخیر ایران، اعم از ملّیون، چپ‌ها و مذهبیون در شكل‌گیری احزاب نقش جدی ایفا نموده و احزاب معتبری را در ابعاد كوچك و بزرگ سازماندهی كرده‌اند. شكل‌گیری احزاب و تمایل به سازماندهی حزبی در تاریخ معاصر ما همیشه با رفتار حكومت و قدرت حاكم رابطه‌ی مستقیم داشته است. در هر دوران متناسب با میزان فشار و سركوب شاهد اُفت‌وخیز‌های جدی در فعالیت حزبی در جامعه هستیم. در تاریخ یك‌صد ساله‌ی اخیر دوره‌های معینی وجود دارد كه ویژگی آن‌ها وجود فضای نسبتاً باز سیاسی در كشور و پذیرش آزادی‌های نسبی برای فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی است. رشد چشم‌گیر آزادی‌های سیاسی و صنفی ویژگی این دوره‌هاست.

●دوره‌ی مشروطیت و پیدایش احزاب مدرن

این دوره همزمان است با آخرین سال‌های حكومت قاجار و همزمان با شكل‌گیری انقلاب مشروطیت كه شاهد رشد چشم‌گیر احزاب سیاسی در ایران هستیم.

این احزاب كه عمدتاً می‌توان آن‌ها را در سه نحله‌ی كلی دسته‌بندی نمود، گرچه محصول این دوران تاریخی هستند اما تأثیر و ردپای آن‌ها را می‌توان تا دو دهه پس از انقلاب بهمن ۵۷ یعنی بیش‌تر از ۸۰ سال پس از تأسیس و پیدایش آن‌ها در تاریخ دنبال نمود. این دوران در حقیقت دوران جدیدی در تاریخ كشور ماست؛ نخبگان جامعه برای اولین‌بار از طریق مطبوعات، روزنامه‌ها و نشریات روزانه و هفتگی به انتشار نظریات خود در جامعه اقدام می‌كنند. مهم‌ترین نشریات تاریخی مطبوعات ایران همچون صور اسرافیل، مساوات، روح‌القدس، حبل‌المتین، نسیمشمال، قانون، حكمت، وقایع ‌اتفاقیه و ده‌ها نشریه‌ی دیگر محصول این دوران بوده است كه در تیراژ وسیع در تهران، تبریز و دیگر شهرهای مهم كشور توزیع می‌شده‌اند.

هسته‌های جدی‌ترین احزاب سیاسی كشور در میان گروه‌های مختلف جامعه در این دوران شكل می‌گیرد. اولین سازمان سیاسی مدرن ایرانی به‌نام «همت» كه در حقیقت نطفه‌ی اولیه‌ی جریان چپ در ایران است، در سال ۱۹۰۴ در باكو شكل می‌گیرد. فرقه‌ی اجتماعیون-عامیون ایران كه در حقیقت اولین حزب سوسیال-دموكرات ایرانی است، از درون این سازمان بیرون می‌آید و از همین حزب است كه اولین حزب مدرن سیاسی در ایران یعنی حزب دموكرات ایران متولد می‌شود. حزب دموكرات ایران در حقیقت پــِدَرجَد جنبش چپ (سوسیال- دموكرات) ایرانی است، دیگر احزاب چپ ایرانی از حزب عدالت گرفته تا حزب كمونیست‌ایران و حزب توده در دوره‌های بعدی همه درواقع فرزندان، نواده‌ها و نبیره‌های حزب دموكرات ایران هستند.

در همین دوران تاریخی است كه برای اولین‌بار روحانیان و علمای دینی با هر دو گرایش مخالف و موافق مشروطه با تشكیل احزاب و جمعیت‌های سیاسی در میدان سیاست ایران ظاهر می‌شوند.

اولین گروه از این علما، آیت‌الله نایینی، ثقه‌السلام، سیدعبدالله بهبهانی و سیدمحمد طباطبایی هستند كه با حمایت از مشروطه در كنار دیگر گروه‌های مشروطه‌خواه از جمله سوسیال-دموكرات‌ها، عدالت‌خواه‌ها و سرداران ملی بر علیه استبداد و برای آزادی و حكومت قانون قرار می‌گیرند. در مقابل بخش دیگری از روحانیت تحت رهبری شیخ ‌فضل‌الله نوری است كه در مقابله با مشروطیت و دفاع از استبداد تا جایی پیش‌رفت كه جان خود را از دست داده و به‌دار آویخته ‌شد.

هیأت علمیه اولین گروه سازمان‌یافته‌ی حزبی وابسته به روحانیان است كه از حمایت اكثریت روحانیان و بازار برخوردار بوده و درحقیقت در مجلس سوم پس از فراكسیون دموكرات و اعتدالیون سومین فراكسیون قدرتمند مجلس است. مدرس چهره‌ی شاخص و رهبر هیأت علمیه است.

جریان اصلی دیگر در این دوران حزب اعتدالیون است كه بیش‌تر از جانب بازار و كسبه و بخشی از روحانیان حمایت شده و ویژگی عمده‌ی آن مخالفت با حزب دموكرات و برنامه‌های اصلاحات اجتماعی این حزب، به‌خصوص تأكید آن بر جدایی دین از حكومت می‌باشد. اعتدالیون با علم به مخالفت بخش قابل‌توجهی از بازاریان، اصناف و روحانیت با بحث جدایی دین از حكومت كه در مرامنامه‌ی حزب دموكرات به صراحت بیان گردیده بود و با اتهام بی‌دینی و ضدیت با دین به حزب دموكرات، درصدد جذب و حمایت این بخش برآمده بودند.

در این دوران علاوه بر سه حزب عمده و اصلی فوق‌الذكر، احزاب و جمعیت‌ها و انجمن‌های بسیاری در سراسر كشور شكل گرفته بود كه برخی از آن‌ها در حقیقت اولین سازمان‌های مدنی و صنفی در كشور ماست. اولین انجمن‌های زنان كه تعداد آن‌ها بر ده‌ها انجمن بالغ می‌گردید با حضور زنان تحصیل‌كرده و مبارز ایرانی در حقیقت اولین هسته‌های جنبش فمینیستی ایران را پایه‌گذاری كردند.

این دوره اگر‌چه از نقطه‌نظر تولید اندیشه‌ی مدرن در جامعه در مقایسه با جوامع مدرن غربی در دوران گذار به مدرنیته قابل قیاس نمی‌باشد، اما از نگاه سازمان‌دهی احزاب و جمعیت‌ها و ایجاد مطبوعات به‌عنوان بستر آشنایی با نوع زندگی مدرن و نقد جامعه‌ی سنتی از اهمیت یگانه‌ای در تاریخ ایران برخوردار است.

بیش‌تر مباحث امروز جامعه‌ی ما و موانع و مشكلات تحول و توسعه، هنوز شباهت بسیاری به این دوره‌ی تاریخی دارند. بی‌جهت نیست كه بخش قابل‌توجهی از روشن‌فكران و نخبگان امروز كشور معتقد هستند كه ما هنوز در عصر مشروطیت متوقف مانده‌ایم.

مباحثی از جمله جدایی دین از حكومت، نظام پارلمانی و تفكیك و استقلال قوای سه‌گانه، حكومت قانون و حقوق ملی و مبارزات زنان علیه‌ی بی‌عدالتی‌های جنسیتی، ازدواج‌های اجباری، حجاب، حق طلاق و حضانت از جمله مباحثی هستند كه هنوز با گذشت یك‌صد سال از دوران مشروطیت غیرقابل پاسخ و غیرقابل حل مانده‌اند.

●دوران آزادی‌های نسبی و شكل‌گیری نهضت ملی

دوره‌ی پس از شهریور ۱۳۲۰ تا كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دوره‌ی دیگری در زندگی و تاریخ كشور ما است؛ دوره‌ای كه ما در آن بار دیگر شاهد حضور احزاب و سازمان‌های سیاسی و رشد چشم‌گیر سازمان‌های صنفی و مدنی هستیم. این دوره كه ویژگی و اهمیت آن بیش‌تر از هرچیز با جنبش ملی‌شدن صنعت نفت به رهبری دكتر محمد مصدق عجین‌گردیده، در حقیقت اوج حزبی‌شدن جامعه‌ی ایرانی است. دو جریان اصلی و عمده‌ی سیاسی در این مقطع تاریخی یعنی جبهه‌ی‌ملی ایران و احزاب تشكیل‌دهنده‌ی آن از یك‌طرف و حزب توده‌ی ایران از طرفی دیگر موفق شدند كه نه‌تنها الیت‌ها و نخبگان سیاسی و فرهنگی جامعه را به فعالیت تشكیلاتی و حزبی جامعه جلبنمایند بلكه تشكیلات حزبی و سازمان‌های صنفی وابسته و حاشیه‌ای خود را تا دوردست‌ترین نقاط كشور گسترش دهند.

حزب توده‌ی ایران نه‌تنها بزرگ‌ترین حزب سیاسی كشور بود كه از آن به‌عنوان بزرگ‌ترین تشكیلات و حزب سیاسی در خاورمیانه‌ی آن دوران یاد شده است، این حزب با داشتن بیش از بیست‌هزار عضو و با تكیه بر سازما‌ن‌های وسیع صنفی و مدنی از جمله شورای متحده‌ی مركزی و سازمان‌های زنان، دانشجویان، دانش‌آموزان و اتحادیه‌های دهقانی در حقیقت بزرگ‌ترین شبكه‌ی سازمانی را در تمام بافت شهری و روستایی كشور گسترده بود. اكثریت قریب به اتفاق روشن‌فكران، هنرمندان، متخصصان و نخبگان سیاسی زن و مرد ایرانی در این‌دوره یا عضو حزب توده‌ی ایران یا احزاب تشكیل‌دهنده‌ی جبهه‌ی ملی ایران بودند یا در سازمان‌های صنفی و مدنی حاشیه‌ای این احزاب فعالیت می‌كردند. حزب توده با شركت در انتخابات مجلس چهاردهم در سال ۱۳۲۲ موفق شد كه با فرستادن هشت تن از رهبران این حزب در مقام نمایندگی و وكالت در مجلس شورای ملی برای اولین‌بار فراكسیون چپ ایران را در تاریخ مجلس قانون‌گذاری كشور تشكیل دهد.

در این‌دوره احزاب و سازمان‌های سیاسی ایرانی با تشكیل ائتلاف‌ها و جبهه‌هایی چون "جبهه‌ی مؤتلف احزاب آزادی‌خواه" متشكل از حزب ایران، حزب توده‌ی ایران، حزب دموكرات كردستان ایران، فرقه‌ی دموكرات آذربایجان، حزب جنگل و حزب دموكرات ایران، توانستند تعداد قابل ملاحظه‌ای از اعضا و رهبران خود را به مجلس فرستاده یا در كابینه‌های ائتلافی شركت نمایند.

در حوزه‌ی مطبوعات نیز "جبهه‌ی آزادی" كه به‌منظور مقابله با فاشیسم با حضور بیش‌تر از پنجاه نشریه‌ی آن‌زمان تشكیل شده بود، درحقیقت بزرگ‌ترین جبهه‌ی ائتلافی مطبوعاتی در تاریخ معاصر ایران است. با وجود اختلافات حزبی و گروهی، تلاش برای ایجاد ائتلاف‌های سیاسی وسیع عموماً به نتایج ملموسی می‌رسید كه نتایج آن‌را در جبهه‌های فوق‌الذكر شاهدیم.

مهندس رضا فانی یزدی

REZAFANI@YAHOO.COM


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.